به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه ۲۵ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که اثر معکوس حذف ارز ۴۲۰۰، سه مساله اصلی ایران برای وین، خیز ایران و ترکیه برای همکاری بلندمدت و نشست داغ طرح صیانت در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در شمارههای امروز روزنامهها را مرور میکنیم:
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان فامیلسالاری و توجیهات غیرموجّه نوشت: شاید سخن یک نماینده مجلس درباره بیاشکال بودن فامیلسالاری و نوشته یک روزنامهنگار در انتقاد از کسانی که به فامیلسالاری اعتراض میکنند، به عنوان نظر شخصی آنها چندان مهم به نظر نرسد. میتوان گفت آنها هم حق دارند نظر شخصی خودشان را بگویند و بنویسند و به افکار عمومی منتقل کنند و دیگران هم نظر مخالف خود را مطرح نمایند. این، حق آحاد مردم است و باید به آنها حق داد نظر خود را مطرح کنند.
تا اینجای این مبحث را میتوان در عرصه تبادل نظر و تضارب آراء پذیرفت، ولی اگر فامیلسالاری به یک فرهنگ تبدیل شود، این قبیل نظریهپردازیها را باید توجیهاتی غیرموجه برای جا انداختن این فرهنگ غلط دانست. در اینصورت است که نمیتوان از کنار خطری که در کمین نظام جمهوری اسلامی و جامعه ایرانی است بیتفاوت عبور کرد.
اوج گرفتن انتصابهای فامیلی در این روزها افکار عمومی را با این سوال اساسی مواجه کرده که دولتمردان کنونی در تبلیغات انتخاباتی فریاد برمی آوردند که انتصابات فامیلی کشور را به طرف فساد میبرد و ما اگر حکمرانی را در اختیار بگیریم از این کار خلاف اجتناب خواهیم کرد. حالا که همین افراد به قدرت رسیدهاند، بیشترین انتصابهای فامیلی در تاریخ دولتهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را به ثبت رسانده و در برابر اعتراضات متوسل به توجیه کردن میشوند!
یک نماینده مجلس یازدهم در دفاع از انتصابات فامیلی گفته است: «نسبت فامیلی مقامات، عیب نیست، اگر داماد بنده گزینه پیشنهادی وزارتخانهای بود، یعن من بد هستم؟»
یک روزنامهنگار حامی دولت سیزدهم نیز در مقالهای نوشته: «باید قبول کنیم بخشی از مسئولان در تربیت نیروی همتراز خانوادههایشان موفق بودهاند. اینکه برخی بگویند فلان وزیر، برادر داماد فلان فرد است که نشانه رانتبازی نیست.»
کلیت این سخنان را نمیتوان نادرست دانست، ولی نکته مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد اینست که فقط زمانی میتوان از انتصاب افراد واجدصلاحیت حتی اگر در دایره فامیلی قرار داشته باشند دفاع کرد که بررسی همهجانبهای در سرتاسر کشور صورت گرفته باشد و تمام نیروهای واجدصلاحیت وارد دایره گزینش دستگاه موردنظر شده باشند و نیروئی شایستهتر از فردی که از منسوبین مسئول تصمیمگیرنده است یافت نشده باشد. در اینصورت، نهتنها انتصاب فامیلی اشکالی ندارد، بلکه لازم و مفید هم هست. اما اگر اصولاً چنین بررسی همهجانبهای صورت نگیرد و یا اگر گرفته باشد افراد شایستهتری یافت شوند، قطعاً انتصاب فامیلی جایز نخواهد بود و توجیهات آن نماینده مجلس و آن روزنامهنگار محترم، بلاوجه خواهند بود، زیرا این انتصابات، از مصادیق بارز تبعیض و استفاده از رانت هستند.
این حضرات نمیتوانند ادعا کنند نیروهای واجدشرایط مسئولیتهای موردنظر توسط مسئولین مورد بررسی همهجانبه قرار گرفتهاند و بعد از آنکه معلوم شد کسی شایستهتر از فامیلها یافت نمیشود، اقدام به چنین انتصابی کردهاند. به همین دلیل، ایرادها و اعتراضات به انتصابهای فامیلی وارد است و همه باید از عوارض خطرناک چنین روشی برای آینده کشور نگران باشند. خوشبختانه ۳۵ نماینده مجلس در نامهای به رئیسجمهور خواستار برخورد با این انتصابات شدهاند.
