مردم در دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر سکان دولت را به حسن روحانی سپردند. انتخابی که بیش از هر چیز نشان از اقبال به تلاش دولت یازدهم برای کاستن از تنشهای ایران با جهان و حل موضوع هستهای داشت و نشان داد که رویکرد اعتدال در گرهگشایی از مشکلات خارجی ایران و تأمین خواست ملی مردم تا چه اندازه مورد قبول واقع شده است.
در این راستا روزنامه ایران با حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده اصولگرای مجلس درباره پیام این انتخابات در عرصه سیاست خارجی گفتوگو کرده است. او معتقد است که پیروزی دوباره روحانی مؤید خواسته مردم از دولت برای تداوم راه تنشزدایی در سیاست خارجی بود. مشروح این گفتوگو از نظر میگذرد.
مردم در انتخابات اخیر بار دیگر به آقای روحانی اعتماد کردند؛ پیام این انتخاب به دنیا چه بود؟
یکی از برگهای برنده دولت آقای روحانی سیاست خارجیاش بود حالا برخی از رقبا موضوع را اشتباه گرفته و عملاً حوزه خارجی را زیر سؤال برده بودند در حالی که به نظر من، سیاست خارجی آقای روحانی قابل دفاع بود زیرا برای نخستین بار پرونده ایران را از فصل هفتم منشور شورای امنیت سازمان ملل از طریق دیپلماتیک و صلحآمیز خارج کرد و باعث شد تا حقوق ایران به رسمیت شناخته شود که این موفقیت بزرگی محسوب میشود. این در حالی است که تحریمهای ایران ذیل ماده 41 فصل هفت منشور شورای امنیت به تصویب رسیده بود و عملاً سیاست خارجی ایران نه تنها مانع از این شد که پرونده ایران ذیل ماده 42 به حوزه جنگ برود بلکه تحریمها را تا حد زیادی کاهش داد و تا زمان مناظرهها 915 نوع تحریم عملاً برداشته شد و حدود 245 تحریم باقی ماند که این هم در مدت زمان مشخصی باید کاهش پیدا میکرد و این برگ برندهای بود که آثار آن در حوزه اقتصاد ایران ملموس است. منتها در حوزه اجرا معناهایی وجود دارد از جمله قرارداد 80 میلیارد دلار فاینانسی که با کشورهای مختلف بسته شده که این میتواند منجر به ایجاد شغل و رهایی از رکود شود.
آیا میتوان بخش مهمی از دلایل افزوده شدن حمایت مردم از روحانی را در انتخابات اخیر ناظر به تحولات منجر به ارتقای جایگاه بینالمللی ایران در عرصه سیاست خارجی دانست؟
بله یکی از دلایل اصلی که به دولت آقای روحانی رأی داده شد در نتیجه سیاست خارجیاش بود و نشان داد که مردم از دولت میخواهند که تنشزدایی از موضع قدرت را در سیاست خارجی ادامه دهد زیرا در شرایط کنونی و پسابرجام میبینیم که دشمنان ایران از موضع تازهای علیه آن وارد عمل شدهاند.
کشاندن ترامپ به منطقه و تقویت پیوندهای اقتصادی و تسلیحاتی با او در این قالب است که با هدف افزودن فشار بر ایران صورت میگیرد. معتقدم که حضور گستردهای که در انتخابات اخیر برای حمایت از دولت آقای روحانی شکل گرفت، تقویتکننده توان چانهزنی دولت در سیاست خارجی خواهد بود.
نکته جالب این است با وجود اینکه عربستان با امریکا یک قرارداد یکصد میلیارد دلاری امضا میکند که میتواند صنعت جنگافزار امریکا را از رکود خارج کند عملاً این قرارداد و حضور ترامپ در ریاض تحتالشعاع نتایج انتخابات ایران و حضور و حمایت مردم از رویکرد آقای روحانی قرار گرفت و این موضوعی است که دولت در چند زمینه سیاست خارجی باید از آن استفاده کند. این چند زمینه عبارتند از: یک؛ احیای حقوق تأمین نشده برجامی ایران.
