بازگشت امید به بازار، استیضاح زیر علامت سؤال!، سخنان روحانی درباره مذاکره با ترامپ و سیاستهای اقتصادی دولت، بنزین ٥٠٠٠ تومانی شایعه است، الزامات موفقیت بسته ارزی جدید، درخواست آیتالله از آیتالله، روزشماری برای برگزاری مراسم تدفین مطبوعات کشور، ترامپ از منظر روانشناسی، «سربازی دختران» پایه و اساسی ندارد، کودتای رفیق رئیس علیه ورزشکاران، هشدار به نامردمی شدن اقتصاد و عقبگرد قیمتها با بسته جدید ارزی، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سهشنبه شانزدهم مرداد ماه در حالی بر پیشخوان مطبوعات کشور قرار گرفت که سوژه اصلی صفحات نخست بیشتر روزنامهها از گفت و گوی تلویزیونی روز گذشته رئیس جمهور روحانی انتخاب شده است. همزمان با اعلام سیاستهای جدید ارزی و سخنان روحانی در تلویزیون ارزش دلار و سکه نیز سقوط معنا دار کرد و آرامش در بازار از عناوینی است که در تعدادی از روزنامهها موضوع بحث و تحلیل شده است.
روزنامه ایران تیتر نخست امروزش را من همان روحانیام انتخاب کرد؛ عنوانی که از بخش از سخنان رئیس جمهور مبنی بر اینکه روحانی ۹۷ با روحانی ۹۲تغییری نکرده و هیچ چرخشی نداشته است. در سیاست خارجی همچنان اهل تعامل سازنده و گفت: وگو هستم و از وضع مردم مطلع هستم. انتخاب شده است. این روزنامه در ستون اول دفتر صفحه اول خود مطلبی با عنوان مذاکره با امریکا آری یا نه؟ نوشته سید جلال دهقانی فیروزآبادی چاپ کرده است.
روزنامه کیهان نیز بخشی از سخنان روحانی را تیتر یک کرد که طی آن از بی اعتمادی به آمریکا سخن گفته بود. این روزنامه عنوان دورویی آمریکا حد و مرزی ندارد، راه عبور سریع از تحریمها اتحاد است را در مرکز صفحه اول برجسته کرد و در گزارشی دیگر آرامش نسبی بازار را در ارتباط با تشدید برخورد با اخلالگران و ارائه سیاست ارزی جدید دانسته است.
روزنامه اعتماد، اما با برگزیدن تیتر رفراندوم چه عیبی دارد از آن به عنوان راه حل رییس جمهور برای مسائل داخلی و خارجی یاد کرده است. این روزنامه در گزارشی دیگر واکنش دکتر ظریف به موضوع مذاکره با آمریکا را با عنوان مردم ژست مذاکره شما را باور نمیکنند در صفحه اول خود قرار داد.
روزنامه همدلی نیز با انتخاب عنوان همه چیز از دی ماه و آن شهر شروع شد بخشی دیگر از سخنان شب گذشته روحانی را مورد توجه قرار داد. این روزنامه در سرمقاله خود که به قلم شیرزاد عبداللهی نوشته شده مطلبی با عنوان امنیت اقتصادی مردم را تأمین کنید منتشر کرد که طی آن از لزوم تامین امنیت اقتصادی و روانی مردم توسط دولت نوشته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها وسرمقالههای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
سخنان رئیسجمهور و واقعیت جامعه ایران
سیدعلی خرم در سرمقاله امروز روزنامه آرمان امروز با موضوع قرار دادن سحنان روز گذشته رئیس جمهور در گفت وگوی تلویزیونی نوشت: سخنان رئیس جمهور درباره عملکرد ترامپ که گویای نقض قول یا خروجش از برجام بود و باید به روز اولش بازگردد و اعتماد ایران را جلب کند، منطقی است. اما در این رابطه موضوعی که شاید مورد غفلت واقع شد، اینکه دکتر روحانی، دونالد ترامپ را به عنوان یک آدم منطقی فرض کردند که خواستههای منطقی خود را نیز مطرح کردند، درحالی که ترامپ با اوباما متفاوت است.
