به گزارش «تابناک»؛ روزنامه های امروز سه شنبه یازدهم آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که تصمیمات جدید برای بورس؛ امیدها و ابهام ها، حقوق های نجومی و سکوت منتقدان، دو برابر شدن جمعیت زیر خط فقر و تکذیب مذاکره دوجانبه ایران و آمریکا، از مواردی است که علاوه بر دیگر سوژه های روز در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم؛
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با تیتر آیا آمریکاییها هم جشن شب یلدا برگزار میکنند، نوشت: هالووین است و فضای ترسناکی بر دنیای مجازی و واقعی حاکم شده است. کافی است که اینستاگرام را باز کنید آن وقت است که با حجم عظیمی از چهرههایی با نقابهای ترسناک و یا آرایشهای وحشتناک که از تمهای اصلی این جشن غربی است روبهرو میشوید. تزئینات هالووینی که کدوتنبل جزجدانشدنی آن است که جای خود دارد. گویی در این روزهای هالووینی اگر شخصی عکس هالووینی نداشته باشد از غافله عقب افتاده است. در واقع بهتر است بگوییم مردم ایران آنقدر غرق در هالووین، این وصله ناجور، شدهاند که به جرات میتوان گفت که از کشورهای خارجی که این جشن مخصوصشان است بهتر و دقیقتر آن را اجرا میکنند و به آن پایبند هستند.
هالووینیک جشن غربی است که از ۳۱ اکتبر به مدت سه شبانه روز برگزار میشود. افراد در این جشن با چهرههای عجیب و مخوف یا گریم افراد مشهور دور هم جمع میشوند و این روز را جشن میگیرند. اکنون چند سالی میشود که جشن هالووین در ایران به طور ویژه مورد توجه اقشار خاصی از مردم جامعه قرار گرفته است به طوری که برخی از فروشگاهها لوازم و تجهیزات هالووین را میفروشند یا حتی در این ایام تورهای مسافرتی ویژه هالووین نیز توسط چند آژانس مسافرتی تبلیغ میشود. جالب آنکه در این ایام، آتلیه دارها و آرایشگران بازارشان رونق میگیرد به خاطر آنکه افرادی هستند برای آنکه چهرهشان هالووینیتر شود به آرایشگاه میروند و از چهرهشان برای ثبت در خاطرات عکس میگیرند. خلاصه آنکه مردم در مورد هالووین جوری رفتار میکنند که انگار جزئی از فرهنگ کشور ما بوده است. اما در مورد این جشن برخیها میگویند از آنجا که جزء آیین و رسوم ایرانیان نیست از همین رو نباید در ایران رواج پیدا کند و معتقدند افرادی که به دنبال این مراسمات میروند غالبا شخصیتهایی هستند که خود نمیدانند در حال انجام چه کاری هستند و این افراد را تازه به دوران رسیده میدانند. در مقابل برخیها هم هستند که عنوان میکنند چه ایرادی دارد مردم با بهانهای شاد باشند و خوشحالی کنند و این موضوع نباید آنقدر هم بزرگ جلوه داده شود.
حال این موضوع که هالووین در ایران آنقدر جدی برگزار میشود مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفته و واکنشهای آنها را در پی داشته است.
یکی از کاربران در این باره نوشته است: «در عجبم از خلقی که در این سرزمین زیست میکنند و همزمان جشن هالووین هم میگیرند آنهم به صورت جدی».
کاربر دیگری گفته است: «اینجوری که مردم ایران هالووین رو جشن گرفتن انگار در اصل جشن ما بوده و خارجیها ادای ما رو در میارند.»
دیگری نوشت: «یعنی اینستا پر شده از عکسای هالووین ایرانیا! کاری به اینکه این جشن ما نیس ندارما اما چرا قیمهها رو میریزین تو ماستا. جشن هالووین گرفتن بعد ماسک بالماسکه زدن. لعنتیها هالووین رو از خود غربیها بیشتر جشن میگیرند».
کاربران دیگر نوشته اند: «شمایی که الان هالووین و کریسمس و عید پاک رو جشن میگیری مثل این میمونه طرف توی لسآنجلس و نیویورک و لندن شب یلدا و چهارشنبه سوری و عید نوروز بگیره همین قدر دور همین قدر نامفهوم!»، «جدااصلا نمیتونم جشن هالووین گرفتن رو درک کنم. نه اینکه بد باشه یا خوب. من یکی نمیتونم هضمش کنم»، «تازه متوجه شدم آرایش بعضی خانمها روزهای عادی در کوچه و خیابان، کمتر از گریم جشن هالووین در خارج نیست!»، «امسال خیلی بیشتر از پارسال مراسم سنتی هالووین در ایران برگزار شد. فقط همش به خودم میگم یعنی آمریکاییا جشن یلدای ماروهم به همین خوبی برگزار میکنن؟»، «دوستان و آشنایان من در ایران، هالووین را خیلی جدیتر از من جشن میگیرند».
