به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه ۲۷ مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که پیشبینی بانک جهانی در خصوص آینده اقتصادی کشور، ارز ۴۲۰۰ تومانی به جای سفره مردم در جیب دلالان، مرور مواضع مشهور کالین پاول وزیرخارجه تازه فوت کرده آمریکایی درباره ایران و ادامه ماجرای رد صلاحیت لاریجانی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتنشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
جلال خوشچهره در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان بازگشت سخت به برجام نوشت: اهمیت اختلاف دیدگاهها که گاه به نقطه تعارض و مناقشه نزدیک شده در آن است که طرفهای غربی بر بازگشت تهران به جایگاه خود در سال ۲۰۱۷ یعنی هنگام خروج دولت «دونالد ترامپ» از برجام، تاکید دارد. تهران، اما با محاسبه زمان سپری شده، خسارتهای اقتصادی تحمیل شده به ایران و موقع تازهای که در توسعه تکنولوژی هستهای خود کسب کرده، براین نظر است که باید طرفهای گفتگو کننده با لحاظ موارد بالا و به رسمیت شناختن موقع هستهای آن، تمهیدات تشویقی لازم را برای بازگشت به تعهدات هستهای به شکل رسمی و حقوقی فراهم کنند. از جمله مهمترین خواست تهران، لغو همه تحریمهایی است که نه تنها در دهههای گذشته از سوی سازمان ملل متحد، دولتهای اروپایی، بلکه رئیسان جمهوری و کنگره ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته شده است. این تحریمها شامل دو بخش موضوعی و اشخاص است که در ماههای اخیر و به ویژه پس از استقرار دولت «جو بایدن» در دی ماه سال گذشته و دولت «ابراهیم رئیسی» از تابستان امسال، محور بحث و جدلها در محافل برجامی است.
جو بایدن که اکنون تیم «جان کری» وزیر امور خارجه دولت «باراک اوباما» در سال ۲۰۱۵ میلادی را برای گفتگوهای برجامی در اختیار دارد، بر خلاف برخی گمانهای خوش بینانه گذشته و نیز نمایشهای مسالمت جویانه در قبال تهران، در عمل، اما بر همان سیاقی گام برمیدارد که دونالد ترامپ برداشت. ترامپ با اجرای سیاست فشار حداکثری، کوشید تهران را وادار به نشستن پشت میز گفتگوها کند. در این حال، سیاست خاورمیانهای بایدن نه تنها توفیری با دولت ترامپ ندارد، بلکه گامهای عملی و ملموسی را در مسیری گذاشته که هدف آن کاستن - وبلکه قطع - نفوذ منطقهای تهران است. پنهان نیست که نوک تیز تحولات جاری در قفقاز، افغانستان، عراق، لبنان، سوریه و یمن، منافع ایران را در کوتاه و بلند مدت هدف گرفته است. در واقع وضع جاری اقدام برای تحقق بخشی همان شروط ۱۲گانه «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه دولت ترامپ مقابل تهران معنا میشود. بدتر اینکه اکنون تروئیکای اروپایی نیز همسو با رویکرد واشنگتن، بر لزوم قبول تهران برای از سرگیری گفتگوهای برجامی مطابق بر مطالبات خود تاکید دارند. برخی از سخنگویان اروپایی حالا از پایان برجام میگویند. مواضع اخیر آنان برخلاف گذشتهای است که کوشش میشد راه حل میانه را برای رفع اختلافها میان تهران و واشنگتن و در تلاش برای احیای برجام برگزینند.
اکنون آمریکا و اروپا با انتخاب ادبیات تهدیدآمیز و هشدار درباره پایان فرصتها برای بازگشت به برجام، گاه و بیگاه از پلان (نقشه) B سخن میگویند. اگرچه در باره ماهیت این نقشه اطلاعات زیادی در دست نیست، اما با نگاه به تحولات منطقهای، احتمال تشدید تحریمها و حتی دادن میدان عمل به اسرائیل برای ماجراجوییهای نظامی و خرابکارانه، ممکن است بایدن در اقدامی هشدار آمیز به تهران، تیم کنونی گفتگو کننده برجامی در وزارت امور خارجه را تغییر داده و کار را به تیم تندرو «هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه دور نخست ریاست جمهوری اوباما بسپارد.
تهران، اما تکلیف دیگری برای قبول بازگشت به تعهدات برجامی خود قائل است. ترکیب دولت کنونی ایران رویکرد متفاوتی با دولت «حسن روحانی» در قبال برجام دارد. این رویکرد سابقه مخالفت با برجام را در کارنامه خود ثبت کرده است. مهمتر اینکه «محمد باقر کنی» یکی از شاخصترین مخالفان برجام بوده و حالا قرار است، پنجشنبه برای گفتگو با اروپائیان به بروکسل برود. شاید هم ریاست تیم گفتگو کننده برجامی را عهدهدار شود. انعطاف در قبول از سرگیری گفتگوهای برجامی از سوی دولت سیزدهم، یک گام در پذیرش واقعیت برجام به عنوان کلید برون رفت از مشکلاتی است که اکنون کشور با آن روبهرو است. در این حال چالش اصلی گفتگو کنندگان دولت کنونی ایران در بازگشت به برجام، دستاوردی است که بتوان آن را نزد افکار عمومی و خاصه هواداران رادیکال دولت به نمایش گذاشت.