اگر اوباما بود، میشد از او انتظار واکنش منطقی و وفای به عهد داشت، اما ترامپ اصلا چنین شخصیتی نیست و از آن طرف همه جهان اذعان دارند که کارهای ترامپ بر مبنای اصول حقوقی و احترام به عهدهایی که دولتهای قبلی آمریکا بسته، نیست و اصولا بر مبنای زورگویی است. شاید انتخاب دکتر روحانی باید براساس همین واقعیت ترامپ میبود و نه اینکه واقعیت ترامپ آن چیزی است که همه دنیا میدانند و بعد ما انتظارات منطقی جلوی او بگذاریم. پس، از این زاویه میتوان گفت که صحبت رئیس جمهور با واقعیت ترامپ متفاوت است. بعلاوه اینکه ترامپ سیاست چماق و هویج را پیاده میکند و از همین جا میخواهم وارد مبحث دوم شوم که اگر ایشان برای کشوری صحبت میکردند که نارضایتی عمومی نبود، این همه اختلاس، کلاهبرداری، رانت، فساد مالی و اداری نبود و اگر برای کشوری که اقتصادش مرتب مثل ساعت تیک تاک میکرد، حرف منطقی و خوب و انتخاب درستی بود. اما داستان مذاکره با دونالد ترامپ را باید از چارچوب دیگری نگاه کرد. در چارچوب اینکه در کشور ما چه آقای رئیس جمهور آنها را عددی فرض کند یا نکند، به هر صورت در تعدادی از شهرها از دیماه گذشته تا کنون نارضایتی به صورت علنی هست و حتی شعارهای ساختارشکنانه مطرح میشود و میزان نارضایتی بالاست. از طرف دیگر هم یک اقتصاد مصیبتزده درهم ریختهای وجود دارد. در این صورت در چارچوب چنین کشوری باید مذاکره با دونالد ترامپ را از این زاویه نگاه کرد که چقدر برای بازگشت آرامش به کشور به ما فرصت میدهد و چقدر فرصت برای سر و سامان دادن به کشور میدهد و اگر این موارد را برای ما فراهم میکند، در این صورت جدای از اینکه ترامپ چه اهدافی دارد یا با سیاست چماق و هویج چگونه با ما برخورد میکند، باید انتخاب خودمان را مناسب با آن انجام میدادیم.
خوب و بد مذاکره با آمریکا
دیاکو حسینی، مدیر برنامه مطالعات جهانی در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری طی یادداشتی که در شماره امروز شرق منتشر شده است نوشت: با برچیدن ظاهری پیششرط گفتگو از سوی دونالد ترامپ، موج تازهای از مباحث در جامعه ما درباره مذاکره با ایالات متحده یا اجتناب از آن شکل گرفته است. برخلاف سالهای ریاستجمهوری باراک اوباما، اینبار به نظر میرسد شمار بیشتری از نخبگان سیاسی در ایران به مذاکره مستقیم و در سطوح عالی با ایالات متحده رضایت دارند. تنگنای ناشی از تحریمهای اقتصادی و دوری از برخورد احتمالی نظامی در رأس استدلالهایی است که مذاکره با آمریکای ترامپ را تشویق میکند. با وجود این، اینها تنها دلایلی نیستند که مذاکره و توافقی جدید با واشنگتن را وسوسهانگیز میکند. صرف نشستن ایران و آمریکا دور یک میز در خریدن زمان کافی برای بهتعویقانداختن بحرانهای غیرضروری کافی است. همینطور در چنین شرایطی، مردم ما و جهان، ایران را مانع رسیدن به توافق نخواهند دانست.
حتی اگر این گفت وگوهای احتمالی بهسرعت به نتیجه نرسد، دو کشور را از تعمیقدادن خصومتها دور میکند و به دیپلماتها فرصت خواهد داد که روشهای خلاقانهتری را به جای جنگ در حل اختلافات به کار گیرند. بهعلاوه، هرگونه مذاکره ایران و آمریکا، برای اسرائیل و عربستان سعودی و همه براندازهایی که به شدت عمل دونالد ترامپ در برابر ایران دل خوش کردهاند، آزاردهنده است. نهتنها با ناامیدشدن آنها از راه گفتوگوی مستقیم تهران و واشنگتن، آرزوهای خیالی آنها به فراموشی سپرده خواهد شد، بلکه نقشبرآبکردن رؤیاهای تندروها در عربستان سعودی و اسرائیل، فشار بیشتری به آنها وارد میکند تا از سیاستهای خصمانه علیه ایران دست بردارند و به دنبال توافقاتی باشند که مانع از زیاندیدن بیشتر آنها از سازش میان ایران و آمریکا میشود. درحالیکه ایران نیاز دارد در سوریه از زیر بار فشار تعیینکنندهبودن روسیه خارج شود، توافق ایران و آمریکا، روسیه را از مقام کدخدایی در سوریه پایین خواهد آورد و به مسکو اجازه نخواهد داد ایران را به منزله برگبرندهای در مناسبات با اسرائیل و آمریکا به کار گیرد. اگرچه در نگاه اول به دلیل کاهشدادن تنشها در خلیجفارس به نظر میرسد که چین از توافق تازه میان ایران و آمریکا استقبال کند، اما همزمان نگران است که یک توافق جامع میان آنها، با تنزلدادن تمرکز ایالات متحده در منطقه موسوم به خاورمیانه، چرخش استراتژیک آمریکا به شمال شرق آسیا را تسهیل کند. اروپاییها خرسند خواهند بود اگر توافق ایران و آمریکا، بار سنگین تعهد به برجام را با هزینههای بالای آن، از دوش آنها بردارد، اما همچنین باید نگران باشند که معنای ضمنی این توافق دوجانبه و بدون مشارکت اروپا، ناتوانی بروکسل از حفظ یکی از مهمترین توافقات چندجانبه در تاریخ متأخر اروپا تلقی شده و به تنزل رتبه و جایگاه اتحادیه اروپا در ترتیبات بینالمللی منجر شود. با وجود آنکه اتفاق نظری دوحزبی در ایالات متحده درباره مسئله ایران وجود دارد، اما دموکراتها هرگز خوشحال نخواهند شد که ایران حاضر به توافق با دولت ترامپ و بالابردن دستاوردهای او برای پیروزی در انتخابات بعدی باشد.
شاید ایران بتواند با طولدادن مذاکرات، اهرم خوبی برای تأثیرگذاری بر سیاست داخلی آمریکا نیز بهدست آورد. اگر ایران پیشنهاد مذاکره را رد کند یا بازنده گفتگوهای احتمالی با آمریکا باشد، هیچکدام از این مزیتها را بهدست نخواهد آورد. به همین دلیل، بهتر است ضمن آنکه ایران درهای گفتگو را باز نگه میدارد، اطمینان کسب کند که با پرستیژ کافی در میز مذاکرات حاضر خواهد بود. اگر ایالات متحده به این نتیجه برسد که ایران به خاطر کاهش فشارهای اقتصادی و تسکین نارضایتیهای داخلی چارهای جز توافق با آمریکا ندارد، از درخواستهای حداکثری که هدفی جز به تسلیم واداشتن مطلق ایران ندارد، صرفنظر نخواهد کرد. به علاوه با این نتیجهگیری که ایران تحت فشار تحریمها امتیازهای بیشتری واگذار میکند، دلیلی وجود ندارد که آمریکا تمایلی به تعلیق یا تخفیف تحریمهای جدید نشان دهد. به این منظور، ایران باید بتواند توانایی خود را برای ساماندادن به اوضاع اقتصادی و متقاعدکردن شهروندانش همزمان با تحریمهای آمریکا به نمایش بگذارد. اثبات ناکارآمدی نسبی تحریمهای یکجانبه آنگونه که دولت ترامپ وعده داده است، کمک بزرگی به ترفیع جایگاه مذاکراتی ایران خواهد کرد. چنین اثباتی ممکن است چندین ماه به طول بینجامد.
از خود دولت شروع کنید
احمد خرم در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه اعتماد با عنوان از دولت شروع کنید بخشهایی از سخنان روز گذشته رئیس جمهور در تلویزیون را موضوع قرار داد و نوشت: آقای رییسجمهور فرمودند: این معضلات و چالشهای اقتصادی را باید با راهحلهای علمی سامان داد. این درحالی است که در سه یا چهار ماه گذشته شاهد دو مرتبه برخورد امنیتی با مساله ارز بودیم. از روز اعلام رقم ٤٢٠٠ تومانی تا امروز خرید، فروش و واردات ارز و سکه ممنوع شده است. این یک راهحل امنیتی به جای راهحل اقتصادی است. راهحل فعلی یعنی بسته ارزی ارایه شده یک راهحل قطعی نیست. قبل از اعلام نرخ ارز ٤٢٠٠ تومانی نمایندگان بخش خصوصی در جلساتی که به همین منظور تشکیل شده بود اعلام کردند که باید ارز کالای اساسی و دارو کنارگذاشته شود و دولت واردات و توزیع آن را به عهده بگیرد. حتی گفته شد که در توزیع کالاهای اساسی و دارو میتوان از روش سهمیهبندی ارایه کرد. البته همانطور که آقای رییسجمهور گفتند هرگوند سوبسید موجب فساد میشود و باید آن را از عرصه اقتصاد خارج کرد.
اینکه ما اکنون با بحران اقتصادی مواجه شدیم به این خاطر است که چهل سال است بدون استفاده از نظر مشاوران و کارشناسان ذیصلاح تصمیم میگیریم. مطلب دیگر این است که آقای روحانی درسخنان خود به موضوعات حوزه سیاسی اشاره جدی نداشتند. اکنون نیازمند یک سری آزادیهای اجتماعی هستیم. آقای روحانی در سال ٩٢ و ٩٦ گفتند که در زمینه رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی تلاش میکنند. اینکه هنوز نظارت استصوابی بر انتخابات حاکم باشد و افراد متدین به بیدینی و عدم التزام به جمهوری اسلامی و قانون اساسی متهم شوند، درست نیست. آقای روحانی دیشب تاکید کردند بر وعدههای خود پایبند هستند، اما لازم است که این پایبندی در عمل دیده شود. چهارمین نکته قابل توجه این است که جامعه در شرایط ویژهای قرار دارد. اکنون نیازمند امید و بازگشت اعتماد مردم به دولت و حاکمیت هستیم. این بحثی که آقای رییسجمهور در مورد انسجام داخلی طرح کردند ناظر بر همین ضرورت است. مملکت نمیتواند همزمان در دو جبهه داخلی و خارجی بجنگند. هر چه سریعتر باید برای حل مشکلات اقدام کرد. لازم است که همه نیروها، دولت و مردم در کنار هم متحد وارد صحنه حل مشکلات شوند. این انسجام اگر ایجاد شود قطعا ترمز امریکا کشیده خواهد شد. نکته دیگری هم بود که فکر میکنم آقای رییسجمهور فرصت نکردند مطرح کنند و تاثیر معجزه آسایی در توسعه کشور دارد، کوچکسازی بدنه دولت و حاکمیت است. لازم است که دولت به این نکته نیز توجه کرده و حقوق بگیران خود را کم کند.
راهکارهای اصلاح طلبان برای عبور از بحران
حمیدرضا جلاییپور استاد دانشگاه طی یادداشتی که روزنامه ایران در شماره امروز خود چاپ کرده است به راهکارهای ارائه شده توسط رئیس دولت اصلاحات پرداخت و نوشت: ۱- سخنان اخیر خاتمی خطوط راهنمایی برای خروج از بحرانهای جامعه از وضع کنونی است که عبارتند از: شنیدن صدای اعتراض مردم و درک بحرانهای جامعه، تقویت پیوند همه نیروهای ایراندوست، گشایش سیاسی برای همه نیروها، پاسخگویی حاکمیت، اصلاحات در قوه قضائیه، ترمیم مؤثر کابینه، تغییر نگاه صدا و سیما، رفع محدودیتهای بیجا در جامعه، کنترل افراط گرایی خصوصاً در سیاست خارجی، تأکید بر اصلاحات به عنوان کم هزینهترین راه تغییر امور نامطلوب در جامعه، تأکید بر سراب بودن راه براندازی و... .
۲- به بیان دیگر خاتمی خطوط راهنما را برای عبور از بحران گفته و الگوی براندازی را نقد و نفی کرده و با حاکمیت اعلام ستیز نکرده بلکه راه نشان داده است. با این همه به نظر من خاتمی برای برون رفت جامعه از بحرانهای فعلیاش روی یک مؤلفه محوری تمرکز کرده و آن عبارت است از «بازسازی اعتماد مردم به نهادهای عمومی». راه این بازسازی اعتماد هم این است که: حاکمیت، دولت و اصلاحطلبان خطوط راهنمای مذکور را مورد توجه قرار دهند. اما این خطوط راهنما چه در ساختار و چه در برنامه باید پیگرفته شود. این دیگر کار جبهه اصلاحات و نیروهای جامعه مدنی است. پیشنویسهایی در این جبهه تهیه شده است که امید است پس از اجماع در جبهه اصلاحات وارد حوزه عمومی شود (البته درهر صورت باید توجه داشته باشیم که راههای اصلاحی جذاب نیست و حوصله بر است و مثل طرحهای براندازانه شورانگیز و موقتی نیست).
