به گزارش تابناک به نقل از فارس، «روحانی استعفا دهد» این خط رسانهای شاید برای اولین بار چند ماه پیش توسط عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب مطرح شد و پس از آن نیز چند روز پیش دوباره عبدی در یک روزنامه اصلاحطلب سعی کرد این گزاره را در اذهان عمومی بازخوانی کند.
همان موقع هم بسیاری از رسانههای با گرایش انقلابی و همچنین بسیاری از شخصیت های اصولگرا و انقلابی کشور صراحتا در تقبیح چنین بحثی سخن گفته و آن را مخل امنیت ملی آن هم در شرایط حساس کنونی دانستند.
در روزهای اخیر، موضوع کنار رفتن روحانی دوباره مطرح شد اما این بار نه از اردوگاه اصلاحطلبی بلکه از سوی تعدادی از اصولگرایان و در قالب «استیضاح در مجلس». این افراد با انتشار گسترده یک فراخوان مردم را به حضور در یک گردهمایی با موضوع استعفای روحانی فراخوانده و سعی کردند بر این طرح خود که در مجلس هم به دنبال به کرسی نشاندن آن هستند، تاکید کنند.
طرح مسئله استیضاح روحانی در مجلس، تعجب بسیاری از شخصیتهای سیاسی کشور را منجر شد و واکنش های متعددی را بر انگیخت و البته در نهایت هم منتفی شد.
عباس سلیمی نمین تحلیلگر مسائل سیاسی چنین مسائلی را ناشی از عدم فهم سیاسی در برخی مدعیان سیاست دانسته و ان را یک بازی در زمین آمریکا و حامیان داخلی آن قلمداد میکند؛ به گونه ای که اگر چنین اتفاقی بیفتد باعث ایجاد یک دوقطبی در کشور می َشود که مقدمهای برای اجرای طرحهای آمریکایی در ایران است.
او ضمن پذیرش اینکه استیضاح رئیس جمهور یک ظرفیت قانونی هست، معتقد است که باید از ظرفیت های قانونی براساس عقل بهره ببریم کما اینکه رئیس قوه قضائیه سعی میکند قضات کشور را به استفاده از مجازاتهایی غیر از زندانی کردن مجرمان ترغیب کند.
متن مشروح مصاحبه عباس سلیمی نمین با فارس به شرح ذیل است:
فارس: اخیرا جمعی از فعالین جریان اصولگرا که در بین آنها چند نماینده مجلس هم دیده میشد اقدام به برگزاری همایشی با موضوع استیضاح روحانی کرده بودند و یکی از نمایندگان مجلس نیز در این باره توییتی منتشر کرده بود. پیش از این نیز اخیراً یکی از فعالین سیاسی اصلاحطلب به روحانی توصیه کرده بود که استعفا دهد. آیا اساساً به نظر شما در شرایط کنونی طرح استیضاح امری صحیح و لازم است؟
سلیمی نمین: اگر کسی کمترین بهرهای از فهم مسائل سیاسی داخلی و خارجی برده باشد، پاسخ روشنی به این موضوع میدهد. اهداف آمریکاییها وارد کردن فشار حداکثری به ایران و فشارهای بی سابقه و به هم ریختن جامعه ما هست تا نظم و نسقی که در جامعه وجود دارد را به هم بریزند و دچار یک به هم ریختگی بکنند.
آمریکاییها به صراحت نمیتوانند این کار را انجام دهند و زمینه و بستر این شرایط ایجاد میکنند؛ اما برای این که این بستر تبدیل به یک فعل شود، نیاز به یک پیشران دارد.
