عنصری به نام پلونیوم ۲۱۰ وجود دارد که جزو مواد رادیواکتیو محسوب میشود و وجود آن در بدن افراد، نشانه مسمومیت است. این ماده عنصری رادیواکتیو است که در اولین بمب هستهای به کار رفته بود و صددرصد کشنده است. پزشکها بر این باورند که وجود ذرهای از مواد رادیوکتیو نیز در بدن انسان طبیعی نیست. البته استثنایی هم برای این جمله خود قائلند. رادیواکتیو میتواند تا حدی در بدن بیمارانی که با این مواد تحت درمان هستند، باشد. با وجود این، گویا یکی از اشکال نوین ترور افراد شاخص سیاسی در جهان مسمومیت با مواد رادیواکتیو باشد. پیچیدگی و ناشناخته بودن ماهیت اشکال جدید تروریسم، باعث شده است تا افکارعمومی درباره چگونگی وقوع آن و نیز درک درست قربانیان این حوادث دچار سردرگمی شود.
به گزارش «تابناک»، گویا پیچیدگی ماجرای بیماریهای ناگهانی برخی از افراد سرشناس سیاسی جهان و سپس مرگ آنها بحثهای مربوط به بیوتروریسم یا ترور بیولوژیکی را به شکل جدی تری مطرح کرده است؛ ترورهایی که بر خلاف ترورهای کلاسیک، بی سر و صدا صورت میگیرند و در مواردی حتی فرصت اثبات چگونگی ورود سم به بدن قربانیان این نوع تروریسم وجود نداشته است. در این گزارش به ماجرای ترور با مواد رادیو اکتیو و سایر مواد سمی شخصیتهای معروف سیاسی جهان میپردازیم؛
ترور یاسر عرفات با پلوتونیوم محلول در نسکافه
یاسر عرفات، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، روز یازدهم نوامبر سال ۲۰۰۴ میلادی (۱۳۸۳ شمسی)، بعد از مدتها بیماری در بیمارستانی در پاریس از دنیا رفت. همه بر این باور بودند که پیرمرد هشتاد ساله به خاطر کهولت سن فوت کرده، اما وقتی گزارش کالبدشکافی او برای معلوم شدن علت مرگش منتشر شد، تازه داستان بیخ پیدا کرد.
گزارشها، خبر از مسمومیت او با مادهای رادیواکتیو میدادند. فرانسویها که به ماجرای مرگش شک کرده بودند، تحقیقات خود را روی نمونههای بیولوژیکی از وسایل شخصی و لباسهای عرفات متمرکز کردند و عاقبت به این نتیجه رسیدند که روی لباسهای عرفات متمرکز کردند و عاقبت به این نتیجه رسیدند که روی لباسهای عرفات، ردی از پلوتونیوم به جا مانده است. کار به نبش قبر و این حرفها هم کشیده شد.
متخصصانی از کشورهای فرانسه، روسیه و سوئیس، مأمور آنالیز نمونهای از جسد عرفات شدند و دست آخر اعلام کردند، در استخوان رهبر فلسطینی ها، هجده برابر اندازه معمول مواد رادیواکتیو پیدا شده است. حتی در آن قسمت از خاک اطراف جسد که مایعات پیکر عرفات را به خود جذب کرده بود نیز ماده رادیواکتیو وجود داشت. البته فرانسویها بعدها جلوی ادامه کار را گرفتند و پرونده را مختومه اعلام کردند؛ اما بازرسان فلسطینی معتقدند، ترور یاسر عرفات و خوراندن پلوتونیوم به او کار محافظش بوده است؛ همان کسی که بعد از مرگ عرفات به کانادا فرار کرد و حتی شایعه شد، با جراحی پلاستیک، تغییر چهره داده. میگویند این مرد هر روز مادهای سمی به داخل نسکافه عرفات میریخته و به خورد پیرمرد میداده.
