مشرق نوشت: کشور ترکیه با استفاده از نابسامانیهای سیاسی و جنگهای منطقهای که کشورهای حوضه دجله و فرات گرفتار آن بودهاند، از سالها قبل طرح احداث سد بر روی رودخانههای دجله و فرات را آغاز کرده است.
تغییرات شدید اقلیمی امروزه برای همگان بهخوبی آشکار و قابللمس است. گرم شدن زمین، کاهش میزان بارندگی، افت منابع زیرزمینی و کاهش شدید آبهای سطحی، سبب گردیده تا خشکسالیهای گسترده و بزرگی در بسیاری از مناطق جهان پدیدار شود و بحران آب یکی از بزرگترین چالشهای قرن حاضر به شمار آید.
امروزه شاهد به وجود آمدن چالشهایی در سطوح (کوچک) محلی و همچنین بروز اختلافات مدنی و درگیرهای محلی بر سر تقسیم و یا استفاده از منابع آبی هستیم. طبق پیشبینیهای سازمان جهانی هواشناسی تا سال ۲۰۲۵ نزدیک دوسوم از جمعیت جهان با مشکل کمبود منابع آبی روبرو خواهند شد. این مسئله بهقدری مهم است که روزنامه الجزیره در گزارشی با عنوان «بحران مالی جهان را فراموش کنید آبهای آشامیدنی جهان روبه اتمام است» به مسئله بحران آب در جهان اشارهکرده و بهتمامی مسئولان عواقب این بحران جهانی را گوشزد نموده است. بر اساس گزارشات نهادها و سازمانهای بینالمللی و علمی جهانی، ۷۰ درصد از آب مصرفشده روی کره خاکی در بخش کشاورزی، ۲۳ درصد در صنعت و ۷ درصد هم مصرف خانگی دارد. طبق گزارش انستیتوی بینالمللی مدیریت آب، علت اصلی کمبود آب در اغلب کشورها (۹۸ درصد) به علت ضعف و فقدان مدیریت قوی، درزمینه های مدیریت منابع آبی است. اصلیترین عواملی که وضعیت آب و منابع آبی در جهان را بهصورت خطرناکی درآورده آلوده شدن آب، اتلاف آب و تغییرات آبوهوا است.
منطقه خاورمیانه ۵ در صد از جمعیت جهان را در خود جایداده است، درحالیکه فقط ۱ درصد از ذخایر منابع آبی جهان در منطقه خاورمیانه قرار دارد. «پرفسور تیموتی راندهیر» در تحقیق خود در مورد «مسئله آب» به منطقه خاورمیانه بهعنوان یکی از کم آبترین مناطق دنیا اشاره و خاطرنشان کرده است:
«این منطقه به دلیل داشتن منابع مشترک آبی بین کشورها، بیشتر از سایر مناطق دنیا مستعد جنگ و درگیری بر سر منابع آبی است.»
وی پیشنهاد داده است برای جلوگیری از این مسئله، مدیریت حوزه آبخیزداری و جلوگیری از آلودگی آب بهعنوان مهمترین راهکار برای کاهش نزاع احتمالی کشورها بر سر منابع آبی موردتوجه قرار بگیرد.
در این میان کشور ترکیه با استفاده از نابسامانیهای سیاسی و جنگهای منطقهای که کشورهای حوضه دجله و فرات گرفتار آن بودهاند، از سالها قبل طرح احداث سد بر روی رودخانههای دجله و فرات را آغاز کرده است. سدسازی ترکیه بر روی این دو رودخانه اثرات زیستمحیطی فراوان و غیرقابل جبرانی بر اکوسیستم مسیر این دو رود در کشور عراق و سوریه بر جای گذاشته است که باگذشت زمان اوضاع اکوسیستمی این مناطق وخیمتر هم میشود.
مردم ایران هم بخصوص در استانهای غربی و جنوبی کشور باید مشکل افزایش و هجوم ریز گردهای برخاسته از تالابهای خشکشده (هورالعظیم) در جنوب عراق و مرز مشترک را تحمل کنند، مشکلی که ناشی از اثرات سدسازیهای کشور ترکیه در بالادست دجله و فرات است. این سدسازیها در چهارچوب طرح_آناتولی جنوب شرقی «Guneydogu Anadol Projesi» که بهاختصار (GAP) نامیده میشود طرحی عمرانی است که دولت ترکیه سعی دارد مجموعهای از سد و نیروگاه برقآبی را بر بخش بالادستی رودخانه دجله و فرات احداث نماید. در این طرح ۱۴ سد بر روی فرات، ۸ سد بر روی دجله و درمجموع ۱۹ نیروگاه برقآبی ساخته خواهد شد. هدف دولت از احداث این سدها آبیاری ۲ میلیون هکتار زمین کشاورزی و همچنین تولید سالیانه ۵۵ میلیارد کیلووات ساعت برق است. اولین طرح از این سازه بزرگ در سال ۱۹۹۲ با ظرفیت ۴۸ میلیارد مترمکعب تکمیل و آماده بهرهبرداری گردید. با تکمیل ون نهایی شدن طرح گاپ کشور ترکیه حدود ۴۵ درصد آب رودخانههای دجله و فرات را کنترل خواهد کرد. بر اساس برآوردهای ارائهشده، اثر تجمیعی برداشت آب برای کشاورزی، صنعت، تبخیر آب از سطح دریاچه سدها، به هم خوردن سامانه آبشناختی _هیدرولوژیک_حوضه آبخیز این دو رودخانه و تاثیر تغییرات اقلیمی و گرمایشی زمین دریکی دو دهه آینده سبب کاهش آب ورودی به عراق تا ۸۰ درصد خواهد شد.
