وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در شرایطی با گروهی از سینماگران دیدار کرد که این جماعت، تنها بخشی از خانه سینما به عنوان نماینده 30 درصد سینمای را نمایندگی میکرد و حرف 70 درصد سینمای ایران در این نشستها شنیده نشد؛ کانالیزه سازی که میتواند به مسیر تصمیم گیری ارشدترین مقام اجرایی حوزه فرهنگ آسیب جدی برساند.
به گزارش «تابناک»؛ «سیدعباس صالحی ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ به همراه محمدمهدی حیدریان ـ رئیس سازمان سینمایی، سمعی و بصری ـ پنجشنبه، دوم آذرماه با حضور در جلسات جداگانهای با برخی اهالی سینما در موزه سینما دیدار کردند.» این خبری بود که به اشتباه بر روی خروجی خبرگزاریهای دولتی قرار گرفت.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در واقع با نمایندگی از برخی انجمنهای صنفی زیرمجموعه خانه سینما دیدار کرد؛ گروهی که به هیچ عنوان سینمای ایران را نیز نمایندگی نمیکند. این گروه میتوانست در بهترین حالت نظرات 30 درصد سینماگران را نمایندگی کند. این رقم 30 درصد، آن بخش از سینماگران کشور است که عضو خانه سینما هستند و مدیران خانه سینما رسماً بر آن تأکید کردند.
این سخنان فرهاد توحیدی، رئیس پیشین هیأت مدیره خانه سینما در زمان تصدی این مسئولیت است: «دوستان ما آمار تکاندهندهای از [سی و دومین جشنواره فیلم فجر] تهیه کردند که آماری از حدود 120 فیلمی که توسط هیأت انتخاب دیدهاند، استخراج شده است و در برخی حرفهها 70 درصد افرادی که در این فیلمها شاغل بودند، نیروهای خارج از صنف بودهاند. یعنی ما عملا موضوعیت خود را از دست دادهایم و به جای اینکه به تأمین امنیت شغلی اعضای خانه سینما بپردازیم، به چیزهای دیگری مشغول شدهایم که ما را از مأموریت خود بازمیدارد.» و از آن زمان تاکنون نیز عمده صنوف اعضای چندانی نگرفتهاند.
بارها از هیأت مدیره و مدیرعامل پیشین و هیأت مدیره و مدیرعامل کنونی خانه سینما در سطح افکارعمومی خواسته شده تا زمینه عضویت 70 درصد سینماگران را در صنوف خانه سینما فراهم کنند، ولی فضای بسته خانه سینما و مقاومت صنوف باعث شده، نفوذ خانه سینما کاهش یابد و نتواند حتی نیمی از سینمای ایران را نمایندگی کند. به جز دو صنف بازیگران و کارگردانها، در بیشتر صنوف برای عضوگیری مقاومت بسیار جدی وجود دارد و بسیاری از آنهایی که اکنون فیلم میسازند و به واسطه این مقاومت عضو صنوف نیستند.
بیشتر اهالی خانه سینما، پیشکسوتان محترم سینمای ایران هستند و متوسط سنی این 30 درصدِ عضو نسبتاً بالاست و بخش اعظمی از ایشان، یا در پروژه های سینمایی اشتغال ندارند و یا اشتغال محدود دارند. دقیقاً به همین دلیل همه طرحهای حمایتی که متکی به پس انداز بخشی از درآمد سینماگران است، شکست می خورد.
در همین راستا، بسیاری از سینماگران در دوره اخیر جشن خانه سینما نیز حضور نیافتند و بدین شکل نشان دادند تا چه میزان به این رویداد و برگزارکنندگانش اهمیت میدهند. این غیبت صرفاً شامل طیف های خارج از خانه سینما و یا منتقدان این مجموعه نیست، بلکه گروه حداکثری از سینماگران عضو خانه سینما به واسطه روابط پیچیده و غیرطبیعی در گروههای مدیریتی این مجموعه، در رویدادهای مرتبط حضور نمییابند.
در نشستهای موزه سینما نیز حتی اگر فرض را بر این گذاشت که حاضران، نظرات این گروه را نیز نمایندگی کردهاند، جای خالی سایر گروههای منتقد غیرعضو خانه سینما که هفتاد درصد سینمای ایران را شامل میشوند، حس میشد؛ از چهرههای مستقلی چون علیرضا رئیسیان تا گروههای با نگاه متفاوت چون هیات هنرمندان و همچنین جریانهای ارزشی که اساساً درهای صنوف خانه سینما بر روی آنها بسته است.