به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه شانزدهم اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که ابلاغ شرایط جدید نامزدهای انتخابات ۱۴۰۰ توسط شورای نگهبان با تیترهایی همچون قانونگذاری یا تفسیر قانون؟ تغییر قانون در دقیقه ۹۰، جهرمی و غرضی نمیتوانند کاندیدا شوند و مگر شورای نگهبان قانونگذار است؟ در صفحات نخست روزنامههای امروز مورد نقد و چالش قرار گرفته است.
اعلام شکسته شدن تحریمها توسط رئیس جمهور و خبرهایی از واکسیناسیون سالمندان نیز در روزنامههای امروز مورد توجه قرار گرفته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
علی نجفیتوانا، حقوقدان طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان شورای نگهبان نهاد نظارتی است یا قانونگذاری؟ نوشت: قانــون اســاسی هر کشــور بــا توجه به وظایف نهادها نسبت به تعیین اختیارات و قلمـروی قانونی اقدامات آنها اصولی را پیشبینی مینماید که خارج از آن اصول در حقیقت تعرض به قانون، عدم تکریم و بیاحترامی به قانون تلقی میشود. در رابطه با انتخابات ریاستجمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراها، شورای محترم نگهبان وظایف نظارت بر اجرای قانون در تائید صلاحیت داوطلبان و فرایند انتخابات را به عهده دارد. به عبارت روشنتر؛ شورای نگهبان با توجه به مفاد قانون اساسی در چارچوب قانون انتخابات مصوب خانه ملت باید شرایط داوطلبان را ارزیابی و از لحاظ سنی، سابقه و مدارک تحصیلی در صورت تطبیق اعلام نظر نماید و بعد از این با ملت است که شایستگی آن نماینده یا عدم توانمندی وی را مورد ارزیابی قرار دهند. صرفنظر از بحث نظارت و ماهیت نظارت که محل اختلاف است و در واقع ما بر این اعتقادیم که این نظارت باید طبق قانون انجام شود نه براساس برداشت اعضای محترم شورای نگهبان، اقدام اخیر این شورا که ظاهرا در اجرای جزء ۵ بند ۱۰ سیاست اعلامی شورای نگهبان درخصوص اعلام معیار و شرایط برای تشخیص رجل سیاسی و مذهبی، مدیر و مدبر بودن، به عنوان آئین نامه جدید یا مصوبه جدید به تصویب رسیده است هرچند نشاندهنده این است که با وصف نیاز تعیین معیار و ملاک و اینکه تاکنون انتخابات بدون تعیین معیار و ملاک انجام شده است و این درحالی است که بارها گفتیم و گفتند که بهترین شیوه برای جلوگیری از ایجاد شبهه، تعیین معیار و ضابطه قانونی است تا داوطلبان بدانند که فاقد کدامیک از ملاکها و معیارها و شرایط بودهاند که صلاحیت آنها احراز نشده است.
متاسفانه دراین مورد نیز مانند بسیاری از موارد این نوع توصیهها و اظهارنظرات حقوقی یا مورد توجه قرار نمیگیرد یا دیرهنگام مورد عنایت واقع میشود؛ بنابراین اساسا با تعیین معیار و ملاک برای داوطلبین در انتخابات نهادهای مختلف کشور شخصا موافقم و به جد آن را توصیه میکنم، اما با توجه به تقسیم وظایف، مرجع تعیین معیار و شرایط شورای محترم نگهبان نخواهد بود. بلکه یا باید با مراجعه به افکار عمومی و به رفراندوم گذاشتن شرایط افراد جهت داوطلبی، براساس آرای اکثریت مردم در اصلاح قانون اساسی اقدام شود و یا در قانون عادی به گونهای که با روح قانون اساسی مغایرت نداشته باشد، مجلس شورای اسلامی که دیدگاه وی فصلالختام در امور قانونگذاری است به عنوان نماینده مردم ملاک و شرایط داوطلبان را تصویب کنند و طبیعتا شورای محترم نگهبان در آن مرحله میتواند در تطبیق با موازین شرعی و قانون اساسی ایرادات خود را درخصوص قوانین مصوب مجلس مورد اشاره قرار دهد. طبیعتا حتی مجلس شورای اسلامی یا هیچ نهادی علیالقاعده نمیتوانند و نباید برخلاف قانون اساسی، معیارهایی را به تصویب برسانند که موجب اولا حرمان حقوق بخش عظیمی از داوطلبان بالقوه برای حضور در انتخابات بشود و ثانیا باعث رانت و ایجاد تبعیض برای عدهای از افراد خودی و وابسته به حاکمیت گردد که با ارتباط با مقامات کشوری و نهادهای دیگر فرصت تصدی مدیریت نهادهای دولتی را داشتهاند؛ بنابراین از دو منظر اقدام شورای محترم نگهبان در تحلیل نهایی مورد نقد است. یک) اول از لحاظ شکل و صلاحیت تصویب که گمان نمیرود بر اساس اصول حقوقی که تاکنون وجود داشته شورای نگهبان که صرفا وظیفه نظارت دارد و این نظارت براساس قانون باید باشد، خود واضع شرایط و معیارهایی باشد که نیازمند تصویب قانون است. هیچ مصوبه و آییننامهای خارج از قانون مقرر در قانون اساسی نمیتواند تصویب شود، الا در چارچوب قانون.
