اين سالها بهطورحتم کودکانی را دیدهاید که گونیهای بزرگی را روی چرخ دستی قرار داده، دسته را به زور هل داده و در خیابان راه میروند. یا شاید آنها را زمانی که در حال پرکردن محتوای کیسهها هستند، دیده باشید؛ در سطلهای زباله خم میشوند و زبالههای خشک را جدا میکنند و در گونیها میریزند.
به گزارش قانون، زباله گردی کودکان مدتهاست که وجود دارد، به ویژه در مناطق نيمه جنوبي شهر بیش از مناطقديگر به چشم میخورد. زبالهگردها اين سالها به شكل سازمان يافته به جداكردن زبالهها در شهر ميپردازند و گروهي از آنها، شب هنگام انبوه زبالههاي جمع آوري شده را در بستههاي مشخص، به مكانهاي نامشخص در اطراف شهر حمل ميكنند. فعاليت گسترده و هدفمند زبالهگردها در تهران در شرايطي رخ ميدهد كه شهرداري تهران، سالهاست ادعاي اجراي طرحهاي مختلف براي جداسازي زبالهها از مبدا را دارد و انبوه حضور زبالهگردها در شهر نشان میدهد که طرح تفکیک زباله از مبدا شهرداری تا چه حد شکست خورده است.
طرح هاي شكست خورده شهردارياز يك دهه قبل و به دنبال اعتبارات بسياري كه مسئولان شهرداري تهران براي اجراي مديريت مكانيزه پسماند و جداسازي زباله ها از مبدا اختصاص داده بودند، قرار بر این بود که شهروندان برای تفکیک زبالههای تر و خشک از یکدیگر آموزش ببینند و آنها را در کیسههای جدا به سطلهای جداگانه بسپارند.
این اتفاق درمدت زمان نه چندان طولاني انجام شد و شاهد سطلهای زباله جدا بودیم که عنوان زبالههای خشک و تر روی آن درج شده بود.
شهرداری چند سال این طرح را در مراحل مختلف انجام داد و هر سال نيز بودجهای برای آن در نظر گرفت اما در نهایت معلوم نشد این بودجهها چقدر بود و به کجا رسید و در نهايت نيز طرح جداسازي زبالهها از مبدا، هرگز نتوانست در راستای فرهنگسازی بین مردم موفق باشد. به همین دلیل، هنوز کودکان و نوجوانان تا کمر در زبالهها خم میشوند و این در حالی است که انواع خطر آنها را تهدید میکند.
این روزها انقدر تصویر این کودکان را دیدهایم که برایمان عادی شده و فکر نمیکنیم چه بیماریهایی گریبا ن آنها را خواهد گرفت.
آسيبهاي جدي، متوجه كودكان زباله گردكودكان زبالهگرد، اين سالها زندگي شبانه عجيبي را در شلوغيهاي شهر دارند. آنها از صبح به جمع كردن زبالههاي با ارزش در شهر ميپردازند و شب هنگام، زبالهها را در گونيهاي بزرگ بستهبندي كرده و همراه با خاورهاي فرسوده، از شهر خارج ميكنند.
اين زبالهگردها، شام را در كنار همين بستههاي پسماند خشك صرف ميكنند و گاهي نيز تا آمدن خاورهاي جمعآوري زباله، روي گونيهاي زباله چرتميزنند. طبق آمارها بیش از ۵۷ درصد کودکان یادشده، در مراکز مدیریت و بازیافتِ پسماند زندگی کرده و مابقی در خانه به سر میبرند. از حدود ۴۳ درصدی که با خانواده زندگی میکنند نیز، ۳۸ درصد زبالههای جمعآوری شده را در محل زندگی خود دپو کرده و پس از تفکیک میفروشند.
حضور زباله در این اماکن، منجر به وجود موش و مارمولکها و انواع و اقسام حشرات موذی میشود.آسیبهایی که در بسیاری از این کودکان مشاهده می شود، شامل صورتهای جویده شده با حمله موش، بدنهای های زخمی و عفونت کرده از گزیدگیهای متعدد، تورم بافت قلب و طحال و کبد، کاهش شدید فشار خون و حتی مرگ است. آنها با تهماندههای مردم شهر، امرار معاش میکنند و برای همین امرار معاش در جوار موشها، ماهیانه رقمی به شهرداری پرداخت میکنند. زندگی آنان همواره مملو از انواع مخاطرات است. عواملی چون تصادفهای دلخراش، تعرضهای متعدد، تغذیهآلوده، بهداشت زیرصفر، فقدان مدارک هویتی، محرومیت کامل از تحصیل و... ، تنها بخشی از مشکلات این کودکان محسوبميشود. مسئولان هر بار خبر میدهند که باید با عوامل پایدارکننده زبالهگردی با سیاستهای موثر مقابله کرد و در تازهترین اظهارات، گفتهاند این امیدواری وجود دارد که با همکاری جدیتر شهرداری تهران، فصل جدیدی از اقدامات و سیاستهای مشترک در این حوزه را شاهد باشیم. البته به شنیدن این جملهها عادت کرده ایم و شهرداری و طرحهای ناصحیح آن، خود یکی از عوامل رواج این پدیده بوده است.
باید دید ساکنان جدید بهشت برای رفع این معضل چه خواهند کرد و آنچه مسلم است ابراز امیدواری مسئولان، بدنهای جویده شده این کودکان را درمان نخواهد کرد.
طلاهايي كه سوخت مي شودبنا به گفته «منصور باقرصاد» قائم مقام معاونت خدمات شهري شهرداري تهران كه همزمان سرپرستي سازمان مديريت پسماند تهران را برعهده دارد، روزانه نزديك به هفت هزار تن زباله در تهران توليد ميشود كه از اين ميزان، حدود 65 درصد زباله تر و بقيه زبالههاي خشك و با ارزش است. توليد زبالههاي انبوه در تهران، در شرايطي صورت ميگيرد كه با مديريت علمي و دقيقي ميتوان از زبالههاي شهر، سرمايهاي بزرگ به دست آورد اما مديريتهاي ضعيف و سنتي، سبب شده تا اكنون سرمايههاي بسيار شهر هدر رود و يا زبالهگردها و مافياهاي زباله شهر تهران را صاحب ثروت عظيمي كند.