به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه ۲۲ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شده است که سیگنال لغو گران شدن خودرو، راستی آزمایی، گره اصلی مذاکره، وعدههای وزیر صمت در تنگنای پاستور در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتنشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
محمدعلی وکیلی، مدیرمسئول روزنامه ابتکار با عنوان آیا اقتصادایران راه نجات دارد؟ نوشت: روز پنجشنبه آقای اژهای به بازدید از انبارهای سازمان تملیکی رفت؛ جایی که اموال متروکه و مصادره شده نگهداری میشود. همچون روزهای پیشین به بهانه استماع گزارش مسئولان مختلف درخصوص وضعیت انبارهای اموال تملیکی، سخنانی دقیقی بیان داشتند و ضمن تذکر درخصوص تسریع در تعیین تکلیف اموال، تصریح کرد که بنده را نقد کنید. خوشبختانه مواضع آقای اژهای پس از ریاست بر قوه قضائیه، حکایت از اشراف بر موضوعات و آسیب شناسی قوه و بیان واقعیتها میکند. او به واقع در موارد متعددی در مسیر اصلاح روندهای دستگاه عدلیه قرار گرفته است. مواضعش نشان میدهد که روندها را به خوبی میشناسد. دست بر مسائلی میگذارد که نشان میدهد آسیبها را هم به خوبی میشناسد. اما همه این تلاشها و دلسوزیها در مقیاس رویههای شکل گرفته فاقد تاثیرگذاریِ حداکثری است. این رویهها و شبکه منتفعان از آن، بیش از اقتدار قانونیِ ریاست قوه، قدرت دارند. در دیدار با جناب آقای رئیسی عرض کردم به گمان حقیر در فرض کارشناسی بودنِ اقدامات و همچنین بسیج امکانات، هماهنگی قوا شانس موفقیت اقدامات و تدابیر در حوزه اقتصادی زیاد نیست چراکه اقتصاد کشور دلالی شده است و مافیاهای دلالی فراترازیک دولت قدرت دارند. اقتصاد واردات محور در اختیار مافیاهاست. دولتها میآیند و میروند، ولی قدرت هماوردی با مافیاها را ندارند. هزارتوی مافیا و دلالان چندان در شبکههای مختلف قدرت ریشه دار است که کشور را برای حفظ منافعشان گروگان خواهند گرفت! آنقدر راه فرار بلدند که خود را از هر دستور رسیدگی مصون میکنند.
اکنون که تمرکز دولت و قوه قضائیه بر انبارهای اموال تملیکی است، باید گفت این مساله با حکم حکومتی -در فرض خلا قانونی- قابل حل میباشد. اما باید دانست که راهکارهای دلالان بسیار پیچیده است. برای مثال اینان گمرکات کشور را به انبار احتکار اموال خود تبدیل کرده اند. برخی واردکنندهها با اجاره انبار از گمرکات و دپوی اموال برای فرار از شمول تعزیرات با بهانه تراشیهایی مانند کامل نبودن اسناد، ماهها از عرضه کالاهای مورد نیاز جامعه سر باز زده تا با رشد قیمت دلخواه بتوانند به سودهای سرسام آور برسند. صدها مثال اینچنین در زیرپوست اقتصاد کشور وجود دارد که نمایانگر حاکمیت انحصارها و مافیاهاست. قصه مافیاهای اقتصادی در این کشور بسیار پیچیده است و فراتر از آنچه از بخشنامهها و دستورها برمیآید، کار و همت میطلبد! یا بایست ریل اقتصاد واردات محور به اقتصاد تولید محول تغییر نماید و یا بایست اقتصاد کشور را هوشمند نمایند بگونهای که هیچ خدمتی پشت درهای بسته و در کنج پستوها مستور نماند هیچ امضای طلایی شکل نگیرد هیچ کالایی بیش از سه ماه اجازه انبار نداشته باشد نظام خدمات مالی و اقتصادی مانیتورینگ شود و گردش پول شامل مبدا، مسیر و مقصد آن قابل رصد باشد با اقدامات تک مسئلهای این غول هفت سر تسلیم نمیشود.
