عدد چهل در سه حوزه اساسی رابطه نفس با خداوند، حوزه تکوین شخصیت منشی و رفتاری و حوزه اجتماعى قابلیتها و کارکردهای مهمی را میتواند به ارمغان آورد.بررسی تاثیرات، قابلیتها و ظرفیتهای نهفته در عدد چهل در ارتباط با جامعه، فصل مهمی در نگاه اجتماعی اسلام است که شرح آن فرصتی ویژه میخواهد.در این یادداشت، صرفاً به اربعینحسینی اشاره میکنم که یک چهلم است، اما با بارهایی از معنا، حرکت اجتماعی، جامعه سازی، اندیشه سازی، اخلاق سازی، فرا قومیت گرایی، وحدت سازی و در یک کلمه خیزشی بزرگ و اجتماعی.
در سه حوزه اساسی، عدد چهل قابلیتها و کارکردهای مهمی را میتواند به ارمغان آورد:
١- حوزه رابطه نفس با خداوند.
٢- حوزه تکوین شخصیت منشی و رفتاری.
٣- حوزه اجتماعى.
ظرفیتهای پر رمز و راز نهفته در عدد ۴۰ تا آنجا به پیش میرود که در حوزه اول، بینش عمیق، در حوزه دوم منش متوازن و در حوزه سوم خیزش پرتحرک به انسان و جامعه میدهد.
کارکرد عدد چهل در حوزه رابطه نفس با خداوند:
در این حوزه، روایت معروفی وجود دارد: "مَا أَخْلَصَ عَبْدٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً إِلَّا جَرَتْ یَنَابِیعُ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ". بر اساس این رویت اگر انسان خود را برای خداوند در یک بازه زمانی چهل روزه، خالص کند، سرچشمههای حکمت از قلب او جاری و به زبان او انتقال پیدا میکند.
عمق تحول آنجاست که زبان انسان پس از این وضعیت ارائه دهنده حکمتها نه به صورت محدود بلکه به صورت جریانی و چشمهای خواهد شد؛ یعنی از آن پس آب زلال حکمت از قلب او فوران، و به شکل مدام بر زبان او جاری میشود.
این حکمتها بینشهای عمیق و گستردهای هستند؛ معرفتی، عرفانی و معنوی.
خاستگاه و جایگاه این خلوص و محل تکرار و تمرین آن نقطهای است که به واقع حیات خلوت رابطه انسان و خدا است؛ و این، یعنی انسان در کانونی ترین، مهمترین، اصلیترین و نهانیترین نقطه وجودی خود، که تنها خداوند حضور دارد به عمیقترین و اصیلترین حالت یعنی خلوص و ارتباط بی پیرایه و بی شائبه و پر از معنا و راز روی میآورد.
در این ساحت، اربعین یک آورده اساسی، استثنایی و گسترده را برای وجود انسان به ارمغان میآورد و آن حرکت حکمت از یک نقطه تمایز بخش و بسیار مهم برای انسان (یعنی قلب) به سمت حضور یافتن و منعکس شدن در سطح زبان اوست که نقطه پر راز و رمز و معنابخش و لایه ساز برای زندگی و پویایی بخش و حرکت آفرین در عرصه حیات آدمی است.
کارکرد عدد چهل در حوزه تکوین شخصیت منشی و رفتاری انسان:
رابطه انسان با خود، روندی مهم است که او میتواند در حال بازسازی خویشتن خویش و منش رفتاری خود براین اساس باشد.
برای پی بردن به جایگاه و کارکرد چهلم در این حوزه باید به سراغ دین رفت و قابلیتها و ظرفیتهای آن را از حیث دینی در این زمینه کاوید.
