با خبر شدیم یک روحانی که خود را ایه الله می خواند در مراسمی با حضور شماری از دوستدارانش کتاب اصول طب هاریسون را به آتش افکند و همچون یک گردهمایی رسمی از پایان طب شیمیایی خبر داد. گویی در کسوت پیشوای یک جماعت و حزب سخن میگفت و دیگرانش تحسین کنان صلوات فرستادند.
جدا از اینکه اهل حوزه و قلم به باد انتقادش گرفتند جا دارد به نقد و تحلیل چنین رفتارهایی پرداخت که چگونه می شود چنین پدیده هایی رشد می کنند و هوادار می یابند و دکان و دستگاهی بر پا میسازند.
این کلیپ هرچند زشت و قبیح است ولی به نوعی در قالب دفاع از سنت گرایی و غرب ستیزی تعریف میشود و متاسفانه ایران ستیزان بهره برداری حداکثری خواهند کرد. در سوی مقابل هم کلیپ های ناصواب ساخته میشود و تاریخ و فرهنگ و سنت را یکسره کوبیده میشود.
در چارچوب نظریه رخدادها و روندها، پدیدههای رادیکال از این دست به فرصت و شرایط نیاز دارند تا ظهور کنند. وضعیت سیاسی اقتصادی جامعه این شرایط را برای همه نوع افراطیگری فراهم کرده است. بستر این رفتارها را میتوان تضاد سیاسی ایران و غرب در شرایط کنونی دانست. مشابه این رفتار را بارها در چند سال اخیر در کلیپهای صوتی تصویری شنیده و دیدهایم.
یکی ادعا میکند تمام علوم انسانی غرب زاییده توهم و استعمار و صهیونیسم است، دیگری از تبدیل کاخ سفید به حسینیه خبر می دهد و... . در نقطه مقابل هم افراطیونی هستند که همه دستاوردها را نادیده میگیرند و اساس دین و سنت را به باد فحش ناسزا می گیرند. در بخش سیاست و اقتصاد نیز شاهد ظهور چنین پدیدههایی هستیم. رادیکالیسم در تمامی بخش های جامعه در حال ظهور است.
از منظر روانشناسی، نیاز به دیده شدن و غرور آرمانی وجه مشترک رفتار رادیکال است. جامعه شناسان بر روند رو به رشد رفتارهای اعتراضی با مضامین مختلف تاکید دارند. به زعم انان اعتراض گرایی و فرقه گرایی بتدریج به یک رفتار پسندیده بدل می شود و بر دو قطبی شدن این رفتارها تاکید دارند.
اهل سیاست انگشت اشاره را بر ضعف کنترل اجتماعی حکومت گذاشته و با اذعان به آزادی نسبی (بخوانید افسار گسیختگی) بوجود آمده به مدیران ارشد هشدار می دهند یکپارچه سازی جامعه همچون دهه های گذشته ناممکن است و باید در اندیشه راهبردهای نوین باشند تا از ظهور مستمر حوادثی که جامعه را پر تنش می کند و روح و روان شهروندان را می خراشد جلوگیری شود.