تاخیر تهران در اعلام رسمی از سرگیری گفتگوهای متوقف شده در وین، میتواند تلاش تهران برای محاسبه هزینه و فایده بازگشت به گفتگوهایی تعبیر شود که با نگاه به مواضع واشنگتن و متحدان اروپایی آن سخت مینماید. از این رو حضور تهران دربروکسل و گفتوگوی مقدماتی با طرفهای اروپایی، با هدف سنجش هزینه و فایده و تلاش برای دستیابی به نقشه راهی است که از سرگیری گفتگوهای وین را براساس نگرش جاری در دولت سیزدهم و به تبع آن افکار عمومی، قابل پذیرش کند.
آنچه روشن است اینکه گفتگو کنندگان برجامی حالا برای دیدار مقدماتی آمادگی خود را نشان دادهاند، اما اینکه آیا ماهیت این دیدار از برداشت و فهم یکسانی نزد طرفهای ایرانی و اروپایی برخوردار خواهد بود، محل تردید است.
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان لبنان، در انتظار تحولات عمیق نوشت: کشته شدن تعدادی از وابستگان به حزب امل لبنان در تظاهرات مسالمتآمیز هفته گذشته، پیامدهای مهمی داشته که به تحولات این کشور عمق بیشتری میبخشد. این تحولات اکنون با سرعت غیرمنتظرهای در جریان است و به احتمال زیاد، تغییرات مهمی در کشوری که بیش از یکسال است از زخم انفجار مشکوک بندر بیروت رنج میبرد، به وجود خواهد آورد.
تظاهرات هفته گذشته هواداران حزبالله و حزب امل با این هدف صورت گرفت که به سیاسی شدن پرونده انفجار بندر بیروت توسط یک قاضی مسیحی اعتراض کنند و خواستار رسیدگی به این پرونده توسط یک قاضی بیطرف و غیرسیاسی شوند. این تجمع، با حمله عوامل سمیر جعجع رئیس حزب "القوات اللبنانیه" مواجه شد و به کشته شدن ۷ نفر و زخمی شدن تعدادی دیگر منجر گردید.
قاضی بیتار، یک مسیحی با گرایش ضدمقاومت است و سیاسی کردن پرونده انفجار بیروت توسط وی نشان داد دستهای پشت پرده این انفجار همچنان در تلاش هستند از این ماجرا برای منزوی کردن حزبالله و حزب امل بهرهبرداری کنند و زمینه را برای یکهتازی آن دسته از مسیحیان که دیکتههای آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی را در لبنان به اجرا درمیآورند، آماده سازند. سفر شتابزده امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه به لبنان بلافاصله بعد از انفجار بندر بیروت و دخالتهای سفارت آمریکا در مسائل مرتبط با این انفجار و سایر مسائل داخلی لبنان، همین واقعیت را به اثبات میرسانند.
آنچه اکنون در عرصه سیاسی لبنان مشهود است، فعالیت شدید سمیر جعجع برای مطرح نمودن خود و به دست آوردن قدرت از طریق انتخابات مجلس این کشور است که در نیمه اول سال آینده برگزار خواهد شد. احتمال کشیده شدن تنشهای کنونی به یک جنگ داخلی در لبنان، بعید است. شاید قدرتهای خارجی چنین نقشهای داشته باشند، اما درایت حزبالله لبنان و شخص سیدحسن نصرالله دبیرکل آن، اجازه وقوع یک جنگ داخلی را نمیدهد. صبر و حوصله زیادی که این روزها حزبالله در برابر اقدامات و مواضع پرخاشگرانه سمیر جعجع از خود نشان میدهد بطوری که بعضی از هوادارانش را گلایهمند کرده است، احتمالاً به همین دلیل است که میخواهد در دام افراطیون مسیحی نیفتد.
علیرغم میدانداریهای ظاهری این روزهای سمیر جعجع، به نظر میرسد برخورد مدبرانه حزبالله با تحولات اخیر میتواند لبنان را به مرحله جدیدی از تغییر در ساختار قدرت برساند که به نفع مردم این کشور و جبهه مقاومت باشد و نقشههای مداخلهگران غربی را نقش بر آب کند.