در این میان، یک چهلم به چشم میخورد که برجستهتر و مهمتر و تاثیرگذارتر و جدیتر است و آن چهلم عمر آدمی است. با سر زدن به ادبیات دینی در این حوزه در مییابیم که معارف دینی برای چهل ساله شدن انسان حسابی ویژه گشوده اند. در این حوزه هم میتوان به قرآن مراجعه کرد و هم به روایت ها، و هر دو منبع، سطوحی از معرفتهای ضروری را برای انسان ارائه کرده اند.
در این فرصت صرفاً به آیهای از قرآن مراجعه میکنیم؛ و آن آیه شریفه: "حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ"
بر اساس این آیه وقتی انسان به نقطه اوج رشد خود میرسد و به ۴۰ سالگی دست پیدا میکند، به اوصاف و جایگاههای مهمی نائل میآید:
١. "أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ":
اصولا شکر نعمت، مادر نعمت هاست. اگر بخواهیم از نظر دینی رتبهای به آن بدهیم باید بگوییم شکرنعمت یک شاخص است. انسانی که به ۴۰ سالگی میرسد میتواند شکر نعمت را به مثابه یک اصل پایدار و شاخص پررنگ و نقطه تولد کمالات در خود قرار دهد.
جالب این است انسانی که به چهل سالگی رسیده است کمال در او تا بدانجا ارتقا مییابد که شکرگزاری خود نسبت به نعمت خداوند را از خداوند طلب میکند، "أَوْزِعْنِی".
یعنی درمی یابد که بدون توفیق الهی، فرآیند شکر گذاری نسبت به نعمت خداوند انجام پذیر نیست.
٢. "وَعَلَى وَالِدَیَّ":
انسان در چهل سالگی از خودانگاری و تمامیت خواهی برای خود خارج میشود و پدر و مادر خود را در کانونیترین نقطه یعنی شکرگزاری برای خداوند جای میدهد و آنها را در سبد توجه ویژه به خداوند در قالب شکر قرار میدهد.
٣. "أَعْمَلَ صَالِحًا":
درخواست از خداوند برای توفیقی آبی به عمل صالح مورد رضایت او از مشخصههای بلوغ به سر حد اربعین است.
٤. "أَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی"
درخواست اصلاح نسل و ذریه از مشخصههای شکل گیری عقلانیت و بلوغ ذهنی و دینی و فکری و شخصیتی انسان در هنگامه ۴۰ ساله شدن است.
خروج آدمی از پوست خودخواهی، و درنتیجه، رسیدن او به نقطه توجه عمیق از یک طرف به پدر و مادر خود و از طرف دیگر به نسل پس از خود که از ذریه اوست، نقطه آشکاری از توازن منشی و رفتاری و فکری در انسان است.
٥. إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ:
انسانی که به ۴۰ سالگی میرسد میتواند به این نقطه مهم دست پیدا کند که توبه به سوی خداوند را سرلوحه زندگی و حرکت در زندگی خود قرار دهد.
٦. وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ":
در فضای ۴۰ سالگی اندیشه انسان از حیث جامعه نگری نیز ارتقا پیدا میکند و تا بدانجا پیش میرود که خود را در یک مجموعه بزرگ به نام مسلمین جای میدهد.
کارکرد عدد چهل در حوزه اجتماع:
بررسی تاثیرات، قابلیتها و ظرفیتهای نهفته در عدد چهل در ارتباط با جامعه، فصل مهمی در نگاه اجتماعی اسلام است که شرح آن فرصتی ویژه میخواهد. اینجا صرفاً به اربعینحسینی اشاره میکنم که یک چهلم است، اما با بارهایی از معنا، حرکت اجتماعی، جامعه سازی، اندیشه سازی، اخلاق سازی، فرا قومیت گرایی، وحدت سازی و در یک کلمه خیزشی بزرگ و اجتماعی.
میتوان گفت، شور وشعور افزایی، وحدت گرایی، فراقومیت اندیشی، اخلاق گرایی، یکرنگ گرایی و... از ویژگیهای اربعین حسینی است.
*آیت الله احمد مبلغی عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس