به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه سوم بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که جزییات تازه در پرونده تعرض در فوتبال پایه مشهد، احتمال خروج ایران از NPT، آیا مقایسه مصرف گاز ایران با چین و اروپا صحیح است؟!، یوزیابی و درنا پروری ایرانی در صفحات نخست روزنامههای امروز شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
محسن پورعرب طی یادداشتی درشماره امروز جوان نوشت: تحصیل و درس خواندن در این روزها تبدیل به یک غول چند سر شدهاست. از مسیر دشوار پیدا کردن مدرسه مورد نظر و چالشهای ثبتنام و پرداخت شهریه گرفته تا تأمین هزینه سرویس مدرسه، لباس فرم و تأمین لوازم تحریر و ابزارهای هوشمند تماماً مواردی است که باید یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته شوند تا دانشآموز پایش به مدرسه برسد، اما اگر کرونا، سرما و آلودگی هوا اجازه دهند! در دو سال و نیم اخیر که کرونا مانع حضور دانشآموزان در کلاسهای درس بود یکی از دشوارترین ادوار تحصیلی نظام تعلیم و تربیت رقم خورد. جایی که آموزش مجازی باید به سرعت جایگزین آموزش حضوری میشد. به هر ترتیب این مهم اتفاق افتاد، اما نتایج آنطور که انتظار میرفت نشد.
به گفته رضوان حکیمزاده، معاون سابق آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش میزان یادگیری دانشآموزان در تمامی دروس ناشی از تعطیلات آموزش حضوری در دوران کرونا، افت ۵۰ تا۷۰ درصدی داشته و نتایج مطالعات نشان میدهد که این افت تحصیلی در دروس علوم و ریاضی محسوستر است. این افت تحصیلی در حالی است که پیشتر ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق آموزش متوسطه آموزش و پرورش گفته بود: پیش از کرونا ۳۵ درصد دانشآموزان ابتدایی به دلیل تراکم بالای کلاسی و نبود معلم متخصص، سواد خواندن و نوشتن را فرا نمیگرفتند، اما پس از شیوع این ویروس، افت تحصیلی تشدید شده، به ویژه برای دانشآموزان ابتدایی، چراکه هیچ راهی به جز آموزش حضوری وجود ندارد.
نتیجه این افت تحصیلی را میتوان در اظهارات رئیس مطالعات تیمز و پرلز در ایران دید. براساس اظهارات مسعود کبیری نتایج حاصلشده از مطالعات تیمز سال ۲۰۱۹ نشان میدهد، ۶۸ درصد دانشآموزان مقطع چهارم و هشتم در دروس ریاضی، علوم و خواندن در نقطه معیار پایین قرار دارند. ۳۹ درصد در نقطه معیار متوسط، ۱۳ درصد در نقطه معیار بالا و ۲ درصد در نقطه معیار پیشرفته قرار دارند. نقطه معیار پایین توانایی دانشآموز در خواندن و پاسخ دادن به جملات و سؤالات ساده را بررسی میکند که یکسوم دانشآموزان ایرانی یعنی از هر سه نفر یک نفر به حداقل انتظارات یادگیری نمیرسند.
به این آمارها میتوان چندین مورد دیگر را هم اضافه کرد، اما برای درک شرایط تحصیلی و کیفیت آموزشی به نظر کافی است. آنچه مشخص است، کرونا و مجازی شدن آموزش سطح یادگیری دانشآموزان را به شدت تحتتأثیر قرار داده و افت تحصیلی دانشآموزان به ویژه در مقطع ابتدایی را بیشتر کردهاست. در چنین شرایطی، اکنون که شیوع کرونا کاهش پیدا کردهاست، اما معضلی به نام آلودگی هوا مانع آموزش حضوری دانشآموزان شدهاست. بررسی آمارها نشان میدهد از ابتدای سال تحصیلی جاری تا دیروز، دانشآموزان باید ۹۲ روز را در کلاسهای درس حاضر میشدند، اما تنها ۳۶ روز موفق به حضور در کلاسهای درس شدهاند.
آنچه مورد تأکید کارشناسان و مدیران نظام تعلیم و تربیت است، آموزش مجازی در حد یک مکمل آموزشی است و به تنهایی نمیتواند جایگزین آموزش حضوری شود. از سوی دیگر بسیاری از والدین دانشآموزان به دلیل تأثیرات منفی دوران کرونا و شاغل بودن، مخالف تعطیلی مدارس هستند. والدین دانشآموزان مقطع ابتدایی معتقدند آموزش مجازی راهکار مناسبی برای انتقال مفاهیم و دروس نیست و نمیتواند خلأ معلم و فضای کلاس را پر کند.
