بهرام بيضايي هنرمند باسابقه كشورمان از دانشگاه سنت اندروز اسكاتلند دكتراي افتخاري گرفت.
به گزارش اعتماد، حالا ديگر شماره سالهاي دوري بيضايي از ايران به ٧ سال ميرسد و بهرام بيضايي كه چند ماهي تا تولد ٧٩ سالگياش باقي مانده، روز پنجشنبه اول تيرماه از دانشگاه سنت اندروز اسكاتلند دكتراي افتخاري ادبيات دريافت كرد تا نخستين روز تابستان امسال با خبري خوش همراه شده باشد.
نمايشنامهنويس، پژوهشگر، كارگردان تئاتر و فيلمساز كشورمان روز پنجشنبه روي صحنه دانشگاه سنت اندروز اسكاتلند كه بيش از ششصد سال سابقه تاريخي و عنوان قديميترين دانشگاه اسكاتلند را دارد، رفت و دكتراي افتخاري ادبيات را دريافت كرد. به گزارش ايلنا، اين برنامه با پيشنهاد و برنامهريزي مدير گروه ادبيات فارسي، سعيد طلاجوي و با حمايت پروفسور علي انصاري (مدير گروه ايرانشناسي دانشگاه سنت اندروز) انجام و با نام «بزرگداشت شصت سال فعاليت فرهنگي بهرام بيضايي در عرصه نمايش، سينما، و اسطورهشناسي ايران برگزار شد.
بيضايي نويسندهاي كه تحصيل در رشته ادبيات فارسي دانشگاه تهران را خيلي زود رها كرد، هرگز تمايلي به تحصيلات آكادميك از خود نشان نداد، اما با پژوهشهاي قابل تامل و نمايشنامههاي ماندگارش، در دهه ٥٠ براي تدريس به دانشگاه تهران دعوت و در دهه ٦٠ از تدريس در اين دانشگاه محروم شد. هرچند هنوز بخشي از مداركش در اين دانشگاه وجود دارد و سالها پيش در يكي از سخنرانيهايش با لحني طنزآميز گفت: «بد نيست اگر مدارك مرا كه در دانشگاه تهران مانده، برگردانند!»
بهرام بيضايي سالها پيش از ورودش به دانشگاه دست به قلم شده بود و نمايشنامه ماندگار «آرش» را با الهام از اشعار اخوان ثالث نوشته بود؛ نمايشنامهاي كه همچنان هر از گاهي در تئاتر ايران روي صحنه ميرود. بيضايي در ايران تنها ده فيلم بلند ساخت و چند فيلم كوتاه. شمار نمايشنامههاي اجرانشدهاش بسيار بيش از آثاري است كه به صحنه برده. پژوهشهايش هم هرگز كمشمار نبوده است. اين هنرمند كه از جهان حاضر فقط درختهايش را دوست ميداشت، تصميم داشت سال ١٣٨٨ نمايشنامه «سهرابكشي» خود را اجرا كند كه به دليل التهابات فضاي جامعه در آن سال بخصوص، از خير اجراي اين نمايش هم گذشت تا متني ديگر بر خيل پرشمار آثار ساخته نشدهاش اضافه شود. بيضايي سال ٨٩ به دعوت دانشگاه استنفورد امريكا و براي استادي بخش ايرانشناسي اين دانشگاه به اين كشور سفر كرد و از همان زمان پرسش ادامهدار آيا او بر ميگردد يا نه، در محافل فرهنگي و هنري مطرح شد. تدريس در اين دانشگاه طولاني شد و بيضايي در كنار آن نمايشنامههايي را هم با حضور تعدادي از بازيگران ايراني، به صحنه برد؛ نمايشنامههايي نظير «گزارش ارداويرافنامه» و «جانا و بلا دور» و «طربنامه». بيضايي در ايران اما نه تنها با نمايشنامهها و فيلمنامههاي مكتوب و فيلمهاي ساختهشدهاش حضور دارد كه در اين مدت چند اثر تازه ديگر نيز به قلم او در اينجا منتشر شده است. از جمله آنها ميتوان به پژوهش مفصلش درباره تاريخچه كتاب «هزار و يك شب» اشاره كرد كه سال ١٣٩١ در اثري مبسوط با نام «هزار افسان كجاست؟» منتشر شد و ارديبهشت امسال نيز فيلمنامه ديگري از او با نام «سفر به شب» از سوي ناشر هميشگي آثارش «انتشارات روشنگران و مطالعات زنان» منتشر شد كه به گفته شهلا لاهيجي، آثار بيضايي همچنان پرفروشترين عناوين اين انتشارات در نمايشگاه كتاب امسال بودند.
