با کشف هشت پیکر دیگر در دو نوبت در تجسس ها و آواربرداری های امروز، شمار جان باختگان این معدن به 43 تن رسید؛ اما هنوز نمیتوان این عدد را آمار نهایی این فاجعه دانست، چون متأسفانه هنوز احتمال وجود پیکرهای بی جان دیگری وجود دارد!
به گزارش «تابناک»؛ به فاصله هفت روز از انفجار مهیب و مرگبار معدن زغال سنگ «زمستان یورت» در استان گلستان، هنوز عملیات امداد و نجات در این معدن پایان نیافته، چراکه ظاهرا معلوم نیست پیکر بی جان دیگری در محل انفجار به جا مانده یا خیر؟ وضعیتی عجیب که با توجه به وجود معادن مشابه یورت در کشورمان، هراس انگیز جلوه میکند.
هرچند فقدان آمار معدنچیان حاضر در تونل در زمان انفجار از همان زمان وقوع حادثه برای بسیاری محل سؤال بود، اکنون به وضوح مشخص شده که حتی پرسوجو از دیگر معدنچیان یورت و حتی کسب اطلاع از مسئولان و خانوادههای تمامی کارگران شاغل در این معدن در روزهای متمادی پس از حادثه نیز نتوانسته به تعیین شمار کارگران مفقود در تونل منجر شود.
این را میشود از یافتن 13 پیکر بی جان در روز گذشته دریافت که برخی معتقد بودند پایان عملیات تجسس برای یافتن افراد حاضر در تونل در زمان حادثه بوده اما زمان زیادی طول نکشید تا مشخص شود که این گونه نبوده؛ خط بطلانی که کشف هفت پیکر دیگر بر فرضیات ارائه شده توسط برخی مسئولان کشید تا کمی بعد، یک پیکر دیگر پیدا شده و مشخص شود هنوز آمار فاجعه یورت نهایی نشده است.
یعنی وضعیت هنوز همان چیزی است که نائب رئیس شورای شهر گرگان در همان ساعات نخست حادثه گفته بود: «آمار دقیقی از کارگران محبوس شده فعلا وجود ندارد». این در حالیست که طبق آییننامه ایمنی در معادن باید تعداد کارگرانی که داخل معدن مشغول به کارند، در هر لحظه مشخص باشد و مسئولیت رعایت مقررات آیین نامه هم بر عهده کارفرماست.
البته اوضاع در یورت خیلی وخیم تر از آن است که درباره آیین نامه ایمنی و رعایت نشدنش سخن بگوییم. به ویژه زمانی که میبینیم، کشف هشت پیکر در امروز نیز نتوانسته موجب شود، حمیدرضا منتظری، معاون مدیریت بحران استانداری گلستان از احتمال افزایش شمار جان باختگان سخن به میان نیاورده و نگوید: «شواهد نشان میدهد هنوز احتمال دارد یک جسد زیر آوار مانده باشد.»
به عبارت بهتر با ابهامی بزرگ در شمار کارگران حاضر در معدن در زمان وقوع فاجعه مواجهیم که شاید در ساعات نخست و تا یکی دو روز پس از حادثه میشد، آن را نتیجه بیمه نبودن کارگران و در دسترس نبودن لیست بیمه این معدن یا موارد مشابه دانست؛ اما وجود آن در پایان هفتمین روز عملیات امداد و نجات، تنها فاجعه است و بس؛ فاجعه ای بزرگ که محدود به این معدن نیست.
شرایطی بسیار دردناک که نشان میدهد، پرداخت نشدن حقوق کارگران این معدن در برخی ماه ها و معوق ماندن دستمزدشان از سال های گذشته، تنها گوشه بسیار کوچکی از مشکلات موجود در این بوده و حتی به قدر وجود یک لیست حقوقی از کارگران یا ارائه آن به امدادگران هم، امور در معدن یورت بر مبنای اصول پیش نمیرفته است! حال آنکه برخی مان فکر میکردیم علت وقوع انفجار در این معدن، فقدان دستگاه های هشدار غلظت گاز یا از کار افتادن آنها بوده است!
اینجاست که میتوان فهمید مشکل یورت نه فقدان سامانه هشدار یا هر تجهیزات ایمنی دیگری، که بسیار فراتر از این مشکلات و معضلات بوده است؛ موضوعی که تأمل در آن موجب میشود به شدت نگران حال و روز کارگرانی شویم که در امثال یورت مشغول به کارند و خدا میداند ندید گرفتن مشکلات فراوان معادنی که در آن کار میکنند، این کارگران محروم را در معرض چه خطراتی قرار داده و میدهد.