به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه هفدهم مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که گفتوگوی رئیس دستگاه قضا چهره به چهره در بند امنیتی اوین، پایان المپیک با طلای عجیب و ضربالاجل رئیسی برای تحول در مقابله با کرونا در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
مظاهر گودرزی، روزنامهنگار طی یادداشتی در شماره امروز همدلی با عنوان از ادعاها، ساده عبور نکنیم، نوشت: روزی که محمود احمدینژاد در مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری سال هشتادوهشت گفت صدها کشور جهان از ما الگوی مدیریت خواستند، شیخ مهدی کروبی اشتباه کرد که فقط به «دوتاشو بگو» اکتفا کرد. باید تمام وقت مناظره را بههمین مسئله اختصاص میداد که بالاخره از زیر زبان احمدینژاد نام حداقل دو کشور را بشنود، احتمالاً عدم توانایی در پاسخ بهاین سوال سبب میشد حتی سرنوشت انتخابات هشتادو هشت تغییر کند. البته که گذشتهها گذشت، اما همان ادعا و اشتباه مجدد درباره وزیر بهداشت فعلی که دیگر چیزی بهپایان دوره مدیریتش باقی نمانده، تکرار شد.
روزی که سعید نمکی گفت وزیر بهداشت فلان کشور به من نامه نوشته که شیوه مدیریت ایران در مقابله با کرونا را الگوبرداری کند، همه مردم و کارشناسان باید سایر انتقادات به اقدامات مقابلهای با کرونا را کنار میگذاشتند و مصر میایستادند که وزیر نام آن کشور را بگوید. اگر نمیگفت که معلوم میشد فقط یک ادعا بوده است، اما اگر نام کشوری گفته میشد باید میرفتیم سراغ آن کشور و میپرسیدیم تو چرا باید الگوی مقابله با کرونای کشوری مانند ژاپن را رها کنی که با حدود ۱۲۶ میلیون جمعیت از آغاز اپیدمی نزدیک به ۱۵ هزار فوتی داشته و بهدنبال الگوی مدیریت ایران ۸۰ میلیونی باشی که تعداد فوتیهای کروناییاش از ۹۳ هزار نفر، بنا بر آمارهای رسمی! عبور کرده است؟ از آن کشور بپرسیم الگوبرداری از این مدیریت چه نفعی برای تو دارد؟ شاید اگر همین یک مسئله را جدی پیگیری میکردیم و دلایل علاقه آن کشورها به مدیریت کرونا در ایران را متوجه میشدیم امروز خیلی از مسائل روشنتر میشد. اما واقعاً چرا برخی مسئولین چنین ادعاهایی دارند؟
در این باره باید گفت حساب کرونا از سایر وعدهها جدا است، وضعیت تعداد فوتیها و موارد ابتلا را با وجود همه تردیدها میشود از شلوغی بیمارستانها و کمبود تختها فهمید. کمبود دارو در داروخانهها و سرگردانی مردم در میان دلالهای دارو خود نشاندهنده روزهای ناخوشِ مردم ایران است؛ لذا در چنین شرایطی که مدیران در میدان عمل توفیق پیروزی ندارند، سودای موفقیت را در پشت تریبونها جستوجو میکنند و مدعی الگو بودن برای مدیریت جهانی میشوند، چراکه میدانند کسی پشت این ادعاها را نمیگیرد تا واقعی بودن آنها را بررسی کند. اما آیا دوره چنین ادعاهایی تمام شده است؟ حالا اگرچه دوره مدیریت آقای نمکی سپری شده و محمود احمدینژادی دیگر رئیسجمهور ایران نیست، اما نکته اینجاست که بهنظر میرسد چنین ادعاهایی نهتنها تمام نشده بلکه احتمالاً در ماهها و شاید سالهای آینده ادامه خواهد داشت؛ چراکه جدا از برخی تفاوتها، بنیادهای فکری مدیران جدید کشور چندان فرقی با بنیادهای فکری احمدینژاد و سعید نمکی ندارد. یعنی همانند یکدیگر مدعی مدیریت انقلابی هستند که گویی میتوانند همه مشکلات کشور را در یک چشم بههم زدن حل کنند. آنها با وجود اینکه تقریباً هیچ رقیبی در انتخابات گذشته نداشتند، برای اطمینان از پیروزی مجبور شدند چنین باوری را در جامعه تزریق کنند که اگر ما بر سر کار بیاییم وضعیت کشور چنین و چنان میشود، خودشان هم اگر نخواستند حواریون حلقه یک و دوی آنها چنین باوری را به جامعه تزریق کردند. نشانههای چنین تصوری را هنوز که دولت جدید بهشکل کامل مستقر نشده میتوان متوجه شد، مثلاً حل فوری و سریع واکسیناسیون عمومی یکی از وعدههایی است که داده شده است، شاید بههمین دلیل هم باشد که مدیر یکی از موسسات تولید کننده واکسن در اولین تصمیمگیریها بر صندلی معاون اولی رئیس دولت نشسته است.
