برجام و ٣ جریان فکری، حریق در فضای مجازی، سرمای سیاست در جان م. ردم، آمادگی شرکت نفت CNPC چین برای جایگزینی توتال، راهبرد منسوخ امریکا، شهرداری و حقوق شهروندی، قابلیتهای اقتصاد ایران برای مقابله با تحریم، پایان افسانه «گنبد آهنین» در شب داغ جولان، اجرای افزایش پلکانیحقوق کارمندان؛ تا چند روز دیگر، بازدید رهبر انقلاب از ۵۰ غرفه نمایشگاه کتاب، احتمال انتقال آب عمان از سال آینده و بازگشت مهندسان مجلس سوم از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز شنبه 22 اردیبهشت نیز مثل آخرین روزهای هفته گذشته همچنان رنگ و بوی برجامی دارد و بیشتر سرمقالهها و عناوین اصلی آنها مربوط به تحولات بین المللی پیرامون خروج آمریکا از برجام است. هرچند حمله ارتش سوریه به بلندیهای اشغالی جولان با عناوین مختلف از جمله آتش در جولان نیز در تعدادی از روزنامهها به تیتر یک تبدیل شده است.
روزنامه جمهوری اسلامی که در تصویر یک امروز صفحه نخست خود بازدید مقام معظم رهبری از نمایشگاه کتاب را پوشش داده تیتر اصلی امروزش با عنوان آغاز مذاکرات وزیر خارجه با ۵ کشور عضو برجام را به موضوع آغاز دور جدید مذاکرات ایران با کشورهای اروپایی پیرامون برجام اختصاص داد.
روزنامه خراسان در گزارشی با عنوان قابلیتهای اقتصاد ایران برای مقابله با تحریم سعی کرده به این پرسش پاسخ دهد که با بازگشت تحریم ها، اقتصاد ایران چه ظرفیتهایی برای مواجهه با شرایط جدید خواهد داشت؟ این روزنامه همچنین سرمقاله امروزش با عنوان قابلیتهای ضدتحریمی و نگرانیهای فراتحریمی را به همین موضوع اختصاص داده است.
روزنامه اعتماد که تصویر نویسنده مشهور ترک اورهان پاموک را در صفحه نخست خود قرار داده گفتگویی با او انجام داده و عنوان آن را مینویسم پس هستم انتخاب کرده است. آیدین آغداشلو نیز مطلبی با عنوان اورهان پاموک را میستایم درباره او در این شماره اعتماد چاپ کرده است. این روزنامه چند یادداشت در رابطه با سرنوشت فروش نفت، حقوق شهروندی و شهرداری و عهدشکنی آمریکا در پیمانهای بین المللی منتشر کرده است.
روزنامه آفتاب یزد بر خلاف بیشتر روزنامهها با چاپ تصویری از بانوان فوتسالیست ایران عنوان افتخار آفرینی دراوج کم لطفی را برای آن انتخاب کرده است. این روزنامه همچنین با رویکردی انتقادی گزارشی درباره راه اندازی کسب و کار با استفاده از کودکان مبتلا به اوتیسم و داون نوشته و عنوان آن را سود کثیف گذاشته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
تداوم برجام منهای امریکا، چگونه؟
حسن بهشتیپور کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی که روزنامه ایران در شماره امروز شنبه خود منتشر کرد نوشت: پساز خروج امریکا از برجام موضعگیری دیگر طرفهای توافق هستهای و بهطور ویژه واکنش اتحادیه اروپا و تروئیکای اروپایی به این اقدام حکایت از ارادهای منسجم برای حفظ برجام داشت. در این میان کشورهای اروپایی که تا پیش از این سعی داشتند در راستای تأمین نظر رئیس جمهوری امریکا و برطرف کردن بهانههای او عمل کنند، یکصدا بر پایبندی ایران به برجام و قرار گرفتن در کنار ایران برای حمایت از این توافق بینالمللی تأکید کردند. مواضعی که نشان دهنده آن است که اراده سیاسی اروپا بر حفظ برجام قرار دارد و ناگفته پیدا است که با توجه به موضع ایران در قبال خروج امریکا از توافق اجرایی شدن این اراده جز از طریق تأمین منافع ایران و مقابله با تحریمهای امریکا میسر نیست.