**صفبندی مخالفان و موافقان استیضاح رئیسجمهور؛ پیشران اهداف دشمن
فارس: چه چیزی امروز می تواند پیشران به هم ریختگی در جامعه شود؟
سلیمی نمین: اینکه عده ای در دفاع و عدهای دیگر برعلیه، صفبندی ایجاد کنند و جامعه را به طرفی ببرند که فشارهای سیاسی و اقتصادی بیش از تحمل باشد. الان فشارهای اقتصادی، نتیجهبخشی مورد نظر آمریکا را رقم نمیزند چون مردم و دلسوزان جامعه میدانند که هدف آمریکاییها به هم ریختن جامعه ما است. اما اگر دعوایی را خودمان در داخل ایجاد کنیم که ربطی به آمریکاییها نداشته باشد و عدهای به طرفداری از رییسجمهور و عدهای دیگر علیه رئیس جمهور صف بندی راه بیاندازند، بهترین پیشران برای تحقق اهداف دشمن خواهد بود.
مثلا عده ای اگر احساس کنند که یک جریان سیاسی نتیجه آرای آنها را کمرنگ میکند یا یک تلقی در او ایجاد شود که یک جریان میخواهد اراده سیاسی خود را بر جریان دیگر تحمیل کند. در شرایط کنونی چنین احساسی ایجاد نمیشود اما اگر ما پیشنهادهایی مثل طرح ضرورت استعفا یا استیضاح را مطرح کردیم، فردی که میخواهد استیضاح یا وادار به استعفا شود، آرام نمینشیند. قطعاً مظلومیتی حول خودش رقم می زند و سعی میکند خود را محق جلوهگر کرده و به گونهای عمل کند که ضعف ها متوجه دیگران شود.
یک حالت بسیار ضعیف را هم می توانیم مطرح کنیم که آقای روحانی بگوید همه این چیزها که میگویید درست است و من میپذیرم که برای مثال مدیر ضعیف و کم تحرکی بودم و حاضر به جانفشانی برای شرایط ویژه نبودهام. احتمال این اتفاق بسیار ضعیف است و اگر چهار احتمال متصور باشیم، ضعیفترین احتمال این است که آقای روحانی بپذیرد و بعد هم استیضاح صورت بگیرد. با این وجود، حتی در این احتمال هم اگر آقای رئیس جمهور اینقدر تواضع داشته باشد (که چنین تواضعی هم در ایشان نمییابیم) عده ای بیمار که در راستای سیاست های بیگانه عمل میکنند، در داخل و خارج کشور موضوع را رها نخواهند کرد و التهابی به جامع تزریق و شرایط را سختتر میکنند.
اما احتمال دیگر این است که با یک تبلیغات بسیار هنرمندانه و سنگین ظاهر شود و هجمه متقابلی به استیضاح کنندگان وارد بکند و بگوید که شما همواره کارشکنی کردهاید و نگذاشته اید دولت کار خودش را انجام دهد؛ که البته آقای روحانی این روش را خوب بلد است و عدهای هم طبیعتاً حاضر هستند که به این مسئله بپردازند. برای مثال آقای زیباکلام هفته پیش مقالهای داده و نوشته بود که آقای روحانی باید بگوید که چرا نتوانسته کار کند. عدهای هستند که در این وادی حرکت میکنند و می خواهند بگویند که آقای روحانی می خواست کار کند ولی عده ای نگذاشتند؛ و در این قالب صدر تا ذیل نظام را زیر سوال ببرند و یک جنجال در کشور راه بیندازد و در نهایت استیضاح رای بیاورد. اما یک دو قطبی ایجاد و باعث میشود رای دهندگان به آقای روحانی انگیزه پیدا کنند تا به میدان بیایند و این طرف هم بحث های خودش را دنبال کند و یک شرایط ویژهای در کشور حاکم باشد.
احتمال دیگر هم این است که دعوای کاذبی از طریق استیضاح یا استعفا به وجود بیاید؛ اما در نهایت، آقای روحانی رای بیاورد و این یعنی روحانی تبدیل به یک فرد زخمی شود؛ به گونه ای که به هیچ وجه من الوجوه نتوان بر روی او تاثیر گذاشت. یعنی در جایگاه ریاست جمهوری بماند و رابطه اش با مجلس هم کاملاً تخریب و راه تاثیرگذاری کامل مسدود شود. به نظر من این وضعیت باعث التهاب میشود و نه تنها عایدی به وجود نمی آید بلکه شرایط فعلی که میتوانیم بر دولت و برخی وزرا و شخصیت های دلسوز دولتی تاثیر بگذاریم نیز تضعیف شود. همچنین اینکه دولت را در قضایایی چون کرونا و راه اندازی کارخانهها و نوآوری های مختلف تقویت میکنیم، مسدود شود.
