سامان موحدی راد- اخباری که در هفته مورد توجه قرار نمی گیرند یا کمتر مورد توجه قرار می گیرند، هیچ گاه تصادفی این اتفاق برایشان رخ نمی دهد. گاهی تحت الشعاع اخبار مهم تر واقعی قرار می گیرند و بعدها هم کسی تعمدا به آن خبرها باز نمی گردد یا با اخبار ساختگی، تعمدا آن اخبار کنار گذشته می شوند تا کسی درباره آن خبرها نداند و نشود. این روزها خبر و اهمیت آن نیست که لزوما باعث جلب توجه می شود، بلکه اراده برخی افراد به خبرها اهمیت و شایستگی توجه می دهد.
از این هفته می خواهیم هر جمعه اینجا یادداشتی بنویسیم با نگاهی به اخباری که در هفته کمتر مورد توجه قرار میگیرند.
۱. حتما در اخبار شنیدهاید که از اول آذر ماه با افزایش قیمت نان، باید نان را به قیمت جدید بخرید. بربری از ۶۵۰ تومان به ۷۵۰ تومان افزایش پیدا کرده و سنگک از ۸۰۰ تومان به ۹۲۰ تومان رسیده و بدیهی است که مسئولان محترم این افزایش قیمت را به ضمیمه «ارتقای کیفیت نان» توجیه کردهاند، ولی هیچ سازوکاری برای مصرفکنندگان تعریف نکردهاند که این افزایش کیفیت چگونه صورت میگیرد. چنانکه حداقل به چشم ما نان دوم آذر با نان ۳۰ آبان تفاوت چندانی نداشت، جز در قیمت! اما همان گونه که به مرور سالها به ما اثبات شده، مَثل حرف مسئولان، مَثل همان مهریه در گذشتههای دور است که «کی داده و کی گرفته»! و چون گفتن این گونه سخنان هیچگونه مسئولیتی برایشان ایجاد نمیکند و منجر به بازخواست و پرسش و پاسخی نمیشود، بنابراین در گفتنش اصلا امساک نمیکنند؛ اما از این بدیهیات که بگذریم، بد نیست افزایش قیمت نان را در مقایسه با یک بخش از آمار رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مقایسه کنیم:
«در سال ۱۳۸۶ متوسط مقدار مصرف سالانه انواع نان برای یک خانوار ایرانی ۴۵۸ کیلوگرم بوده و این مقدار با طی کردن یک روند نزولی در سال ۱۳۹۵ به ۳۱۱ کیلوگرم در سال رسیده است. مقایسه اعداد دیگر هم وضع فاجعه بارتری دارد. گوشت دام از ۵۷ کیلوگرم در سال به ۴۱ کیلوگرم و گوشت پرندگان از ۹۶ کیلوگرم به ۸۶ کیلوگرم رسیده است. اگر معنی مقایسه این اعداد سوءتغذیه نیست پس چیست؟»
همین هفته گذشته وقتی خبرنگار تابناک از برخی نمایندگان مجلس قیمت برخی اقلام اساسی را پرسید و بیشترشان نمیدانستند، بعدا شکایت کردند که ما نمایندهایم وقت ایستادن در صف گوشت و مرغ و نان را نداریم و خرید خانه با کسانی دیگری است. اما غلط میپنداشتند که منظور این نبود که شما به سان برخی مقامات علاقهمند به حرکات پوپولیستی در صف نان بایستید، ولی مثلا آقای محجوب که نماینده جامعه کارگری در مجلس است و در پایان سال در تعیین حداقل حقوق ۹۲۹۹۳۱ تومانی برای کارگران نقش دارد، چرا نباید بدانید که این کارگر چند درصد از پول را باید صرف خرید نان کند و چقدرش را برنج و چقدرش را گوشت!
به نظر حداقل خوبی خبر افزایش قیمت نان در هفته گذشته این بود که نمایندگان حالا میدانند قیمت نان چقدر است.
۲. حتما در اخبار شنیدهاید که یکی از متهمان پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان با حداقل ۵۰۰ میلیارد تومان پول معلمان و بازنشستگان وزارت آموزش و پرورش از کشور فرار کردند و بنا به گفته آقای جبار کوچکینژاد الان در آلمان به سر میبرند. اینکه چگونه یک متهم در پروندهای که افکار عمومی به آن حساس هستند، به این راحتی توانسته با این مبلغ از پول بیتالمال از کشور فرار کند، پرسشی است که بهتر است مسئولان قضایی و انتظامی به آن پاسخ دهند؛ اما برای آنکه خیلی بهتر شما را با نحوه مبارزه با فساد در کشورمان آشنا کنم، دوست دارم این خبر را در کنار تیتر خبری که یکی دو هفته پیش در خبرگزاریها خواندم مقابله کنم.
سوم آبان امسال، یکی از مدیران کمیته امداد از دوربیندار شدن صندوقهای صدقات برای مقابله با سرقتهای روزانهای که معتادان از این صندوقها انجام میدهند، خبر داد. البته که قصد ندارم این کار کمیته امداد را زیر سؤال ببرم، چون چه چیزی بهتر از اینکه کمیته امداد به عنوان امین مردم نگران رسیدن درست صدقات به دست اهلش باشد و همین اعتماد هم موجب شده سال به سال کمکهای مردمی به این سازمان بیشتر شود.
اما عجیب این که ما برای صندوقهای صدقاتمان دوربین می گذاریم تا خرده پولهای آن را از دست دزدهای خردهپا دور نگه داریم، ولی متهم یک پرونده به این بزرگی و اهمیت بی هیچ دوربینی به راحتی با پول بیت المال از کشور خارج میشود.
۰۳این هفته شاهد بسته شدن یک اپلیکیشن پر کاربرد بین کاربران ایرانی بودیم و همزمان صحبت هایی درباره نسخه مشابه ایرانی آن به میان آمد. موافقان مسدود کردن اپلیکیشن برای توجیه کارشان به سبقه اسرائیلی بودن آن اشاره کردند و رشد این اپلیکیشن را نهایتا منجر به رشد اقتصادی اسرائیل می دانند.
داشتم فکر میکردم در یک شرایط نرمال، حمایت از یک محصول و برند ایرانی در برابر یک برند اسرائیلی، چیزی نیست که احتیاج به تبلیغات یا مسدود کردن رقیب اسرائیلیاش داشته باشد. پس چرا جریان برعکس است؟
۴. این روزها اگر اخبار را فقط از صداوسیما پیگیری کنید، احساس می کنید آقای علیاکبر ولایتی دوباره وزیر امور خارجه کشورمان شدهاند.
۵.اینجا بوئینزهراست؟ اردبیل؟ بم؟ ورزقان؟ سرپلذهاب؟
عکس فقط سیاه و سفید شده و گویا تاریخ از آن رخت بربسته است. اخبار زلزله را که میشنوم، احساس میکنم انگار هیچ پیشرفتی نکردیم. انگار در همان جای تاریخ ماندهایم.