با این اوصاف، بررسی تصمیمهای اتخاذ شده در دوران کرونا حاکی از این است که اگر مسئولان بخواهند میتوانند حتی در روزهایی که شاخص کیفیت هوا مطلوب نیست، تنور آموزش حضوری را گرم نگه دارند. مطمئناً پیشنهادهای بسیاری در این روزها مطرح است، اما باید مقطع ابتدایی یا همان پایه دانشآموزان را ویژهتر دید. درست است که اولویت با حفظ سلامت دانشآموزان است، اما شرایط کنونی خطرناکتر از دوران کرونا که نیست! در مقطعی از دوران شیوع کرونا با تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا، با تدوین دستورالعملهایی امکان حضور دانشآموزان مهیا شد. اکنون نیز میتوان برای جلوگیری از وقوع یک فاجعه تحصیلی با تدوین دستورالعملهایی دانشآموزان مقطع ابتدایی را به کلاسهای حضوری بازگرداند. کوتاه کردن زمان حضور در مدرسه، استفاده از ماسک و توزیع شیر و میوه از جمله راهکارهایی است که با استفاده از آنها میتوان آموزش حضوری را برای دانشآموزان ممکن کرد.
البته که نقش وزارت آموزش و پرورش و پیگیری و پافشاری مسئولان برای تعطیلنشدن آموزش حضوری هم مهم است. مرور تقویم سال تحصیلی نشان میدهد به عنوان نمونه دو هفته پایانی آذرماه کلاسهای درس مدارس پایتخت به دلیل آلودگی هوا تعطیل بودند. سؤال این است که آیا در تمام این ایام، دانشآموزان ۲۴ ساعت شبانهروز را در خانه سپری کردند؟ آیا نمیشد در این دو هفته دو تا سه روز را با برگزاری ساعات محدود تدریس شرایط را برای حضور دانشآموزان مهیا کرد؟ بیراه نیست اگر بگوییم که سیستم تعلیم و تربیت کشور هم مخالفتی جدی با این تعطیلیها ندارد و صرفاً به بیان اظهارنظر و اطلاعیه در نقد و مخالفت با این تعطیلیها بسنده کردهاست. به هر حال لازم است مدیران آموزش و پرورش با پیگیری مداوم و اقناعسازی مسئولان، شرایط را هر چه سریعتر برای ادامه آموزش حضوری فراهم کنند. همچنین ضروری است تا دولت سیزدهم نگاه ویژهتری به نظام تعلیم و تربیت کشور داشته باشد و یک تفاوت اساسی در مدیریت این حوزه با سایر دولتها ایجاد کند. به قول سیدمحمد بطحایی، وزیر اسبق آموزش و پرورش، حال نظام تعلیم و تربیت کشور زمانی خوب میشود که مسئولان به اندازه برجام نگرانش باشند!
پیمان مولوی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با تیتر در ایران همیشه دیر میشود نوشت: تورم نقطهای به بیش از ۵۱.۳ درصد رسید و تورم سالیانه از ۴۶ درصد عبور کرد. دلار هم به ۴۵ هزار تومان رسید. در انگلیسی ضرب المثلی هست که میگوید: خیلی کم و خیلی دیر (It’s too, little too late) یعنی وقتی کار از کار گذشت و کاری که داری انجام میدهید هم دیر است و هم خیلی کم.
در اقتصاد امروز ایران هم که نگاهی میاندازید این ضرب المثل خیلی مصداق دارد. همین ماجرای گاز؛ بالاخره چیزی تحت عنوان الگوهای هواشناسی در جهان هست که بسیار پیشرفتهاند و اصلا الگوهای پیشبینی پذیری و مدلهای پیشبینی پذیری را به سایر رشتهها ارائه داده است، ولی میبینیم که غافلگیری عجیبی روی میدهد، آن هم در کشوری که دومین ذخایر گازی جهان را دارد. این را نباید به سادگی از کنارش گذشت.
یا مثلا در تورم، امثال چهارمین سال تورم بالای ۴۰ درصد است و هنوز شاهد عدم یک سیاست انقباضی هستیم و رشد نرخ بهره ناچیز هم افاقه نمیکند و خیلی دیر و کم است.
به نظر نگارنده، همه این موارد ناشی از عدم درک سیستمی رویدادهاست. وقتی اقتصاد اولویت اول نباشد، شما در پیدا کردن راهکارها فقط در یک چارچوب بسته حرکت خواهید کرد.
این روند بدون تغییر در نگرش برای اولویت شدن اقتصاد در همین مسیر ادامه خواهد داشت. شاید بسیاری بگویند این بدبینانه است، ولی اجازه دهید که با علم ریاضی و عدد و رقم به اوضاع بنگریم. ریاضی دقیقترین است و نمیشود با آن شوخی کرد.
نرخ رشد نقدینگی متوسط ۳۸ درصد با رشد اقتصادی ۳درصد سال آینده تورم را از کانال ۴۰درصد الی ۴۵درصد به یک کانال بالاتر رهنمون خواهد کرد، یعنی ۴۵درصد تا ۵۰درصد و این خود بسیار خطرناک است، چون برای سالهای بعد بازه همینطور بزرگتر خواهد شد.
این چرخه ای است که باید قطع شود، اما نمیشود، دلیل؟ اقتصادی ذینفعان مبتنی بر نرخ بهره حقیقی منفی و گلخانه تولید در اقتصادی تورمی!
در اقتصادی اینچنین شما ذینفعان را دارید که با پوشیدن ردای اصلاحات اقتصادی اتفاقا اصلاحات اقتصادی را به تاخیر میاندازند و مانع آن میشوند.