اما امروز آنهایی که باید بدانند، میدانند حل مشکلات کشور با روشهای گذشته میسر نیست. باید نگاه سیاستگذاران به روابط داخلی با مردم و تعامل خارجی با سایر کشورها تغییر کند. این هر دو تغییر شاید بتواند در مسیری با شیب ملایم فقط موانع پیشرفت و توسعه را بردارد، بعد از آن خود ماجرای دیگری است که باید با یک مدیریت صحیح مشکلات اقتصادی، بهداشت، کرونا، کمبود آب و برق و ... جبران شود.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان رئیسی، ستاد کرونا و ضمانت اجرایی نوشت: رئیسجمهور رئیسی روز گذشته در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا، با تاکید بر اینکه برای تغییر وضعیت خطرناک کنونی کرونا نیازمند اقدام جهادی و جهشی هستیم، افزود: «کار مسئولان اجرایی کشور فقط توصیه نیست و باید ضمانت اجرایی مناسب هم برای تصمیمات اتخاذ شده درنظر گرفته شود.»
این، جملهای است که در یکسال و نیم گذشته همواره از قلم و زبان بسیاری از اصحاب رسانه و صاحبنظران به اطلاع مسئولین ستاد ملی مقابله با کرونا رسانده شده، ولی هرگز به آن توجهی نشده است. حتی در بسیاری موارد، ستاد به تصمیمات خوبی رسید، ولی قرارگاه عملیاتی ستاد و سایر عوامل نظارتی به آن تصمیمات عمل نکردند. شنیدن همین جمله از زبان رئیسجمهور جدید میتواند این نوید را به همراه داشته باشد که گویا قرار است کرونا جدی گرفته شود و بدون تعارف با این بیماری خانمانسوز مقابله شود.
با توجه به اینکه تجربه نشان میدهد مسئولان اجرائی بعد از وعده دادنها و دستورالعمل صادر کردنها با موانع و مشکلاتی در بدنه اجرائی کشور و در متن جامعه مواجه میشوند و در نتیجه نمیتوانند به آنچه میگویند جامه عمل بپوشانند، لازم میدانیم دو نکته اساسی را در اینجا با رئیسجمهور رئیسی در میان بگذاریم.
اول آنکه اکنون در آستانه ماه محرم قرار داریم و عزاداریهای حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام و شهدای گرانقدر کربلا تا دو ماه ادامه خواهد داشت. علیرغم توصیههای فراوان بزرگان دین، صاحبنظران پزشکی و بهداشتی و اصحاب رسانه، عدهای تلاش میکنند با نادیده گرفتن شیوهنامههای کرونائی که برای جلوگیری از انتقال ویروس در نظر گرفته شدهاند، راه را برای جولان دادن ویروس کرونا در میان اقشار مذهبی هموار نمایند. قطعاً آنها عامدانه درصدد این اقدام خطرناک نیستند، ولی نگاه نادرستشان به موضوع عزاداری مستلزم پدید آمدن چنین خطر بزرگی خواهد بود. این افراد، به رئیسجمهور سابق و دولت او بدبین بودند و توصیههای آنها را به همین دلیل نمیپذیرفتند در حالی که آنها نیز مثل شما برای حفظ جان مردم و تامین سلامت عمومی این توصیهها را مطرح میکردند و خواستار رعایت شیوهنامهها در عزاداریها با هدف حفاظت از جان خود عزاداران بودند اکنون که شما سکاندار ستاد ملی مقابله با کرونا هستید و قاعدتاً آن بدبینیها درباره شما وجود ندارد، انتظار این است که عزاداریها را در ایام کرونائی منضبط کنید، مانع تشکیل ایستگاههای صلواتی شوید و دستورالعملهای روشنی برای ضمانت اجرائی تصمیمات در نظر بگیرید و بر اجرای دقیق آنها نظارت نمایید و دوم آنکه تصمیمات ستاد ملی مقابله با کرونا درباره سفرها و کسب و کار نیز تاکنون به درستی اجرا نشده و وزیر بهداشت و سایر مسئولان با درخواست و التماس و استدعا خواستار رعایت ضوابط مرتبط با آنها میشدند. به همین دلیل، سفرها همچنان ادامه داشت، محلهای کسب و کار به ضوابط کرونائی توجه نمیکردند و اماکن عمومی نیز تابع مقررات کرونائی نبودند. عبارت «ضمانت اجرائی مناسب» که شما برای اجرائی شدن تصمیمات بکار بردهاید، این انتظار را در جامعه به وجود آورده است که از این پس با این موارد نیز برخورد قاطع شود و تعارف و استدعا و توصیه در مورد چنین بیماری خطرناکی کنار گذاشته شود. فقط با چنین برخوردی است که میتوانید با خطر روزافزون کرونا مقابله کنید.
