روز سه شنبه، بشار اسد، رئیس جمهور سوریه در سفری غیرمنتظره و غافلگیرکننده به سوچی روسیه سفر کرد و با «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهوری روسیه دیدار و گفتوگو کرد؛ دیداری که بازتاب زیادی در رسانه های جهان داشت و تحلیل ها و تفاسیر زیادی نیز حول محور آن ارائه شد.
به گزارش «تابناک»؛ در این نشست، رؤسای جمهوری دو کشور مسائل مربوط به حل و فصل سیاسی بحران در سوریه و همچنین روند فراهم سازی مقدمات برگزاری کنگره گفتوگوهای ملی سوریه طی چند روز آینده را بررسی کردند.
پوتین با یادآوری اینکه قرار است در 22 نوامبر با رؤسای جمهوری ایران و ترکیه نیز در مورد روند آتی اقدامات برای حل و فصل مناقشه در سوریه گفتوگو کند، گفت: «شما می دانید که ما به غیر از این شرکای محدود که با آنها دائم در تماس هستیم، فعالانه با دیگر کشورها، از جمله عراق، آمریکا، مصر، عربستان سعودی و اردن هم در این رابطه کار می کنیم.»
بشار اسد نیز تأکید کرد: دمشق آماده همکاری با همه کشورهایی است که خواهان مشارکت در حل سیاسی بحران سوریه است؛ اما این همکاری مشروط بر این است که به حاکمیت سوریه و استقلال در تصمیم گیری آن احترام گذاشته شود.
گفتنی است، بشار اسد ظرف تقریبا هفت سالی که از جنگ داخلی سوریه میگذرد، کمتر عازم خارج از کشور شده است. مهمترین سفر خارجی اسد مربوط میشود، به اکتبر سال ۲۰۱۵. در آن هنگام اسد راهی مسکو شده بود و در جریان این سفر با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه دیدار و گفتوگو کرد.
به نظر می رسد، سفر غیرمنتظره بشار اسد به سوچی و دیدار با پوتین سرنوشت ساز باشد. حال باید این به این پرسش ها پاسخ داد که؛
این پرسشی است که بیش از هر کسی به روسیه مربوط می شود. در واقع، روس ها از بشار اسد خواسته اند به سوچی سفر کند تا در آنجا در مورد آینده روند سیاسی حل بحران سوریه گفت وگو کنند.
این سفر می تواند حامل چند پیام دیپلماتیک و همچنین زمینه ساز تحولات و توافقات سرنوشت ساز در زمینه حل و فصل بحران سوریه باشد.
نخستین پیام به تحولات میدانی و جنگی سوریه مربوط است؛ جایی که داعش آخرین پایگاه خود در سوریه(ابوکمال) را از دست داده و پیروزی نهایی بر این گروه تروریستی اعلام شده است. در همین راستا، با انجام این سفر محور ایران، روسیه و سوریه قصد دارند اعلام کنند که جنگ میدانی در سوریه به نفع این محور تمام شده و دیگر دوره مبارزه برای ساقط کردن نظام سوریه و اسد تمام شده و اکنون زمان آن رسیده که طرفین بدون هیچ پیش شرطی با محور پیروز جنگ وارد مذاکره و گفتگو شوند تا بلکه این بحران از کانال های دیپلماتیک حل و فصل شود.
دوم؛ روس ها از اسد خواستند به روسیه سفر کند تا به همه اعلام نماید که اسد به همه تصمیماتی که روسیه در مورد سوریه گرفته، همراه و موافق است؛ مسأله ای که پوتین نیز صراحتا به آن اشاره کرد و گفته است که حضور اسد در سوچی به معنای آن است که وی با توافقات و تصمیمات محور روسیه همراه است، حال آنکه چندی پیش وقتی که توافقی میان ترکیه، روسیه و ایران در ادلب حاصل و منجر به استقرار نیروهای ارتش ترکیه در خاک سوریه شد، دمشق بارها اعتراض خود نسبت به حضور نیروهای ترکیه در خاک خود اعلام کرد و خواهان عقب نشینی ارتش ترکیه از خاک سوریه شد؛ مسأله ای که به نظر می رسد، حاکی از آن باشد که دولت سوریه از آن چندان خرسند نیست.
سوم؛ احتمال دارد که بشار اسد به روسیه فراخوانده شده تا تصمیم نهایی کرملین در مورد آینده سوریه و سرنوشت اش را به وی ابلاغ کنند و در همین راستا از اسد خواسته اند تا موضع گیری ها و کنش سیاسی خود را با تصمیماتی که گرفته شده است، هماهنگ کند. حال اینکه تصمیم احتمالی نهایی روس ها چه است بر ما روشن نیست!
