به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه هجدهم مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که تاریخ سازی کشتی گیران ایران در اسلو، زنگخطر ۳ میلیون سالمند مجرد در ۱۴۳۰ و آغاز دور جدید مذاکرات هستهای حدود ۲ هفته آینده در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
محمدحسن آصفری نایبرئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس طی یادداشتی در شماره امروز وطن امروز نوشت: خساراتی که متأسفانه به دلیل بیتدبیری و نداشتن نقشه راه و بیتوجهی به بیانات رهبر معظم انقلاب و تأکیدات ایشان در موضوع مذاکرات برجام صورت گرفته است، بسیار زیاد است و اگر این خسارتها در هر کشوری بود یقینا با تیم مذاکرهکننده برخورد میکردند. تمام اسناد و دلایل دال بر بیتدبیری تیم مذاکرهکننده در برجام است و همین باعث شده طرف مقابل به تعهدات و وظایف خود عمل نکند و ما منفعتی از این موضوع نداشتهایم چرا که ضمانتهای لازم از آنها گرفته نشده است. جمهوری اسلامی از برجام خسارتهای زیادی دیده است؛ سالیان زیادی است از تصویب برجام میگذرد، ولی طرف مقابل حتی حاضر نشده به تعهدات خود عمل کند؛ ضمن اینکه علت بیتوجهی و عدم عمل غربیها به برجام طبق اظهارات خودشان متن برجام است که متأسفانه مورد تأیید تیم مذاکرهکننده ایرانی قرار گرفته است.
آقای ظریف بهرغم اینکه ادعای ژنرال بودن و توانمند بودن در فن دیپلماسی را دارد، اما به دلیل خوشبینی مفرط به طرف غربی و اینکه به چشم بد به منتقدان نگاه میکرد، به انتقادات بیاعتنا بود، این در حالی است که حتی رئیسجمهور سابق منتقدان را افرادی بزدل و ترسو و غیرمعتقد به مذاکره میپنداشت. برجام بارها در کمیسیون امنیت ملی و کمیسیون مشترک مورد بررسی قرار گرفت و بارها به محمدجواد ظریف وزیر پیشین خارجه و تیم مذاکرهکننده انتقاد داشتیم که چرا این موضوعات مورد توجه قرار نگرفته است، اما دولتمردان و تیم مذاکرهکننده به چشم بد به منتقدان نگاه میکردند و همین بیتوجهی آنها باعث خسارتهای سنگین به کشورمان شده است. باید کسانی که در برجام مسبب بروز وضعیت فعلی کشور شدهاند را مورد مؤاخذه قرار دهیم، زیرا نمیتوانیم از کنار این موضوعات براحتی بگذریم؛ متأسفانه مردم ما فشارهای زیادی را از بخشهای مختلف دنیا و کشورهای متعدد تحمل میکنند که میتوان به نبود مراودات بانکی اشاره کرد.
یعنی واقعا آقای ظریف نمیدانست اگر ضمانتهای لازم را از طرف غربی نگیرد آنها حاضر نخواهند بود به تعهداتشان در برجام عمل کنند؟! متأسفانه دولتمردان سابق، برجام را به وقایع انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ گره زدند تا بگویند ما مذاکرات را به نتیجه رساندیم و به همین دلیل سرعت بسیار زیادی به مذاکرات دادند.
شهاب زمانی در بخشی از یادداشتی در سرمقاله شماره امروز ابتکار با عنوان ایران، عربستان و ترکیه؛ از واگرایی تا همگرایی منطقهای نوشت: خاورمیانهای که علیرغم برخورداری از منابع مختلف، بسیاری از مردمانش در هزاره سوم، از کمترین شاخصها و نیازهای اساسی یک همچون امنیت، رفاه، بهداشت، اشتغال، امید به زندگی و ... بی بهره و در عین حال حکومت هایشان به مدد درآمد حاصل از فروش منابع زیرزمینی، هزینههای هنگفتی را به دلیل کشمکشهای مختلف منطقهای و سیاستهای قدرتهای بزرگ، صرف تامین هزینههای امنیتی و مسابقه تسلیحاتی با یکدیگر کردهاند، مسالهای که نتیجه آن، چیزی جز رشد اقتصادی و به گردش درآمدن چرخ صنایع مختلف قدرتهای فرامنطقهای و استمرار دسیسههای منفعت طلبانه آنها نبوده است.