در چنین شرایطی هم باید دولت را تحمل کنیم و هم هرگونه امکان تاثیرگذاری را از دست بدهیم؛ در حالی که الان امکان تاثیرگذاری را داریم. اگر به مسئله کرونا به عنوان نمونهای نگاه کنیم که همه جهان را درگیر خود کرده، در مقاطعی توانمندیهای خارج از دولت را به کمک دولت آوردیم و پاسخ جدی گرفتیم و دولت هم با این کارها که عموماً توسط نیروهای مسلح انجام شد، همکاری داشته است.اگر دولت زخمی شود قطعاً چنین راههایی هموار نخواهد بود.
یک احتمال بدتر از همه هست که یک دعوای کاذب به وجود بیاید و در نهایت استیضاح رای نیاورد و این بدترین شرایط را برای جامعه رقم میزند. بنابراین احتمال تاثیرگذاری استیضاح تقریباً مایل به صفر هست و بسیاری از قرائن حاکی از این است که طرح استیضاح خواسته جریان تندروی اصلاحطلب و برخی نیروهای مرتبط با آنها در خارج کشور است.
اینکه برخی از نیروهای اصولگرا با بازی عناصر تندرو اصلاح طلب همراه میشوند، واقعاً جای تاسف و تاثر دارد که برخی که خودشان را سیاستمدار می دانند، دچار این مقدار از کمدانی سیاسی هستند. نه درک درستی از شرایط داخلی دارند و نه شرایط بین المللی را می فهمند و به نظر من بر مجلس فرض است که در مورد انتخاب چنین افرادی برای کمیسیونهای بسیار حساس تجدید نظر کند.
**عدهای با کمدانی سیاسی نمیفهمند که آمریکا به دنبال دوقطبی است
این افراد کسانی هستند که این قدر دانش سیاسی ندارند و نمی فهمند که آمریکا امروز به دنبال این است که جامعه ما را دوقطبی کند و یکی از راه های دو قطبی شدن دعوای بین طرفداران و مخالفان رئیس جمهور است و این بهترین شرایط را برای آمریکاییها رقم خواهد زد تا بتوانند به اهداف شان در جامعه ما نائل بیایند.
ما در این وادی بارها شاهد بوده ایم که عناصر تندرو اصلاحطلب این حرف را در دهان عناصر تندرو اصولگرا گذاشتهاند و آنها بوده اند که فضا را به این سمت سوق دادهاند که بحث استعفا یا استیضاح رئیس جمهور مطرح شود. این میزان، ناپختگی سیاسی که این آقایان دارند، شرط پختگی سیاسی نیست؛ چون بازی عناصری مثل تاجزاده را می خورند و در مسیر مرتبطین خارج کشوری امثال آقای وی قرار میگیرند.