روزنامه شرق در شماره امروز خود طی گزارش کوتاهی با عنوان مداحان علیه ظریف نوشت: بعد از مداحی محمود کریمی علیه ظریف یک مداح زنجانی هم علیه وزیر خارجه نوحهخوانی کرده است. مهدی رسولی مداح اهل بیت (ع) در مراسم عزاداری هیئت ثارالله زنجان در قالب نوحهای با عنوان «مرد میدان» گفته است: قسم به خون پاک مرد میدان به سر رسیده عصر سازشگران رسیده وقتِ نبرد آخر الله اکبر، الله اکبر. حبیب عبداللهی مداح دیگر هم گفته که اوج بیمعرفتی است اگر فراموش کنیم همه ما مدیون شهدای مدافع حرم و حاج قاسم سلیمانی هستیم. محمود کریمی در نوحهای ظریف را به ابوموسی اشعری تشبیه کرده و خوانده بود: سرِ نیزه که رحل قرآن شد وقت تضعیف مرد میدان شد. آخرین ضربههای مالک بود اشعری شیر شد، رجزخوان شد. شر شد و فتنه شد، تلاطم شد امر مولا در این میان گم شد. رشته افتاد دست جاسوسان اشعری، انتخاب مردم شد. این در حالی است که علی آهنگران در کلابهاوس با واسطه گفت که کریمی درباره این شعر و کنایههایش به ظریف گفته است: «هیچ کنایه و توهینی به ظریف در این شعر نیست و فقط یک روایت تاریخی است»؛ اما سایت اصولگرای جهاننیوز توییت یک کاربر ارزشی را با هشتگ «صوت ظریف» منتشر کرده که در آن از محمود کریمی بابت ریختن آب در لانه مورچهها تشکر کرده بود.
با این حال «فاضلمیبدی»، عضو مجمع محققین حوزه علمیه قم، درباره شعرخوانی محمود کریمی در شب قدر و توهین به وزیر امور خارجه به برنا گفت: یکی از علل دینگریزی در جامعه این است که دین تبدیل به یک ابزار شده تا افراد مقاصد گروهی و جناحی خود را دنبال کنند، این مسئله مهمی است که به آن توجهی نمیشود.
برخی از مداحان برای دنبالکردن اهداف و مقاصد سیاسی و اقتصادی خود مقدسات دین را ابزاری برای مبارزه با کسی که در اردوگاه حزبی آنها نیست، قرار میدهند.
به گزارش برنا او ادامه داد: به تازگی دیدم یکی از مداحان وزیر امور خارجه را مورد حمله قرار داده است، همه میدانند که تأثیر و خدمت ظریف چندین برابر بیشتر از چنین افرادی است، وزن ظریف کجا و این افراد کجا؟ بسیار باعث تأسف است که یک فرد برای فریب مردم به یک انسان بزرگ و خدمتگزار حمله میکند. اینکه نشر مصاحبه ظریف به مذاق برخی خوش نیاید را حق میدهم؛ اما حمله به ظریف با اشعار مذهبی و در لیالی قدر گناه کبیره است. تعجب میکنم از مسئولان که هیچ برخوردی با این افراد نمیکنند. جوان مذهبی که به این اشعار گوش میدهد، چه توقعی از او میرود که دیندار باشد؟! میبدی بیان کرد: اگر از لحاظ تفکر سیاسی مخالفتی دارند، بروند مقاله بنویسند و فرد و مسئول مربوطه را نقد کنند؛ اما سرودن اشعار و جمعکردن مردم، توهین به مقدسات است. افرادی که چنین شعرخوانیهایی میکنند یا اشعار اینچنین را میسرایند، هدایتشده هستند. متأسفانه عدهای از مردم هم به دنبال این افراد هستند. جرم این فرد صد برابر فردی است که میخواهد با بیحجابی خودنمایی کند.