خالد مشعل، رهبر سیاسی حماس با اسپری کردن سم
روز ۲۵ سپتامبر ۱۹۹۷ میلادی (۱۳۷۶ شمسی)، دو مرد قد بلند بیرون دفتر خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس ایستاده و در حال خوش و بش با هم بودند. به ظاهر با هم شوخی میکردند و میخندیدند، اما هدفشان تعقیب طعمهای بود که برای از بین بردنش از موساد مأموریت داشتند. عملیات باید در چند ثانیه انجام میگرفت؛ یعنی باید آنقدر سریع به سرانجام میرسید که خود مشعل هم از وقوعش باخبر نمیشد. قرار بر این بود که یکی از دو مرد، بطری نوشابه گازداری را تکان دهد و بعد بازش کند تا نوشابه با فشار از آن بیرون بریزد و حواس مشعل را به آن سمت جلب کند.
در همین گیر و دار، مرد دیگر باید مادهای سمی به «فنتانیل» را به داخل گوش او اسپری میکرد. مادهای شیمیایی که اگر جذب بدن شود، ظرف ۴۸ ساعت هم طرف را میکشد و هم هیچ ردی از خودش به جا نمیگذارد. یک مرگ آرام و بی صدا در انتظار رهبر حماس بود؛ اما داستان خیلی زودتر از آن ۴۸ ساعت کذایی جمع شد. محافظان مشعل، موضوع را فهمیدند و آن مرد به دست پلیس اردن دستگیر شدند. دو مرد دیگر هم که همراه آنها بودند، به سفارت رژیم صهیونیستی در اردن پناهنده شدند.
خبر به گوش شاه اردن رسید. مرگ خالد مشعل در این کشور، میتوانست برای اردن خیلی گران تمام شود. برای همین، وقتی «یاتوم» رئیس موساد برای جمع کردند افتضاحی که لو رفته بود به دیدار شاه حسین (پادشاه اردن) رفت با واکنش عجیب او رو به رو شد. شاه اردن به موساد دستور داد که اگر پادزهر مداوای خالد مشعل در اختیار اردن قرار نگیرد، نه فقط رابطه اردن با رژیم صهیونیستی قطع میشود که حتی دو مأمور پناهنده هم علاوه بر دو مأمور بازداشت شده، به اعدام محکوم میشوند.
رژیم صهیونیستی تنها کشوری بود که این پادزهر را داشت؛ اما اهدای آن برای نجات مشعل، برایشان خیلی سنگین بود. آنها آنقدر در دادن پادزهر دل دل کردند که حتی پای «بیل کلینتون» رئیس جمهور وقت آمریکا هم به میان آمد. او به نتانیاهو نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی پیغام داد، اگر مشعل در اردن بمیرد، مذاکرات صلح هم با او میمیرد. این طوری بود که نتانیاهو به هوای نگه داشتن پایگاه امنیتش در اردن، پادزهر را با اولین پرواز به «اُمان» فرستاد.
سرطان مشکوک چاوز
ژنرال خوزه اورنلا، رئیس گارد ریاست جمهوری ونزوئلا که در لحظه مرگ هوگوو چاوز، رئیسجمهور ونزوئلا، در کنار وی بوده است درباره مرگ او گفته بود: چاوز در آخرین لحظات زندگی خود نمیتوانسته بلند سخن بگوید، بلکه تنها توانسته زیر لب زمزمه کند "من نمیخواهم بمیرم، لطفا نگذارید که من بمیرم".
اورنلا در دو سال گذشته که چاوز با بیماری سرطان نامشخص در لگن خاصرهاش دست و پنجه نرم میکرد، در کنارش بوده است.
اما اوا گالینگر یک وکیل ونزوئلایی در این رابطه میگوید: من معتقدم که مسأله ترور رئیسجمهور چاوز، یک احتمال بسیار قوی است. نشانهها و مستندهای زیادی علیه او در دوران ریاستجمهوری چاوز وجود دارد. مهمترین این نشانهها کودتای ۱۱ آوریل ۲۰۰۲ بود؛ که در آن کودتا، ۴۸ ساعت ربوده شد، ولی با قیام بیسابقه مردم ونزوئلا و نیروهای نظامی وفادار، چاوز به قدرت بازگشت.
من می توانم با استفاده از آزادی قانون اطلاعات (FOIA) شواهد انکارناپذیری از حمایت مالی، نظامی و سیاسی سازمان سیا و سازمانهای دیگر ایالاتمتحده به کسانی که درگیر این کودتا بودند پیدا کنم. طرحهای کمتر شناختهشدهای نیز برای ترور چاوز در طول سفر او برای شرکت در مجمععمومی سازمانمللمتحد در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۶ در شهر نیویورک وجود داشته است.
بنا بر اطلاعات به دست آمده توسط سرویسهای امنیتی چاوز، سطوح بالایی از اشعه در صندلی که چاوز در یک دانشگاه مشهور محلی روی آن نشسته بود، تشخیص داده شد. این اشعه به وسیله یک آشکارساز اقلیمی قابلحمل - که سرویس امنیت ریاستجمهوری برای اطمینان از در خطر نبودن رئیسجمهور در معرض اشعه مضر - کشف شد.
در این مورد، صندلی مذکور برداشته شد و آزمایشهای بعدی نشان داد که مقدار غیرمعمولی از اشعه در آن وجود داشت؛ که میتوانست آسیب قابلتوجهی به چاوز بزند. گزارشهای سرویس امنیت ریاستجمهوری از این مراسم، نشان میدهد عناصر امنیتی آمریکا در تدارکات این مراسم و صندلی مذکور نقش داشته است. تلاشهای متعدد دیگر در دوران زندگی چاوز وجود داشته که توسط سازمانهای اطلاعاتی ونزوئلا و به خصوص واحد ضد جاسوسی گارد ریاستجمهوری کشف و خنثی شدهاند.
اقدام دیگری که رسانهای شد، دستگیری «فرانسیسکو چاوز آبارکا» در ماه جولای سال ۲۰۱۰ و اعتراف وی به تلاش برای ترور چاوز بود.
توطئۀ سیا برای ترور کیم جونگ اون
اوایل سال گذشته، بحث بر سر تلاش برای ترور رهبر کره شمالی نیز بر سر زبانها افتاد. این خبر وقتی مطرح شد که پیونگ یانگ اعلام کرد: سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) و دستگاههای اطلاعاتی کره جنوبی در جریان جشنهای پیونگیانگ، «توطئه کثیفی» را برای ترور کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی طراحی کردهاند.
بر اساس این گزارشها، وزارت امنیت داخلی کره شمالی، جمعه (۱۵ اردیبهشت ۹۶) در بیانیهای اعلام کرد، استفاده از مواد بیو شیمیایی ازجمله مواد رادیواکتیو و مواد سمی نانو، بهترین روش برای سیا بود، زیرا با این روش، نیازی به دسترسی به فردِ هدف نیست. این بیانیه این توطئه را به منزله «اعلانجنگ» امریکا علیه کره شمالی توصیف کرده است.
مسومیت آلکساندر لیتویننکو از منتقدان پوتین با چای آلوده به پلونیوم
لیتویننکو، مأمور سرویس امنیت فدرال روسیه، سازمان جایگزین کاگب بود. او پس از پیوستن به منتقدان ولادیمیر پوتین به بریتانیا گریخت و در سالهای پایانی زندگیاش، شهروند بریتانیا شد.
همچنین گفته شده به هنگام مرگ، لیتویننکو با سازمان اطلاعات خارجی بریتانیا (MI۶) کار میکرد. همچینن گفته شده که لیتویننکو ۴۳ ساله پس از آن که در یک هتل در لندن همراه دو مرد روسی ـ که یکی از آنها افسر سابق کاگب بود ـ چای نوشید با ماده رادیو اکتیو پلونیوم مسموم شد و در بیمارستان درگذشت.