در نهایت اینکه، میزبانی پوتین از رئیس جمهوری سوریه قبل از اجلاس سران کشورهای روسیه، ایران و ترکیه درباره سوریه که امروز در شهر سوچی روسیه برگزار می شود، مهم است. لذا به نظر می رسد آنچه روز گذشته پوتین به اسد گفته، امروز قرار است در سوچی میان سران سه کشور مورد مذاکره قرار گیرد و آنچه قرار است در این نشست مذاکره و توافق شود، مبنایی خواهد بود برای مذاکرات ژنو.
آغاز جنگ برای فتح صلح!
حال فارغ از همه این پیام ها، باید به تماس تلفنی روز گذشته پوتین با دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، ملک سلمان پادشاه عربستان و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل اشاره کرد.
بنا بر اعلام کرملین، پوتین در گفتوگو با ترامپ برای «تسهیل روند حل سیاسی» بحران سوریه بر اساس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و توافقهای صورتگرفته میان مسکو و واشنگتن، اعلام آمادگی کرده است.
بنا بر اعلام کرملین، پوتین همچنین در گفتوگو با پادشاه عربستان، نخست وزیر اسرائیل و رئیسجمهور مصر، آنها را در جریان نتایج گفتوگوهایش با «بشار اسد» رئیسجمهور سوریه، قرار داده است.
این تماس ها به خوبی نشان دهنده آن است که مسکو قصد دارند، همه بازیگران ذی نفع و ذی نفوذ در بحران سوریه را وارد فرایند مذاکرات صلح کند؛ مسأله ای که هرچند در مورد موفقیت نهایی آن تردید وجود دارد، می تواند برای برخی از بازیگران از جمله ایران سرنوشت ساز باشد.
این فرایندی است که می توان آن را تلاش برای «فتح صلح» دانست. به نظر می رسد کرملین در وهله اول قصد داشته با دعوت اسد به روسیه یک نمایش پیروزمندانه از جنگ را به تصویر بکشد و اکنون نیز تلاش می کند، همه بازیگران دو محور را حول محور رویکرد خود به صلح جمع کند.
در اینجا مسکو پیشاپیش خود را یکی از فاتحان اصلی و نهایی صلح می بیند. سایر بازیگران نیز از دیدگاه مسکو می توانند وارد بازی صلح شوند و تا جایی که می توانند برای کسب امتیاز از آن تلاش کنند.
در اینجا، نگاه مسکو به سهم بازیگران از جنگِ صلح چیست؟ از کارت خود برای ما(ایران) هزینه خواهد کرد؟
نمی دانیم!...
اما آنچه می دانیم اینکه ما شش سال در سوریه با تروریست ها و تکفیری و در راس آن ها داعش جنگیدیم، شهید دادیم، هزینه دادیم و آخرین پایگاه داعش نیز به دست یک فرمانده ایرانی فتح شد تا دست برتر را در این کشور داشته باشیم.
برخی ها معتقدند که ایران تنها می تواند فاتح جنگ باشد و ابزار دیپلماتیک لازم برای فتح صلح را در اختیار ندارد. نمی خواهیم درباره این گزاره قضاوت کنیم؛ اما وقت آن رسیده که تلاش کنیم نشان دهیم که این گزاره می تواند غلط باشد.
حاصل شش سال جنگ برای ایران در سوریه پیروزی بود؛ اکنون باید تمام ظرفیت سیاسی و دیپلماتیک خود را برای پیروزی در صلح بسیج کنیم. شاید عده ای همچنان به ابزاری به نام مذاکره مخالف باشند کما اینکه عده ای نیز با جنگیدن در سوریه مخالف بودند؛ اما به نظر می رسد، هر دو دچار خطای راهبردی هستند. اکنون وقت مذاکره فرارسیده است. دیروز جنگیدیم تا امروز بتوانیم بهتر مذاکره کنیم و بیشتر امتیاز بگیریم. آنچه نیاز است راهنمای ما باشد مفهوم و اصلی بنیادینی با نام «منافع ملی» و «امنیت ملی» است.
در نهایت باید گفت، چند ماه دیگر قرار است در روسیه انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود. به نظر می رسد پوتین نیاز به یک فتح خارجی برای دستیابی به فتحی داخلی به نام انتخابات دارد. این فتح خارجی جایی و چیزی جز سوریه نمی تواند باشد. لذا به نظر می رسد، روسیه عزم جدی خود برای حل و فصل بحران سوریه تا پیش از انتخابات ماه مارس سال آینده را آغاز کرده است. مسأله ای که پیش بینی نتایج و موفقیت و یا شکست آن هر چند بسیار دشوار است؛ اما تلاشی است که آغاز شده و جمهوری اسلامی ایران نیز باید در تمامی سطوح خود را برای این مرحله جدید و سرنوشت ساز آماده کند.