ابراهیم عزیزی نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس طی یادداشتی در شماره امروز وطن امروز نوشت: جمهوری اسلامی ایران همواره تأکید کرده امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تأمین شود؛ امنیتی که توسط میهمانان ناخوانده تأمین شود، امنیت نیست و کشورهایی که برای تأمین امنیت خود تکیه بر برخی کشورهایی که در سراشیبی سقوط و زوال و نابودی هستند، میکنند، عملا بر دیوار کاغذی تکیه دارند؛ لذا توصیه ما به کشورهای منطقه آن است که بهتر است در تأمین امنیت منطقه پشت به پشت یکدیگر حرکت کنیم و با امنیت جمعی، این خواست مشترک منطقه را تأمین کنیم.
امنیت اجارهای به درد نخورده و اگر با تکیه بر دیگران تأمین شود راه به جایی نمیبرد؛ باید تلاش کنیم امنیت جمعی با مشترکاتی که کشورهای منطقه دارند که شامل اشتراکات فرهنگی، دین مشترک، نژاد مشترک و... است تأمین شود. جمهوری اسلامی ایران در طول تاریخ 43سالهاش نشان داده اجازه ظهور و بروز هیچ جریان جعلی و صهیونیستی را نمیدهد و این موضوع مرام انقلاب اسلامی است که با جریان جعلی صهیونیستی مقابله کند و از این به بعد هم حتماً باید کشورهای منطقه این امر مهم را مورد توجه قرار دهند. متأسفانه برخی کشورهای منطقه بنا دارند با استفاده از این رژیم جعلی و ناپایدار به اهداف خود برسند.
از مدتها قبل صهیونیستها به دنبال ایجاد تحولات در منطقه هستند، البته چشمهای بیدار دستگاههای اطلاعاتی کشورمان این موضوع را بارها گوشزد کردهاند که رژیم صهیونیستی در پیرامون جمهوری اسلامی و همسایگان ما چه اقداماتی را دنبال میکند.
باید تلاش کنیم در موضوعات منطقهای به سمتی حرکت کنیم که اجازه ابراز وجود دشمنان مشترک اعتقادی را ندهیم. باید این فرصت را فراهم کنیم که با یک رویکرد کاملا هوشمندانه و عالمانه و با استفاده از گفتوگو، مسائل و مشکلاتمان را حل و از هرگونه سوءظن و ذهنیت سوء پرهیز کنیم.
آنچه مسلم است اینکه جمهوری اسلامی ایران با صبر و بردباری و تحمل بالا با مسائل مختلف برخورد میکند ولی آنجا که احساس کند برخی کشورها بنا دارند از این موضوع سوءاستفاده کنند، حتما با مشت محکم که برگرفته از اقتدار جمهوری اسلامی است، هم آن جریانات جعلی را نابود خواهد کرد و هم کسانی که پای آنها را به منطقه باز کردهاند باید پاسخگوی این اقدام خود باشند.