با این همه میدانیم که اروپا علاوه بر روابط نهادینه شده سیاسی و امنیتی با واشنگتن، مناسبات بسیار گسترده تجاری با امریکا دارد و همین واقعیت اقدام امریکا علیه شرکتهای اروپایی در راستای تحریم ایران را به امری پرهزینه برای آنها تبدیل خواهد کرد؛ بنابراین فارغ از نتایج مذاکراتی که قرار است طی هفتههای آینده میان ایران و کشورهای اروپایی پیرامون چگونگی ادامه حیات برجام انجام شود، میتوان پیشبینی کرد که اروپا تمایل داشته باشد راه حل میانهای را اتخاذ کند. چنانکه مثلاً سقف مبادلات تجاری مشخصی را تعیین کند یا همکاری شرکتهای کوچک اروپایی با ایران توسعه یابد، اما شرکتهای بزرگ از حضور در بازار ایران خودداری کنند. راهکارهایی که ممکن است نتواند تأمینکننده خواست و نظر ایران باشد.
با این حال فارغ از این گمانه زنیها که دست کم تا مشخص شدن نتیجه رایزنیهای آتی ایران و اروپا در ابهام قرار دارد، آنچه در این زمان ضروری و مؤثر است به کارگیری مجموعه اقداماتی است که به کند شدن و ناکارآمدی ابزار تحریم بینجامد. اقداماتی همچون تلاش برای خودکفایی بیشتر و برطرف کردن شکافهای داخلی که بیشک عملیاتی شدنشان تنها با اجماع درونی و همگرایی ملت ایران ممکن خواهد بود. نخستین قدم برای تحقق این امر قرار گرفتن مردم در جریان امور و تشریح بیرودربایستی شرایط برای آنها است. این مسأله خاصه در وضعیتی که دولت ایران در مواجهه با خروج امریکا از برجام مدبرانهترین واکنش را داشت و در اتمام حجت با طرفهای اروپایی این توافق عملاً نشان داد که میخواهد
در صورت تضمین منافعش برجام را حتی بدون حضور امریکا حفظ کند و به تعهدات خود پایبند بماند، بیش از هر زمان مؤثر است. زیرا با توجه به این تلاش و تعامل در صورتی که خروج از برجام و از سرگیری فعالیتهای صلحآمیز هستهای به روال پیش از برجام بهعنوان امر ناگزیر پیش روی دولت ایران قرار بگیرد مردم با یکپارچگی بیشتری از این تصمیم حمایت خواهند کرد و تبعاً همراهی بیشتری برای پذیرش عوارض اجتنابناپذیر آن خواهند داشت. اما در این میان یک نکته مهم نباید از نظر پنهان بماند که مجموعه این روند بستگی ویژهای به شکلگیری اراده جمعی و پرهیز از هرگونه جناحبندی سیاسی دارد. اینکه خدای ناکرده کسانی بخواهند از تحولات اخیر و آتی مرتبط با برجام نمدی برای کلاه رقابتهای سیاسی ببافند سمی مهلک و دادن نشانی به دشمن است. زیرا سرمایهگذاری اصلی امریکا بر تحریمها با هدف ایجاد نارضایتی عمومی و اختلاف افکنی میان دولت و مردم و نیز تقویت شکاف میان نخبگان سیاسی است. واقعیتی که ما با علم به آن باید در جهت کاستن از اختلافات و حرکت به سمت خودکفایی برای کاستن از اثرات مخرب تحریمها حرکت کنیم.
راههای عبور از چالش خروج آمریکا از برجام
ولی الله شجاع پوریان مدیر مسئول روزنامه همدلی در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان راههای عبور از چالش خروج آمریکا از برجام نوشت: با اعلام خروج از برجام از سوی ترامپ، مردم، نظام و کشور با شرایط و فضای جدیدی در عرصه نظام بینالملل و سیاست خارجی و داخلی مواجه خواهند شد که چند نکته پیرامون آن حائز اهمیت است:
۱-جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری متمدن و صلحطلب تمام تلاش خود را برای تحقق صلح و آرامش به کار گرفت. ایران جدید هیچگاه آغازکننده جنگ نبوده و در چند دهه اخیر نیز که با جنگ، تهدید و تحریم روبهرو بوده، ضمن دفاع از خود و ارتقای سطح توانمندی نظامی، زبان دیپلماسی را برای مواجهه با آمریکا برگزید، اما آمریکا با نقض تعهدات صریح بینالمللی و نادیده گرفتن مجموعه الزامات حقوق بینالملل ناخواسته دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران را در ارائه تصویری صلحطلبانه و توام با عقلانیت در نزد افکار عمومی جهان یاری رساند، از اینرو تردیدی نیست که امکان ایجاد اجماع جهانی علیه ایران مشابه آنچه در سالهای گذشته رخ داده بود، برای آمریکا میسر نخواهد بود.
