به گزارش «تابناک» به نقل از ایلنا، حدود ده هزار صیاد در دریای کاسپین به صید پره و کیلکا اشتغال دارند. در شش ماهه دوم سال یعنی فصلهای پاییز و زمستان، صیادان پره روی دریا میروند و صیادان کیلکایی نیز در ۱۰ ماه از سال کار میکنند. اگرچه دولت با سیاستهای خود تعداد صیادان پره را کاهش داده اما این شیوه توجیه اقتصادی ندارد و درآمد این روزهای صیادان پره به هیچ وجه پاسخگوی تامین نیازهای زندگی آنها نیست. در این میان صیادان کیلکا وضعیت بهتری نسبت به صیادان پره دارند اما حتی آنها هم در تامین معیشت خود ناتوان هستند. خطر بیکاری برای ۲۰ هزار نفر مرتبط با این شغل به جهت کاهش صید ماهی در این استان شمالی وجود دارد.
صید ماهی در استان گیلان حدود ۴۰ درصد کاهش یافته و به تبع این موضوع سفرههای خالی صیادان در این خطه، تهیتر از همیشه شده است. اگرچه از آغاز فصل صیادی چند صباحی میگذرد اما عوامل مختلف دست به دست یکدیگر دادهاند تا روزگار این گروه شغلی به سختی سپری شود و صدای آنها به گوش مسئولان نرسد.
به گفته صیادان، افزایش بیرویه صیدهای غیرقانونی، از بین رفتن بچه ماهیها، نادیده گرفتن نظرات جامعه بهرهبردار و بیتوجهی مسئولان محلی از دلایل کاهش صید ماهی هستند و شرایط کاری آنها سال به سال بحرانیتر میشود.
رحمت محمدی توضیح داد: وضعیت زندگیِ بحرانی صیادان وصف شدنی نیست و شرایط معیشتی آنها، سال به سال بدتر میشود. دلایل بیشماری در ایجاد این وضع نامطلوب دخیل هستند که نارضایتی جامعه صیادی گیلان را به همراه داشته است. اگر بخواهم نمونههایی از مشکلات را یادآوری کنم، حق مطلب به درستی ادا نمیشود و بخش عظیمی از مشکلات ما نادیده گرفته میشود.
رئیس هیات مدیره اتحادیه تعاونیهای صیادی پره استان گیلان ادامه داد: شرایط صیادان گیلانی آنچنان بحرانی شده که به کارگروهی متشکل از نخبگان جامعه بهرهبردار، اتحادیهها، پیشکسوتان صیادی و مسئولان محلی استان نیاز دارد تا با همفکری در کنار یکدیگر برای بهبود معضلات به نتیجه برسند. مشکلات باید از منظر کارشناسی ارزیابی شود تا گرهی از کار این گروه شغلی بازشود.
وی افزود: در ظاهر به نظر میرسد، مرتفع شدن مشکلات نیاز به منابع مالی فراوان دارد ولی این احتمال را درنظر بگیریم که دیدگاههای کارشناسانه نظری دیگری هم وجود دارند؛ یعنی اینکه نیازی نیست گاه هزینههای هنگفتی بر کشور تحمیل شود بلکه میتوان با منابع مالی محدود معضلات را برطرف کرد.
سالهای نه چندان دور، وضعیت معیشتی این گروه مساعد بود و از طریق دریا معیشت آنها تامین میشد اما امروز صیادان مجبور هستند برای صید ماهی به بخشهای عمیقتر دریا بروند تا تعداد ماهی محدودی نصیب آنها شود. میانگینِ درآمدی ماهیگیران بیش از ۸۰۰ هزار تومان نیست، زیرا صید قابل پیشبینی نیست گاهی تورها آنقدر سنگین است که نمیتوان آنها را بالا کشید و گاهی هم تور آنقدر خالی است که انگیزهای برای بالا آوردن آن وجود ندارد، بسیاری از صیادان درآمد خود را با یارانهای که میگیرند، تنظیم میکنند تا هزینههای خانواده را در طول ماه بپردازند.