وارد ساختن همین ایراد و اعتراض به دولتهای قبل هرچند درست است، ولی با این پاسخ روشن نیز مواجه است که اولاً همه باید از مفاسد پدید آمده از همین روش ضدشایستهسالاری دولتهای قبل پند بگیریم و به آن ادامه ندهیم و ثانیاً دولتمردان کنونی که یکی از اصلیترین شعارهایشان، اعتراض به همین روش دولتهای قبل بود و قول قطعی دادهاند که بهیچوجه مرتکب انتصابات فامیلی نشوند و شایستهسالاری را مرام خود در انتصابات قرار دهند، نمیتوانند به چنین توجیهی پناه ببرند. در همینجا بیمناسبت نیست ضمن وارد دانستن ایراد مشابه انتصابات فامیلی به رئیس دولت دوازدهم به این واقعیت هم اشارهای داشته باشیم که آقای روحانی در برابر اعتراضات رسانهها ازجمله روزنامه جمهوری اسلامی به انتصاب داماد رئیسجمهور توسط وزیر صمت وقت به ریاست یکی از سازمانهای تابعه آن وزارتخانه، دستور لغو آن انتصاب را صادر کرد. چنین انتظاری از مسئولین دولت سیزدهم نیز وجود دارد، انتظاری که برای جلوگیری از قربانی شدن شایستهسالاری در برابر فامیلسالاری در نظام جمهوری اسلامی، بسیار مهم است.
حسین قاسمی نژاد طی یادداشتی در شماره امروز آفتاب یزد نوشت: مدت زمانی که از شروع ویروس کرونا میگذرد اقدامات متعددی در راستای مهار این ویروس در کشور انجام شده که یکی از آنها، طرح محدودیت تردد میباشد که در کل کشور به اجرا گذاشته شده است. اجرای این طرح چه در حوزه تردد درون شهری و همچنین محورهای برون شهری برخلاف خیلی از کشورها نتوانسته تاثیر بالایی در کاهش ابتلا به کرونا داشته باشد. دلیل آن نیز ناهماهنگی میان قانون گذاران و مجریان میباشد و نیز
عدم اعتماد شهروندان به اجرای طرحها میباشد. آنچه که در اجرای این طرح در حوزه درون شهری دیده شده افزایش ترافیک در ساعات منتهی به شروع محدودیتها بوده و در ساعات اجرای محدودیتها نیز استفاده از تاکسیهای اینترنتی افزایش یافته و شهروندان تردد خود را جهت برگزاری مهمانی و ... با تاکسیهای اینترنتی و ... انجام داده اند.
از سوی دیگر محدودههای که در شهرهای دارای دوربین این تخلفات را ثبت مینمودند بوده که بعنوان مثال در شهر تهران افرادی که در محدوده طرح ترافیک یا طرح زوج و یا فرد زندگی نمیکنند میتوانستند در منطقه خود به راحتی تردد نمایند به عبارتی میتوان گفت اعمال محدودیت تردد شبانه تهران و دیگر شهرهای بزرگ برای طبقه مرفه بوده، زیرا مانعی برای تردد افراد جز پرداخت هزینه وجود ندارد. در سایر مناطق دارای محدودیت نیز به دلیل آشنایی شهروندان با نقاط دارای دوربین برخی به سمت دستکاری و تغییر پلاک وسیله نقلیه روی آوردند که این نیز خود موجب سرگردانی برخی افراد و مراجعه به مراکز پلیس شده است. در ترددهای برونشهری نیز صدور مجوزهای تردد از طریق مراجع مختلف و ارتباط افراد با بستگان خود در دستگاههای مختلف و دریافت مجوز تردد موجب شده در بسیاری از تعطیلیهای گذشته محورهای کشور و بالاخص محورهای استانهای شمالی شاهد حجم بالای تردد باشد که اغلب آنها دارای مجوزهای تردد بوده اند. اما پس از رفع محدودیتها و لغو دورکاری برای کارکنان، همچنان سفر یک خانواده در یک خودرو را منع میکنیم! در صورتی که مراکز تفریحی و رستورانها در حال فعالیت هستند، ناوگان حمل و نقل عمومی با ظرفیت خود در حال تردد است، هواپیماها با تمام ظرفیت در حال کار هستند و در این شرایط محدودیتهای تردد همچنان ادامه داشته و شهروندان اعمال قانون میشوند و به جز اینکه هزینه آنها را در این شرایط سخت معیشتی زیادتر شده باشد چه خروجی داشته است؟
چند مدتی است مسئولین پلیس راهور و افراد حاضر در کمیته ستاد کرونا اظهار بر بی تاثیر بودن محدودیتهای تردد دارند، ولی همچنان این محدودیتها در حال اجراست در حالی که ستاد ملی کرونا هیچ گونه آمار و ارقامی درباره فواید حاصل از اجرای محدودیت تردد ارائه نداده و اعلام نکرده که با اجرای این طرح چقدر از شیوع این بیماری جلوگیری شده است؛ لذا نمیتوان شهروندان را مجبور به کارهای غیر علمی و بدون استدلال کرد و برایشان محدودیتی وضع کرد که با گذشت چندین ماه هیچ استناد علمی مبنی بر فوایدش ارایه نشده است. با توجه به اینکه موضوعات کرونا و تصمیمگیری درباره آن مربوط به ستاد ملی کرونا است، لذا ریاست محترم جمهور باید به موضوع ورود نموده و در خصوص این اقدام بی استدلال و در حال اجرا تصمیمی عاجل بگیرند.
