به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه یازدهم اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که سیگنال کاهشی به دلار، سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسبت عید سعید مبعث، برنامه دولت برای بهرهگیری از ظرفیت گردشگری جام جهانی قطر، پکن تضمین اقتصادی مسکو؟ و اراده پنهان تهران و واشنگتن برای پایان مذاکرات وین در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
کوروش احمدی طی یادداشتی در شماره امروز شرق با عنوان فرصتهای توافق در میانه بحران نوشت: اواسط هفته گذشته، آمریکا و اروپا متنی را که از نظر خودشان نهایی میدانند و ظاهرا مورد حمایت چین و روسیه نیز هست، ارائه کرده و از ایران خواستهاند این متن را بپذیرد یا رد کند. مشورتهای فشردهای در چهار روز با حضور آقای باقریکنی در تهران برای جمعبندی نظرات ایران انجام شد و با بازگشت ایشان به وین، انتظار میرود تصمیم نهایی گرفته شود. شرایط بازار انرژی در جهان موجب شده تا شرایط کنونی بهترین شرایط برای بازگشت نفت ایران به بازار و بازیافت مشتریان قدیمی باشد. در شرایطی متفاوت، ازجمله در شرایط بعد از تخفیف بحران اوکراین که با کاهش قیمت نفت و افزایش موجودی در بازار همراه خواهد بود، کار برای ایران دشوارتر خواهد شد. بهعلاوه با توجه به مقاومت غیرمنتظره اوکراین در برابر ارتش روسیه و بسیج غرب در همه حوزهها علیه روسیه، ازجمله تقویت ناتو و افزایش قدرت جبهه شرقی آن و تحمیل یک مسابقه تسلیحاتی به روسیه که تحمل آن خارج از توان اقتصادی روسیه خواهد بود، محتمل است که ماجراجویی پوتین به شکستی خسارتبار بینجامد و تأثیر سوئی بر نقشآفرینی روسیه در منطقه و جهان، ازجمله در مورد برجام، داشته باشد.
طبعا ضعیف شدن روسیه میتواند برای متحدان آن نیز مشکلساز باشد؛ بنابراین معطلگذاشتن مذاکرات وین به امید کسب سودی از بحران اوکراین یا به خاطر اختلافات جزئی در حکم دیدن تکدرختها و ندیدن جنگل خواهد بود. درباره این بحران و تأثیر آن بر مذاکرات وین و نقش نماینده روسیه زیاد سخن گفته میشود. به لحاظ تحلیلی، این احتمال مطرح است که روسیه با اطلاع از برنامه حمله به اوکراین، ممکن است در جهت به تعویق انداختن احیای برجام تلاش کرده باشد؛ چراکه صرف درگیربودن غرب با ایران و در خاورمیانه ممکن است از فشار غرب بر روسیه بکاهد. همچنین، صرف احیای برجام حداقل میتواند موجب افزایش حداقل یک میلیونی تولید نفت ایران و واردشدن مقادیر عظیم نفت ذخیرهشده ایران، ازجمله در مخازن شناور در دریاها به بازار شود. مطابق برآوردهای معتبر این امر میتواند موجب کاهش ۱۰ تا ۱۵ درصدی بهای جهانی نفت شود و احیانا در حدی هرچند ضعیف دست غرب را برای درجاتی از تحریم انرژی علیه روسیه بازتر کند.
با این حال این فرضها اگرچه به لحاظ تحلیلی میتواند معتبر به نظر آید، بدون داشتن اطلاع و داده مشخص نمیتوان درباره درستی یا نادرستی آن قضاوت کرد؛ اما آنچه قطعی است، این است که تأخیر بیشتر در احیای برجام به سود روسیه خواهد بود. از طرفی، اگرچه یک عضو برجام ممکن است بتواند موجب تأخیر در توافق شود، بعید است ابزاری برای جلوگیری از توافق داشته باشد. توافق برجام در اصل و اساس توافقی است بین ایران و آمریکا. به این معنی که ایران باید تغییراتی در برنامه هستهایاش بدهد و آمریکا باید نسبت به رفع تحریمها اقدام کند. حتی برخلاف سال ۱۳۹۴، این بار اروپا هم تحریم هستهای علیه ایران ندارد که قرار به لغو آن باشد. در نتیجه، حتی اگر بقیه کشورها از مذاکرات وین حذف شوند، باز هم مشکل عمدهای ایجاد نخواهد شد و ایران و آمریکا میتوانند در صورت توافق، برجام را احیا کنند. در عمل نیز تاکنون هیچ نشانهای عینی و مشخص که حاکی از تغییر سیاست روسیه، چین و غرب در مذاکرات وین باشد، در دست نیست. روزنامه واشنگتنپست در دو گزارش در ۲۳ و ۲۵ فوریه از قول چند مقام وزارت خارجه آمریکا نقل کرده بود که روسیه و چین معمولا نقشی کمکرسان در مذاکرات داشته و در جهت نیل به توافق همکاری و فعالیت کردهاند. آنها با اشاره به بحران اوکراین اضافه کردهاند که مذاکرات وین «تقریبا دنیایی جدا» از تحولات اوکراین است و نقش سازنده چین و روسیه در پی بحران اوکراین تغییر نکرده است. آنها گفتهاند در این مورد «ما و روسها به هم لطفی نمیکنیم؛ چون همه مواضع مشترکی در حل این مشکل بدون تقابل داریم و به نظر میرسد که منافع مشترک داریم.»
