همه ما میدانیم اگر جایی آتش بگیرد یا مثلا سرِ بچهای بین نردهها گیر کند باید به آتشنشانی زنگ بزنیم اما حدود دو سال پیش که «پلاسکو» فرو ریخت و آتشنشانان را به کام مرگ کشاند، این حادثه تلخ سختی این کار را بیش از پیش به مردم نشان داد و ثابت کرد آتشنشانان تا پای جان، از مردم در برابر بلایا دفاع میکنند.
به گزارش فارس، سال 1359 درست در روز هفت مهرماه بود که پالایشگاه آبادان در جنگ ایران و عراق از سوی دشمن مورد حمله هوایی قرار گرفت. پس از این اتفاق آتشنشانان برای اطفای حریق وارد عمل شدند اما حین اطفای حریق، بار دیگر این پالایشگاه بمباران شد و تعداد زیادی از آتشنشانان در این حادثه شهید شدند.
حدود 20 سال پس از این اتفاق، یعنی در سال 79 ستاد هماهنگی امور ایمنی آتشنشانی کشور پیشنهاد داد تا به بهانه این اتفاق، هفتم مهر بهعنوان روز ملی آتشنشانی و ایمنی نامگذاری شود و شورای عالی انقلاب فرهنگی هم آن را تصویب کرد.
آتش نشانان حقوق های بالایی ندارند و به همین دلیل اغلب دو شغله و در بعضی مواقع چند شغله هستند، اما این موضوع سبب نمی شود تا از شغل اول خود که آتش نشانی است غافل شوند و حواسشان به رسالت اصلیشان نباشد.
جنگ آتشنشانان با آتش تمامی ندارد و آنها وقتی در ایستگاه صدای آژیر را بشنوند حتی لحظهای را برای رسیدن به محل حادثه تلف نمیکنند تا هر چه زودتر برای نجات جان و مال مردم، دل به حادثه بزنند. این موضوع را زمانی بهتر درک کردم که با یکی از آتشنشانان برای مصاحبه تماس گرفتم، وقتی از او سوال کردم میتوانید صحبت کنید، پاسخ داد: «بله ولی هر زمان که تلفن زنگ خورد، من باید بروم» و در بین مصاحبه هم یکی، دوبار مجبور شدم گوشی را نگه دارم تا او به تلفن مرکز پاسخ دهد وخیالش راحت شود که درجایی آتشسوزیای رخ نداده است.
گفتوگو با آتشنشان سوم، مجتبی شوریابی را در ادامه بخوانید.
**وظایف یک آتشنشان تنها به خاموش کردن آتش ختم میشود یا گستردهتر از آن است؟
ما خیلی فعالیتهای گستردهای داریم مثلا یکسری کارها که شاید مردم ندانند و اطلاعات کامل و جامعی درباره آنها نداشته باشند و به خاطر عدم آگاهی تا حدودی دچار مشکل میشوند و زمان بروز حادثه نمیدانند با کجا تماس بگیرند و چه کاری را انجام دهند و خودشان اقدام میکنند و شاید حادثهها بدتر و سنگینتر شود، چهبسا توسط بچههای آتشنشان کار سادهتر انجام شود و مشکل را زود برطرف کنند و وقتی مردم خودشان وارد عمل میشوند، مشکلات پیچیدهتر میشود و مجددا با ما تماس میگیرند و زمانی که ما به محل حادثه میرویم، کارمان زیادتر میشود.
**مثلا چه کارهایی؟
انواع آتشها وجود دارد؛ حریقهای مسکونی، تجاری، انواع حریقهای خودرو و حتی سطلهای زباله که شاید پیشپاافتاده به نظر برسند ولی چون در سطح شهر است مربوط به آتشنشانی میشود که یکی از معضلات مزاحمت شهری در شهرستانها این است که مردم با انداختن تهسیگارشان در سطلهای زباله که مکانیزه شدهاند و تفکیک زباله میشوند و معمولا سطلهایی که در آنها کاغذ هست، سریع آتش میگیرند که این مساله باعث مصرف زیاد آب میشود و هم آتشنشانها را به خاطر سهلانگاری بعضی مردم به دردسر میاندازند.
در فضای سبز و پارکها اگر دو خودرو با هم تصادف کنند و نشتی گاز یا بنزین داشته باشند، آتشنشانی برای پیشگیری حتما باید آنجا حضور داشته باشد یا اگر خودرویی تصادف کرده باشد و چند نفر داخل خودرو مانده باشند، آتشنشانی با ستاد نجات، وارد عمل شده و افرادی که محبوس شدهاند را بیرون میکشند.
مورد دیگری که در طول روز به ما گزارش داده میشود، حادثه آسانسور است و کسانی که داخل آسانسور حبس میشوند که نجات آنها بر عهده آتشنشانهاست.