رئیس هیات مدیره اتحادیه تعاونیهای صیادی پره استان گیلان در ارتباط با تامین معیشت از طریق دریا گفت: درآمد این گروه شغلی ناچیز است و نصف حداقل دستمزد تعیین شده در شورایعالی کار هم نمیشود. بسیاری از صیادان به دلیل کم بودن درآمد خود از این شغل دست کشیدهاند و به کارهای دیگر روی آوردهاند.
محمدی اظهار داشت: خروج صیادان واقعی از این شغل سبب ورود افراد غیرمتخصص به چرخه صید کشور شده است. برخی مسئولان شرکتهای صیادی برای پیشبرد اهداف خود و سرپا نگهداشتن مجموعه تحت مدیریت خود، برخی کارتنخوابها و افراد طرد شده از سوی خانواده به دلیل اعتیاد را استخدام میکنند که این موضوع نه تنها فاجعهای انسانی بلکه یک فاجعه شغلی نیز محسوب میشود.
وی درباره مشکلات روزافزون این گروه توضیح داد: در گذشته، ساحلنشینان زندگی خوبی داشتند و فرزندان آنها از حق تحصیل برخوردار بودند اما این روزها حق تحصیل و آموزش فرزندان آنها به دست فراموشی سپرده شده است زیرا درآمد یک صیاد آنچنان کم است که توانایی تامین هزینههای تحصیلی و آموزشی فرزندان خود را ندارد.
رئیس هیات مدیره اتحادیه تعاونیهای صیادی پره استان گیلان با اشاره به تاثیر تصمیمات نادرست سازمان شیلات کشور تصریح کرد: مدیران اسبق تصمیمات نادرستی در ارتباط با این شغل میگرفتند و در اجرای این موارد هم بسیار پافشاری میکردند. همین تصمیمات نادرست، رونق سفرهها را گرفت و صیادان را در دام مشکلات متعدد اسیر کرد. وضعیت بد معیشتی هم به تبع افزایش نرخ تورم دوچندان شد و به همین دلیل، جمعیت کثیری از صیادان برای کسب روزی خود روی به صید با روش دامگستر آوردند.
محمدی ادامه داد: تمامی ماهیهای دریای کاسپین به جز گونههای کفال و کیلکا در آب شیرین تخمگذاری میکنند. ماهیها برای تخمگذاری به رودهای مادر مثل «سپید رود» میروند، در حالی که تعداد دامهای نامحدود نامرئی به نام «مونوفیلامنت» در مسیرشان وجود دارد. اگرچه تعداد این دامها در کشور ما روند صعودی دارد اما کشورهای پیشرفته استفاده از این تورها را قدغن کردهاند. افزایش این دامها باعث میشود خطر انقراض ماهیها را تهدید کند. عملکرد این تورها به گونهای است که از هر هزار ماهی، یک ماهی برای تخمگذاری به رودخانه میرسد.
رئیس هیات مدیره اتحادیه تعاونیهای صیادی پره استان گیلان افزود: شیلات برای بازسازی ذخایر دریا رودخانه سپید رود را مدنظر قرار داده و تعدادی صیاد را استخدام میکند. در فصل بهار، قریب ۱۰۰ هزار ماهی از این روخانه برداشت میشود و از این تعداد، پنج تا ۱۰ هزار ماهی مولد میتواند خود را از میان دامهای قاچاق به رودخانه برساند تا عملزاد و ولد را انجام دهند.
او ادامه داد: پس از تولد بچه ماهیها، شیلات به دلیل کمبود منابع در دست خود، آنها را در مصب رودها رها میکند. در این زمان، وزن سه بچه ماهی معادل یک گرم است. ۹۵ درصد از این ماهیها توسط حیوانات دیگر شکار میشوند یا توسط عوامل دیگر از بین میروند و تنها پنج درصد از این بچه ماهیها زنده میمانند.
این کارشناس صیادی توضیح داد: به دلیل اینکه کشورهای دیگر از نظرات جامعه بهرهبردار در امور اجرایی خود استفاده میکنند، این گروه شغلی وضعیت مناسبی دارند. اما در کشور ما؛ مدیران اهمیتی برای حرفهای ما قائل نیستند و توجهی به نیازهای ما نمیکنند. یکی دیگر از مشکلات ما، قوانین سختگیرانهای است که از سوی سازمان شیلات تعریف میشود. اگر خواهان استفاده از شیوههای نوین صیادی باشیم باید خوانهای بسیاری را پشت سربگذاریم که هر کدام از این موارد، از هفت خوان رستم سختتر است.