بيضايي روز پنجشنبه اول تيرماه نيز در كنار پروفسور آنتوني كوهن (پژوهشگر برجسته مردمشناسي) و مايكل پالين (نويسنده، طنزپرداز و برنامهساز برجسته تلويزيون بريتانيا) مفتخر به دريافت دكتراي افتخاري از دانشگاه سنت اندروز شد. اين برنامه با سخنراني چهرههاي گوناگوني همراه بود؛ سعيد طلاجوي، مدير گروه ادبيات فارسي، پرويز جاهد نويسنده و منتقد سينما، مريم قربان كريمي، سعيد زيدآبادي نژاد و...
طلاجوي درباره ديالوگ بيضايي با سينماي ايران در فيلم «رگبار» سخن گفت، پرويز جاهد درباره عناصر تريلر جنايي در فيلمهاي بيضايي با تمركز روي فيلمهاي «كلاغ»، «شايد وقتي ديگر» و «سگكشي» صحبت كرد و مريم قربان كريمي نيز درباره هويت زنانه در فيلم «رگبار» سخن گفت. سعيد زيدآبادينژاد از چندزباني در فيلم «باشو غريبه كوچك» صحبت كرد و فرشاد زاهدي هم درباره فضا، زمان، بدنها و حافظه در آثار بيضايي سخن گفت. نينا خامسي نيز مطالبي را درباره بازنمايي جوانان آواره در سينماي ايران مطرح كرد. همچنين فرشيد كاظمي از جنبههاي شاعرانه و اسطورهاي صداي زنانه در سينماي بيضايي سخن گفت، فاطمه خوانسالار در مورد خوانش بومگرايانه در فيلمهاي «غريبه و مه»، «چريكه تارا» و «باشو غريبه كوچك»، صحبت كرد. حميد احيا در مورد زبان و شيوههاي اجرايي در «طربنامه» بيضايي و نيلوفر بيضايي در مورد نبوغ بيضايي و تلاش خستگيناپذير او در تئاتر و سينماي ايران سخنراني كردند.
پروفسور علي انصاري كه در كنار پروفسور منزيس كمپبل (رييس دانشگاه) و پروفسور سالي ماپستن (مدير اجرايي دانشگاه) مسووليت معرفي بهرام بيضايي و تقديم لوح تقدير و دكتراي افتخاري به او را برعهده داشت، در سخنراني خود به حجم و تنوع كمنظير آثار بيضايي اشاره كرد و از تاثير آثار پژوهشي، نمايشي و سينمايي او بر چندين نسل از فعالان فرهنگي ايران سخن گفت.
برنامههاي مربوط به اين مراسم تنها به يك روز محدود نميشد و با يك گردهمايي دو روزه در روزهاي جمعه و شنبه ادامه يافت كه در اين گردهماييها تعدادي از چهرهها و پژوهشگران دانشگاهي درباره جنبههاي مختلف آثار بيضايي سخنراني خواهند كرد.
سعيد طلاجوي در گفتوگويي با ايلنا از اهميت اين گردهمايي هم سخن گفته است: «وجود برنامههايي نظير آنچه در اين سه روز در سنت اندروز به انجام ميرسد، باعث ميشود كه هنرمندان و پژوهشگران غيرايراني كه ايران را تنها با برداشتي محدود از آثار فردوسي، حافظ، خيام و مولوي ميشناسند با هنرمند و پژوهشگر كمنظيري آشنا شوند كه آثارش گزارههاي نويني براي بيان نمايشي و سينمايي جهان به ارمغان آورده است و اين در نهايت باعث آشنايي دنياي خارج از ايران با جنبههاي ناشناختهاي از غناي فرهنگي ايران در قرن بيستم و بيست و يكم خواهد شد. »
او از تنوع كمنظير آثار بيضايي و جايگاه اين هنرمند نيز صحبت كرد: «اهميت آثار آقاي بيضايي در بازخواني و به كارگيري شيوههاي نمايشي و آييني ايراني در آثار برجستهاي كه فرهنگ ايران و هويت تاريخي، فردي و جمعي انسان، به ويژه انسان ايراني را از زواياي مختلف مورد بررسي قرار ميدهد، بر هيچ يك از ايرانيان اهل نمايش و سينما پوشيده نيست.»