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان این شیطان را بَزَک نکنید، نوشت: اینکه با گذشت نزدیک به سه ماه از تسلط گروه تروریستی طالبان بر افغانستان هنوز هیچ کشوری دولت خودخوانده این گروه را به رسمیت نشناخته، باعث خرسندی است. سازمان ملل هم تا به حال حاضر نشده این دولت کودتائی، متحجر و ضدمردمی را به رسمیت بشناسد. در عین حال که این به رسمیت نشناختن، یک نقطه قوت و مثبت است، بیعملی جهانیان درخصوص کمک به مردم افغانستان که در فقر و گرسنگی و جهنم انحصارطلبی و تحجر و محدودیتهای شدید آزادی و پایمال شدن حقوق شهروندی دست و پا میزنند، جای نگرانی شدید دارد.
خبرهایی که از افغانستان میرسند، به شدت مایوسکننده و تاسفبارند. در مدت سه ماهی که گروه تروریستی طالبان بر این کشور سلطه یافته، بسیاری از کارها تعطیل شدهاند و کارمندان بدون حقوق ماندهاند، خانوادههای زیادی در اثر فقر و گرسنگی نابود شدهاند، فرزندان تعدادی از خانوادههای بیسرپرست از گرسنگی به صورت دستجمعی جان دادهاند، پدران از فرط عسرت ناچار به فروش دختران خُردسال خود برای امرار معاش اعضاء خانواده شدهاند و زنان بسیاری در مناطق مختلف افغانستان به دلیل اعتراض به روش جنایتکارانه طالبان و پایمال ساختن حقوق زنان و ضایع کردن حق تحصیل دختران، تیرباران شدهاند. بسیاری از خانوادهها به ویژه شیعیان در مناطق هزارهنشین و حومه مزارشریف فقط به جرم شیعه بودن از خانهها و زمینهای آباء و اجدادی خود کوچانده شدند و املاک و خانههایشان به تصرف تروریستهای طالبان درآمد. در چنین شرایط رقتباری، سرما نیز به مردم به ویژه خانوادههای رها شده در کوهها و بیابانها هجوم آورده و از این ملت مظلوم قربانی میگیرد. انفجارهای پیاپی مساجد شیعیان در قندوز و قندهار و مصادره اموال بسیاری از مردم که حاضر نشدهاند زیر بار زورگوئیهای طالبان بروند نیز بر مصائب دیگر افزوده شده و کشور افغانستان در مجموع به سرزمین مصیبتها تبدیل شده است. این بلاها و مصیبتها همگی از عوارض سلطه جهنمی طالبان بر این کشور و این ملت هستند.
در برابر این سلطه جهنمی، تحرکاتی تحت عنوان «مقاومت ملی» در حال انجام است که اگر ادامه یابد میتواند افغانستان را از شر طالبان نجات دهد. سران گروه تروریستی طالبان با توسل به دو شیوه خطرناک درصدد سرکوب مقاومت برآمدهاند و این احتمال وجود دارد که خونریزیهای شدیدی به راه بیندازند تا بلکه بتوانند حاکمیت جهنمی خود را حفظ کنند. یکی از این دو شیوه، حرام اعلام کردن مقاومت در برابر «امارت اسلامی» است و دیگری اینکه به هبتالله آخوندزاده عنوان «امیرالمومنین» داده و اعلام کردهاند هرکس از او اطاعت نکند از خدا اطاعت نکرده است!
