پیشکسوت استقلال در پاسخ به این سوال که شیرینترین خاطرهاش از داربیهای پایتخت چیست؟ اظهار کرد: من دو خاطره شیرین دارم. یکی سال ۵۳ بود که در دقیقه ۸۸ گل زدم و استقلال برنده شد. بعد از این بازی پرسپولیسیها به من پیشنهاد دادند با ۵۰۰ هزار تومان به پرسپولیس بروم.
به گزارش تابناک ورزشی، حسن روشن ادامه داد: ظاهرا آقایانی به نام تبریزیان که وضعشان خوب بود قول داده بودند این پول را پرداخت کنند ولی ما از جنس خود باشگاه بودیم و رویمان نمیشد از استقلال برویم. پسرخوانده نبودیم بلکه پسر خود استقلال بودیم. حتی آقای عبده مالک پرسپولیس گفته بود من میدانم روشن نمیآید ولی اگر بیاید من خودم یک خانه هم به او میدهم. خلاصه من نرفتم و باشگاه استقلال یک بیام و به من داد که هنوز هم دارمش.
وی ادامه داد: یک چیزی هم الان یادم آمد که آخرین داربی که بازی کردم ۱-۱ شد. یک موقعیت خوب برای بهتاش ساختم و او هم از غفلت پنجعلی استفاده کرد و بازی مساوی شد. یک آقایی به نام داودی رییس تربیت بدنی بود که میخواست من را خراب کند. من بدون تمرین و با کفش سه شماره بزرگتر از پایم وقتی دیدم تیم عقب است، به حجازی که هم مربیمان بود و هم دروازهبان، گفتم میخواهم وارد زمین شوم. جای مظلومی به زمین رفتم و در به تساوی کشیده شدن بازی موثر بودم اما خاطره شیرین دومم سال ۵۶ بود. تیم ما خیلی جوان بود و پرسپولیس پر از ستاره ولی به راحتی ۳ بر صفر بردیمشان. گل دوم را من از روی نقطه پنالتی زدم و بابتش ۱۰۰۰ تومان جریمه شدم. سرمربی ما جکیچ به ما گفته بود باید ضربات پنالتی را محکم به سمت راست بزنید. من دیدم دروازهبان پرسپولیس سمت راست رفته و ایستاده است. به آرامی توپ را به سمت چپ زدم. برای همین جریمه شدم البته ۳۰۰۰ تومان هم پاداش گرفتیم.
حسن روشن در پایان و در پاسخ به این سوال که احتمالا تلخترین خاطرهاش از داربیها پیروزی ۶ بر صفر پرسپولیس است گفت: نه آن بازی هم برای من شیرین بود. باید غرور استقلال میشکست. ما هشت بازیکن در تیم ملی بزرگسالان و چهار بازیکن در تیم ملی جوانان داشتیم. رایکوف قبل از بازی به من گفت حسن وضع خراب است. البته پرسپولیسیها هم هرچه زدند رفت توی گل. این غرور را خود پرسپولیسیها هم داشتند. ما دو سال بعد رفتیم شهباز و به همان پرسپولیس چهار گل زدیم. وقتی غرور یقه یک تیم را بگیرد کارش تمام است اما این که میگویم آن بازی هم برایم شیرین بود به خاطر اخلاق جوانمردی بعد از آن بازی بود. خسروانی فردای آن بازی یک دسته گل به عنوان تبریک برای باشگاه پرسپولیس فرستاد. یکشنبه هم برایشان جشن گرفت. خلاصه این روحیهها بود که الان از دست رفته است.