ما در دورهای زندگی میکنیم که تغییرات بسیار سریع است. «اینترنت» و زندگی مدرن دامنۀ توجه خیلی از ما را تغییر داده است و افراد دیگر مثل گذشته خواستار مطالعه یا توجه به مطالب طولانی نیستند. امروزه برای خواندن کتاب های قطور به تمرکز و انگیزه زیادی نیاز داریم، به همین خاطر خواندن رمانهای طولانی کار هرکسی نیست. اما اگر شما از کتابخوانهای قهار هستید، تا پایان این نوشته با ما همراه باشید. ما در این نوشته قصد داریم ۹ مورد از طولانی ترین رمان های جهان را (براساس تعداد کلمات و تعداد صفحات) به شما معرفی کنیم.
۹. پسر پونی، اثر کالکی کریشنامورتی
Ponniyin Selvan/The Son of Ponni
این رمان در دههٔ ۵۰ میلادی منتشر شد. «پسر پونی» حدود ۹۰۰ هزار کلمه دارد و یکی از طولانی ترین رمان های جهان است که در ۵ جلد چاپ شده است. این رمان تاریخی در اصل به زبان تامیلی نوشته شده است، زبانی که در جنوب هندوستان و سریلانکا رواج دارد. «پسر پونی» داستان یکی از پادشاهان «دودمان چولا» به نام «آرولموژی ورمن» (Arulmozhivarman) را روایت میکند که در قرن دهم و یازدهم میزیسته است. «کالکی کریشنامورتی» (Kalki Krishnamurthy) طی ۳ سال و ۶ ماه این داستان را نوشت و احتمالا برای خواندن این کتاب نیز تقریبا همینقدر زمان نیاز خواهیم داشت.
۳۵ سال پیش، یکی از رمان های معروف فارسی به چاپ رسید. «کلیدر» داستان یک خانواده کُرد در سبزوار خراسان را روایت میکند. این کتاب ۹۵۰هزارکلمهای اتفاقاتی را شرح میدهد که پس از جنگ جهانی دوم برای این خانواده رخ داده است. شخصیتهای اصلی داستان درگیر دشمنی و خصومت میان طایفهها و اطرافیانشان شدهاند و دوران مهمی در تلاطمهای سیاسی ایران به حساب میآید. محمود دولت آبادی ۱۵ سال زمان برای نوشتن این کتاب صرف کرد. خوشبختانه مردم این کتاب را دوست داشتند؛ وگرنه برای نویسنده چیزی جز هدردادن وقت نبود.
این کتاب اثر «توماس مان» (Thomas Mann) نویسندهٔ آلمانی است. «یوسف و برادرانش» یک کتاب چندجلدی حماسی بود که در میانهٔ جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۳ و در سوئد منتشر شد. این رمان بازگویی داستانهای معروف کتاب مقدس (از یعقوب تا یوسف) ۱۳۰۰ سال پیش از میلاد است که در یک متن تاریخی و دوره امارنه در مصر رخ داده است. نوشتن این کتاب ۱۵۰۰صفحهای و کاملشدن چهار بخش آن، ۱۶ سال طول کشید.
این کتاب نمونهٔ بارز رمانهای سبک مکاتبهای است. چنین کتابهایی شامل چندین مدرک مثل نامه یا دفترچهخاطرات روزانه میشود. «کلاریسا» با داشتن حدود ۹۸۵ هزار کلمه، رمان انگلیسی معروفی است که در سال ۱۷۴۸ منتشر شد. نویسنده این کتاب، «ساموئل ریچاردسون» (Samuel Richardson)، بهعنوان پدر رمان تحلیلی شناخته میشود. او داستان غمانگیز دختر جوانی را نوشته که تحت فشارهای ناعادلانهٔ خانوادهاش قرار گرفته است. اجازه دهید با شما صادق باشیم: اگر قرار است کتابی با حدود یک میلیون کلمه را بخوانیم، ای کاش حداقل با پایانی خوش روبهرو میشدیم.
نگران نباشید! منظورمان کتابی نیست که «آدولف هیتلر» با همین نام نوشته است؛ بلکه از شش جلد کتاب ۱میلیونکلمهای با سبک زندگینامهای به قلم «کارل اوه کناسگور» (Karl Ove Knausgård) حرف میزنیم. «نبرد من» بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ منتشر شد و یکی از مشهورترین آثار این نویسندهٔ نروژی است. لحن صادقانه و جزئیاتی که کناسگور در اشاره به دوستان، خانواده و «تجربهٔ بیاخلاقیها و تحقیرها در زندگی شخصیاش» به کار برده است، چنان بود که باعث شد همسر او دچار فروپاشی عصبی شود. تا به امروز، آمار فروش این کتاب فقط در نروژ حدود نیم میلیون نسخه برآورد شده است.
این کتاب یکی از عجیبترین کتابهای تاریخ است. داستان شکلگیری ایدهٔ نوشتن آن نیز بسیار جالب است. «آرنو اشمیت» (Arno Schmidt) و «هانس وولشلگر» (Hans Wollschläger) پروژهای داشتند که قرار بود آثار «ادگار آلن پو» (Edgar Allan Poe)، نویسندهٔ انگلیسی را به زبان آلمانی ترجمه کنند. در حین انجام این کار، اشمیت تصمیم گرفت نوشتن رمانش را آغاز کند. او میخواست درباره مشکلات ترجمهٔ آثار آلن پو به زبان آلمانی بنویسد. نتیجهٔ کار کتابی با ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار کلمه شد که در اندازهای بزرگتر از ۳۰×۴۰ سانتیمتر چاپ شد. هر صفحه از این کتاب شامل سه ستون بود: در ستون میانی، رویدادها و گفتوگوهای شخصیتهای داستان نقل شده است؛ در ستون سمت چپ، نقلقولهایی از آلن پو و در سمت راست نیز ایدهها و تراوشات ذهنی شخصیت اصلی داستان نوشته شده است.
این رمان در سه جلد به زبان آلمانی چاپ شد و «داستانی از ایدهها» است که در چند روز پایانی پادشاهی اتریش ـ مجارستان در سال ۱۹۱۳ رخ میدهد. «روبرت موزیل» (Robert Musil) به درونمایههای مهم انسانی ازجمله حقیقت، عقیده، اجتماع و ایدهها اشاره کرده است. او به روشهای مختلف موفق به پیشبینی مشکلات اروپا بعد از سال ۱۹۱۸ شده است. متأسفانه این رمان هرگز کامل نشد. موزیل پیش از اتمام نوشتن داستانش از دنیا رفت و نتوانست پایان مناسبی برای آن تنظیم کند. او برای نوشتن این کتاب ۱۳ سال زمان صرف کرد. جلد سوم «مرد بدون خاصیت» را همسرش بهصورت ناتمام و پس از مرگ او منتشر کرد. یادداشتها و طرحهای موزیل برای پیشبرد داستان، به این جلد از کتاب پیوست شده است.
این کتاب در فهرست رکوردهای جهانی گینس بهعنوان طولانیترین رمان به ثبت رسیده است. «در جستوجوی زمان ازدسترفته» شاهکار «مارسل پروست» (Marcel Proust) دارای ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار کلمه است که در ۱۳ جلد چاپ شده است (نسخهٔ فارسی آن در ۷ جلد ترجمه شده است). موضوع آن (حافظهٔ غیرارادی) بارها حین شرح زندگی نویسنده از کودکی تا بزرگسالیاش تکرار میشود. این کتاب بین سالهای ۱۹۱۳ تا ۱۹۲۷ منتشر شد و برای بسیاری از آثار بعد از خودش در قرن بیستم الهامبخش بود. بسیاری از محققان برجسته، «در جستوجوی زمان ازدسترفته» را یکی از تعاریف رماننویسی مدرن میدانند. خلاصهٔ کلام: کتابی بسیار طولانی اما خوب.
این داستان بلند به قلم «مادلن دو سکودری» (Madeleine De Scudéry) و برادرش «ژرژ دو سکودری» (Georges de Scudéry)، بلندترین داستان بلند به زبان فرانسوی است و ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار کلمه در ۱۰ جلد دارد. «آرتامن» در قرن ۱۷ میلادی در ۱۰ جلد به چاپ رسید. این کتاب نمونهٔ بارز سبک «رمان قهرمانانه» و بهخصوص رمان رمانتیک است. اضافهشدن مدامِ پیچشهای داستانی هیجان را در مخاطب برمیانگیزد. باوجود حجم زیاد این کتاب، «کورش بزرگ» در زمان خودش بسیار محبوب بود. با این حال، بهدلیل طولانیبودن بیش از حد «کورش بزرگ»، دیگر دوباره چاپ نشد تا اینکه در پروژهای آکادمیک، دسترسی آنلاین به این کتاب فراهم شد. حالا دیگر بهانهای برای نخواندن این کتاب وجود ندارد.