فارس: افرادی که مسئله استعفا یا استیضاح رئیسجمهور را مطرح میکردند چه اصلاحطلب و اصولگرا عموماً بر این باور بودند که استیضاح رئیس جمهور ظرفیت قانونی در کشور است و باید در فرصت مقتضی از آن استفاده کرد. نظر شما درباره این استدلال چیست؟
سلیمی نمین: در ارتباط با هر مقولهای ظرفیتهای قانونی متعددی وجود دارد و اینکه ما از کدام ظرفیت قانونی در هر شرایط خاص استفاده کنیم به عقلانیت ما برمیگردد. ظرفیت های قانونی باید در کنار عقلانیت معنا پیدا کند. بارها شنیدهایم که رئیس قوه قضاییه به قضات گفته که شما میتوانید حکم زندان صادر کنید اما میتوانید حکم دیگری هم صادر کنید. آن چیزی که باعث می شود رئیس قوه از قضات بخواهد که از ظرفیتهای قانونی دیگری استفاده کنند، شرط عقل است. شما میبینید که رفتن به زندان راه حل درستی نیست و وضع بدتر می شود و آیا این بدان معناست که قضات را از وظیفه قانونی خود منع کنیم؟
ما ظرفیتهای قانونی متعددی در قبال کسانی داشتیم که در سال ۸۸ آن فتنه بزرگ آمریکایی و اسرائیلی را به وجود آوردند و یکی از ظرفیتهای قانونی این بود که این افراد را به دادگاه ببریم. یک ظرفیت دیگر هم این بود که شورای عالی امنیت ملی در مورد این افراد تدبیر کند. چرا ما از ظرفیت قانونی دستگاه قضایی استفاده نکردیم ولی از ظرفیت قانونی شورای عالی امنیت ملی بهره بردیم؟ این عقلانیت بود که ما را به این سمت سوق داد؛ چرا که گفتیم اگر از این ظرفیت قانونی استفاده شود، بازی در میدان آنها خواهد بود و فرصت خواهند کرد جنجالشان را تقویت کنند و دعوایی شکل بگیرد و التهابات در جامعه فروکش نکند. شرط عقل این مطلب را پذیرفت و همان موقع همین افراد که امروز بحث استیضاح را مطرح میکنند، روی محاکمه سران فتنه پافشاری داشتند. الان مشخص شد که عقلانیت به ما در این قضیه چقدر کمک کرد و کمدانی آقایان چقدر میتوانست برای ما مشکلآفرین باشد.
ما یک مشکل را با استفاده از یک ظرفیت قانونی و نرفتن به سمت یک ظرفیت قانونی دیگر با کمترین هزینه حل کردیم. با عقلانیت ظرفیتهای قانونی را در کنار هم مورد مقایسه قرار دادیم و از ظرفیت قانونیای استفاده کردیم که کمترین هزینه را دارد.
*مجلس هم میتواند تعامل سازنده با دولت داشته باشد و هم میتواند انسداد ایجاد کند
امروز قوه مقننه هم میتواند تعامل سازنده با دولت داشته باشد و هم میتواند انسداد ایجاد کند. هر دو ظرفیت قانونی را دارد؛ اما عقل حکم میکند که تاثیرگذاری داشته باشد و با ارائه طرح دولت را وادار به کار کند کما اینکه رهبر انقلاب این کار را انجام می دهند. این آقایان مدعی پیروی از رهبری هستند ولی هیچ نشانی در آنان از پیروی از مشی رهبری نمیبینیم. رهبر انقلاب امروز دولت را در مسیر کارایی بیشتر سوق می دهد. همین دولت که آقای روحانی در ابتدا حاضر نبود رئیس ستاد ملی مبارزه با کرونا باشد، آقای روحانی را وادار کردند که مسئولیت این امر را پذیرفته و وادار کردند که نیروهای مردمی و نیروهای مسلح را در کنار خود بپذیرد.
*ایدهآل دشمن این است که تعاملات بین قوا مسدود شود
یک موقع اینگونه عمل می شود و موقعی دیگر هم هست که راه بسته میشود. امروز ایدهآل دشمن این است که تعاملات بین قوا مسدود شود چون اگر مسدود شود بلوا ایجاد میشود و اگر مسدود نشود تعاملات سازنده ادامه مییابد و دولت اصلاح میشود و ضعفهایش برطرف میشود. این راهی که آقایان توصیه میکردند بهمنظور استیضاح دولت، هرچند ظرفیت قانونی بود ولی مطابق با عقل نبود.
بنابراین ظرفیت قانونی یک بحث است و عقلانیت برای اینکه در شرایط کنونی کدام ظرفیت قانونی استفاده شود تا هم دشمن ناکام شود و هم یک گام به جلو برویم یک بحث دیگر است و باید ببینیم شرط عقل کدام یک از راهها را برای ما موثرتر جلوهگر میکند.