چندی پیش معاون حقوقی و امور مجلس وزارت علوم اعلام کرد ۲۵ واحد صنفی عرضه و فروش پایان نامه پلمب شدند. بهگفته حسین سیمایی صراف، پس از چند ماه پیگیری و پیرو پروندههای قضایی که علیه عرضهکنندگان پایاننامه تشکیل شده بود، بازپرس دادسرای فرهنگ و رسانه یک دستور قضایی مؤثر برای پیگیری این موضوع توسط پلیس امنیت صادر کرد. پلیس امنیت هم از قبل با عملیات تجسس نسبت به شناسایی تعدادی از واحدهای صنفی عرضهکننده پایاننامه اقدام کرده بود تا اینکه معاونت حقوقی و امور مجلس وزارت علوم و پلیس امنیت، هردو وارد میدان شدند و حدود ۲۵ واحد عرضهکننده پایان نامه را شناسایی کردند. آنطور که وزارت علوم اعلام کرده است: سیستمهای کامپیوتری این مراکز ضبط و واحدها برای رسیدگی قضایی پلمب شده است. همین خبر موجب شد تا خبرنگار «ایران» سری به خیابان انقلاب بزند تا از صحت و سقم پلمب دفاتر خرید و فروش پایان نامه مطمئن شود.
از دانشگاه تهران تا میدان انقلاب
اگر چند ماه پیش مسیرتان به خیابان انقلاب میافتاد، در حدفاصل دانشگاه تهران تا میدان انقلاب، انواع پایاننامه، مقالات آیاسآی «ISI» و هر آنچه را یک دانشجو نیاز دارد میتوانستید براحتی پیدا کنید. در این مدت اخباری از خرید و فروش مدارک تحصیلی در این خیابان هم به گوش میرسید. مدرکی که به قول خودشان حتی وزارت علوم هم نمیتواند اصل و تقلبی بودن آن را تشخیص دهد. کافی بود فقط یک ربع در خیابان انقلاب قدم میزدید تا قیمت و شرایط تحویل انواع پایان نامه در رشتههای گوناگون را به دست بیاورید و در همین مدت هم مدرک کارشناسی و دکترا دریافت کنید.
دادزنها یا همان کارگرانی که با دفاتر فروش پایان نامه کار میکنند، با تراکتهای مشخصی در دست، فریاد میزدند: «پایان نامه، پروپزال، مقاله آیاسآی.» خیــــلیهایـــشان از ســرو وضعتان میفهمیدند که مقاله آیاسآی میخواهید یا مدرک دانشگاهی یا پایان نامه درسی.
آشفته بازار خیابان انقلاب حتی دانشجویان را هم گیج کرده بود که با کدامشان قرارداد ببندند. اما حالا دیگر خیابان انقلاب سروسامانی گرفته است نه اینکه فکر کنید کار و کاسبی دفاتر فروش پایان نامه بهخاطر برخورد وزارت علوم کساد شده باشد، نه! اما حداقل دیگر مثل سابق هم نیست که هر کسی براحتی بتواند مقاله خرید و فروش کند. از سر خیابان ۱۶ آذر تا میدان انقلاب را طی کنید فقط ۵ یا ۶ نفر از همین داد زنهای تراکت بهدست را میبینید، اما همین کارگران هم دیگر مثل سابق داد نمیزنند، البته از ترس پلیس که نکند بیاید و دفتری که با آن کار میکنند را جمع کند.
نزدیکشان میشوم خودم را به بیخبری میزنم که پلیس آمده برخی مراکز را بسته است، مردی میانسال روی موتور نشسته و تراکتی به دست دارد که فقط رویش نوشته شده «مقاله»، از او میپرسم: «ماه پیش اینجا پر از افرادی بود که مقاله و پایان نامه میفروختند حالا فقط چند نفری هستند.» میگوید: «خانم هفته پیش پلیس همه دستگاههای کامپیوتر این مراکز را جمعآوری کرد البته برخی از مراکزی که کار پایان نامه انجام میدادند هم از اینجا رفتند و تعدادی از دفاتر هم پلمب شد.» پس شما چطور در حال فعالیت هستید و تراکت بهدست دارید؟: «دفتر ما هم پلمب شده بود، اما به خاطر شماره ثبتی که داشت صاحب کارمان رفع پلمب کرد.» جریمه هم دادید؟ ۵۰ میلیون جریمه شدیم که پرداخت شد. میپرسد که چه میخواهم؟ میگویم که دانشجوی ارشد ارتباطات هستم و میخواهم دفتری که با آن کار میکند برایم پایان نامه بنویسد.
از روی موتورش بلند میشود و میخواهد تا به دنبالش بروم. درست روبهروی خیابان پاساژ بزرگی است. ورودی پاساژ را رد میکنیم به آسانسور میرسیم وارد آسانسور که میشویم کارگر این دفتر دکمه آسانسور را برای طبقه ۴ میزند و میگوید: «کارشان خیلی درسته هر کسی آمده دست خالی برنگشته است. اینجا مرکز اصلیه و ما ۴ دفتر دیگر در نقاط مختلف کشور هم داریم.»
از آسانسور که بیرون میرویم. چند دفتر روبهروی ما قرار دارد که درهای سه دفتر باز است و او هم زنگ در بسته را میزند، خانمی در را باز میکند و از لای در نگاهی میکند، انگار که از چیزی بترسد، مرد اشارهای به من میکند که دانشجوی علوم ارتباطات هستم و پایان نامه میخواهم. خانم در را باز میکند و وارد میشوم. میگویم: «چرا در بسته است.» خانم که خودش را مدیر اجرایی دفتر معرفی میکند در جوابم اظهار میکند: «دو هفته پیش پلیس آمد. خیلی از دفترها را پلمب کرد دفتر ما هم یکی از همان دفترها بود.»
مرا به سمت مرد جوانی میبرد که او را مدیر این دفتر معرفی میکند. او به صندلی اشاره میکند که بنشینم. میگویم چه تضمینی وجود دارد، بعد از اینکه دفترشان پلمب شده پایان نامه مرا سر وقت بدهند: «خیالتان راحت باشد براساس قراردادی که بین ما بسته میشود ما دریافتی از شما میگیریم. هر فصل را که تحویل دادیم شما تأیید استاد را بگیرید و بعد از آن پول برای ما واریز کنید. ما فقط ۵ روز دفترمان پلمب بود. جریمه را که پرداخت کردیم، رفع پلمب شدیم.» میخندد و این چنین ادامه میدهد: «حقیقت این است که وزارت علوم میخواهد یک اساسنامه تنظیم کند و به ما کد بدهد و از این دفاتر مالیات بگیرد، اما ما زیر بار نمیرویم. کار علمی را که نمیتوانند جمع کنند اینجا تنها ما یه نفر نیستیم. حدود ۳۲ پژوهشگر با ما کار میکنند قبل از پلمب شدن، شنبه تا چهارشنبه حداقل ۱۰ پژوهشگرم در دفتر بودند و کار دانشجویان را انجام میدادند متأسفانه کیسهای کامپیوتر دست وزارت علوم است و ما کارهای دانشجویان را برون سپاری کردیم. ما فقط در تهران کار نمیکنیم چند دفتر در شهرهای دیگر هم داریم و حتی دانشجویانی که در خارج از کشور درس میخوانند.»
نکتهای که گفت: برایم تعجب برانگیز بود اینکه این مراکز برای دانشجویان خارجی هم پایان نامه مینویسند. میپرسم دانشجوی خارجی دارید؟ «برخی ایرانیهایی هستند که در دانشگاههای خارج تحصیل میکنند. همین الان یکی از پژوهشگرها برای یک دانشجوی ایرانی که در اسپانیا دکترای مالی میخواند پایاننامه مینویسد. چند پژوهشگر هم مشغول نوشتن پایان نامه برای دانشجویان ایتالیا هستند. البته ایرانیها بیشتر معرف ما به دانشجویان خارجی هستند، حالا چند دانشجوی خارجی در رشته زبان از ایتالیا هم داریم.»
همینطور با تعجب نگاهش میکنم میپرسم استادان دانشگاههای خارجی که سختگیرتر از ایرانیها هستند آنها نمیفهمند که دانشجو خودش پایاننامهاش را نمینویسد: «در برخی از کشورها دفاتری وجود دارد که به دانشجویان مشاوره نوشتن پایاننامه میدهند، اما مثل ما نیستند که صفر تا صد پایان نامه را بنویسند آنها با این مراکز آشنا هستند و ما هم خیلی راحت با دانشجویان خارجی کار میکنیم. البته سبک کارهای دانشگاهها هم با هم فرق میکند. محققهای ما هر روز چند ساعت با واتساپ و ایمیل با دانشجویان در ارتباطند.»
با این حرفهای شما قیمت کار با ایران متفاوتتر است: «الان برای رشته کامپیوتر در دوره دکترا ۲۵ میلیون تومان میگیریم.
اما همین کار را در ایران ۱۵ تا ۱۸ میگیرم. رشته به رشته فرق دارد. «به دلار میگیرید: «نه. ما شماره حساب میدهیم و پول را تبدل به ریال میکنند و برای ما میریزند.» بحث را دوباره به سمت پایان نامه خودم میبرم و مدیر دفتر هم از قیمتها و مراحل نوشتن پایان نامه برایم توضیح میدهد. از آنجا بیرون میزنم به سمت دفتر دیگری میروم. این مراکز تحت عنوان مراکز مشاوره آموزشی فعالیت میکنند شماره ثبت دارند و با اینکه خیلیهایشان در خیابان انقلاب پلمب شدند، اما چند مرکز جریمه را دادند و حالا دوباره فعالیتشان را شروع کردند. هر چند که بهگفته خودشان کار عجیبی هم نمیکنند و فعالیتشان کاملاً علمی است، اما خیلی هایشان از مجوز مرکزی که گرفتند سوءاستفاده کردند با این حال آنهایی که پایاننامه را میخرند، یک طرف ماجرا هستند و آنها که پایاننامه مینویسند، سوی دیگر ماجرا.
در همین خیابان انقلاب پسر جوانی تراکت به دست دنبالم میآید از قبل دیده بود که با همکارش درباره پایان نامه حرف میزدم او به سمتم میآید و خودشان را این چنین معرفی میکند: «خانم به دفتر ما هم سری بزنید. محققان ما همه دکترای دانشگاههای بزرگ را دارند. همهشان تحصیلکرده دانشگاههای دولتی هستند.» با او هم همراه میشوم به سمت پاساژ دیگری میرویم از ورودی پاساژ رد میشویم به راهپلههای انتهای پاساژ میرسیم و در نهایت در طبقه دوم دفتر اصلی کار آنها است. اتاقی بزرگ که اطراف و وسط آن قفسههایی از کتابها و جزوههای دانشگاهی است. خانمی را صدا میزند و او خودش را مدیر اجرایی دفتر معرفی میکند دوباره داستان نوشتن پایان نامهام را مطرح میکنم.
اولین سؤالی که میپرسد این است: «دوستانتان ما را به شما معرفی کردند.» میگویم: «همین امروز با مرکز شما آشنا شدم.» اجازه نمیدهد که جملهام تمام شود پشت سر هم از کارهای دانشجویی که برای پایان نامهها انجام میدهند حرف میزند: «موضوع را پیشنهاد میدهیم. پیشنهاد موضوع در مرکز ما نامحدود است. موضوع که از سوی استاد شما تأیید شد یک هفتهای پروپزال را مینویسم.
موضوع و پروپزال رایگان است، اما برای پایان نامه یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان میگیریم. از پایان نامه شما دو مقاله استخراج میکنیم و یک مقاله هم برای آیاسآی در میآوریم؛ هزینه این مقالهها هم یک میلیون تومان میشود. کلاسهای توجیهی، پاورپوینت و رفع اشکال پایان نامه هم برعهده مؤسسه است. ترجمه و اکسپت آیاسآی هم برعهده خودمان است که تأییدیه وزارت علوم و دانشگاه آزاد را هم میگیریم.» از او میخواهم تضمینی دهد که حتی اگر دفترشان را پلمب کردهاند هم پایان نامه سروقت به دستم برسد، او بخوبی متوجه منظورم میشود: «چند دفتر در محدوده انقلاب دارم یکی از دفاترم را پلمب کردند برای ما جریمه ۱۵۰ میلیونی در نظر گرفتهاند و تا پرداخت نکنیم دفترمان را باز نمیکنند. ما از آنجا نقل مکان کردیم و به اینجا آمدیم. البته این را هم بگویم که خیلیها قیمتشان را بعد از رفع پلمب بالا بردند و هر دانشجویی را هم قبول نمیکنند، اما ما همان قیمت قبلی را میگیریم.»