۲- با خروج آمریکا از برجام، کشور با چالشها، تهدیدات و البته فرصتهای جدیدی مواجه خواهد شد. آمریکا و متحدان منطقهایاش تمام تلاش خود را برای تضعیف ایران به کار خواهند بست و ضرورت دارد مسئولان کشور، دستگاه دیپلماسی و نیروهای نظامی و امنیتی در کنار مردم با هوشمندی، رصد واقعبینانه شرایط، پرهیز از ماجراجویی و ترجیح منافع ملی بر مقاصد سیاسی و جناحی، کشور و مردم با کمترین هزینهها روبهرو شوند.
۳-مهمترین نیاز روزهای پیشرو نمایش تکصدایی در میان مسئولان و سران ارشد کشور است، متاسفانه تجربه تلخ برجام که این روزها حقانیت آن بیشتر آشکار شده، باعث ارائه تصویری انشقاقآلود از فضای داخلی کشور شد و بخش زیادی از توان، انرژی و زمان دستگاه دیپلماسی صرف پاسخگویی و مقابله با انتقادات ناصحیح مخالفان داخلی شد. اگر منتقدان داخلی دولت اجازه دهند قوه عاقله در ممالک محروسه مستقر شود و تکصدایی و اجماع در مواضع رسمی و غیررسمی برقرار شود، مواجهه با شرایط جدید چندان سخت نخواهد بود.
۴- تجارب گذشته نشان داده است که مردم ایران در هنگام رویارویی با تهدیدهای خارجی به اجماع، همگرایی و انسجام روی میآورند. اگر مسئولان و شخصیتهای ملی با درک اهمیت شرایط کنونی، نسبت به اصلاح برخی رویهها و بسترسازی برای افزایش رضایتمندی عمومی با رویکردی کرامتآمیز به همه طیفها و جریانهای فکری و سیاسی اقدام کنند، زمینه برای مقابله با هر نوع تهدیدی هموارتر خواهد شد. ایران کشوری بیگانه با جنگ و تحریم نیست و اگر روحیه تکمحوری، انحصارطلبی، خودحقبینی و نادیده گرفتن مطالبات طیفهای غیرهمسو کمرنگ شود، مردم بزرگترین پشتوانه برای مقابله با تهدیدات احتمالی خواهند بود.
۵-خروج ترامپ از برجام اثبات کاردانی و درایت ظریف در مدیریت دستگاه دیپلماسی کشور بود، چرا که ظریف زمین بازی را به گونهای چید که رقیب برای بردن ایران مجبور به برهم زدن آن شد، چه بسا اگر برجام به قول منتقدان داخلی برای ایران خسارتبار بود، آمریکا هیچ گاه مایل به پایان دادن به خسارت دیدن کشورمان نبود، اما میطلبد از منتقدان پرسید با چه استدلال و منطقی ظریف را خائن و سازشگر خواندند؟
۶- ورای همه بحثها، ایسمها و مکاتب، افزایش قدرت نظامی برای حفظ استقلال و بقای تمامیت ارضی واقعیتی انکارناپذیز است. اصرار بر استفاده از زبان دیپلماسی نفی اعتقاد به افزایش توان نظامی کشور نیست، بلکه آنچه کشور را در سالهای گذشته به سمت چالش پیش برده، ماجراجویی در سیاست خارجی و استفاده ابزاری و شعاری از مقدورات نظامی در سیاست داخلی بوده است. کشور هم به توان دیپلماتیک ظریف و هم اقتدار نظامی سردار سلیمانی نیاز دارد و اگر بتوانیم هر دو بال تنومند نظام را در روزهای آینده تقویت کنیم، عبور از این روزهای سخت، آسانتر خواهد بود.