این هر دو شیوه، استفاده ابزاری از دین هستند و گروه تروریستی طالبان با توسل به دین و تقدس دادن به خود و رهبر ساختگی خود، مردم افغانستان را به نام دین قربانی مطامع خود میکند و علاوه بر محروم ساختن این مردم از مواهب دنیائی، آنها را به دین نیز بدبین خواهد کرد. امارت ساختگی طالبان، امارت شیطانی است نه اسلامی و رهبر این گروه نیز امیر همین امارت شیطانی است نه امیرالمومنین. آنها با این ترفندها میخواهند به نام دین حکومت کنند تا به پیمانی که با آمریکا در زمینه بازگذاشتن دست کمپانیهای آمریکائی برای چپاول ثروتهای زیرزمینی افغانستان و ناامن کردن منطقه دارند عمل نمایند.
برای جلوگیری از قربانی شدن مردم افغانستان و فدا شدن اسلام در راه مطامع طالبان، ملتها و کشورهای دیگر میتوانند اولاً به شکلهای مختلف از مردم این کشور حمایت کنند و ثانیاً درباره جنایات طالبان و فجایعی که مرتکب میشوند اطلاعرسانی نمایند. با اینکه رسانههای غرب حتی تلویزیونهای غیردولتی آمریکا هر روز از جنایات طالبان و فجایعی که در افغانستان رخ میدهد گزارشهای مفصل منتشر میکنند، معلوم نیست چرا رسانه ملی ما در این زمینه ساکت است و تمام تلاش خود را بر این متمرکز کرده که چهرهای مردمی و منطقی از گروه تروریستی طالبان ترسیم نماید! اگر این بَزَک کردن، نوعی زمینهسازی برای آماده کردن افکار عمومی جهت رسمیت دادن به سلطه طالبان بر افغانستان باشد، قطعاً یک خطای بزرگ استراتژیک است و بدترین لکه ننگی است که بر پیشانی نظام جمهوری اسلامی چسبانده خواهد شد. امید که این نظام اسلامی از چنین ننگی مبرا بماند و همواره حامی مردم افغانستان باشد
ناصربزرگمهر، مدیر مسئول روزنامه صمت طی یادداشتی در شماره امروز مستقل نوشت: آقایان دولتی در همین صد روز اخیر بارها از واژه باید استفاده کرده و دستور دادهاند که قیمتها کاهش یافته، دلار و طلا ارزان شود، خودرو گران نشود، ماست و شیر و تخم مرغ و مرغ و گوشت و نان و پنیر به فراوانی توزیع گردد و همه چیز ارزان و در دسترس مردم قرار گیرد. آقای رئیس جمهور هم با بزرگواری با اقتصاددانان نامشخصی جلسه میگذارند و از آنها رهنمود میخواهند. دعا میکنیم که این اقتصاددانان که نام مبارکشان بر ما پوشیده است، همان اقتصاددانان دولت آقای روحانی نباشند که او را با فرمولهای لیبرالیسم و سوسیالیسم و اتاقهای ایران و تهران به قعر چاه فرستادند. حالا اینکه وزیر اقتصاد، وزیر شهرسازی، وزیر کشاورزی و بقیه آقایان چه فرمایشاتی در این مدت داشته و دستورهایی برای بورس پرقدرت و ساخت یک میلیون واحد ساختمانی تا مرغهایی که باید یک میلیون تخم مرغ دوزرده تحویل دهند بگذریم، به حوزه وزارت صمت اشارهای میکنم. به گزارش شاتا، وزیر صنعت معدن تجارت، در نشستی با اعضای کمیسیون صنایع و معادن مجلس و معاونان خود، فرمودهاند؛ ساختار بازار از عوامل مرتبط با بروز و تشدید تورم میباشد، برنامهای برای مدیریت بازار دارند که اثرات تورمی مرتبط با ساختار بازار را کاهش خواهد داد. روشهای قبلی از قبیل بازرسی و نظارت، تاثیرهای مقطعی دارند، ما میخواهیم همزمان با این روال و تفویض اختیار تنظیم بازار محصولات کشاورزی دامی و باغی به جهاد کشاورزی، اصلاح ساختارهای جدی در حوزه مدیریت بازار را دنبال کنیم و الگوی جدید مدیریت بازار را اجرا نماییم.
