به گزارش «تابناک»؛ صحبت درباره یکی از مصائب دنیایی است که به دلایلی ناگفته ورود مردم کشورمان به آن غیرمجاز است اما روز به روز بر شمار مسئولانی که در آن فعالیت میکنند، افزوده میشود؛ دنیایی غیرقانونی که گاه مسائل مطرح در آن به مجاری رسمی هم راه پیدا میکند و بحث روز میشود، ولی همه ترجیح دادهاند غیرقانونی بماند و اینجاست که مشکل دو چندان میشود.
منظورمان شبکه اجتماعی توئیتر است. دنیایی متفاوت با فیسبوک، اینستاگرام، شبکههای اجتماعی وطنی و حتی تلگرام که ویژگیهای منحصر به فردش موجب اقبال انبوه بسیاری از مخاطبان در سراسر جهان به آن شده و مسئولان کشورمان نیز از این حیث استثنا نیستند. با این ملاحظه که دسترسی به توئیتر در کشورمان نیازمند استفاده از فیلترشکن است و این موضوع تأثیر بسزایی در غیرقابل اطمینان بودن حساب های کاربری ساخته شده در آن در کشورمان دارد.
اشکالی بزرگ که هرچه شمار کاربران ایرانی توئیتر افزون میشود، کمتر مورد توجه قرار میگیرد و گاه مشکلات عجیب و غریبی پدید میآورد که شاید درکشان برای دیگر کاربران توئیتر در دیگر کشورها، دشوار باشد. مثل ماجرایی که در روزهای اخیر رخ داد و واکنش شماری از مسئولان کشورمان و برخی رسانه های همسو یا منتقد ایشان را به دنبال داشت.
حکایتی که از یک توئیت با اکانتی آغاز شد که نام «شهیندخت ملاوردی» بر بالای آن درج شده بود و از حضور دو خانم در مراسم رونمایی از محصول جدید یکی از خودروسازان استقبال کرده و تلویحا آن را نشانه موفقیت خوانده بود؛ توئیتی که با واکنش برخی منتقدان مولاوردی، دستیار ویژه رئیس جمهور مواجه شد و به سرعت در برخی رسانهها بازتاب یافت.
واکنشی که پیشتر و در سطحی وسیع در پاسخ به یک توئیت منتشره در حساب کاربری خانم معاون در ایام اربعین بروز و نمود یافته بود و از این روی، برخی را مجاب کرد بی اندک تأملی، بازنشر آن را عهده دار شوند؛ بازنشری از جنس تکثیر واکنش مجازی به توئیت جدید و انتشار همزمان خبر آن در رسانه های منتقد دولت و شخص دستیار ویژه رئیس جمهور در امور حقوق شهروندی.
اتفاقی که به سرعت ابعاد آن گسترش پیدا میکرد و خیلی زود پای رحیم پورازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی را هم به ماجرا باز کرد تا در پاسخ به توئیت مولاوردی، برخی انتقادات را متوجه عملکرد وی در دوران حضور در معاونت رئیس جمهور در دولت یازدهم کند و حتی فراتر از آن، این توئیت را مهر تأییدی بر همه سخنان پیشین خود در مرد مولاوردی بداند.
واکنشهایی که البته در این سطح محدود نماند و به تاخت و تاز چند سلبریتی، نماینده سابق مجلس، فعالان دنیای مجازی و... به مولاوردی رسید، غافل از آنکه یک نکته از قلم افتاده و بر اساس آن، ماجرا به کل وارونه پیش رفته بود؛ نکتهای کلیدی که نشان میداد سرآغاز این دعوا از یک اکانت فیک بوده که هرچند عکس مولاوردی در آواتار آن قرار گرفته، حتی املای هماهنگی با نام دستیار ویژه رئیس جمهور ندارد و آی دی لاتین آن، غیرمحترمانه و توهین آمیز است!
موضوعی که بی دقت به آن، شمار زیادی از منتقدان خانم مولاوردی انتقاداتشان را نوشته و منتشر کرده و حتی رسانههای همسو با ایشان، این انتقادات را بازنشر هم کرده بودند؛ گافی بزرگ که موجب شد این بار افراد همسو با مولاوردی به نقدهای بی اساس مطرح خرده بگیرند. امثال معصومه ابتکار، معاون رئیس جمهور که سخنان پورازغدی را نقد کرد تا موج جدیدی در رسانه ها شکل بگیرد؛ موجی که این بار نیز بی پایه شکل گرفته بود و کمی بعد، اشکالش بروز کرد. با پاسخ دفتر پورازغدی که نشان میداد، سخنان مندرج به نقل از وی در برخی رسانه ها، بی اساس بوده و در صفحات جعلی منتشر شده نه اکانت و سایت رسمی این عضو شورای انقلاب فرهنگی. جوابیهای که نشان میدهد چقدر همه چیز در دنیای مجازی در کشورمان بی اعتبار و لحظه ای است.
دنیایی که بخشی از بی اعتباری آن ناشی از فیلتر بودن توئیتر و حضور غیرقانونی کاربران ایرانی در آن است که گاه در مواردی از این دست، به تشنج ها و مجادله هایی واقعی منجر میشود. آنقدر واقعی که رسانهها به آن ورود میکنند، رسانه ملی آن را پوشش میدهد، در کانال های تلگرامی تکثیر میشوند و دست آخر دل چرکینی وسیع پدید میآورند که ممکن است تا سال ها بماند.
مصیبتی که اگر بگوییم ایرانی است و در دیگر کشورهایی که کاربران پرشماری در شبکههای اجتماعی مانند توئیتر دارند، دیده نمیشود، سخنی به اغراق نگفتهایم اما چون در فضایی فیلتر شده رخ میدهد، بعید است هرگز دیده شده و چاره جویی شود، حتی اگر همه مسئولان کشورمان عضو توئیتر شوند!