دو؛ ایجاد راهبرد تازه برای از بین بردن و کاهش دادن تحریمهای غیر هستهای ایران سه؛ استفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک خارج از حوزه امریکا با اروپا یعنی حوزهای که الان شاهد برگزاری یک انتخابات دموکراتیک در ایران بود و باعث شد تا مؤلفهای دیگری به مؤلفه قدرت ایران اضافه شود. چهار؛ کاهش تنش با راهبردهای منطقهای حتی راهبردهای ارتجاعی. دولت باید به سمت کاهش تنش از موضع قدرت حرکت کند. این انتخابات به دولت قدرت بخشیده است پنج؛ احیای مناسبات دوجانبه با کشورهای همسایه و ظرفیتهایی که باید فعال شود. شش؛ اجرایی کردن 80 میلیارد دلار فاینانس اعتباری که با کشورهای دیگر بسته شده و بخش عمده این شرکتهای خارجی منتظر انتخابات ایران بودند. در حقیقت نتیجه انتخابات توان چانهزنی اقتصادی را به دولت داده تا بتواند از این اعتبارات برای رونق بخشیدن به فضای اقتصادی کشور و با بهرهگیری از سرمایهگذاری شرکتهای خارجی استفاده و در نتیجه کشور را از حالت رکود خارج کند.
به تحریمهای غیرهستهای اشاره داشتید آیا دولت این ظرفیت را دارد تا با ایجاد اجماع به سمت حل این موضوع و برداشته شدن این نوع از تحریمها گام بردارد؟
شک نکنید برداشتن تحریمهای غیر هستهای سختتر از تحریمهای هستهای نبود. زیرا تحریمهای هستهای تحریمهای فراگیر جامع سازمان مللی بود که برداشتن آنها سخت بود و هفت قطعنامه سازمان ملل پشت سر آنها قرار داشت. تحریمهای غیرهستهای پراکنده است و از اجماع بینالمللی برخوردار نیست و تابوی آنها هم چندین بار شکسته شده و معتقدم برداشتن آنها برای دولت دشوار نیست.
موضعگیریهای پرفراز و فرود دونالد ترامپ چه در قالب همکاریهای جمعی و چه مناسبات دوجانبه با کشورهای منطقه، چشمانداز تحولات این حوزه را بویژه در رابطه با ایران غیر قابل پیشبینی کرده است. ارزیابی شما از این روند با توجه به حضور دوباره روحانی در دولت ایران چیست؟ بخصوص که کاخ سفید عزم خود را جزم کرده به بهانههای غیر هستهای تحریمهای جدیدی را علیه ایران تصویب کند.
ترامپ یک تاجر سیاسی است و زبان از موضع قدرت را میفهمد. او خود قدرت تهاجمیاش را از یک انتخابات پوپولیستی در انتخابات به دست آورده است و بخوبی میداند که آقای روحانی قدرتش را از یک انتخابات عقلانی و روشن گرفته است، متوجه این تفاوت هست و همین پیروزی قاطع آقای روحانی میتواند توان ایران را به سطح چانهزنی متقابل با امریکا ارتقا دهد.
حمایت دوباره مردم از روحانی در عرصه مشکلاتی که کشور در عرصه منطقهای بویژه با برخی از قدرتهای تأثیرگذار مانند عربستان دارد، چگونه میتواند بروز یابد؟
در درجه اول این انتخابات باعث میشود دولت دیگر خیلی از موانع رادیکالی داخلی را در عرصه سیاست خارجی خود پیش رو نداشته باشد. افرادی مانند آقای ظریف میتوانند در سیاست خارجی فارغالبالتر از گذشته عمل کنند. نکته دیگر آنکه در منطقه هم فضای باز دموکراسی و انتخابات در ایران ابزار قدرتی است که هیچ بازیگر دیگری ندارد و همین باعث پذیرش نقش منطقهای و بینالمللی کنونی ایران میشود. در نتیجه همین نقش، کشورهای دیگر ایران را یک جزیره ثبات میدانند و بیشتر به سمت آن حرکت میکنند و همین میل به ایران هم سایر کشورهای ارتجاعی را که بیشتر به سمت ایران حرکت کنند، ترغیب خواهد کرد.
در مجموع بعد از چهار سال که دولت بخش اعظم توانش را مصروف حل مشکلات سیاست خارجی کرد به سبد آرای روحانی افزوده شد و معنای آن برای دنیا این است که این دولت پشتوانه داخلیاش رو به افزایش است و وقتی دنیا کارت اعتباری پشت سر رئیس جمهوری ایران را میبیند، باعث میشود که راحتتر تعامل کند.