چرا قیمتها را بالا بردند؟ «خب الان بیشتر این مراکزی که کار قبول میکنند ریسک میکنند. اگر دقت کرده باشید درهای دفاتری که رفع پلمب شدند بسته است و باید زنگ بزنید تا در را باز کنند، اگر پلیس متوجه شود که آنها دوباره کار پایاننامه میکنند جریمه سنگین تری میبرد. اما در دفتر ما باز است، چون این دفتر پلمب نشده در این ساختمان ۱۰ مرکز دیگری هم وجود دارد که کار پایان نامه میکند، اما آنها پلمب شدند و بسختی توانستند رفع پلمب شوند. برای همین کار زیرزمینی شده است. این دفتر شعبه دوم ما است برای ما یک میلیارد تومان وثیقه با جریمه در نظر گرفتند که هنوز پرداخت نکردیم. خیالتان راحت باشد اگر اینجا را هم پلمب کنند دو دفتر دیگر داریم.»
حرف هایم را درباره پایان نامه ادامه میدهم تا به اینجا برسم که این مرکز هم کار برای دانشجویان خارجی انجام میدهد: «ما کار دانشجویان خارجی هم انجام میدهیم. پژوهشگرانم همه دکترای بهترین دانشگاهها را دارند آنها به زبان انگلیسی مسلط هستند و پروژههای زیادی هم برای دانشجویان خارجی انجام دادهایم. در هر رشته چهار ۴ پژوهشگر دارم برای دانشجویان ایرانی که در هلند، فرانسه و چین درس خواندهاند پایان نامه نوشتیم الان هم دانشجویانی داریم که در کشورهای دیگر درس میخوانند ما فعالیت علمی انجام میدهیم که همه جای دنیا خریدار دارد.»
او درباره هزینههای پایان نامه دانشجویانی که در خارج تحصیل میکنند هم میگوید: «بستگی به رشته و نوع کار دارد.» حرفهایم را تمام میکنم و بیرون میزنم تا قیمتها پایان نامهنویسی برای دانشجویان ایرانی خارج از کشور و داخل را دربیاورم. هر مرکزی برای خودش قیمتی دارد. با مدیر یکی از مؤسسات آموزشی که شماره ثبت شرکتش هم مشاوره علمی است حرف میزدم تا قیمت صفر تا صد نوشتن پایاننامه در رشتههای علوم پایه را بپرسم میگوید: «قیمتها متفاوت است اگر کسی رقم پایینتری به شما داد شک کنید. احتمالاً کارش مشکل دارد میانگین قیمتها از دو میلیون شروع میشود تا ۱۰ میلیون هم میآید بستگی به رشته و نوع پایان نامه دارد. معمولاً در رشته ریاضی کاربردی در مقطع ارشد حدود ۵ میلیون تومان، علوم کامپیوتر بین ۳ میلیون و پانصد تا ۵ میلیون تومان وعلوم انسانی بین ۲ میلیون تا ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است؛ قیمت پایاننامه رشتههای هنر هم بستگی به نرمافزارهایی که با آن کار میکنیم دارد که معمولاً بین ۳ تا ۴ میلیون تومان است. هرچه موضوع سختتر باشد قیمت بیشتر خواهد بود. البته برای این همه از این پایان نامهها مقاله هم استخراج میکنیم و مقاله آیاسآی هم نوشته میشود که یک تا دو میلیون تومان معمولاً گرفته میشود.»
گزارش از: هدی هاشمی
این گزارش نخستین بار در روزنامه ایران منتشر شده است.