جلال خوش چهره در بخشی از سرمقاله امروز ابتکار با عنوان اولویتهای تهران در وین نوشت: آنچه برای تهران حائز اهمیت استراتژیک است، نه ماهیت گفتگوهایی است که اکنون رابرت مالی با مقامهای اسرائیلی و عربی دارد، بلکه میزان امتیازهایی است که قرار است در گفتگوهای وین و در فرایند احیای برجام، از آن خود کند. قبول تهران برای بازگشت به گفتوگوها، اگرچه دیرهنگام و در آستانه ساعت صفر فرصتها صورت گرفته، ولی میتواند ظرفیت لازم را در احیای موقعیتهای از دست رفته در روابط با جامعه جهانی برایش ایجاد کند. مهم داشتن استراتژی معلوم، مفهوم و هدفداری است که قادر باشد اوضاع را در وین به بازی «برد -برد» نزد همه طرفها سرانجام بخشد.
تهران در تجربه سالهای ۲۰۱۷ تاکنون دریافته که طرفهایش اعم از بلوکهای غربی و شرقی در گروه ۴+۱ سرانجام موضع مشترکی در قبال لزوم بازگشت ایران به تعهدات هستهای خود در چارچوب توافقنامه برجام دارند. از اینرو لازم است تهران با داشتن برنامهای روشن و مطالباتی قابل دست یافتن و با پرهیز از حاشیههایی که او را از منافع اصلیاش دور میکند، دستور کار خود را برای حضور دوباره در وین آماده کند. این حضور هنگامی قابل دفاع خواهد بود که به نتیجه «برد – برد» انجامیده و نزد افکار عمومی داخلی قابل عرضه باشد.
لحن سخن تهران در قبال واشنگتن در روزهای اخیر نشان از تمایل تهران به توافقی دارد که با شروع دور هفتم گفتگوهای وین، از آن انتظار میرود. «خطیب زاده» سخنگوی وزارت امور خارجه در آخرین نشست رسانهای خود گفته است: «تمرکز ما در وین، رفع همه تحریمهایی است که غیر قانونی از سوی امریکا اعمال شده است. ما نیت امریکا را که مایل است به اعضای ۴+۱ بپیوندد، میدانیم. باید (امریکائیان) این مسیر را تغییر دهند. آنچه برای ما مهم است، رفع تحریمهاست.»
در اظهارات اخیر سخنگوی وزارت امور خارجه و همچنین رئیس دیپلماسی و معاون او، اصرار تازهای درباره شروط سهگانه پیشین تهران شنیده نشده است. این شروط عبارت بودند از پوزشخواهی آمریکا برای خروج از برجام؛ لغو تمامی تحریمهای وضع شده علیه ایران و سرانجام تعهد رئیس جمهوری آمریکا به حفظ برجام در نه تنها دولت او، بلکه دولتهای آینده این کشور. هریک از سه شروط ایران، برجام را از قالب توافقنامه خارج کرده و به یک معاهده شبیه میکند. این درحالی است که در سال ۲۰۱۵ همه طرفها بر قالببندی برجام در چارچوب توافق بین المللی توافق کرده بودند.
خروج از تحریمهای شکننده، بازگشت به جامعه جهانی، دور نگه داشتن پرونده هستهای از شورای امنیت سازمان ملل متحد، حفظ دستاوردهای تکنولوژی هستهای، جدا نگه داشتن توانمندی موشکی از دستور کار گفت وگوها، رفع تحریمهای بانکی و امکان دوباره بازگشت به بازار انرژی، اولویتهایی است که تهران در گفتگوهای وین و به سرانجام رسیدن آن در پایان بندی «برد-برد» باید به آن توجه داشته و براین اساس عمل کند. تحقق منظور بالا جز با داشتن توان گفتگو و چانه زنی سخت، ممکن نخواهد بود؛ بنابراین اگر اراده بازگشت به گفتگوهای وین به هر دلیل شکل گرفته، لازم است در این باره تدبیر درخور صورت گیرد.
نگرانی اسرائیل، عربستان، امارات عربی متحده و بحرین در احتمال تنش زدایی در روابط خارجی ایران با جامعه جهانی در پی نتایج گفتگوهای وین، هنگامی جذابتر خواهد شد که تهران بتواند گفتگوها را در چارچوب نتایج «برد-برد» مدیریت کند.