هیأت تحقیق و تفحص عمومی در بریتانیا در مورد مرگ آلکساندر لیتویننکو گفته که مأمور اطلاعاتی سابق روسیه در لندن در عملیاتی کشته شد که احتمالا توسط ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه تأیید شده بود. آلکساندر لیتویننکو که منتقد ولادیمیر پوتین شده بود، در نوامبر سال ۲۰۰۶ میلادی در بیمارستانی در لندن جان سپرد. مقامهای روسیه تاکنون هر گونه دخالتی در این ماجرا را رد کردهاند. ترزا می، وزیر کشور بریتانیا گفته است این کشور اموال دو مظنون این پرونده را مسدود میکند. همچنین قرار است سفیر روسیه در بریتانیا به وزارت امور خارجه احضار شود.
رابرت اوون، رئیس این هیأت تحقیق گفته است که احتمالا پوتین دستور کشتن لیتویننکو را امضا کرده بود. دو مرد روسی به نامهای آندری لوگووی و دمیتری کووتان به قتل لیتویننکو متهم شدهاند. این دو نفر این اتهام را رد میکنند.
بریتانیا خواهان بازجویی از این دو نفر است، اما دولت روسیه از استرداد آنها و همکاری در این زمینه خودداری ورزیده است. اوون گفته است، این دو احتمالا به دستور پلیس مخفی روسیه چنین کاری کردهاند.
آندره لوگووی در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی در بخش مراقبت از شخصیتهای دولتی سازمان اطلاعات شوروی - کاگب -کار میکرد و پس از انحلال شوروی نیز تا سال ۱۹۹۶ میلادی در سازمان اطلاعات روسیه فعالیت میکرد. او بعدها یک شرکت ارائه خدمات امنیتی و حفاظتی خصوصی دایر کرد و در حال حاضر نماینده مجلس روسیه است.
هیأت تحقیق در گزارش خود به دلایلی که حکومت روسیه بر مبنای آنها احتمالا لیتویننکو را هدف قرار داده، اشاره کرده است. فاش کردن فعالیتهای سرویس امنیت فدرال روسیه پیش از خروج از کشور، روابط با سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا و منتقدان حکومت و خصومت "شخصی" میان لیتویینکو و پوتین از جمله این دلایل است.
مسمومیت یوشچنکو از دیوکسین
میکاییل زیمپفر پزشک ارشد کلینیک خصوصی رودولفینرهاس در شمال وین که ویکتور یوشچنکو رهبر مخالفان اوکراین در آن بستری شده بود میگوید: یوشچنکو قربانی مسمومیت با دیوکسین شده است.
به گزارش شبکه تلویزیونی TV۵ فرانسه، ویکتور یوشچنکو ناگهانی به شدت بیمار شد و در کلینیک رودولفینرهاس بستری شده بود. از آن پس پوست صورت او دچار خوردگی شدید شده و حالت خود را از دست داد و لکههایی مانند آکنه حاد بر سطح پوست او ظاهر شدند. قبل از برگزاری مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری اوکراین این خبر رایج شد که یوشچنکو چند روز پس از صرف شام با رئیس سرویسهای مخفی اوکراین بیمار شد و چهره جوان او در فاصله کوتاهی به این شکل درآمد.
دکتر میکاییل زیمپفر در یک کنفرانس مطبوعاتی گفته بود: یوشچنکو تحت آزمایشهای مختلفی قرار گرفت تا دلایل این بیماری که از ماه سپتامبر در پرده ابهام قرار داشتند، مشخص شوند. پس از بررسی آزمایشهای کامل از جمله پزشکی هستهای مشخص شده، بیماری ویکتور یوشچنکو به دلیل وجود مقدار زیادی دیوکسین در بدن اوست و بدون تردید او توسط دیوکسین مسموم شده است.