سرنوشت فروش نفت ایران
سید مهدی حسینی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه اعتماد درباره سرنوشت فروش نفت ایران نوشت: خروج امریکا از برجام و اعمال مجدد تحریمها یک موضوع مهم را نشانه گرفته است و آن بیمشتری ماندن نفت ایران در بازارهای جهانی است. برخی از تحلیلگران داخلی و خارجی ظرف همین دو، سه روز اخیر عنوان کردهاند که با خروج امریکا از برجام و ...
اعمال مجدد تحریمها فروش نفت ایران در بازارهای جهانی با مشکل مواجه شده و وابستگی جهان به نفت ایران به پایینترین حد خود خواهد رسید. در این باره ذکر چند نکته در خصوص واقعیتهای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان نفت در دنیا ضروری به نظر میرسد. اول آنکه عراق و عربستان به عنوان دو تولیدکننده بزرگ نفت دنیا در حال حاضر با بالاترین ظرفیت خود مشغول تولید هستند و جایی برای اضافه تولید ندارند که بخواهند به جای خالی نفت ایران در میانمدت و بلندمدت پاسخ دهند.
موضوع دوم هم میزان ذخایر نفتی تولیدکنندگان در دنیاست که برآوردهای ما نشان میدهد آنچنان بالانیست و در مدت زمان کمی مصرف خواهد شد. از سوی دیگر پیشبینیهای معتبر و قابل استنادی است که درباره بازار نفت صورت گرفته و ما را متوجه آن میکند که با توجه به افزایش جمعیت و بالا رفتن میزان رفاه در دنیا، سالانه بین ١,٥ تا ٢ میلیون بشکه در روز تقاضای نفت جهانی بالا خواهد رفت. این سه عامل را که در کنار هم بگذاریم متوجه خواهیم شد نه تولیدکنندگان بزرگ نفت میتوانند به طور مستمر و پایدار جای خالی نفت ایران را در دنیا پر کنند نه اینکه ذخایر نفتی که استخراج کرده و در انبارها نگهداری کردهاند، برای بلندمدت قادر به پاسخگویی به نیازهای جهانی است.
پس با نگاهی کارشناسانه میتوان گفت که عدم وابستگی دنیا به نفت ایران صرفا یک موضوع گمراهکننده برای مصرفکنندگان نفت است و به آنان آدرس غلط میدهد.
از سوی دیگر برخی عنوان میکنند که ذخایر شِیلی میتواند نیاز دنیا به نفت و گاز را پاسخ بگوید در حالی که این کار تا زمانی که ذخایر نفت و گاز بکر و دستنخورده ایران آن هم با ویژگیهای زمینشناسی بسیار مطلوب، غیراقتصادی بوده و هیچ عقل سلیمی در میان مصرفکنندگان نفت چنین توصیهای را به سیاستگذاران خود نمیکند. در محاسباتی که صورت گرفته میزان گازی که از یکصد چاه در ذخایر شِیلی قابل استخراج است فقط با یک چاه در عسلویه برابری میکند. این موضوع نشان میدهد که چه ثروت عظیمی در این نهفته است که چشم پوشی از آن برای مصرفکنندگان ممکن نیست. بنابراین ذکر مواردی، چون عدم وابستگی دنیا به ذخایر انرژی دنیا بیشتر شبیه به یک طنز بوده و از نظر مهندسی عملا غیرممکن است.
حال سوال اینجاست که در چنین شرایطی، سیاستگذاران کشور چه مسیری را باید بپیمایند و چگونه از این مزیتها استفاده کنند. در ادبیات اقتصاد سیاسی دنیا، از لابیهای نفتی به عنوان موثرترین نوع لابی در تعیین استراتژی برای ارتباط با یک کشور نفتی یاد میکنند.
از این رو هرچه ما بتوانیم با تساهل و تسامح بیشتر به بستن قراردادهای نفت و گاز با دیگر کشورها روی بیاوریم اقتصاد خود را در مقابل تحریمها مقاومتر خواهیم کرد. اگر امروز میبینیم که اتحادیه اروپا مقاومت سرسختی بر سر ماندن در برجام از خود نشان میدهد به این خاطر است که در برخی از حوزهها وارد شراکت با ما شدهاند و قراردادهایی را به امضا رساندهاند. به همین خاطر با طرف امریکایی مذاکراتی کرده و لابیهایی را انجام میدهند که این قراردادها حفظ شده و تحریمها در آن اثرگذار نباشد.