بهمن آرمان اقتصاددان طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان اداره اقتصاد ایران بدون خلق پول؟ نوشت: ایران، هم از نظر نرمافزاری و هم سختافزاری تواناییهایی دارد که حتی در صورت برداشته نشدن تحریمها، بتواند بدون خلق پول خود را اداره کند. انتشار اوراق بدهی برای تامین هزینههای دولت و حقوق کارمندان به شکلی که تا الان بوده، کار اشتباهی است. اما اگر اوراق بدهی نه برای هزینههای جاری بلکه برای موارد عمرانی منتشر شود، در دنیا رایج و مرسوم است و دولتها این کار را میکنند. ضمنا ما در اقتصادمان فرار مالیاتی سنگینی داریم که حدود یک تریلیون ریال برآورد میشود. همچنین داراییهای زیادی تحت کنترل دولت است که میتوان آنها را به بخش خصوصی واقعی واگذار و ایجاد درآمد کرد. چون در اکثر کشورها دولتها کوچک شده و تنها نقش سیاستگذاری و نظارتی دارند، آزادراه و نیروگاه نمیسازند. اما بخشهای دولتی ما برای مواردی که عملکردشان مشخص نیست، ردیف بودجه دارند که هزینههای دولت را سنگین میکند، بدون اینکه دولت توان تامین آن را داشته باشد. اخیرا محسن رضایی معاون اقتصادی رئیسجمهور گفتهاند، باید با تاسیس شرکتهای سهامی عام جدید پولهای سرگردان در جامعه که به سمت فعالیتهای سوداگرانه و مخرب نظیر خرید مسکن و ارز میروند جذب کرد. این رویکرد با فروش اوراق بهادار برای پروژههای نیمهتمام در بودجه سال آینده منافاتی ندارد.
اینها اسمش اوراق بدهی نیست و به دلیل توان فنی و اجرایی موجود، دولت میتواند سیاستهای انگیزشی برای تکمیل طرحهای نیمهتمام اتخاذ کند. همانند دوران جنگ مواردی مشخص شود و به وزارتخانههای اقتصادی مثل نیرو، راه و شهرسازی و نفت اجازه دهند برای تکمیل طرحهای نیمهتمام خود، اوراق بهادار در موارد مشخص منتشر کنند. این شیوه نه تنها خلق پول تلقی نمیشود، بلکه کنترل نقدینگی موجود در جامعه است و آقای رئیسی هم در دوران انتخابات گفتند باید زمینهای فراهم کنیم تا بورس ابزاری برای تامین منابع بنگاههای اقتصادی باشد و این روش، هم باعث رشد اقتصادی و هم ایجاد اشتغال میشود. انتشار اوراق بدهی برای تامین کسری بودجه دولت یا برداشت از صندوق توسعه ملی برای هزینههای جاری کشور کار درستی نیست، این کار در دولتهای گذشته هم بعضا صورت میگرفته است. بهعنوان نمونه، وقتی نماینده وزارت اقتصاد در حساب ذخیره ارزی بودم، تا آبان ۸۶ توانسته بودیم ۹ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار به پروژههای توسعهای تزریق کنیم. اما در همان زمان هم احمد توکلی، رئیس وقت مرکز پژوهشها اعلام کرد ۸۲ درصد برداشت از صندوق ذخیره ارزی توسط دولت و برای جبران کسری بودجه انجام شده است.
همچنین طبق اساسنامه صندوق توسعه ملی، پرداختهای صندوق باید به صورت ارزی باشد و تبدیل ارز به ریال باعث تورم میشود، چون باعث افزایش پایه پولی میشود و در نتیجه نقدینگی مازاد، ایجاد تورم نمیکند. در بودجه سال آینده باید تلاش شود سهم بازار سرمایه در تامین منابع مالی مورد نیاز برای سرمایهگذاریهای جدید، از ۵ درصد به ۲۰ درصد برسد و انتشار اوراق بهادار برای پروژههای مشخص و از پیش تعیینشده انجام شود؛ چون اگر روش فعلی ادامه پیدا کند، شاید آمارها و ارقامی که این روزها درباره پیشبینی قیمت دلار مطرح میشود، رنگ واقعیت به خود بگیرد. امکان تاسیس شرکتهای بورسی سهامیعام پروژه محور تصویب شده که تاکنون شکل نگرفته و این شرکتها اکنون میتوانند موثر باشند. همچنین دولت با قوانین و دستورالعملهای خاص میتواند همانند دیگر کشورها مالیات بر سود خرید و فروش زیاد از حد سهام اعمال کند تا مانع سوداگری شود.
بورس یک ابزار کارآمد در اختیار دولتهاست که دولت ما از آن استفاده درست نکرده است. دولت بدون خلق پول میتواند سیستم انگیزشی برای ساخت آزادراهها، راهآهن، نیروگاهها، ساخت سد با تضمین خرید برق و موارد عمرانی این گونه ایجاد کند و در همین وضعیت کنونی هم ممکن است. این رویکرد حتی مزیتهای امنیتی هم میتواند برای کشور داشته باشد و بهعنوان نمونه اگر با همین شیوه آزادراه تبریز-بازرگان را ساخته بودیم تا ایران از طریق ترکیه به شبکه آزادراهی اروپا دست پیدا کند و منافع ترکیه به ما گره خورده بود، مسائل اخیر نظیر تحرکات جمهوری آذربایجان رخ نمیداد.