بدون شک، استراتژیستها و سیاستمداران قدرتهای بزرگ، با توجه به نگاه اقتصادی، امنیتی و فرهنگی خود به مردم خاورمیانه و حکومت هایشان، تلاش نموده اند با ترغیب و تحریک این کشورها به رقابتهای مختلف با یکدیگر و بروز تنش، بهانه لازم را جهت مشروعیت بخشی به حضور و مداخله نظامی خود در منطقه به دست آورند؛ لذا تلاش آنها جهت ایجاد فضای بدبینی و عدم اعتماد بین کشورهای منطقه، زمینه هرگونه همگرایی و همکاریهای منطقهای را کمرنگتر و حتی روابط آنها را به یک دشمنی استراتژیک نیز بدل کردهاند.
وجود کشورهایی با قابلیتهای بالقوه جمعیتی، فرهنگی و اقتصادی (همچون ایران، عربستان و ترکیه)، میتواند مانعی برای پیشبرد برنامههای قدرتهای فرامنطقهای جهت تسلط درازمدت بر منابع مختلف منطقه محسوب و مانع به خطر افتادن منافع این قدرتها خواهد شد تا همچنان و علیرغم پایان دوره استعمار، منافع ملتهای منطقه نه در حاکمیت بر منابع خود و همکاریهای منطقهای، بلکه در همگرایی با قدرتهای بزرگ تعریف شود.
مساله مهم دیگر، مهار قدرت اقتصادی و نظامی این کشورها و ممانعت از توسعه یافتگی آنها در مقابل اسرائیل و همچنین کنترل یکدیگر خواهد بود تا موازنه قوا در نظم تعریف شده در منطقه مهم خاورمیانه را، دستخوش تغییرات اساسی نکنند. جلوگیری از برتری هر یک از قدرت منطقهای در مقابل دیگری و درنتیجه حفظ رقابت استراتژیک، به منظور تضعیف آنها در طولانی مدت، از جمله سیاستهایی است که میتواند همچنان محیط خاورمیانه را در بی ثباتی حفظ و کشورهای مذکور را در کشمکش با همسایگان خود درگیر کند.
از این حیث، مهندسی تحولات منطقه خاورمیانه از سوی قدرتهای بزرگ براساس شاخصهای قومیت، مذهب و نژاد، میتواند علاوه بر حفظ وضعیت متشنج موجود، از ظهور هرگونه پیمان امنیتی، بلوک اقتصادی و یا اتحادیه سیاسی منطقهای در جهت توسعه و ثبات این کشورها و منطقه نیز ممانعت کند و به اجبار کشورهای کوچک را جهت حفظ موجودیت و بقاء خود، بسوی عقد پیمانهای مختلف نظامی و حتی تحت قیمومیت قرار گرفتن توسط قدرتهای بزرگ، سوق دهد.
در این بین کشورهای ایران، عربستان و ترکیه، به دلیل داشتن قابلیتها و پتانسیلهای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود در منطقه، درصورت تامل در سیاستهای گذشته و مسائل فی مابین، میتوانند از سایه سنگین سیاستهای قدرتهای بزرگ خارج و نگاه همکاری و همگرایی را در جهت منافع ملتهای خویش و سایر کشورهای منطقه در پیش گرفته و مسیر واگرایی و تقابلی خود را اصلاح نمایند، تا بیش از این، سرمایههای مختلف ملتهای خود را در کاروزار بیثمر موجود، هزینه نکنند.
تقابل سیاستهای این کشورها در سازمان همکاری اسلامی و همچنین مناطق مختلف و متشنج خاورمیانه، نشانهای از سیاست واگرایی آنها نسبت به دیگری است، که بیتاثیر از سلسله سیاستهای مختلف قدرتهای جهانی در خاورمیانه نیست؛ سیاست قدرتهایی که تاکنون نه تنها ملتهای منطقه را، بلکه سایر کشورهای جهان را به واسطه دخالتهای خود، دچار آسیبهای مختلفی از جمله جنگ و تبعات مصیبتبار آن کردهاند.
بدون شک تبلیغات مدیریت شده، مهیج و اغراق آمیز بنگاههای وابسته به قدرتهای ذینفع و صهیونیستها، مبنی بر قدرت ویرانگر نظامی هریک از قدرتهای منطقهای (ایران، عربستان و ترکیه) نسبت به یکدیگر (در کنار تقابل و کشمکش این کشورها با یکدیگر) از یک سو و تصور داشتن دست برتر در منطقه نسبت به دیگری، علاوه بر اینکه منابع اقتصادی آنها را صرف هزینههای تحمیل شده نظامی و امنیتی نموده است، بلکه هر لحظه میتواند توسط جرقهای، جنگ خانمانسوز و ویرانگر دیگری را به منطقه تحمیل و حتی این کشورها را دچار تغییرات ژئوپلیتیک نیز کند.