همینطور حادثه چاه یا فضای معلق کوهستان که در این حادثهها معمولا با تلفات جانی و حوادث دلخراشی مواجه میشویم؛ مثلا کسانی که در چاه افتاده یا فوت کرده باشند یا مقنیانی که خاک روی سرشان آوار شده و حبس شوند، همینطور در فضای معلق کوهنوردان یا مبتدیانی که در کوهستان گیر میافتند، بچههای آتشنشانی با کمک بچههای هلالاحمر میتوانند آنها را نجات دهند.
موردی که شاید خندهدار به نظر برسد ولی یکی از شایعترین حوادثی است که در کل کشور اتفاق میافتد، وجود حیوانات موذی مثل مار، سگ، گربه و زنبور (لانه زنبور) و... در منازل مسکونی است که آتشنشانها میتوانند آن افراد را نجات دهند و بدون آنکه به حیوانات صدمهای بزنند آنها را به دام انداخته سپس در جایی امن رها میکنند.
همچنین کسانی که در خانه یا ماشین محبوس شدهاند؛ مثلا افراد مسن یا بچههای کوچک که این اتفاق برایشان بیشتر میافتد. زمانیکه پدر و مادرها از خانه بیرون میروند، فراموش میکنند کلید را با خودشان ببرند و بچه کوچک یا پیرزن و پیرمردی که ناراحتی قلبی و... دارند در خانه حبس شده و نمیتوانند در را باز کنند، بچههای آتشنشانی موظف هستند به محل بروند و در را برای آنها باز کنند و اگر بیماریای دارند با اورژانس هماهنگ میکنند و اگر فرد محبوسشده بچه باشد، تحویل پدر و مادرشان بدهند.
مساله دیگر اقدام به خودکشی است. در اینگونه حوادث، آتشنشانها باید روانشناس خوبی باشند و با صحبت کردن، فرد را به آرامش دعوت کنند تا فرد اقدام به خودکشی نکند، یا اگر فرد مصمم است، با پهن کردن تشکهای نجات در محل حادثه او را از خودکشی نجات دهند و اتفاق خاصی برای اینگونه افراد نیفتد.
موضوع دیگری که اکثرا برای خانمها یا بچهها اتفاق میافتد، گیر کردن حلقه یا انگشتر در انگشتشان است که در این مواقع عضو ورم میکند و انگشتر از انگشتشان خارج نمیشود و در این مواقع بچههای آتشنشان به کمک آنها میروند که در این موارد حلقهها را میبرند یا با ترفندهایی که بلد هستند، انگشتر را از عضو متورم خارج میکنند.
آتشنشانی اقدامات پیشگیرانه زیادی دارد، در هر عامل خطرزا برای افراد جامعه، آتشنشانی موظف است اقدامات پیشگیرانه و توصیههای ایمنی را انجام دهد که خوشبختانه در سطح کشور، این اقدامات صورت میگیرد و خوشبختانه تمام آتشنشانیهای کشور، آموزشهای لازم در این حوزه را از ردههای پایه انجام میدهند و در مرکز ما این کار سه تا چهار است که انجام میدهیم و نتایج مثبتی نیز داشته است.
**در چه مواردی مردم با آتشنشانی تماس میگیرند و درخواست کمک میکنند ولی در خواستشان مربوط به آتشنشانی نمیشود؟
متاسفانه به علت عدم آگاهی مردم در مواجهه با بعضی حوادث، با ما تماس میگیرند که به ما مربوط نمیشود؛ بهطور مثال ترکیدگی لوله که مربوط به شماره 122 است اما بعضی مواقع با ما تماس میگیرند. در مواقع قطع برق یا نشتی گاز تماس میگیرند که البته از وظایف ماست که اقدامات پیشگیرانه را انجام دهیم ولی در ابتدا باید با اداره گاز و شماره تماس 194 هماهنگ کنند ولی متاسفانه به دلیل عدم آگاهی مردم ابتدائا با ما تماس میگیرند که ما نیروهایمان را اعزام میکنیم و سپس با 194 تماس میگیریم.
از مواردی که خیلی با ما تماس گرفته میشود، جهت مصدومیتهایی است که مربوط به 115 است و ربطی به آتشنشانی ندارد و از ما درخواست کمک میکنند و این به علت عدم آگاهی مردم است که تلفنهای امدادی هنوز در کشور برای مردم جا نیفتاده است.
ما سامانهای داریم که همه صداها ضبط میشود و از صبح تا به الان 64 تماس داشتیم که مربوط به آتشنشانی نبوده است و تقریبا 9 عملیات امروز داشتیم که چند مورد مربوط به قطع برق بوده است.
