پسرجوان که بر سر ارثیه با برادرش اختلاف داشت در یک درگیری شدید به اشتباه مادرش را با چاقو به قتل رساند.این متهم صبح دیروز از زندان به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران منتقل شد تا محاکمه شود.
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از مرداد سال 95 به‌دنبال درگیری خونین در یکی از خیابان‌های دماوند شروع شد.درحالیکه تحقیقات پلیسی درباره قتل زن میانسالی که دراثر ضربه چاقو کشته شده بود شروع شد، پسر جوان مقتول به اتهام قتل دستگیر شد و درهمان بازجویی‌های مقدماتی به‌قتل مادرش اعتراف کرد.
در دادگاه چه‌گذشت؟
متهم صبح دیروز باتوجه به صدور کیفرخواست به اتهام قتل عمد مادرش از زندان به شعبه هشتم دادگاه کیفری به ریاست قاضی حشمت الله توکلی انتقال یافت و تحت محاکمه قرار گرفت.
در آغاز جلسه دو خواهر و یکی از برادران مقتول خواستار قصاص متهم شدند و تنها یکی از برادران از حق قصاصش گذشت و از شکایت صرفنظر کرد.
برادر مقتول در جلسه دادگاه به‌عنوان شاکی پرونده در جایگاه ایستاد و گفت: روز حادثه برادرم به خانه مادر رفته بود و در اثر کینه‌ای که به‌خاطر تقسیم ارثیه داشت شیشه‌های پنجره را شکست درآن لحظه بود که من به آنجا رسیدم او با چاقو به طرف من حمله کرد من هم برای دفاع از خودم با چوب ضربه‌ای به او زدم درجریان درگیری مادرم می‌خواست بین ما میانجیگری کند که نمی‌دانم چه شد ناگهان غرق در خون نقش بر زمین شد. برادرم وحشت زده به او و چاقوی خونی در دستش نگاه می‌کرد. او اشتباهی چاقو را به پهلوی مادرم زده بود.
متهم به دستور رئیس دادگاه در جایگاه قرار گرفت تا به سؤالات وی پاسخ دهد.
شغلت قبل از بازداشت چه بود؟
قبل از اینکه دستگیر شوم شغل خاصی نداشتم بعضی اوقات در آژانس مسکن مشغول بودم.
سابقه کیفری داری؟
خیر سابقه ندارم.
اتهامت قتل عمد است آیا اتهامت راقبول داری؟
من قتل را قبول دارم اما برای کشتن مادرم هیچ انگیزه‌ای نداشتم درجریان درگیری با برادرم این اتفاق افتاد.
چرا با برادرت درگیر شدی؟
او وخواهرانم ارثیه پدری‌ام را درست تقسیم نکردند و سهم بیشتری از اموالی که به نام مادرم بود را به نام خودشان کرده بودند...
چرا چاقو همراه داشتی؟
من باچاقو بودم ولی برای کشتن کسی نرفته بودم.
چرا به مادرت چاقو زدی؟
باور کنید ناخواسته بود....
من حتی تا چند وقت بعد از دستگیری باور نمی‌کردم که مادرم را ازدست داده باشم.
خودم را نمی‌بخشم و واقعاً مستحق قصاص هستم.
چند فرزند داری؟
دو پسر 16ساله و 13ساله دارم.
ارثیه ارزش بی‌پدرشدن فرزندانت و بی‌سرپرست ماندن همسرت را داشت؟
متهم در حالی که اشک می‌ریخت سکوت کرد و گفت من فقط نگران پسرانم هستم... نگران آینده‌شان هستم....
من از دوران نوجوانی داروی ضد تشنج استفاده می‌کنم چند روزی بود که به‌خاطر قهر کردن همسرم خانه نمی‌رفتم و به خاطر بی‌پولی داروهایم را استفاده نکرده بودم برای همین روز حادثه بسیار مضطرب و هراسان بودم و اختیاری نداشتم.
قبلاً اعتیاد داشتی؟
نه اعتیاد نداشتم حتی سیگار هم استفاده نکردم.
چرا همسرت قهر کرده است؟
قبل از این ماجرا برسر شغلم و مسائل خانوادگی با هم اختلاف داشتیم که او از خانه رفت و حالا پیش پدرومادرش زندگی می‌کند.
پس از پایان اظهارات طرفین دعوا، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
