از روز دوشنبه و زمان انتشار پست اینستاگرامی همایون شجریان، تا همین روز گذشته که برخی اعضای شورای شهر و شهرداری و خانه موسیقی به استقبال پیشنهاد شجریانِ پسر رفتند، کاربران بسیاری در توییتر و اینستاگرام با شعر و جمله‌های پرشور و شوق جشنی در شبکه‌های اجتماعی برپا کردند و نوشتند که حتی ارایه این پیشنهاد هم حال‌شان را بهتر کرده است.
به گزارش اعتماد، پروين، معلم زبان انگليسي در صفحه‌اش نوشت: «ميون تمام اين روزهاي غم و دلهره موسيقي شايد بهترين التيام باشه... حداقل براي آرامش چند لحظه‌اي و كنده شدن از دنيا... ممنون از همايون شجريان.» پيشنهاد همايون تلنگري بود كه شايد در روزهاي سخت دست‌كم بتوان جلوي زانو زدن در برابر حال بد ايستاد.
يكي پيشنهاد داد كه ورزشكاران و هنرپيشگان و چهره‌هاي سرشناس هم هر كاري از دست‌شان برمي‌آيد براي عبور از اين آتش انجام دهند و حسين، فعال سياسي همه آدم‌هاي عادي را به ميدان دعوت كرد: «راه، راه همايون شجريان است. سياست آغشته به بدبيني، فضاي مجازي دريده، تندخويي، گراني، خستگي از رفتن و نرسيدن، حجم اجبارها، راي‌هاي كم‌بازده، مبارزات فرسايشي، رواج دروغ، بي‌آبي، خطر جنگ و... دقايقي مكث و كنار هم نشستن و گوش سپردن به آواز مي‌طلبد. حكومت به كنار، شايد خودمان به رحم بياييم.»
نام همايون شجريان خواه ناخواه با نام پدرش پيوند خورده است. به قول زهرا، معمار و نقاش كه نوشت: «پسر كو ندارد نشان از پدر... سرت سلامت مرد.» و اين پسر كو ندارد نشان از پدربارها و بارها در نوشته‌هاي كاربران تكرار شد. كاربراني كه در روزها و ماه‌هاي گذشته مدام خبر آقازاده‌هايي را خوانده و شنيده‌اند كه جايي پاي‌شان در پرونده‌هاي مالي و تقسيم مسووليت‌ها در ميان بوده است. اين‌بار آن هشتگ #ژن_خوب كه به طعنه براي نام بردن از اين جريان آقازدگي به كار برده مي‌شد، در توصيه همايون شجريان به كار رفت. عليرضا، مهندس برق نوشت: «ژن خوب شمايي همايون خان شجريان، كه خانوادگي هميشه خيرتون به اين مرز و بوم رسيده، نه زالو‌هايي كه با پا گذاشتن بر دوش مردم به ناحق به جايي رسيدن! مانا باشي‌زاده حنجره طلايي.» و آدم‌هاي زيادي ياد كردند از محمدرضا شجريان كه يادش دور از صحنه‌ها و سالن‌هاي كنسرت هم همچنان هست. الهه، فعال اجتماعي نوشت: «از وقتي توييت همايون شجريان رو ديدم صداي استاد توي گوشم پيچيده: بزن اين زخمه. . . » و نگار صحنه اجراي كنسرت خياباني همايون شجريان را مجسم كرد كه قرار است صدايش به گوش شجريانِ پدر برسد: «همايون شجريان مرغ سحر رو به اجراي خيابوني بياره. همه هم باهاش مي‌خونيم. پدرش هم از پنجره صداي مارو بشنوه.»
صفحه اينستاگرام همايون شجريان پر شده از پيام‌هاي مهرآميز و البته پيام آنهايي كه مي‌گويند زور موسيقي به اقتصاد و سياست نمي‌چربد. كساني كه مي‌گويند نمي‌شود با يك كنسرت از آتش گذشت و بايد صداي كساني را هم شنيد كه بي‌خبر از استقبالي كه از پيشنهاد همايون شجريان شده هر روز دارند با مشكلات زندگي دست و پنجه نرم مي‌كنند. كسان ديگري اما فكر مي‌كنند كه يك كنسرت، شايد بهانه‌اي باشد براي دور هم جمع شدن، هم را ديدن و با هم مهربان‌تر شدن. كساني مثل امين، دانشجوي جوان پرستاري كه بي‌تشكر طولاني و جملات بلند ستايش‌آميز در پاي پست اينستاگرام همايون شجريان نوشت: «همراه شو عزيز/ تنها نمان به درد/ كاين درد مشترك/ هرگز جدا جدا/ درمان نمي‌شود.»
زنده باد همایون شجریان. کی بشه که استاد شجریان بزرگ هم باز برای این مردم بخونه. استاد سرت سلامت و درد و بیماری از وجود عزیزتون دور باد. با همه وجود برای سلامتی تون دعا میکنیم