به گزارش «تابناک»؛ روزنامه های امروز سه شنبه هجدهم آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که جدال لفظی بر سر احیای برجام و شروط ایران برای بازگشت به برجام، تمرین ایران و چین در حمله به ناوهای هواپیمابر، جزئیات جدید شرایط واردات خودرو و تنش زداییِ محتاطانه ایران و عربستان در صفحات نخست روزنامه های امروز شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم؛
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با تیتر حاشیهپردازی با هدف فرار کردن از مسئولیت نوشت: واکسیناسیون کرونا در کشور ما هرچند اکنون به نقطهای تقریباً مطلوب نزدیک شده، ولی سرگذشتی غمبار داشت. از اینکه در دولت سیزدهم ماجرای واکسن کرونا در مسیر خوبی قرار گرفته باید خوشحال باشیم، اما این واقعه را نباید عدهای به چماقی برای کوبیدن بر سر دولت دوازدهم تبدیل کنند. دولت دوازدهم تلاش زیادی برای تامین واکسن کرونا به عمل آورد ولی با موانعی مواجه شد که عملاً نتوانست بیش از آنچه انجام داد کاری بکند. یک نمونه از موانع را در این خبر که هفته گذشته منتشر شد میبینید.
«مشاور وزیر بهداشت میگوید: ما با وعده تولید واکسن داخلی، واکسن خارجی وارد نکردیم. دکتر حسین وطنپور گفت به خاطر واکسن برکت زیر سوال هستیم. واکسن برکت قرار بود تا پایان مهر 1400، پنجاه میلیون دوز واکسن تولید کند که نکرد و ما از این جهت زیر سوال هستیم. مشاور وزیر بهداشت یادآور شد حمایتهای متعددی از این واکسن شد و وعدههایی دادند که ما با اعتماد به این وعدهها واکسن خارجی وارد نکردیم تا واکسیناسیون ملی با واکسن داخلی انجام شود که نشد.»
آن دسته از نمایندگان مجلس که با تکیه بر باصطلاح تحقیق و تفحص درباره عملکرد ستاد ملی مبارزه با کرونا در دولت دوازدهم به این نتیجه رسیدهاند که ستاد در انجام وظایف خود کوتاهی کرده، قبل از هر چیز باید به این سخن مشاور وزیر بهداشت توجه کنند و درباره این موضوع تحقیق و تفحص نمایند که چه کسانی باعث شدند در دولت دوازدهم در زمینه خرید واکسن از خارج کوتاهی شود. همینطور درباره این موضوع بررسی کنند که برای تولید واکسنهای داخلی چقدر پول اختصاص داده شده؟ به این سوال هم پاسخ بدهند که تعدد مراکز تولید واکسن با چه هدفی برنامهریزی شد و چقدر در تاخیر واکسیناسیون اثر داشت؟
با یک نگاه مثبت میتوان تلاشهای افرادی که اصرار بر تولید واکسنهای داخلی داشتند و همینطور در ایجاد مراکز متعدد تولید واکسن نقش داشتند را نوعی اقدام برای خدمت به کشور تلقی کرد ولی نادیده گرفتن مانعی که این اقدامات بر سر راه خرید و وارد کردن واکسنهای خارجی به وجود آوردهاند را چگونه میتوان توجیه نمود؟ از این مهمتر اینکه با نادیده گرفتن این مانع، چگونه میتوان به ستاد ملی مبارزه با کرونا در زمان آن مانع بزرگ ایراد وارد کرد که چرا واکسن خارجی وارد نکردید و روند واکسیناسیون کرونا را سرعت نبخشیدید؟
سرگرم شدن نمایندگان مجلس یازدهم به ایراد گرفتنهایی که همگی جواب روشن دارند، در افکار عمومی جامعه به نوعی بهانهتراشی برای انتقام گرفتن از رقبای سیاسی خود تفسیر میشود و این، زیبنده کسانی که در جایگاه قانونگزاری قرار دارند نیست. مردم از نمایندگان مجلس انتظار دارند به موضوعات مهم اقتصادی و معیشتی بپردازند و مانع گرانیهای سرسامآور، بیکاریهای روزافزون و ناهنجاریهای اجتماعی ناشی از بحران اقتصادی شوند. این رسم غلط که هر مجموعهای در دوران تصدی مسئولیت و حکمرانی، تلاش کند ناکامیها و ناتوانیهای خود را به گردن قبلیها بیندازد را باید کنار گذاشت و کمر همت را باید برای حل مشکلات مردم بست. گفتاردرمانی فقط برای مدت کوتاهی جواب میدهد و در درازمدت نمیتواند مردم را قانع کند. در شرایط امروز جامعه ما که حاکمیت از صدر تا ذیل یکدست است، هیچ بهانهای برای حل نشدن مشکلات مردم وجود ندارد. در چنین شرایطی به امور حاشیهای و کهنه شده برگشتن، ابزار خوبی برای سرگرم کردن مردم و فرار از مسئولیت نیست. این روش، با اخلاق اجتماعی سازگاری ندارد و حتی از یک حکمرانی سکولار هم پذیرفته نیست چه رسد به نظام جمهوری اسلامی که رفتار حکمرانانش باید با معیارهای والای مکارم اخلاق برگرفته از قرآن کریم و سیره ائمه معصومین صلواتالله علیهم اجمعین منطبق باشد.