رودخانه فرات از ترکیه وارد سوریه شده و با گذر از این کشور وارد عراق شده و درنهایت به تالاب هورالعظیم سرازیر میشود. رودخانه دجله هم مستقیماً از ترکیه وارد عراق شده و بعد از آبیاری زمین های این کشور آخرسر به تالاب هورالعظیم میریزد. عمده آب مورد نیاز این تالاب مرزی ایران از طریق دو رودخانه بزرگ دجله و فرات تأمین میشود.
ایده و پایه اصلی طرح سدسازی در زمان حکومت آتاتورک کلید خورده است. گفته میشود که آتاتورک در زمان خود در نظر داشته تا با اجرای یک پروژه آبرسانی ضمن ایجاد همگرایی بیشتر میان آناتولی شرقی با سایر نقاط ترکیه بستر لازم را برای توسعه اقتصادی این کشور را فراهم کند. بعدها و در دهه ۶۰ میلادی سلیمان دمیرل بهعنوان یک چهره سیاسی مهم سعی کرد تا ایده آتاتورک تقویت و پیگیری شود. این پروژه از سال ۱۹۸۰ بانام و عنوان جدید گاپ موردتوجه مسئولان وقت دولت ترکیه قرار گرفت. تا قبل از سال ۲۰۰۸ میلادی هدف دولتمردان ترک تنها تکمیل و بهرهبرداری از پروژههای بود که قبل سال ۱۹۸۰ طراحیشده بود.
در سال ۲۰۰۸ و در دوران نخستوزیری رجب طیب اردوغان برنامه کامل عمل به گاپ آماده و تصویب گردید و عملیات اجرایی و توسعهای طرح گاپ بهطورجدی در دستور کار دولت عدالت و توسعه قرار گرفت. بر طبق پیشبینیهای دولت قرار بود این طرح تا سال ۲۰۱۵ به اتمام رسیده و آماده بهرهبرداری کامل شود ولی با توجه به مسائل و مشکلاتی مانند تحولات داخلی ترکیه، کسری بودجه و اقدامات خرابکارانه پ ک ک، این طرح هنوز پیشرفت مورد انتظار دولتمردان ترک را برآورده نکرده است.
البته دولت ترکیه با سوءاستفاده از وضعیت امنیتی کشورهای منطقه که درگیر گروههای تروریستی داعش و تکفیری هستند و بابی توجهی به اعتراضات آنها حق آبه این رودخانهها را که از سوریه و عراق میگذرد از ۷۵۰ مترمکعب به ۲۵۰ مترمکعب در ثانیه کاهش داده است. در صورت تکمیل شدن طرح ساخت سد بر روی رودخانه دجله تا سال ۲۰۱۹ از حجم منابع آب وارده این رود به خاک عراق چیزی در حدود ۵۶ درصد کاسته خواهد شد.
با همه تبلیغات گسترده دولت ترکیه مبنی بر اینکه هدف از اجرای این طرح تلاش برای بهبود وضعیت رفاهی و معیشتی مردم است اما کردهای ساکن این مناطق که ۹۰ درصد جمعیت استانهای تحت پوشش گاپ را تشکیل میدهند، اعتقاددارند که این پروژه تلاشی برای محدودسازی کردها است و بعد از تکمیل این طرح و برای بهرهبرداری از این سدها جمعیتی در حدود ۲ میلیون نفر باید این مناطق را ترک بکنند که در نظر کردها این کوچ اجباری و تصویه نژادی و از بین بردن تمدن و فرهنگ کردها است. از طرف دیگر سوریه و عراق مدعی هستند که دولت ترکیه در این خصوص هیچ رایزنی با آنها انجام نداده و با احداث سدهای جدید در راستای پروژه گاپ امنیت غذایی و آبی در مناطق پاییندستی را در معرض خطر قرار داده است.
