به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه یکم آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که گفتوگوی کشاورزان با رئیسجمهوری در سفر استانی رئیسی به اردبیل، ملاقات قالیباف با مراجع در قم و ورود واکسن نزنها از امروز ممنوع در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
حسن هانیزاده تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان نخستوزیر اسرائیل از روسیه چه میخواهد؟ نوشت: دیدار نفتالی بنت، نخستوزیر رژیم صهیونیستی با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در مسکو دربرگیرنده یک سلسله مسائل مربوط به مسکو و تلآویو است. از آنجایی که رژیم صهیونیستی هم در داخل و هم در سطح منطقه با یک سلسله ناکامیهایی مواجه شده، لذا به خاطر وجود روابط سنتی بین روسیه و اسرائیل طبیعتا در چنین مواردی مقامات اسرائیلی به کرملین عزیمت میکنند و از مقامات روسیه درخواست کمک دارند. یکی از مسائل مورد بحث بین نخستوزیر اسرائیل و رئیسجمهور روسیه، مسأله نفوذ ایران در محور مقاومت است. از آنجایی که اسرائیل بهخاطر نفوذ فوقالعاده ایران و محور مقاومت بهویژه حزبالله در منطقه احساس نگرانی میکند و از سوی دیگر انسجامی که الان بین جنبشهای مبارز فلسطینی در داخل علیه اسرائیل بهوجود آمده، نگرانیهای نخستوزیر اسرائیل را افزایش داده و به همین دلیل اخیرا اسرائیل مدعی شده که مبلغ یکونیم میلیارد دلار برای مقابله با ایران و نفوذ ایران و همچنین تخریب در تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران اختصاص داده. به نظر میرسد قبل از هر چیز اینگونه اظهارنظرها جنبه نمایشی دارد و اسرائیل قادر به مقابله با ایران نیست. اگر اسرائیل چنین ریسک و خطری را علیه ایران متقبل شود و بخواهد علیه تاسیسات هستهای ایران دست به ماجراجویی بزند، طبیعتا به شدت آسیب خواهد دید و درحقیقت از درون دچار فروپاشی خواهد شد.
ممکن است رژیم صهیونیستی بتواند با استفاده از نیروهای نظامی و جنگ الکترونیکی برای مدتی به تاسیسات هستهای ایران آسیب برساند، ولی وجود محور مقاومت و قدرت بازدارندگی ایران مانع از ماجراجویی اسرائیل علیه تاسیسات هستهای ایران خواهد شد و به همین دلیل الان دیدارهایی که بین نخستوزیر رژیم صهیونیستی و رئیسجمهور روسیه صورت گرفته، بهخاطر وجود مسأله اختلاف در دیدگاه روسیه و اسرائیل است. از آنجایی که اسرائیل بارها علیه سوریه دست به ماجراجویی زده و مراکز نظامی سوریه را مورد حمله قرار داده این مسأله موجب نارضایتی پوتین شده و به همین دلیل اختلافات بین روسیه و اسرائیل بسیار بالاست فلذا الان نخستوزیر اسرائیل تلاش دارد تا بهنوعی برای گسترش فعالیتهای اسرائیل در منطقه از جمله در اقلیم کردستان، در جنوب خلیجفارس و در آذربایجان و نفوذی که اسرائیل در منطقه پیدا کرده، سعی میکند که نگاه روسیه را نسبت به ایران در سوریه تغییر دهد و با توجه به وجود روابط و سفری که رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران به روسیه داشت و همچنین موافقت پوتین برای همکاری نظامی و صادرات انواع سلاحهای روسی به ایران، به نظر میرسد این مسأله نگرانی نخستوزیر رژیم صهیونیستی را برانگیخته و این سفر در این چارچوب قرار دارد. از آنجا که سفر سرلشکر محمد باقری به مسکو بسیار موفقیتآمیز بوده، دیدگاه دو کشور ایران و روسیه را به شدت در حوزههای مختلف به هم نزدیک ساخته، این مسأله نگرانی نفتالی بنت را به شدت برانگیخت. موضوع دیگر اینکه عربستان ظاهرا ابراز تمایل کرده که با اسرائیل رابطه برقرار کند، اما از یکسو عربستان نگران است که این رابطه ممکن است به جایگاه ریاض در سطح کشورهای عربی و اسلامی آسیب برساند فلذا عربستان هم اخیرا اعلام کرده که در شرایط فعلی آماده برقراری رابطه آشکار با اسرائیل نیست. مجموع این رخدادها موجب شده که نفتالی بنت به سمت روسیه متمایل شود که روی دیدگاه روسیه نسبت به ایران و سوریه تاثیر بگذارد که این امر محتمل نیست.
حسین مسعودنیا طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان نتایج احیای مذاکرات وین نوشت: دولت سیزدهم به ریاست آقای رییسی در حالی زمام امور را به دست گرفت که وارث یک پرونده مهم ناتمام در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران موسوم به مذاکرات احیای برجام در وین بود؛ موضوعی که شش دور مذاکره برای احیای آن در دولت قبل در وین صورت گرفته بود، اما به تقاضای رییسجمهور منتخب برای مطالعه متن مذاکرات صورت گرفته و مشخص شدن تیم مذاکرهکننده جدید متوقف شد. با تشکیل دولت و مشخص شدن مسوول دستگاه دیپلماسی، به رغم تاکید رییسجمهور بر تعامل با جهان و ادامه مذاکرات پرونده برجام مشروط به نتیجهبخش بودن آن، واقعیت امر این است که تاکنون اقدام جدی در این حوزه صورت نگرفته است البته بعید به نظر میرسد که تیم جدید مذاکرهکننده فرصت مطالعه شش دور مذاکرات قبل را تا به حال پیدا نکرده باشد. تلاشهای دیپلماتیک روسیه، چین و سایر کشورهای اروپایی نیز برای احیای سریع مذاکرات وین به نتیجه نرسیده و زمان سررسید واقعی تاریخ به زودی اعلام شده از سوی وزیر محترم امور خارجه برای آغاز مذاکرات هنوز مشخص نیست. سفر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی انرژی هستهای و همچنین معاون مسوول سیاست خارجی اروپا به ایران نیز نتوانسته است سبب اعلان تاریخ دقیق از سوی مسوولان دستگاه دیپلماسی ایران برای احیای مذاکرات وین شود.
به نظر میرسد با توجه به تاکید رییسجمهور بر مردمی بودن دولت خود و شفافیت بهتر است نامبرده به صراحت تصمیم خود را حداقل برای یکبار هم که شده برای افکار عمومی در داخل مشخص و آنها را از یک سردرگمی نجات دهد، چراکه تداوم چنین وضعیتی از نظر سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و روانی میتواند پیامدهای ناگواری برای جامعه داشته باشد. اگر دولت محترم به این نتیجه رسیده که برجام و تلاش برای احیای آن اشتباه است به صراحت به مردم اعلام و وعده انتخاباتی خود را کنار بگذارد و در غیر این صورت تکلیف موضوع را در اسرع وقت روشن کند. اما نگارنده بر این باور است که در صورت بازگشت سریع دولت به مذاکرات وین و به نتیجه رسیدن آن این عملکرد میتواند هم در حوزه داخلی و هم در حوزه خارجی نتایج ملموسی برای نظام و دولت سیزدهم داشته باشد که ذیلا به آن اشاره خواهد شد. در حوزه داخلی بازگشت دولت به مذاکرات و به نتیجه رساندن آن میتواند پیامدهای زیر را برای دولت سیزدهم و حاکمیت داشته باشد: ۱- افزایش اعتماد سیاسی و سرمایه اجتماعی دو مقولهای در تامل در وقایع و رویدادهای ایران در چند سال اخیر بیانگر این مهم است که این دو مولفه به شدت کاهش یافته است. ۲- تقویت پایگاه مردمی دولت؛ شعار دولت سیزدهم مردمی بودن دولت است و تحقق این شعار رابطه تنگاتنگی با عملکرد دولت در حوزههای مختلف بهویژه سیاست خارجی دارد، چراکه عملکرد دولت در سیاست خارجی میتواند سبب افزایش یا کاهش پایگاه مردمی دولت شود.