۳- گفته میشود مردم دیگر از اصلاحات و خاتمی عبور کردهاند. این سخن تا حدی درست است و اصلاحطلبان در جامعه ریزش رأی داشتهاند، ولی به سه دلیل اصلاحطلبان همچنان نیروی جدی تغییر و همراه در ایران هستند. دلیل اول اینکه بر اساس نظرسنجیها، ۶۰ در صد مردم جامعه دنبال تغییرات کم هزینهاند. این همان پایگاه اجتماعی اصلاحات است. دلیل دوم اینکه نظرسنجیها خصوصاً مقایسه آنها برای تحلیل وضع اصلاحطلبان مفید است، ولی تنها منبع برای ارزیابی نیست. شواهد دیگری هم در جامعه برای ارزیابی هست. مثلاً به وضع «نیروهای تغییر» در شرایط امروز ایران نگاه کنید و با هم مقایسه کنید و ببینید کدامشان درعمل اعتمادزاترند: رجویان، شهاللهیها، مصباحیان، شیرین عبادیان، خاتمیان و دیگران. درست است وضع افکار عمومی اصلاحطلبان خوب نیست، ولی در میان نیروهای تغییری که ذکر شد «خاتمیان» یا اصلاحجویان از همه قابل اعتمادترند. تازه توجه داشته باشید هنوز نه حاکمیت، نه دولت و نه اصلاحطلبان اقدامات خود را برای پاسخ به مطالبات مردم معترض انجام ندادهاند. دلیل سوم اینکه اگر ترامپ تهدیداتش را بیشتر کند، «ملیگرایی مثبت، اما خفته ایرانی» را بیدار و مشارکت را در امور عمومی بیشتر میکند (لذا من در افق دو سال آینده سال سختی برای حاکمیت و جامعه ایران میبینم، اما شکست سیاست ترامپ را بیشتر از شکست ایران محتمل میدانم).
۴- در ضمن راهگشایی خاتمی وقتی بهتر روشن میشود که در دو سال گذشته به کارنامه مخدوش براندازان در فضای آنلاین توجه کنیم! آنها هر چه انسان آزادیخواهی که در درون ایران تلاش میکردند و میکنند تخطئه کردند. تخریب آنها فقط خاتمی یا تاجزاده نبود آخرین تخریب آنها ابراهیم یزدی و امیرانتظام بود و گفتند آنها در دولت موقت پایهگذار ارتجاع بودند؟! حالا این نیرو پس از دو سال تخریب نیروهای اصلاحجو در ایران، نیروی رهاییبخش فرقه داعشی رجوی و شهاللهیها است. غافل از اینکه با لمپنیسم، رژیمهای پوشالی را هم نمیشود عوض کرد. چه برسد به رژیمهایی که ریشههای عمیق دارند.
۵- خلاصه اینکه سخنان خاتمی راهنمایی نو در مسیر نجات کشور و اصلاح جویی است. او مسئولانه و همراه با مردم و حاکمیت، نگاهی امیدبخش برای بهبود وضعیت مردم، حاکمیت، دولت و اصلاحطلبان ارائه داده است. بدیهی است پیشنهادهای ۱۵گانه خاتمی، نه جامع و نه مانع است. بر آنها میتوان اضافه یا کم کرد یا اولویتهای آنها را تغییر داد. هدف خاتمی ارائه یک برنامه جامع حکمرانی خوب نیست، بلکه همچنان که گفتم، هدف او ارائه خطوط راهنمایی برای بازسازی اعتماد عمومی و ترمیم پیوند دولت و ملت است. جالب اینکه خاتمی فقط سخنان خود را مطرح نکرده بلکه برآیند نظرات اصلاحطلبها را مطرح کرده است. من معتقدم سخن خوب اثر خودش را بر جامعه میگذارد هر چند با تأخیر.