دونالد ترامپ، رئیس جمهور می توانست در نحوه مهندسی خروج فوری از شمال شرقی سوریه، ماهرتر و دیپلماتیک تر رفتار کند. با این حال، این عقب نشینی به اندازه پیامدهای آن اجتناب ناپذیر بود. هرگز قرار نبود که هزار سرباز آمریکایی و متحدین کرد آنها، نامحدود و بر خلاف خواست حکومت و ارتش دمشق بر کل ربع منطقه شمال شرقی کشوری به وسعت سوریه تسلط یابند.
در صورت امتناع آمریكا از خالی کردن سرزمین های متعلق به سوریه به درخواست ترکیه، جنگ اجتناب ناپذیر می شد، خواه با ترکیه، دمشق یا هر دو. و ملت آمریکا از جنگ با ترک ها یا سوری ها پشتیبانی و حمایت نخواهد کرد و هر وقت هم که آمریکایی ها عقب نشینی کرده اند، کردها که با ترکیه ای بسیار قدرتمند تر از خود مواجه هستند، بهترین پیشنهادی که می توانسته اند برای مذاکره با بشار اسد پیش کشیده اند.
رجب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه هم قرار نیست اجازه دهد كردهای سوریه نامحدود در مرزهای جنوبی کشورش تحرک کنند، و با كردهای پ.ك.ك در ترکیه ـ كه اردوغان آن را تهدیدی تروریستی برای وحدت و بقای كشور خود می داند ـ ارتباط دوستانه داشته باشند.
این روسیه بود که به عنوان میانجی توافقی، قدم پیش گذاشت که به موجب آن کردها کنار بایستند و به ارتش سوریه اجازه دهند مواضع آنها را تحت کنترل بگیرد و از مناطق مرزی سوریه در برابر ترک ها دفاع کند. برخی از زندانیان داعش که تحت اسارت کردها بودند اکنون فرار کرده اند.
اما اگر ارتش سوریه مسئولیت اسارت این زندانیان را از نگهبانان کرد پس بگیرد، مبارزان داعش و خانواده های آنها دچار سرنوشتی خواهند شد که خود به عنوان تروریست برای خود ایجاد کرده اند.
محکومیت اقدام اردوغان برای حمله به سوریه تقریباً جهانی است. کنگره تهدید به تحریم می کند. متحدان ناتو فروش سلاح به ترکیه را قطع می کنند؛ اما قبل از آن که ما به عنوان آمریکا وارد عمل شویم، برخی وقایع تاریخی باید دوباره بررسی شوند.
ترکیه تقریباً هفت دهه است که متحد ناتو بوده است. کردها متحد ناتو نیستند. سربازان ترکیه در کره در کنار سربازان ما جنگیدند. ترکیه میزبان موشک های ژوپیتر بود که در جنگ سرد روسیه را هدف قرار داده بود؛ یعنی همان موشک های هسته ای که ما به عنوان امتیاز خود در توافق مخفی جان اف کندی-خروشچف که به بحران موشکی کوبا پایان داد، بعدا از خاک ترکیه برچیدیم. ترکها میزبان تسلیحات آمریکا شدند و بعدا برچیدن آنها را هم پذیرفتند.
ترکها دارای دومین ارتش بزرگ در ناتو هستند. ملتی هشتاد میلیونی که پلی بین اروپا و خاورمیانه برقرار کرده اند. آنها بر داردانل و بسفر، یعنی ورودی و خروجی دریای سیاه برای کلیه کشتی های جنگی آمریکا و روسیه تسلط دارند.
هواپیماهای جنگی و همچنین پنجاه مورد از تسلیحات اتمی آمریکا در پایگاه هوایی انجرلیک ترکیه مستقر هستند و ترکیه میزبان میلیون ها پناهنده جنگ داخلی سوریه است که اردوغان از عبور آنها به سمت اروپا جلوگیری کرده است.
علاوه بر این، نگرانی اردوغان نسبت به کهنه سربازان کرد سوریه مستقر در مرزهای این کشور با ترکیه باید توسط ما درک و فهم شود. وقتی که پانچو ویلا در سال 1916 حمله ی مهلک خود را به کلمبوس در نیومکزیکو آغاز کرد، ما ژنرال «بلک جک» را همراه با ارتشی بزرگ در عمق خاک مکزیک فرستادیم تا او را سرکوب کند.
با وجود آنکه هیچ متحدی از طرف ما در سوریه نمانده است، احتمالاً اندک نیروی ارتش آمریکا با سرعت و کامل از این کشور خارج خواهد شد. امروز، خاورمیانه و جهان این واقعیت را به عینه دید که وقتی ترامپ گفت به تعهدات تمام نشدنی و حضور سربازان آمریکایی در «جنگ های بی پایان» خاتمه می دهد، بلوف نمی زد.
سعودی ها این پیام روشن را زمانی دریافت کردند که آمریکا در پاسخ به حمله موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین از طرف ایران یا شبه نظامیان تحت حمایت ایران، که نیمی از تولید نفت ریاض را از کار انداخت، اقدامی نکرد.
از این روی، موضوع حیرت انگیز این بود که دولت در پایان هفته گذشته، زیر آتش انتقاد هر دو حزب در مجلس و سنا به دلیل «رها کردن» کردها، از اعزام 1500 تا 3000 نظامی به عربستان سعودی برای تقویت دفاع از پادشاهی در برابر حملات موشکی خبر داد.
با وجود این، عربستان سعودی این پیام اخیر را خیلی خوب دریافت کرده است: ترامپ تا جایی که عربستان بتواند سلاح بخرد، به این پادشاه ها اسلحه میفروشد، اما هیچ خریدی از سوی سعودی ها تضمین کننده این نیست که آمریکایی ها بیایند در جنگ های آنها شرکت کنند.
در نتیجه سعودی ها، مذاکره با شورشیان حوثی ها را ـ که از سال 2015 با آنها در یمن جنگیده اند ـ آغاز کرده اند و به دنبال گفتوگو با ایران هم هستند. به نظر می رسد وقتی که محمد بن سلمان متوجه شده ما قرار نیست از عربستان همانند متحدان خود در ناتو دفاع کنیم، موضوع حل و فصل دیپلماتیک نزاع، بر دستورکارهای قبلی سعودی ها تحمیل شده است.
بدون تردید، تصمیمات اخیر (عدم تلافی علیه ایران برای حمله به تأسیسات نفتی ریاض و تصمیم برای پایان ناگهانی اتحاد با کردهای سوریه) شوک بزرگی برای جهانیان بود.
اما این بار احتمالا آمریکایی ها واقعاً به خانه برمی گردند. هر ملتی و کشوری که امروز بر این باور است که تضمین تلویحی یا معاهده ای قطعی وجود دارد که ایالات متحده از جانب او وارد جنگ خواهد شد، احتمالاً باید دوباره کارت سوخته خود را با دقت بیشتری بررسی کند.