محمدی تصریح کرد: پرورش ماهی در قفس یکی از صنایع نوپایی است که در گیلان برنامه ریزی و اجرا شده است اما تنها یک شرکت موفق شدهاست، قوانین سخت را با موفقیت پشت سربگذارد و مجوز قفسگذاری در دریا را خذ کند. اگرچه نتایج حاصله برای این شرکت نیز مطلوب نیست و قفسگذاری به محرله عملی نرسیده است.
این کارشناس ادامه داد: شرکتهای صیادی نیازمند منابع مالی هستند و درگیر اخذ وام میشوند. دریافت وام بانکی برای آنها پیچیده و سخت است اما برخی از مدیران بازنشسته شیلات با استفاده ابزاری از «صیادی» به راحتی وام بانکی میگیرند ولی آن را صرف امور دیگر میکنند.
وی ادامه داد: اگر شیلات به برخی سیاستهای خود ادامه دهد به طور قطع و یقین، از بین رفتن شغل صیادی را در گیلان مشاهده خواهیم کرد و از بین رفتن این شغل، به معنای بیکار شدن ۴هزار نفر ماهیگیر رسمی است. شرایط به گونهای است که صید قاچاقی صرفه اقتصادی ندارد.
او با اشاره به وضعیت بهتر صیادان مازندرانی توضیح داد: حدود دوازده سال است؛ بهرهبرداران واقعی با حمایت مسئولان استان مازندران، استخرهایی۳۰۰ تا ۵۰۰ متری در ساحل دریا احداث کردهاند که در هرکدام ۱۵۰ ماهی ماده و ۳۰۰ نر رها میکنند و قریب به ۱ میلیون بچه ماهی۵ گرمی در هر کدام از این استخرها متولد میشوند. همین راهکار سبب میشود که صیادان مازندرانی وضعیت بهتری نسبت به ما داشته باشند.
محمدی ادامه داد: شیلات به بهانه غیرطبیعی بودن تولید مثل، مخالف این روش است. دو شرکت یادگار امام در دستک و شهدای انزلی در رودسر به صورت آزمایشی اقدام به تکثیر ذخایر ماهیان کرد که این تعداد به ۱۲ مجموعه در سال ۹۹ رسیده است.
محمدی در ارتباط با نادیده گرفته شدن این گروه شغلی از سوی مسئولان گفت: رئیس قوه قضاییه در سفر استانی خود تصمیم داشت با اتحادیه صیادی، پیلهداران، چایکاران و برنجکاران دیدار کند. اگرچه هماهنگیهای لازم برای دیدار ما انجام شده بود اما ما اجازه دیدار با آقای رئیسی را نداشتیم. مسئولان حرف دل ما را نمیشنوند و ما سردرگم هستیم.
او سپس توضیح داد: مرداب انزلی، زایشگاهی انبوه برای ماهیها تلقی میشود ولی وسعت این مکان، روز به روز کوچکتر میشود. کدام نهاد یا سازمان متولی رسیدگی به این زیستگاه است؟ مرداب در حال خشک شدن است و تصرف در مناطق مرداب انزلی روندی صعودی دارد.
در واقع ساماندهی و بهبود وضعیت صید و صیادی، نیازمند همراهی و تعامل دستگاهها و صیادان است. همراهی این دو گروه در کنار یکدیگر نه تنها سبب بهبود شرایط میشود بلکه از صید غیرمجاز هم جلوگیری میکند. وضعیت درآمدی صیادان به هیچ وجه مناسب نیست و آنها جزو دهکهایی پایین جامعه یعنی یک و دو هستند. شغلی که باتوجه به سختیهای بسیار و حوادث ناگوار و تلخ، درکنارِ بیتوجهی مسئولان هنوز به سفرهها خود نانی اندک میآورند و چشم امید به تصمیم مدیران کشور دارند. مسئولان باید با تصمیمی قاطع از بیکار شدن جمعیت کثیری جلوگیری کنند تا در آینده نزدیک از بحرانهای ناگوار ناشی از این امر جلوگیری کنند.