***همه آتشنشانها یک سطح دارند یا درجهبندی شدهاند؟
آتشنشانیها در شهرهای مختلف کشور متفاوت هستند؛ یکسری شهرها هستند که چارت قویتری دارند و معمولا در شهرهایی که جمعیت متوسطی دارد به این صورت تقسیم میشوند که یک ستاد فرماندهی دارند؛ یعنی از هر کجا که با 125 تماس بگیرید، آن ستاد فرماندهی جوابگو است که معمولا از یک تا چند نفر تشکیل میشوند که در تهران تعداد آنها خیلی بیشتر است. از جمله وظایف آنها گرفتن آدرس محل حادثه، مشخص کردن نوع عملیات و اعزام نیرو از ایستگاههای مربوطه است، یکسری کادر پرسنلی اداری سازمان آتشنشانی از جمله آموزش، روابطعمومی، حسابداری است که در همه آتشنشانیهای کشور وجود دارد.
به مرحله عملیاتی که میرسیم جداست؛ یعنی از رئیس ایستگاه شروع میشود البته در هر سازمان به ترتیب، مدیرعامل یا رئیس، فرمانده عملیات، رئیس ایستگاه و بعد فرمانده شیفت است. هر سازمان آتشنشانی سه شیفت دارد که هر شیفتی، یک فرمانده و یک معاون فرمانده دارد و بقیه هم نیروهای زیردست هستند که آتشنشان ساده محسوب میشوند و به ترتیب کسوت و سابقهای که در آتشنشانی دارند به مراحل بالاتر میرسند. آتشنشانی که در ابتدا استخدام میشود، آتشنشان صفر است و بعد از طی مراحل بالاتر به ترتیب سمت معاون فرمانده، فرمانده، رئیس ایستگاه و معاون عملیات و درنهایت در شاخههای بالاتر آتشنشانی قرار میگیرد. در واقع هم چارت عملیاتی و هم چارت اداری داریم.
***شیفتهای آتشنشانان به چه صورت است؟
24 ساعت سر کار هستیم و 48 ساعت استراحت میکنیم. البته از این 48 ساعت، 24 ساعت بعدی آنکال هستیم؛ یعنی هر موقع که با ما تماس گرفته شود، باید سرکار حاضر شویم.
***یک آتشنشان از موقع شروع تا زمانی که شیفتش تمام میشود چه وظایفی دارد؟
ساعت هفت صبح کار شروع میشود و 24 ساعت بعد پایان مییابد. ولی معمولا آتشنشانان از 6 و نیم و یکربع به هفت در محل ایستگاه حاضر میشوند به خاطر اینکه همه تجهیزات و لوازمی که نیاز است در عملیات استفاده شود، باید به صورت روزانه چک شوند و وسیلهای در عملیات کم نباشد و همه موتورها و ستهای نجات و کفکش و... که با برق یا بنزین کار میکنند باید حتما روشن و چک شوند.
آتشنشان در ابتدای شیفت باید آنها را تحویل بگیرد و آب ماشین را چک کند و سیستم مکانیکیای که آب بیرون میدهد، رانندگان باید آن را چک کنند و کلا ماشین را تمیز کنند و همه تجهیزات را تمیز تحویل بگیرند. بعد از تحویل تجهیزات در ساعت هفت صبح، البته بستگی به فرمانده و رئیس ایستگاه دارد که معمولا نیمساعت برای صبحانه لحاظ میکنند و وقتی شیفت کاری شروع میشود، حتما یک ساعت ورزش دارند و موظفند بعد از آن در هر شیفت، دو ساعت آموزش روزانه داشته باشند و تکرار آموزش باعث میشود آتشنشانها بتوانند در محل حادثه با اینکه استرس بالاست، سریعتر کارشان را انجام دهند و در این مساله تسلط پیدا میکنند و بعد از آن، وقت نماز ظهر و ناهار است که در اختیار فرمانده شیفت است و ساعت دو که شیفت اداری تمام میشود، پاس آتشنشانها شروع میشود که همیشه چند نیروی آماده در همه ایستگاهها دارند و چند نفر استراحت میکنند و بعد این نیروها باید آماده باشند که اگر اتفاقی افتاد به محل حادثه اعزام شوند. قطعا در بعدازظهر، یک ساعت و نیم تا دو ساعت باید ورزش کنند و در شب هم نگهبانی دارند و نیروهای آماده باید تا صبح بیدار باشند که اگر اتفاقی افتاد به محل حادثه اعزام شوند.
***خیلی از ما که از جلوی ایستگاههای آتشنشانی رد میشویم، میبینیم آتشنشانها والیبال و فوتبال بازی مکنند و فکر میکنیم جزو تفریحاتشان است!