عباس حاجی نجاری در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه جوان با عنوان معنایابی تشدید جنگ نرم علیه دولت سیزدهم نوشت: در بازه اخیر به دلیل قرار گرفتن در آستانه آبان ماه، تحریک و ترغیب کاربران به اقدامات میدانی بهانحای مختلف، اعم از برگزاری تجمع یا دیوارنویسی، با ادعای تظلم خواهی و دادخواهی از خانواده آسیب دیدگان و جانباختگان حوادث آن برهه، از جانب مدعیان دفاع از حقوق بشر بهمنظور «بازآفرینی» اعتراضات آبان ماه ۹۸، روند صعودی داشت.
علاوه بر تشدید تحریمها و طرح روی میز بودن همه گزینهها، با بهرهگیری از عوامل نفوذی و یا جنگ سایبری برای هک سامانه سوخت کشور، بهزعم خود تلاش کردند اعتراضات بنزینی سال ۹۸ را بازتولید کنند. روزنامه هاآرتص، که در سرزمینهای اشغالی منتشر میشود، در گزارشی با اشاره به حمله سایبری به سامانه کارت سوخت در ایران مینویسد؛ یکی از راههایی که اسرائیل برای مقابله با برنامه هستهای ایران در پیشگرفته، سختتر کردن زندگی برای طبقه متوسط در ایران است. این گزارش که روز پنج شنبه ششم آبان منتشر شد، به نقل از یک منبع دیپلماتیک که از او نامبرده نشده، میگوید مقامات اسرائیل براین باورند که چنانچه سبک زندگی طبقه متوسط تحت تأثیر و فشار قرار گیرد، آنها درنهایت نسبت به حکومت واکنش نشان خواهند داد.
یک مقام امنیتی اسرائیلی به این روزنامه گفته است، مختل کردن فعالیتهای روزانه، رژیم ایران را بیثبات میکند و در حالی که جریان معاند نظام درصدد تنزیل وجاهت و مقبولیت دولتمردان دولت سیزدهم و درنتیجه سوق دادن توان دولت به حواشی و دوری از متن وظایف میباشد، متأسفانه انتشار برخی گزارشهای مشکوک و ابراز نظرهای بهاصطلاح کارشناسانه از داخل به این فضا دامن میزند. بانک مرکزی در گزارشی، از اجارهنشینی بیش از ۶ میلیون خانوار خبر داده. همزمان گزارش مرکز آمار ایران نشان میدهد نرخ تورم کالاهای وارداتی در سال جاری نسبت به سال گذشته بیش از ۴۷۵ درصد افزایشیافته است. گزارش وزارت کار و امور اجتماعی، بیش از ۴۰ میلیون نفر از مردم ایران را زیرخط فقر اعلام کرده و انتشار غیررسمی یک گزارش کارشناسی سازمان برنامهوبودجه نیز چشمانداز تاریکی از آینده ترسیم کرده و مینویسد که در صورت ادامه تحریمها نرخ دلار امریکا تا سال ۱۴۰۶ به ۲۸۴ هزار تومان خواهد رسید و حتی در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات و لغو تحریمها نیز دلار ۵۵ هزار تومان خواهد شد و اگرچه بعضاً این گزارشها از سوی مسئولان تکذیب میشود، اما انتشار آن دشمن را در تشدید تحریمها و جنگ روانی باهدف شکست نظام اسلامی و مقاومت مردم ایران مصممتر میکند؛ و بعضاً برخی رسانههای داخلی نیز تحلیل میکنند که نگاه امنیتی به مسائل اجتماعی و اقتصادی سبب خاموش ماندن واکنشها شده و زمانی که اوضاع «شکننده» شود، اعتراضها و واکنشها قابل پیشبینی هستند، اما قابلجمع کردن نخواهند بود. نکتهای که حجاریان تئوریسین اصلاحات نوید آن را داده و پیشبینی میکند که ممکن است جامعه متشنج شود و مردم دوباره به خیابان بیایند.