۳- بهبود وضع اقتصادی مردم به دلیل تاثیر آن بر کاهش انتظارات تورمی و کوتاه شدن دست دلالان از بهرهبرداری از پیامدهای روانی نامشخص بودن آینده مذاکرات. ۴- آمادهسازی فضا برای عملی کردن تصمیم دولت جهت انجام بزرگترین جراحی اقتصادی ایران در سالهای اخیر یعنی کنار گذاردن ارز ترجیحی برای کالاهای اساسی و توزیع یارانه نقدی به جای آن. ۵- خلعسلاح منتقدین دولت و جناحهای سیاسی مخالف او که دولت را در سیاست خارجی متهم به رادیکال بودن میکنند. ۶- افزایش امید در جامعه و نزولی کردن روند مهاجرت نخبگان علمی و سرمایههای مالی از کشور؛ برای آگاهی از اهمیت موضوع همین را بس که بر اساس گزارش آمار بانک مرکزی از سال ۱۳۸۴ تاکنون بیش از ۱۷۶ میلیارد دلار سرمایه از ایران خارج و بهویژه در سه کشور همسایه یعنی ترکیه، امارات و گرجستان صرف خرید مسکن شده است. ۷- افزایش سرمایهگذاری در داخل از سوی بخش داخلی و تحقق شعار اصلی دولت یعنی افزایش تولید و اشتغال به عنوان نیاز اصلی جامعه. اما از نظر بینالمللی نیز بازگشت سریع به مذاکرات وین و به نتیجه رسیدن رساندن آن میتواند نتایج مثبتی برای جمهوری اسلامی ایران به شرح ذیل داشته باشد: ۱- ناکام گذاردن امریکا در همراه کردن طرفهای دیگر مذاکرهکننده به ویژه روسیه و چین با خود به منظور احیای اجماع بینالمللی علیه ایران و ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت. ۲- خلعسلاح سیاسی مخالفان جمهوری اسلامی ایران در منطقه بهویژه رژیم صهیونیستی و کاستن از کارآمدی حربه ایرانهراسی. ۳- فراهم شدن فرصت برای موفقیت دولت در حوزه سیاست خارجی منطقهای خود در شمال و جنوب، چراکه بازگشت ایران به جامعه بینالملل میتواند پیشدرآمد گسترش روابط با همسایگان در شمال و جنوب باشد به خصوص با توجه به اینکه بسیاری از این کشورها از نظر خارجی به غرب و بهویژه امریکا وابستهاند. ۴- افزایش توان مانور دیپلماتیک ایران در سیاست شرقگرایی خود بهویژه در روابط با چین و روسیه به خصوص با توجه به اینکه سیاست دو کشور در قبال برجام بازگشت سریع ایران به مذاکرات وین و احیای مذاکرات از مرحله متوقف شده است. ۵- فراهم شدن فرصت برای کارگزاران دیپلماسی ایران برای استفاده از فضای ایجاد شده در منطقه به دنبال خروج نیروهای امریکایی از منطقه به منظور احیای نفوذ و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در تحولات منطقهای. ۶- کمک به حل مناقشات منطقهای و جلوگیری از شکلگیری کانونهای بحران در اطراف مرزهای ایران. ۷- تقویت بعد میدانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به دلیل بهبود اوضاع اقتصادی و سیاسی در داخل. ۸- فراهم شدن فرصت برای سرمایهگذاران خارجی جهت ورود به بازارهای ایران و بهبود وضعیت کسبوکار؛ لذا نگارنده بر این باور است که بازگشت به مذاکرات نهتنها برای دولت سیزدهم نتایج منفی ندارد، بلکه هم به لحاظ داخلی و هم به لحاظ خارجی میتواند دولت را در نیل به اهداف خود یاری دهد، مضافا اینکه در صورت نرسیدن مذاکرات به نتیجه دولت به راحتی میتواند افکار عمومی در داخل را قانع و مقصر را طرفهای دیگر مذاکرهکننده معرفی کند. در چنین شرایطی قطعا افکار عمومی شرایط دولت را درک و حاضر به همکاری با او جهت مقابله با پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ناکام ماندن مذاکرات خواهند بود.