برخلاف اهداف اعلامشده، گاپ رشد تولید ناخالصی داخلی آناتولی شرقی و جنوب شرقی را از ۱۰/۳۹ درصد (در سال ۱۹۶۵) به رقم ۷/۱۸ درصد (در سال ۲۰۱۱) رسانده و بیکاری در شهرهای حوزه گاپ مانند شیر ناک سی.ایرت، ماردین و باتمان را به ۶۰ تا ۷۰ درصد افزایش داده است. در سال ۲۰۱۱ حدود ۲۰۰ هزار نفر به خاطر ساختوساز مجبور به مهاجرت شدند و توسعه و رشد اقتصادی در شهرهایی که در آنها سدسازی صورت نگرفته بیشتر از جنوب شرقی این کشور بوده است.
توسعه گردشگری یکی دیگر از اهداف گاپ اعلامشده ولی سدهای ساختهشده، جاذبههای تاریخی و گردشگری چند هزارساله را در این مناطق مانند زوگما، سامسات و حسن کیف غرق کرده یا غرق خواهد کرد. کشاورزی صنعتی که از اهداف دیگر پروژه گاپ تعریفشده است با کشتهای گسترده تکمحصولی موجب از میان رفتن تنوع زیستی و گونههای بومیشده و باعث وابستگی تولید به بازار سرمایه خواهد شد. در این روش استفاده بیرحمانه از زمین و آب انجام میگیرد (که بههیچوجه پایدار نیست) و تأمینکننده منافع مردم بومی و اقتصاد ملی در بلندمدت نیست. این نوع کشاورزی برخلاف ادعاهای پروژه گاپ نهتنها باعث اشتغالزایی نمیشود، بلکه سبب بیکار شدن گروهای بزرگی از مردم منطقه به علت سلب مالکیت از خردهمالکان برای یکپارچهسازی زمینها و زیرآب رفتن کشتزارهای سنتی، مراتع، باغها و چراگاهها میگردد. آبیاری بیرویه باعث رسوب نمک گردیده و زمینهای کشاورزی و حاصلخیز را در بلندمدت شور میکند. همچنین آمار دقیق و کاملی در دست نیست تا معلوم بشود چه اندازه از زمینهای حاصلخیز به زیرآب رفته و یا خواهد رفت.
بنابراین هدف ترکیه از سدسازی در جنوب این کشور ایجاد یک مرز آبی یا به زیرآب بردن مناطق مرزی این کشور با عراق که گروههای مسلح و مخالف دولت مانند پ پ ک ازآنجا رفت آمد میکنند و تحتفشار قرار دادن دولت عراق از بابت منابع آبی است.
تداوم حیات جوامع بشری در امتداد رودهای دجله و فرات و حفظ اکوسیستم تالابهای جنوب کشور عراق بستگی کامل به جریان آب در این دو رودخانه دارد. در دوران حکومت صدام حسین که با شیعیان جنوب عراق دشمنی داشت حکومت عراق با منحرف کردن آب ورودی، تالابها را عمده خشک کرد. پس از دوران صدام تالابهای مرکزی عراق بهعنوان نخستین پارک ملی عراق ثبت گردید و برنامههایی برای احیای مجدد این تالابها آماده گردید. لیکن سدسازیهای عظیم ترکیه بر روی فرات وتاثیرات آن، برنامههای احیای تالابهای عراق و حتی حفظ وضعیت موجود را با تهدید جدی روبرو کرده است؛ به گونه ا که عمق آب در این تالابها از ۱.۵ متر به ۴۰ سانتیمتر رسیده است.
باید در نظر داشت که ثبات زیست بومی و اجتماعی سوریه و عراق که ضامن امنیت و آرامش ترکیه نیز است درگرو بهرهبرداری معقول از آب دو رودخانه یادشده از سرچشمه تا خلیجفارس است. منطقه خلیجفارس از گذشتههای دور شاهد درگیرهای قومی، مذهبی، نفتی و سیاسی بوده است پس نباید با راه انداختن یک جنگ و نبرد جدید بر سر آب به این اختلافات دامن زد. بهرهبرداری زیاده خواهانه ترکیه از منابع آب رودخانههای دجله و فرات باعث خشکسالی در اراضی زیادی در بینالنهرین شده و زمینه افزایش بیکاری، فقر، تروریسم، مهاجرت و همچنین بروز فاجعههایی مانند تشکیل ریز گرد شده است که خواهناخواه تمامی منطقه از شرق ترکیه تا عراق و غرب ایران و مناطق دیگر را آلوده ساخته است. فلذا پروژهی گاپ سیاستی کهن از سوی ترکها برای فشار بر تمدنها و کشورهای مجاور است و ترکیه قصد دارد از مسئله آب بهعنوان اهرم فشاری بر رقبا و همسایگان خود استفاده نماید.