علی تاجرنیا فعال سیاسی اصلاحطلب طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: فارغ از جناحبندیهای سیاسی، رئیسجمهوری که قدرت را در دست میگیرد، باید دارای اختیارات کامل اجرایی باشد و یک تیم منسجم، کارآمد و هماهنگ را برای همکاری با خود انتخاب کند. به رغم اینکه آقایرئیسی در یک انتخابات با مشارکت اندک روی کار آمد و پشتوانه قوی را به لحاظ مردمی برای یک رئیسجمهور مقتدر را ندارد، اما به لحاظ پشتوانه نهادهای مختلف حاکمیت در بهترین وضعیت قرار دارد. آقای رئیسی باید به یاد داشته باشد که به فکر یک دوره چهارساله باشد، چون معمولا روسایجمهور در سال چهارم ولو اگر یک چهره اصولگرا هم باشند حتی مثل مرحوم آقایان هاشمی، احمدینژاد و روحانی بازهم در دور دوم به چالش کشیده میشوند و حمایتهایی که در دور اول از آنها میشود در دور دوم صورت نمیگیرد که این مساله را در دوره آقای احمدینژاد هم دیدیم؛ لذا حق آقای رئیسی است که برای یک دوره چهارساله افرادی را به طور منسجم و همراه بچیند و مدیریت کند. بهنظر میرسد عنوان اینکه یک رئیسجمهوری فراجناحی است، چندان ارزشمند نیست. مهم این است شخصی که به ریاستجمهوری برگزیده میشود، کارآمد باشد و حتی اگر دولتش با کابینه کاملا حزبی و جناحی هم شکل بگیرد، اما کارآمد و توانا باشد. این بهتر است تا اینکه افراد بگویند دولت ما فراجناحی است، اما ناکارآمد باشند. سابقه این مساله در دو دولت آقایان احمدینژاد و روحانی قابل مشاهده است که هر دو عنوان میکردند فراجناحی هستند و منتسب به جناحهای رسوم نیستند. احمدینژاد که خط سومی را دنبال میکرد و آقای روحانی هم بحث اعتدال را مطرح کرد، اما هیچکدام از آنها به کارآمدی دولت آقای خاتمی نبودند که شفاف و صریح آن را دولت اصلاحات میدانیم و اتفاقا وزرای آن که کاملا هم از یک خط سیاسی بودند و کارآمدترین دولت را تشکیل دادند. آقای رئیسی به شخصه فرد دلسوزی است، ولی متاسفانه سابقه اجرایی زیادی ندارد و باید بیش از اینکه دولت خود را فراجناحی نشان دهد، بهدنبال دولت کارآمدی باشد.
وجود چهرههای متعدد از جریانات مختلف حتی بخشی از نیروی دولت را برای انجام کارهای جدی میگیرد. پس اگر قرار باشد که شرکت سهامی در دولت ایجاد شود، احساس میشود که خیلی نمیتوان به کارآمدی این دولت خشنود بود. ولی در عین حال امید میرود که آقای رئیسی بتواند با حمایتهای خوبی که از طرف تمامی نهادهای حاکمیتی دارد و شاید در چهل سال گذشته این همه همراهی از طرف نهادهای حاکمیت با یک کاندیدا کمسابقه باشد، بتواند عملکرد موثر و مفیدی داشته باشد. بدون شک آقای رئیسی در طول برنامههای اجرایی خود با تندروهایی از همین جریان اصولگرا برخورد خواهد کرد. بهخاطر اینکه رئیسجمهور در عین اینکه انتظاراتی از وی میرود، اما متاسفانه از آنجا که اختیاراتش متناسب با انتظاراتی که از وی میرود نیست، همین امر برای آقای رئیسی هم پیش خواهد آمد. مگر اینکه طی این دوره شاهد تغییرات دیگری باشیم. این حلواحلوا کردنهایی که اصولگریان از آقای رئیسی میکنند، بیشتر از نیمی از دولت آقای رئیسی دوام نخواهد آورد و بالاخره برخی از این تعارضات علنی خواهد شد.