در نتیجه، اکنون توپ در زمین ایران و آمریکا است و این دو کشور باید موارد اختلافی باقیمانده را عمدتا بین خود حلوفصل کنند. اختلافات باقیمانده در مورد تضمین، دامنه تحریمهایی که باید رفع شوند، چهار محل ادعایی فعالیت هستهای در گذشته و ترتیب و توالی اجرای تعهدات ایران و آمریکا، مواردی هستند که قاعدتا باید حلشدنی باشند و نباید موجب بنبست و ادامه تحریمها و تداوم ضرر و زیان مردم ایران از ناحیه برنامه هستهای شوند. این توافق میتوانست در تیرماه گذشته حاصل شود و در این صورت کشور متحمل روزی حدود ۱۵۰ میلیون دلار خسارت نمیشد. اگر توافق امروز حاصل نشود، نهتنها کشور و مردم با ضررهای هنگفتتر اقتصادی مواجه خواهند شد، بلکه سرخوردگی ناشی از برآوردهنشدن انتظار توافق، میتواند اثرات اقتصادی-اجتماعی و سیاسی بیشتری داشته باشد. در این میان جای خوشوقتی است که شماری از مخالفان دیروزی برجام امروز مواضع واقعبینانهتری اتخاذ کردهاند.
جعفر بلوری در بخشی از یادداشت امروز روزنامه کیهان با عنوان نورافکن بزرگی که جنگ اوکراین روشن کرد! نوشت: یکی از سؤالهای تاریخی درباره خلق ارزشهایی مثل، «حقوق بشر» و «برابری انسانها» که ریشههای شکل گیری جدی آن باز میگردد به قرون ۱۸ و ۱۹ (بعد از انقلاب صنعتی) این است که، چطور خلق چنین ارزشهایی در اروپا، همزمان شد با لشکرکشی به کشورهای آفریقایی و آسیایی و استعمار و کشتار گسترده در این کشورها از سوی همین کشورهای اروپایی؟ به عبارت دیگر، چطور میتوان تناقضی به بزرگی «خلق حقوق بشر» و «کشتار وسیع همین بشر» از سوی اروپاییهای آغاز عصر به اصطلاح مدرنیته را با هم جمع کرد؟
پاسخ این سؤال بعدها داده شد: «منظور اروپاییها از حقوق بشر، بشر سفید پوستِ رنگین چشم بود» نه بشری غیر اروپایی. برای همین در حالی که شعار حقوق بشر بر لب داشتند، میلیونها انسان را در کشورهایی غیر از اروپا سلاخی و ثروتهایشان را غارت میکردند. طی روزهای گذشته وقتی خبرنگاران و سیاستمداران آمریکایی و اروپایی بارها جلوی دوربینهای تلویزیونی گفتند «مردم اوکراین که مثل مردم عراق و افغانستان نیستند؛ آنها متمدن و اروپاییاند» تا نتیجه بگیرند اگر با سیم خاردار و گلوله جلوی مهاجرت آوارگان جنگی خاورمیانه را میگیرند، اما راه را برای آوارگان جنگی اوکراین باز میگذارند، کار اشتباهی نکردهاند، معلوم شد، اروپای مثلا متمدنِ قرن ۲۱ تفاوت زیادی با اروپای وحشیِ قرن ۱۸ و نوزده ندارد و انسانها در برابر آنها، اصلا برابر نیستند! جنگ اوکراین در یک کلام نشان داد حقوق بشر غربی، کشک است!