جاوید قرباناوغلی طی یادداشتی با عنوان نگذاریم اجماع شکل بگیرد در سرمقاله امروز شرق نوشت: حسن روحانی در آخرین روز کاری خود در مصاحبه با رسانه ملی درباره مذاکرات هستهای گفت: «اگر هدف تأمین نظر مقام معظم رهبری باشد این کار شدنی است ولی اگر مذاکرات مقید به مصوبه مجلس باشد به توافق نمیرسد». روحانی در ادامه گفت: «مصوبه میگوید تمامی تحریمها علیه ایران باید برداشته شود، این اتفاق میتواند بیفتد اما مذاکرات دیگری را میطلبد». حدود سه ماه پس از این سخن و سکانداری دولت سیزدهم در مذاکرات هستهای، کشتی مذاکرات به قول مولانا «کژ میشد و مژ میشد»، در بین وین و بروکسل در نوسان است و چشماندازی هم فراروی آن دیده نمیشود. به نظر میرسد راهبرد تیم جدید که هنوز مذاکرهکنندگان آن مشخص نشدهاند و علی باقریکنی، معاون سیاسی وزارت خارجه، یکتنه آن را نمایندگی میکند، نادیده گرفتن آمریکا، ازسرگیری مذاکرات در قالب جدید و لغو همه تحریمهاست. در راهبرد جدید (که متأسفانه سنگبنای آن را تیم قبلی گذاشت) آمریکا تا زمانی که برجام را در شاکله قبلی آن نپذیرد، حق ورود در مذاکرات را ندارد و همپیمانان اروپایی وظیفه انتقال نتیجه مذاکرات و پیامرسان دوطرفه بین ایران و آمریکا خواهند بود. اجازه دهید برای ترسیم تصویری روشن از آنچه پیشروی ماست، چند گزاره را مطرح کنم:
۱-تصمیمگیران و مقامات عالی کشور، توافق هستهای سال ۱۳۹۴ (موسوم به برجام) را با آگاهی کامل از کاستیهای آن، به نفع ایران میدانستند. دلیل ساده این مدعا تصویب آن در مجلس در زمانی کمتر از ۲۰ دقیقه و متعاقب آن در شورای نگهبان بود. برجام توافقی با قدرتهای جهانی برای برونرفت از شرایطی بود که کوچکترین اشتباه میتوانست کشور را با مخاطراتی غیرقابل جبران روبهرو کند. روحانی در همان مصاحبه گفت: «آقای اولاند، در سال ۲۰۱۳ به من گفت ما شش کشور، تصمیم قطعی به جنگ با ایران داشتیم؛ وقتی شما آمدید و اعلام آمادگی برای مذاکره کردید از جنگ منصرف شدیم. در ذهن من هم همین بود که ما بین دوراهی هستیم، یا وارد جنگ با دنیا میشویم یا وارد صلح که صلح با دیپلماسی محقق میشود».
۲-خروج ترامپ از توافق هستهای دو پیامد مهم و درسآموز داشت: اول، عصبانیت و انتقاد بیسابقه سه کشور اروپایی عضو ۱+۵ از آمریکا. از نظر فرانسه، انگلیس و آلمان اقدام ترامپ بیاعتبارکردن اروپا در جهان بود؛ بهخصوص اینکه رفتار توهینآمیز ترامپ با اروپا در موضوعاتی مانند ناتو، معاهده پاریس و... نمایانگر بیاعتنایی کامل آمریکا به اروپا بود. دوم، تلاش کشورهای اروپایی عضو برجام برای پیداکردن راهکار همکاریهای اقتصادی با ایران. سه کشور اروپایی ولو از بغض ترامپ مایل بودند با مشوقهایی اقتصادی برجام را همچنان زنده نگه دارند، ولی هژمونی آمریکا و سیطره این کشور بر بازار و استفاده از ابزار تحریم علیه شرکتهای اروپایی که با ایران کار کنند، مانع از تحقق این رویکرد اروپا شد؛ به بیان دیگر که نمایانگر بخشی از مناسبات آمریکا و اروپاست، میتوان چنین گفت که «اروپا میخواست، اما نمیتوانست». درس این رویداد بسیار ساده و روشن است؛ راهبرد مذاکرات با اتکا به اروپای منهای آمریکا به جایی نخواهد رسید. مصداق اخیر بر این گزاره، توافق انریکه مورا با علی باقریکنی در سفر تهران مبنی بر برگزاری جلسه ۱+۴ در بروکسل با فشار آمریکا به سرعت لغو و به دیدار دوم این دو در بروکسل تغییر یافت.
۳-عنصر «زمان» به نفع کدام طرف حرکت میکند؟ ایران یا طرف مقابل؟ به باور نگارنده، زمان به سرعت در جهت مخالف منافع ایران حرکت میکند.
از یک طرف بهرغم وعدههای رئیسجمهور، سایه سنگین تحریمها همچنان بر مؤلفههای تأثیرگذار در عبور از این شرایط سنگینی میکند. درست است که تحریم تنها عامل در ایجاد شرایط اقتصادی نیست، ولی عبور از آن کمک بزرگی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت؛ مضافا اینکه با استمرار بنبست در مذاکرات، زیانی متوجه طرفهای مقابل نمیشود. دغدغه آنها و آژانس کاهش نظارتهای تحت برجام است. این مؤلفه بهرغم افزایش فشار بر غرب و آمریکا به دلیل پایبندی ایران به عدم تولید بمب، لزوما نمیتواند اهرم فشاری برای امتیازگیری باشد. از این منظر بزرگنمایی زمان «گریز هستهای» از سوی برخی کشورها و بهخصوص اسرائیل بیش از احساس خطر با هدف استمرار فشار جهان به ایران است که در صورت ادامه خطر احیای «اجماع جهانی» علیه ایران را افزایش میدهد.