خبر تعطیلی کتابفروشیهای کوچک و بزرگ، قدیمی و جدید همچنان به گوش میرسد. این مسئله سبب شده تا برخی همصنفان آنها هم چندان امیدی به ادامه کار خود نداشته باشند.
به گزارش ایسنا خبر عقبنشینی کردن برخی کتابفروشیها از کسب و کار کتاب به گوش میرسد، برخی آرزوهایشان تعطیل شده و برخی تعطیلی شده آرزویشان.
مدیر یکی از کتابفروشیها اخیرا به دنبال خبر تعطیلی یکی از همصنفانش در فضای مجازی نوشته بود: «حس سربازی رو داریم که زیر آتش دشمن، دونهدونه همقطارانش تیر میخورند و میافتند... حس تنها شدن.»
اغلب کتابفروشیها وقتی به کار روزانه خود پایان میدهند نمیدانند که فردا همسایههایشان باز هم کتابفروشی میمانند یا ممکن است به کافه یا فستفودی تغییر شغل بدهند.
کتابفروشی «ایرانیان» از مغازههای قدیمی خیابان فردوسی بود که بهمنماه سال گذشته سراغش رفتیم و با اسماعیلخان پای تجربیات ۴۵ ساله «ایرانیان» نشستیم، اما حالا چند وقتی است که دیگر خبری از آن ویترین شیشهای قدیمی کتابها نیست و این کتابفروشی هم در این باور که دیگر کسی کتاب نمیخرد به عمر خود پایان داد.
دیگری کتابفروشی نشر آسیا بود که در بهار سال گذشته به کار خود پایان داد. این کتابفروشی با قدمتی در حدود ۵۴ سال در شاهآباد تهران فعالیت داشت، اما حالا اهالی محله آن مکان را به عنوان یک اغذیهفروشی میشناسند.
«اسلامیه» هم جزء کتابفروشیهای قدیمی تهران است و مدتهاست که در آستانه تعطیلی قرار دارد. هر بار از آن یادی میشود، اما برای نجاتش از این وضعیت کمکی نمیشود.
هرچه میگذرد خبر تعطیلی کتابفروشیهای کوچک و بزرگ تهران و شهرهای دیگر بیشتر به گوش میرسد. در کنار وسعت گرفتن برخی کافهکتابها و نشرهای بزرگ، پاتوغهای کتاب جایشان را به مشاغل دیگر میدهند.
اما حال همه کافهکتابها هم خوب نیست. کافهکتاب «ویستا» کتابفروشی دیگری بود که اخیرا جای خود را به یک کافهگالری داده است.
چند روز قبل باز هم خبری دیگر رسید: «کتابفروشی اکتبر تعطیل شد.»
«اکتبر» پس از پنج سال نوشت: «خداحافظ». این کتابفروشی که در مهرشهر کرج فعالیت میکند علیرغم اینکه چندی پیش نوای پایان کار خود را به گوش مخاطبانش رساند، اما تا پایان آبانماه به حیات خود ادامه میدهد. این کتابفروشی در بیان علت تعطیلی خود نوشت: «تورم آخرین و غیرضروریترین کالای سبد خرید مردم را حذف کرد و به نظر دیگر جایی برای ما کتابفروشان مستقل باقی نمانده است.»
تعطیلی «اکتبر» و دیگر همقطارانش به تدریج ادامه دارد و مشکلات مالی علت اصلی همه آنهاست. این روزها یک کتابفروشی اگر ناچار به پرداخت اجاره مغازه باشد و بخواهد معاش گردانندگانش را بگذراند تقریبا دوامی نخواهد داشت. آنها اگر بخواهند بهطور مستقل فعالیت کنند نمیتوانند زیر بار وضعیت اقتصادی بازار نشر کمر راست کنند.
از دلالها و دیگران که بگذریم به فروش اینترنتی ناشران میرسیم. ناشران این روزها کمتر فرصتی برای خرید کتاب از کتابفروشیها باقی میگذارند. خریداران کتاب اگر در خانه نشسته باشند به صفحه فروش آن نشر و اگر بیرون از خانه باشند به مرکز فروش همان نشر مراجعه میکنند، در این میان کتابفروش میماند متهم به اینکه کتابهایش را از کتابهای قاچاق مترو، دستفروشها و دیگران گرانتر میفروشد. در روزهای اخیرا برخی کتابفروشان میگویند که میزان فروششان از مدت مشابه سال گذشته کمتر بوده است.
برخی کتابفروشیها پیشتر میگفتند با وضعیت موجود آرزو دارند که مغازهشان را تعطیل کنند و حالا انگار به آرزوی خود میرسند.
روزهای پیش رو با عنوان هفته کتاب نامگذاری شده است؛ کاش در میان دید و بازدید از کتاب و گرامیداشت آن، برای نجات کتابفروشیها نیز دست یاری بلند شود.