خروج امریکا از برجام برای ما فرصت است اگر از نظر اقتصادی بتوانیم نقش آفرینی مطلوبی داشته باشیم و با جلب نظر سرمایهگذاران خارجی و کشورهای نیازمند نفت و گاز، قراردادهای بلندمدتی را به امضا برسانیم. در چنین فضایی قادر خواهیم بود که قراردادهای برد- برد را به امضا برسانیم و با کنار گذاشتن برخی شعارهای افراطی در زمینه مشارکت با شرکتهای خارجی به این باور برسیم که در سایه باز کردن درهای اقتصاد کشور میتوانیم به شکاف ژرفتری در دیوار تحریمها دست بیابیم پس وقت آن رسیده که به وزارتخانههای اقتصادی مان به ویژه وزارت نفت ماموریت دهیم تا با ابزار دیپلماسی اقتصادی و نفتی تحریمها را کماثر کنیم. در این میان اگر ما در میدان سیاست و روابط بینالمللی خوب بازی کنیم میتوانیم تهدید تحریمها و خروج امریکا از برجام را به فرصتی برای بستن قراردادهای بلندمدت و جذب تکنولوژی و سرمایهگذاری خارجی تبدیل کنیم.
سراسیمگی نتانیاهو از ضرب شست جولان
سعدالله زارعی در بخشتی از ستون یادداشت امروز کیهان با عنوان سراسیمگی نتانیاهو از ضرب شست جولان نوشت: یکی از جنبههای شکست اسرائیل، شکست سیاسی آن است. برای آنکه این جنگ روی ندهد، اسرائیل فشار زیادی متوجه آمریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان و روسیه کرد. روز سهشنبه سه روز پیش از حمله جبهه مقاومت در جولان، نتانیاهو سراسیمه به ملاقات پوتین رفته و از وی خواسته از رابطه خود با مقامات ایران استفاده کند و تضمین اسرائیل مبنی بر عدم تکرار حمله نظامی به مراکزی که نیروهای ایرانی در آن حضور دارند را به آنان یادآور شود. کمااینکه او چنین تماسهایی با مکرون رئیسجمهور فرانسه، مرکل صدراعظم آلمان، ترزا مینخستوزیر انگلیس و ترامپ رئیسجمهور آمریکا برقرار کرد تا از طریق فشار بینالمللی مانع عملیات انتقامگیرانه ایران شود. در اینجا اسرائیل دو شکست سیاسی سنگین را تحمل کرده است؛ شکست اول اصل مراجعه به دولتهای عضو شورای امنیت برای واداشتن ایران به صبوری است و این درحالی است که در همین هفتههای اخیر، اسرائیل بارها به «قدرت واکنش» خود اشاره کرده و از ایران خواسته بود، عزم اسرائیل را محک نزند.
شکست دوم این است که مراجعه او به بالاترین مقامات و موثرترین کشورهای بینالمللی، برای او سودی در بر نداشته است. بیانیه دفتر مکرون، اظهارات وزیر خارجه انگلیس و بیانیه نخستوزیر آلمان که طرفین را به «خویشتنداری» فراخوانده بودند، نشان داد اقدامات اسرائیل نتیجهای در بر نداشته است نه اینکه این قدرتها اقدام به برقراری تماس نکردهاند. از سوی آنان کوتاهی صورت نگرفته تا جایی که «پومپئو» وزیر خارجه آمریکا نیز طی نامهای رسمی و از طریق یک سفارتخانه خارجی در تهران، از ایران خواست، خویشتندار باشد. شکست اقدام سیاسی نتانیاهو خود یک ضربه هولناک برای او به حساب میآید چراکه حیات ننگین این رژیم وابسته به حمایت خارجی همین قدرتهاست.
- عملیات روز پنجشنبه جبهه مقاومت که در آستانه روز تاسیس رژیم اسرائیل - یوم النکبت - و در آستانه انتقال رسمی سفارت آمریکا به بیتالمقدس صورت گرفت به اسرائیل یادآور شد که اقدامات نمایشی نظیر آنچه ترامپ با بحث انتقال سفارت انجام داد و نیز اقدامات سینمایی نتانیاهو نظیر آنچه او از به دست آوردن ۵۵ هزار صفحه محرمانه از فعالیت اتمی ایران خبر داد نمیتواند کمکی به امنیت به شدت آسیبپذیر اسرائیل حتی در حساسترین نقطه - بلندیهای جولان - نماید.