هرچند شعار «مرگ بر آمریکا»، شعاری کلیدی در همه تظاهراتی است که هر ساله در کشورمان برگزار میشود، این شعار برای هیچ مناسبتی به اندازه روز دانشجو مناسب نیست؛ اگر تردید دارید، بخوانید تا اوضاع برایتان روشن شود.
به گزارش «تابناک»، آذرماه سال ۱۳۳۲، خیلی پیشتر از آن که بسیاری از ساکنان کره خاکی با مفهوم دخالت مستقیم قدرتهای جهانی در امور کشورهای دیگر آشنا شوند و بدانند که بسیاری از تحولات پیرامونشان، از جمله جابجاییهای قدرت، تحت نفوذ بیگانگان صورت میگیرد، تجمعی در تنها مرکز آموزش عالی کشورمان تدارک دیده شد که هدف از آن، اعتراض به این دست دخالتها بود؛ تجمعی که شماری از دانشجویان ترتیب داده بودند و در آستانه سفر یک مقام عالی رتبه آمریکایی به کشورمان برگزار میشد؛ یکی از آمریکاییهایی که به تازگی با رقم زدن یک کودتا، دولت مردمی کشورمان را ساقط کرده بودند تا شریک اصلی شان یعنی انگلیسی ها، حقوق از دست رفته شان در ملی شدن نفت ایران را بار دیگر به دست آورند.
کودتای ۲۸ مرداد که بر اثر آن محمدرضا شاه قدرت مطلقه را به دست گرفت و در یکی از نخستین گام ها، برقراری ارتباط با انگلیسیها و از آن فراتر، دایر کردن روابط حسنه با آمریکاییها را در دستور کار قرار داد؛ همانهایی که با دسیسه و پول پاشی و از همه مهم تر، طراحی و اجرای یک کودتای کامل، زمینه ساز سقوط مصدق و بازگرداندن محمدرضا شاه به قدرت را فراهم آورند.
کشورهایی که وقتی محمدرضا شاه کوشید بار دیگر پایشان را به کشور باز کرده و با ایشان ارتباطات حسنه و فرا حسنه برقرار کند، دانشجویان دانشگاه تهران اعتراض کردند؛ اعتراضاتی که هدف از آن، آگاهی بخشی به عموم مردم بود و در نوک پیکان آن، «نه» به دشمنان خارجی ایرانیان مورد تأکید قرار گرفته بود.
دانشجویانی که پیش و بیش از دیگر ایرانیان دریافته بودند که خفقان حاکم بر کشور پس از کودتا، مقدمه ارتباطات ناصواب با خارجیهای پشتیبان و مجری کودتاست و از این روی تا پای جان در مسیر افشای این مسائل ایستادگی کردند؛ رویدادی که به شهادت سه آذراهورایی و شکل گیری روز دانشجو در تقویم کشورمان گره خورد و برای همیشه ماندگار شد.
اکنون بیایید از آن روز دانشجو به چندین دهه بعد پل زده و شرایط این روزهای کشورمان را مرور کنیم تا دریابیم چرا هنوز مرگ بر آمریکا، کلیدیترین شعار برای یادآوری سیاستهای خصمانه دشمنان علیه ایران و ایرانیان است؛ شعاری که در پس پرده آن، داستانهای قابل تأمل فراوانی نهفته است.
امسال روز دانشجو در حالی از راه رسیده که آمریکاییها به صراحت دشمنی شان با ایرانیان را فریاد زده و میزنند، تا جایی که نه ابایی از پاره کردن برجام، توافق نامه چندجانبه بین المللی دارند که مورد وثوق جهانیان است و طرفهای درگیر در آن تاکید دارند که ایران به مفاد آن کاملا پایبند بوده و نه از بیان دشمنی شان با ایرانیان با شنیعترین عبارات نگران هستند.
کافی است به یاد آوریم که ترامپ، رئیس جمهور آمریکا بارها و بارها تأکید کرده که تحریمهای فعلی ایران، سختترین تحریمها در جهان است و زیردستانش کوشیده اند با بیان عباراتی مانند «ایرانیان باید گرسنگی بکشند»، جملات وی را تعبیر و تفسیر کنند تا مشخص شود از چه دشمنی سخن میگوییم و منظورمان از آشکار و صریح شدن آن چیست.
دشمنیهایی که میشود با «مرگ بر آمریکا» به شکل کلی نشانشان داد و به نوعی محکومشان کرد؛ درست همان گونه که چند دهه پیش دانشجویان دانشگاه تهران کوشیدند آنها را به عموم ایرانیان نشان دهند و به قیمت خون خود موفق به این کار شدند. دانشجویانی که روز دانشجو، روز یادبود آنهاست و هدفی که اگر قرار باشد محقق شود، بهترین کار این است که روز دانشجو به نشان دادن دشمنی خارجیها اختصاص بیابد نه نقد درونی و عملکرد مسئولان.