بدیهی است، در چنین میدانی، علاوه بر مسئولیت دولتمردان برای اصلاح نظام اداری و انجام تغییرات مدیریتی لازم برای تغییر مدیران بیانگیزه و یا مخل برنامههای دولت برای حل مشکلات کشور که خوشبختانه عزم و اراده و ظرفیتهای کشور نویدبخش تحقق آن است، مسئولیت رسانههای جبهه انقلاب در مقابله با این جنگ نرم و پیچیده دشمنان بسیار مهم و حساس است؛ تقویت امید و اعتماد مردم، پرهیز از بازی در میدان مطلوب دشمن در بزرگنمایی مشکلات، مطالبه گری پیرامون لزوم اهتمام جدی دولت برای مهار تورم، تأکید بر در نظر گرفتن موضوع عدالت در ساحتهای مختلف توسط دولتمردان، تبیین الزامات داشتن اقتصاد مستقل از موضوع سیاست خارجی و حمایت از سیاستهای دولت در عدم پیوند زدن اقتصاد کشور به مذاکرات و یا سیاستهای بیگانگان در عین نقد منطقی نسبت به سیاستها و راهبردها و... از جمله محورهای مورد تأکید در مقابله با این جنگ روانی است
سیدقائم موسوی، تحلیلگر سیاسی در سرمقاله امروز روزنامه مستقل نوشت: در واقعهای نادر به خانۀ نخستوزیر عراق؛ مصطفی الکاظمی که از قضا در منطقۀ سبز بغداد نیز قرار دارد، حملۀ پهپادی ناموفقی صورت گرفته است. ظاهراً سه پهپاد انفجاری ایفای نقش میکردند که دو فروند آنها منفجر و یکیشان به منزل نخست وزیر اصابت کردند. الکاظمی جان سالم به در برد اما اوضاع عراق از قبل پیچیدهتر و شکنندهتر شد.
شاید بتوان تئوری دکتر کاتوزیان پیرامون تحولات ایران را با کمی اغماض و تساهل نظری در مورد عراق نیز به کار بست. کاتوزیان تاریخ ایران را چرخهای از استبداد- هرج و مرج- استبداد میداند. استبداد آنقدر عرصۀ سیاسی را بسته و ستم را از حد میگذراند که ناگاه تمام ملت در برابر همۀ نظام قرار میگیرد و کشور را از تنهاترین کارویژۀ آن یعنی امنیت تهی میکنند.
با سقوط مستبد، دورهای از کشمکشهای خونین میان بازیگران برای تصاحب قدرت سیاسی آغاز میشود. این دوره اینقدر زیانبار است که نوستالژیِ دوران مستبد تبدیل به خاطرهای خوش میشود و ملت بریده از امنیت و نرسیده به مطالبات در مقطعی سر در گربیان افسردگی فرو میبرند. امنیت به کالایی عمومی و کم یاب تبدیل میشود و هر کس قادر باشد آن را تأمین کند، دارای مشروعیت میشود و مسیر استبدادی دیگری را آغاز میکند. ملت نالان از ناامنی یا همراهی میکنند یا تلویحاً منفعل و با سکوت تسلیم روند جدید میگردند. مجدداً با تثبیت قدرت سیاسی روندِ چرخه شروع میشود و استبداد خودش را بازتولید میکند و آنچنان ادامه میدهد که نهایتاً، کار به شورش میکشد و سیکل جدیدی شکل میگیرد.