وظیفه است باید انجام دهند، یک آتشنشان هر سه ماه یکبار باید تست عملیاتی بدهد و ثابت کند بدنش آماده است. به خاطر همین موضوع آتشنشانها مجبورند ورزش کنند. بهطور کلی شغل آتشنشانی با ورزش عجین شده است و یک آتشنشان باید بدن ورزیدهای داشته باشد. حتی در یک حادثه ساده آسانسور اگر آتشنشان قرار باشد به کمک برود، با نبود برق باید چهار یا پنج طبقه بالا برود و برگردد بنابراین باید آمادگی کافی داشته باشد؛ یا در حریقهای خیلی سنگین، سه تا هفت ساعت در مدت عملیات باید ایستاده باشند و با فشار سنگینی که آب بر بدنشان وارد میکند باید آب را بر آتش بپاشند و زور زیادی باید داشته باشند تا شیلنگها را مهار کنند و از دستشان رها نشود به همین علت مجبورند که ورزش کنند.
***با اینکه جزو مشاغل سخت و پرمشغله هستید، در ارتباط با حقوق و اضافه حقوقتان توضیح میدهید؟
از موقعی که پلاسکو روی داد، هیچ اتفاق خاصی برای ما نیفتاد. البته شهر تهران با کل کشور فرق میکند و آتشنشانهای تهران شاید افزایش حقوق داشتهاند ولی ما جزء آن دسته از آتشنشانهای کشور هستیم که بعد از آن حادثه، اضافه حقوقی نداشتهاند یا اگر هم اضافه حقوقی داشته باشند، چندان زیاد نبوده است. (ولی حقوق من صادقانه تا انتهای سال 96، 24 ساعت که شیفت بودم، یک میلیون و 800 هزار تومان تا دومیلیون تومان متغیر بوده است و بستگی به اضافهکاریای دارد که مدیرعامل سازمانی به من میداده است. ولی بچههای آتشنشانی چند کاره هستند و 48 ساعت را به سازمان کمک میکنند و اضافهکاری هم به ما میدهند و حقوقمان به 2200 یا 2300 هم میرسد. در سال 97 تا انتهای مرداد، هیچ افزایش حقوقی نسبت به پارسال نداشتیم. حقوق همه کارمندان و کارگران بالا رفته بود و هیچ اشل حقوقی برای سازمان کل کشور داده نشده بود. در انتهای مرداد حقوق ما افزایش پیدا کرده است که با افزایش حقوق بدون اضافهکاری به 2300 یا 2400 تومان رسیده است و معوقات حقوق را هم طی چندروز گذشته به ما پرداخت کردند.)
*** از دوستان شما کسی هست که به غیر از سازمان، در جای دیگری هم مشغول بهکار باشند؟
من خودم در جای دیگری کار میکنم. 24 ساعت شیفت هستم و فردای آن روز خانه نمیروم و یک بچه سه ساله دارم که 40 ساعت او را نمیبینم. کار دومم هم مرتبط با آتشنشانی است؛ شغلم شارژ خاموشکنندههای دستی است که در آنجا کار میکنم و حقوق جداگانهای از آنجا میگیرم. همچنین مربی فوتبال در یک مدرسه هم هستم که با بچههای 6 تا هشت سال کار میکنم و بعد از آن هم مربی تیم نوجوانان شهرداری سمنان هم هستم و در واقع چهار شغل دارم.
***کسی که میخواهد آتشنشان شود باید درس خاصی بخواند یا هر کسی که دورهها را بگذراند میتواند آتشنشان شود؟
در همه شهرها یک آزمون توسط استانداری استان برگزار میشود که در صورت قبولی ثبتنام صورت میگیرد ولی زمانی که ما استخدام شدیم فقط شرط، داشتن دیپلم بود. اما درحال حاضر هر شهری که میخواهد استخدام کند، معمولا از رشتههایی که مرتبط با آتشنشانی باشد، بهطور مثال از افرادی که فوقدیپلم آتشنشانی یا فوقدیپلم امداد سوانح یا اچدیسیها دارند و از انواع رشتههایی که با آتشنشانی مرتبط باشد، استفاده میکنند. حتی الان کسانی هستند که دیپلم آتشنشانی هم دارند، به خاطر همین از این افراد استفاده میکنند که تخصص بیشتری دارند. البته نیروهای داوطلب آتشنشان هم میتوانند در آزمون شرکت کنند که این بستگی به نوع آزمونی که استانداری هر استانی برگزاری میکند، دارد.
***آتشنشان خانم هم داریم؟
چند شهر در کشور از جمله در کرج و تهران و مشهد، آتشنشان خانم هم دارند. سمنان هم آتشنشان خانم داشت ولی متاسفانه درحال حاضر ندارد.
***خانمها در عملیات هم شرکت میکنند؟
بهطور کامل در عملیاتها شرکت میکنند و تمام کارهایی که آتشنشانهای مرد انجام میدهند، آنها هم انجام میدهند و در حوزههایی که مرتبط با خانمهاست، بیشتر آنها را اعزام میکنند.