حسین خواجویی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان افت و خیزهای سیاسی بورس نوشت: اخیرا پیشنهادهای شورای عالی بورس برای حمایت از سهامداران خرد بازار سرمایه توسط شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران سه قوا به تصویب رسیده است. برخی بر این باورند که این پیشنهادها و به خصوص ورود ریالی حدود ۲۰۰ میلیون دلار از منابع صندوق به بازار سرمایه، میتواند آن را پولی کند که به ضرر اقتصاد کشور است. در خصوص ذات بازار سرمایه و البته اتفاقاتی که در یک سال اخیر در آن رخ داده، لازم است مواردی گفته شود. اول اینکه بازار سرمایه نوسان دارد که آن نیز جزو ذات بازار است. در سالهای گذشته نیز مواردی از قبیل کاهشهای شدید شاخص بورس وجود داشته و بالطبع افرادی نیز در پس گاهش شاخصها زیان میدیدند. اما خبری از تجمع مقابل ساختمان بورس برای جبران زیانهای مالی نبود، چرا که سهامداران به بازار آشنا بودند و میدانستند روزی سهامشان منفی میشود. اما شرایط الان متفاوت است و حمایتها نیز برای افراد حرفهای نیست و بحث سرمایهداران خرد است که با سرمایههای اندک و صرفا به دلیل صحبتهای مقامهای عالی کشور به بازار سرمایه وارد شدند. در واقع صحبتهای مقامهای عالی کشور باعث شد افرادی را که اساس اطلاعاتی ندارد به حضور در بازار ترغیب و تشویق کنند. در روزهایی که حمایتهای گسترده از بورس صورت گرفته بود، کسی از نوسان که ذات بازار است، صحبتی نمیکرد. بنابراین به نظر میرسد ورود ۲۰۰ میلیون دلار به بازار سرمایه، بحث تعهد دولت و بازگشت اعتماد به بازار سرمایه باشد. در واقع بحث این است که اگر قرار باشد دولتمردان حمایتی قاطع از بورس انجام دهند و پس از آن بسیاری از سهمها با ریزشهای زیادی همراه باشد، اعتماد به صحبتهای دولتمردان کاهش پیدا میکند و چه بسا از بین میرود.
هر چند اقتصاددانان میگویند حمایت از بازار سرمایه با منابع صندوق توسعه ملی، به پولی شدن این صندوق میانجامد، اما باید گفت که دولت به عنوان یک هماهنگکننده و نظمدهنده است. زمانی که این دولت جایگاهی نداشته باشد، مدیریت بسیاری از امور از دستش خارج میشود. بنابراین شاید لازم باشد این حمایت صورت بگیرد. هر چند نمونه این حمایتها را در بورسهای مهم دنیا نمیبینیم. به عنوان مثال اگر والاستریت نیز کاهش شاخص داشته باشد، هیچ دولتمردی به سهامداران نمیگوید که با اطمینان خاطر در بازار سرمایه فعالیت کنید، چرا که ما این اطمینان را به شما میدهیم. اعتقاد به پولی شدن بازار سرمایه در واقع نگاه نیمه داشتن به موضوع است. سرمنشا این جریان نیز صحبتهای دولتمردان است. در راستای منابعی که قرار است به بازار سرمایه وارد شود نیز باید خاطرنشان کرد که این منابع حدود ۵ هزار میلیارد تومان است و جبران تمام زیان سهامداران را نمیکند، چرا که ارزش بازار سرمایه ۶ هزار هزار میلیارد تومان یا همان دو برابر نقدینگی کشور است. به نظر میرسد دولت با این پول تنها میتواند زیان سهامداران پالایش یکم را تسویه کند. اما اساسا صحبتهایی مبنی بر جبران زیان سهامداران خیلی صحیح نیست، چرا که اولا افرادی که سال گذشته به دولت اعتماد کردند و سهم خریدند، پس از افت شاخصها، سهم را فروختند و از بازار خارج شدند. اگر قرار است با منابع صندوق اعتماد از دست رفته مجددا به بازار بازگردد، باید زیان آن افراد نیز جبران شود. در حالی که براساس آنچه توافق شده، هر کسی که سهم خود را نفروخته، زیانش جبران میشود که این با ذات بازار در تضاد است. در پایان باید به این نکته اشاره کرد که تصمیمات اخیر مبنی بر ورود ۲۰۰ میلیون دلار به بازار سرمایه، الزاما تصمیم بدی نیست. اما باید به این نکته توجه کرد که تا زمان انتخابات بازار به آن شکل مثبت نخواهد شد و تصمیماتی که در این دولت گرفته میشود نیز در دولت بعدی عملی میشود، چراکه رقابتهای سیاسی اجازه عملی شدن تصمیمات را نمیدهد. بنابراین هر تصمیم و توییتی در خصوص بازار سرمایه، سیاسی است. اگر قرار است حمایتی شود، به دلیل مسائل سیاسی است. بازاری که صف فروش ۳ میلیونی دارد میتواند به راحتی مثبت شود. اینکه بازار نمیخرد صحبت کاملا سیاسی است. فشار فروشهای کاذب ایجاد شده است و ریزش مقاطع اخیر در بازار سرمایه صرفا دلیل سیاسی دارد.