وی با بیان اینکه بانکها با اضافه برداشت و تسهیلات به رشد نقدینگی دامن میزنند، گفت: «ما میتوانیم نقدینگی مازاد و سرگردان را جمع کنیم که در این راستا ۱۵۰ پروژه با ۵ هزار میلیارد تومان سرمایه تعریف نمودهایم تا با هدایت نقدینگی به کاهش تورم کمک کنیم. باید تلاش کنیم ارتباط دلار با قیمتهای بازارهای داخلی را قطع کنیم و با عوارض پلکانی این ارتباط را اصلاح کنیم و اجازه ندهیم رانتهای ارزی به داخل منتقل شود.»
وی همچنین اضافه کرد: «روی صادرات تمرکز جدی داریم و میخواهیم در ۶ ماهه دوم سال حدود ۵ میلیارد دلار بیش از مدت مشابه سال قبل صادرات انجام شود.» بدون شک همه آنچه که آقای وزیر صمت و یا سایر وزرای محترم میفرمایند بخشی از نیت خیر آنها برای خدمت کردن و بخشی هم آرزوها و ایدهآلهای آنها بر محور تفکر افلاطونی و بخشی هم با هدایت مشاورین و کسانی است که به جای نشان دادن یکی دو راه معقول و جدی و کارساز، آقایان وزرا را به وعده و وعیدهای ناسازگار با شرایط هدایت میکنند.
بدون شک با آماده نبودن زیر ساختها، هیچ یک از این وعدهها به تحقق نخواهد انجامید، تا روزی که تحریمها وجود دارد همه تلاش ما در زمینه شعار: «ما میتوانیم» باید متکی به دستها و زانوهای زحمتکش ملتی باشد که در این سالها هم دست به زانو گرفته و سرپا ایستاده است. آقای وزیر، بازار نه با فرمان شما و نه هیچکس دیگری ارزان و گران نمیشود، تعیین کننده بازار عرضه و تقاضا است، و هیچ سیاستمداری نمیتواند این ساختار را تغییر دهد. ارتباط دلار با قیمتهای بازارهای داخلی را نمیتوانید حتی روی کاغذ هم قطع کنید، چون خودکار و کاغذ شما دلاری وارد میشود.
بورس کالا از ابتدا نمایشی و بر پایه مفروضات غلط ساخته شد و اگر هم بالا رود تا ثریا کج خواهد رفت. دستمزدهای حوزه خدمات هر روز گرانتر خواهد شد تا نیازهای دیگر خدماتیها را پوشش دهد و لذا مردم باید هزینههای این بخش را هم تحمل کنند. واگذاری بازار کشاورزی به وزارت جهاد کشاورزی کار خوبی است، اما برای کنترل قیمتها و بازار سنتی همچنان ناچارید از روشهای قبلی از قبیل بازرسی و نظارت، که به قول شما تاثیرهای مقطعی دارند، بیشتر از گذشته و با جدیت حمایت کنید تا این وضع توسط سودجویان کلان در اتاقهای ایران و تهران و خورده فروشان جزء در بازار بدتر از این نشود.ای کاش به جای ۱۵۰ پروژه جدید با ۵ هزار میلیارد تومان سرمایه که تعریف نمودهاید، به حفظ پروژههای قبلی و یا إتمام نیمه کارهها در ایدرو و ایمیدرو و بخش خصوصی همت میکردید و در بخش صادرات هم به تامین نیازهای داخلی بیشتر میاندیشیدید.
آقای وزیر صمت و آقایان دولت، زلف خود را در گرو اقتصاددانانی که بویی از مردم و نیاز آنها نبرده و کسانی که الفبای کار را نمیدانند، گره نزنید.