با این حال، آنچه که در مسیر منافع ملتهای مسلمان منطقه قرار دارد و میتواند چشم انداز روشنی را برای آیندگان نیز در بر داشته باشد، بازنگری در سیاستها و استراتژیهای تقابلی کشورهای موثر منطقه یعنی ایران، عربستان و ترکیه با یکدیگر، به عنوان سه کشور مسلمان و مهمی است که میتوانند بسیاری از مشکلات کشورهای های خود و منطقه را با همکاری و تعامل سازنده با یکدیگر حل و فصل نمایند، مسئلهای که نیازمند جسارت در تصمیم گیری، دوری جستن از سیاستهای گذشته و اتخاذ یک دیپلماسی مصالحه جویانه و به دور از القائات دگرهراسی و فشارهای قدرتهای ذینفع در این رابطه است.
محدثه کاظمی طی یادداشتی در شماره امروز با عنوان فکری به حال گرانی نمیکنید؟ در شماره امروز اعتماد نوشت: بنا به گزارش و بررسی سازمان تامین اجتماعی، متوسط خط فقر در سال ۱۴۰۰ حدود ۷ میلیون تومان در ماه است. با این حال به نظر میرسد این رقم برای شهرهای بزرگ عددی بیش از این و حدود ۱۱ میلیون تومان باشد. حداقل حقوق کارگران در سال جاری ۲ میلیون و ۶۵۵ هزار و ۴۹۵ تومان ذکر شده که با مزایا و سوابق کار این رقم تا ۴ میلیون و ۱۱۱ هزار تومان هم میتواند افزایش یابد. مرکز آمار ایران از افزایش نرخ تورم سالانه شهریور ۱۴۰۰ به ۴۵.۸ درصد خبر داد. تمامی این اعداد و ارقام نشانی از تورمی سرسامآور است که گویا قصد توقف نداشته و بهطور روزانه افزایش مییابد. این تورم خبر از یک اقتصاد بیمار میدهد که فشار اقتصادی سنگیی را بر خانوارها وارد کرده و بیشتر دهکها را تحتتاثیر قرار داده و دهکهای پایین جامعه را نابود کرده است.
سفرههای مردم هر روز کوچک و کوچکتر شده و تهیه قوت بسیاری از خانوارها با اقساط ممکن شده است که این شرایط اقساطی بر در و دیوار شهر به وفور دیده میشود. بسیاری از اقلام خوراکی مورد نیاز در سفرهها کاهش یا بهطور کلی حذف شده است که این مساله در بازه زمانی طولانی میتواند سوءتغذیههای شدید را در پی داشته باشد و سلامت جامعه را تهدید کند. نقش تحریمها را به عنوان گزینهای مهم در نابسامان شدن اقتصاد امروز نمیتوان نادیده گرفت. درحالیکه منتقدان برجام پیش از این مدعی بودند که تحریم مانع جدی بر سر راه اقتصاد و احیای صنایع ایران نیست، اما در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس پردهبرداری و افشای رسمی تحریمها بر اقتصاد ایران بیان شد و چکلیست اثرگذاری تحریمها در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس که در دوازده مورد بیان شده، حاکی از این بود که تحریمها اثر مستقیمی بر اقتصاد کشور گذاشته است؛ و این به معنای وضع ناگواری است که به صورت مستقیم تاثیر خود را بر زندگی مردم گذاشته و شرایط اقتصاد را نامساعد نموده و شاخص فلاکت را دستخوش تغییر زیادی کرده است.
به گزارش صندوق بینالمللی پول بر مبنای آماری که وزارت اقتصاد ایران در اختیار آن قرار داده، دولت قبل با استقراضهای شدید در سالهای اخیر، یک دولت ابربدهکار را با میزان بدهی عددی سیزده رقمی تحویل دولت رییسی داده است که این میزان از بدهی، دولت سیزدهم را با چالشی عظیم روبرو کرده است و در این برهه تاریک اقتصادی کشور، زمانی برای فرصتسوزی باقی نمانده است. بدین معنا که دولت رییسی باید بسیار با درایت و تیزهوشی عمل کند، اولویتبندیهای اقتصادی از میان دهها اولویت و ضرورت دیگر در دولت سیزدهم باید بدون خطا صورت پذیرد و نسخههای نادرست برای این اقتصاد بیمار تجویز نشود تا قطار اقتصاد بتواند دوباره به ریل حرکت خود بازگردد زیرا کوچکترین حرکت نابجا میتواند وضع را وخیمتر از امروز کند! باید منتظر ماند و دید که آیا تیم اقتصادی دولت سیزدهم میتواند برنامههای کارسازی را ارایه دهد یا خیر؟