- یک نکته مهم دیگر درباره جنگ اوکراین، این است که چرا اوکراین ظرف همان ۴۸ ساعت اول، برخی شهرهای خود را از دست داد و روسیه توانست خیلی راحت و سریع وارد این کشور شود در حالی که، تقریبا تمام دنیای غرب سمت اوکراین ایستادهاند؟ ممکن است عدهای بگویند، برای اینکه روسیه کشور بسیار قدرتمندی است. یا مثلا آمریکا و ۲۷ کشور اروپایی حاضر نشدند وارد جنگ مستقیم با روسیه شوند. اینجا با دو تجربه متفاوت، پاسخ این سؤال مهم را میدهیم. اول: در جنگ تحمیلی ۸ ساله، ایران با ۴۰ کشور به طور مستقیم و غیر مستقیم درگیر جنگ بود. حتی همین روسیه قدرتمند]شوروی سابق هم جزو آن ۴۰ کشور بود. نشان به آن نشان که ما از کشورهای زیادی اسیر گرفتیم. اما مردم ایران حتی اجازه اشغال یک وجب از خاک کشور را ندادند... دوستی میگفت، وقتی به کشوری حمله نظامی میشود، اگر مردمان آن کشور بهاندازه یک مترسک هم اَدای مقاومت را در بیاورند، میتوانند دشمن را شکست دهند. وقتی کشوری ظرف تنها ۴۸ ساعت شهرهایش را از دست میدهد و «صف فرار از کشور» طولانیتر از «صف شرکت در جبهههای جنگ» میشود یعنی، مردمان آن کشور مقاومت را بلد نیستند حتی بهاندازه آن مترسک! در چنین شرایطی رهبران آن کشور مجبور میشوند، فراخوان جهانی داده و با پول، داوطلب جنگ استخدام کنند. دوم: مثال نزدیک یمن است. انقلابیون یمن با پای برهنه و دستهای خالی ائتلافِ سعودی، آمریکایی، اروپایی، عبری را ۸ سال است تحقیر میکنند و چنان ضرباتی به متجاوزین زدهاند که، همه را انگشت به دهان کرده است. انقلابیون یمن نشان دادند، با مقاومت و توکل به خدا (نه کدخدا) میتوان بزرگترین قدرتها را در نابرابرترین جنگها، شکست داد. اتفاقی که در اوکراین رخ داد و در این شماره به آن اشاره کردیم، شباهت عجیبی هم به اتفاقات افغانستان دارد که باعث تسلط طالبان بر این کشور شد. در افغانستان نیز مقاومتی از سوی مردم ندیدیم و کابل به راحتی سقوط کرد. آخرین اظهارات رؤسای جمهور اوکراین و افغانستان پس از تصرف کشورشان شباهت عجیبی به هم دارد: «ای کاش به غرب اطمینان نکرده بودیم.»
- جنگ اوکراین یک نکته مهم دیگر را هم خیلی «شفاف» و تناقض بزرگ دیگری را عیان کرد. اگر آمریکا یا یک کشور غربی به کشوری حمله کرد، نه سازمان ملل، نه کشورهای غربی، نه کشورهای وابسته به غرب، نه سازمانهای بینالمللی ورزشی و نه هیچ کس دیگری حق ندارند به داد آن کشور اشغال شده برسند. اما اگر کشوری خارج از این چارچوب غربی، دست به همان اقدام زد، یک اشغالگر است و باید برای مهار آن، تمام قوانین، استانداردها و ارزشها را زیر پا «لِه» کرد و حتی زیر شعار فریبندهای مثل «منافع ملی» زد!
حجت الله فرزانی کارشناس امور مالی و بانکی طی یادداشتی در شمارخ امروز آرمان ملی نوشت: اگر راهکارهایی اتخاذ شود که نقدینگی کنترل شده و از رشد تورم جلوگیری شود میتوان گفت که قدرت پول ملی حفظ شده یا روند کندتری به خود میگیرد. مدیریت ارزی کشور با در دسترس بودن منابع ارزی آسان خواهد بود و طبیعی است که برجام میتواند با گشایش ارزی و آزادسازی ارز بلوکهشده، وضعیت منابع ارزی را بهبود بخشیده و مصرف ارز را مدیریت کند. در بازار متشکل ارزی میزان پرداخت ارز نیمایی، عرضه و تقاضا و قیمت مشخص است و بانک مرکزی از طریق آن در حال کنترل عرضه و تقاضای ارزی است و نوسانهای موجود مربوط به بازار آزاد است که اثر روانی زیادی بر سایر بازارها دارد. برای ایران که تنوع محصول و منابع ارزی وجود دارد هر صنعتی که بتواند رشد واقعی اقتصادی را داشته باشد، میتواند از تورمها جلوگیری کند. باید با هدایت نقدینگی به بخشهای مولد اقتصادی از رشدهای نرخ تورم جلوگیری کرد. با فرض ادامه تحریم هزینههای ریالی محقق خواهد شد، اما ایجاد اشتغال جدید، رشد درآمدهای پایدار ارزی، بهبود رشد اقتصادی به واسطه حذف مشکلاتی که تحریم برای ایران ایجاد کرده است حاصل نخواهد شد. بررسی روند تغییر تورم نشان میدهد که این نرخ رو به رشد بوده است و رشد بخش واقعی اقتصاد میتواند موجب کنترل و مهار آن شود. برای ایران که تنوع محصول و منابع ارزی وجود دارد هر صنعتی که بتواند رشد واقعی اقتصادی را داشته باشد، میتواند از تورمها جلوگیری کند. باید با هدایت نقدینگی به بخشهای مولد اقتصادی از رشدهای نرخ تورم جلوگیری کرد.