عراق نیز درگیر پیامدهای این چرخه است. نزدیکترین دوره ثبات منبعث از استبداد، عصر صدام است. صدام اگر چه مستبد بود اما عراق امن بود. بعد از صدام نزدیک به دو دهه است که عراق روی آرامش به خودش ندیده است. ناامنی چنان گسترده شده که خانۀ نخست وزیر مورد هجوم پهپادی قرار میگیرد. بعد از انتخابات مجلس، قدرت پارلمان میان گروههای متکثری تقسیم شد و کسری نیز به نتایج انتخابات معترض بودند. میتوان این اتفاق را صرفاً در چارچوب رقابتهای داخلی آنالیز کرد و صفر تا صد آنرا متأثر از کیفیتِ توزیع قدرت بازیگران داخلی دانست. اما به نظر میرسد که اگر چه بخش بزرگی از حجمِ واقعه را پوشش میدهد اما عواملی فرامرزی آن را نادیده میگیرد و در نتیجه تحلیل تقریباً جامعی هم نخواهد بود.
بدون تردید بازاری از اتهامات متقابل پیرامون حادثه شکل خواهد گرفت و بازیگران خارجی هر کدام مستقیم تا غیرمستقیم دیگری را کارگردان آن مینامد. در این بین رخداد مذکور گذشته از اهداف داخلی، ابعاد فراملی نیز دارد.
ایران، آمریکا و تا حدودی اسرائیل نوک حملات را متوجه یکدیگر خواهند کرد. آمریکا و مخصوصاً اسرائیل اتفاق را ناشی از باختِ انتخاباتیِ نیروهای مورد حمایت ایران و مشخصاً حشدالشعبی خواهند دانست و به نوعی پای ایران را نیز به بحران داخلی میکشانند تا هم رابطه همسایگان را تنشزا کرده و هم نقش میانجیگری عراق میان عربستان و ایران [با عادی شدن روابط این دو کشور، پروژه صلح ابراهیم ناقص میماند] را تحت تأثیر قرار دهند. اسرائیل با راهبردِ «هزار خنجر» و ناکامی در بحران آذربایجان با ایران و با توجه با نزدیکیِ مذاکرات برجامی در تلاش است تا دردسرِ تازهای را برای ایران درست نماید [ایران را درگیر بحران داخلی عراق کند] و اکنون که ناتوان از منتفی کردن مذاکرات شده است؛ دستِ کم به روندِ آن سمت و سو دهد و طرفین را حداقل به تنشِ لفظی بکشاند.
مشخصا اگر چه بایدن گفته؛ فعلاً در مورد ایران اظهارنظر نمیکند اما بدش نمیآید که قبل از مذاکرات با شکرآب کردن رابطۀ ایران با عراق، تا اندازهای تمرکز ایران را به هم زده باشد و اهرمِ فشار تازهای در میز مذاکرات داشته باشد تا ایران را وادار به انعطاف بیشتری نماید. ایران نیز تلویحاً؛ پای آمریکا را به حادثه میکشاند. برای نمونه ادعا میشود که سامانه C-RAM سفارت آمریکا که با هر حمله به منطقۀ سبز فعال میشد، در جریان حملۀ آن روز فعال نشد. این مسئله از دو جهت آمریکا را زیر سوال میبرد که یا در حمله مشارکت داشته یا حداقل در جریان آن بوده است.
بیثباتی در عراق به نفع ایران نخواهد بود و موازنۀ رابطۀ ایران با گروههاي همسو با خود و همچنین کلیت نظام سیاسی عراق را در معرض خطر قرار میدهد. ایران از در پیش گرفتن نوعی نرمش و تلاش برای میانجیگری بین نیروهای عراقی تا حمایت بیشائبه از حشدالشعبی و تلویحاً ادعای تقلب در عراق قدرتِ مانور دارد. هر کدام میتواند اهرمی برای کمک به ثبات یا بیثباتی عراق و طبیعتاً کسرِ درگیریِ خودش در معرکۀ عراق باشد. همآوردیِ میدان و دیپلماسی نیز از نزاع بین گفتمانی وارد منازعات درون گفتمانی شده و سنخ آن با دولت قبلی متفاوت است. این مؤلفه همچنین قادر است انسجام گفتمانی داخل را در بزنگاه مذاکرات کمرنگ کند.