مثلا این روزها شما از واژه جعلی یارانه پنهان زیاد میشنوید که وجود خارجی ندارد، ادعا این است که هر اصلاحاتی از اصلاحات قیمتی میگذرد، اما این مغالطهای بیش نیست، آنچه باید اصلاح پذیرد یک چیز است: اولویت یافتن اقتصاد و رفاه!
عبدالرضا فرجیراد تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: وقتی یک بحران سیاسی آغاز میشود در عالم دیپلماتیک عمل متقابل رسم است؛ لذا اروپاییها یک اقدامی کردند و ایران سعی میکند که عمل مشابهی را انجام دهد. اما به نظر میرسد اقداماتی که اکنون ایران انجام میدهد بیشتر برای روز دوشنبه باشد. یعنی اینها در رابطه با پیروی شورای اروپا از پارلمان اروپا هشدار میدهند که نکند در آنجا نیز سپاه پاسداران را در لیست قرار دهند. اما روند مسائل نشان میدهد که این کار به چند علت اتفاق نخواهد افتاد. نخست اینکه این کار بعد حقوقی دارد و اروپاییها تا زمانی که مطمئن نشوند که این مساله از بعد حقوقی در ذهنشان جا افتاده، حل فصل شده و وکلا به آنها اجازه دهند، این کار را انجام نخواهند داد. به احتمال قوی اگر این کار در شورای وزیران اروپا انجام شود ایران وکیل خواهد گرفت و به سازمانهای بینالمللی شکایت خواهد کرد که ایران در این شکایت بازنده نخواهد بود. علتش نیز این است که فکتهایی که اروپاییها میخواهند ارائه دهند چندان متقن نیست. سندی هم ندارند که ارائه بدهند. پرسش دیگر این است که اگر میخواستند این کار را انجام دهند چرا ۲۰ یا ۳۰ سال پیش چنین حرکتی نکردند.
اگر بخواهند در مورد یمن چیزی مطرح کنند که پارلمان کشورهای اروپایی خودشان بارها عربستان را محکوم کردند و نمیتوانند ایران را به دلیل کمک به یمن متهم و محکوم کنند. اگر بخواهند به دلیل کمک به حماس و فلسطین ایران را محکوم کنند این هم فایده ندارد چرا که سازمان ملل و قطر به فلسطین و حماس کمک میکنند چرا که یک نیروی مقاومت است که میخواهد سرزمین خود را پس بگیرد؛ لذا اروپاییها چیزی به عنوان سندی که بتوان ارائه داد ندارند. از همینرو میدانند که به لحاظ حقوقی برنده نیستند. دیگر اینکه وقتی نیروی مسلح کشوری تروریست اعلام میشود و کشور متقابل نیز نیروهای مسلح آنها را تروریست اعلام میکند بیشتر نیروهای مسلح چه ایران و چه طرفهای مقابل در خلیج فارس حرکت میکنند و در کشورهای حوزه خلیج فارس پایگاه دارند؛ لذا اگر بخواهند محدودیتی برای یک قایق سپاه ایجاد کنند، بهطور متقابل ایران نیز مثل ماجرای کشتی انگلیسی که خدمه آن را بازداشت کردند برخورد خواهد کرد و مجموعه این مسائل تنش ایجاد میکند؛ و ضمن اینکه آمریکا نیز نمیخواهد این اتفاق بیفتد. درست است که زمان ترامپ این اتفاق افتاد و سپاه در لیست سازمانهای تروریستی قرار گرفت. اما به نظر میرسد که این دولت آمریکا نمیخواهد که این روند تکرار شود. حتی وزیر خارجه انگلیس نیز که به آمریکا سفر کرد آنها وی را قانع کردند که این مساله را پیگیری نکنند. از زمانی هم که وزیر خارجه انگلیس از این سفر برگشته هنوز هیچ صحبتی در این رابطه انجام نداده است.
بنابر این وقتی انگلیس پیشقراول نشود بقیه کشورهای اروپایی نیز پیش نخواهند آمد. آقای مکرون رئیسجمهور فرانسه نیز در این ارتباط شخصا سکوت کرده و آقای بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم مخالفت کرده است. حال شاید این پرسش مطرح شود که چرا این طرح در استراسبورگ تصویب شد؛ باید اذعان داشت که آنجا یک پارلمانی بود که ضمانت اجرایی ندارد و مقداری هم از دست دولتها خارج است. افکار عمومی بر روی نمایندهها فشار آورده و چند ماه است کار میکنند که با این اقدام اخیر گویا موفق شدند. اما بدین معنی نیست که در شورای اروپا تصویب شود. ضمن اینکه اروپاییها همچنان میخواهند درها را باز نگه دارند. آمریکا هم به این نتیجه رسیده که پنجره مذاکره نباید بسته شود چرا که به این توافق نیاز دارد. پس اروپا نیز در جهت بستن پنجره مذاکره حرکت نخواهد کرد و روز دوشنبه چیزی تحت عنوان قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی تصویب نخواهد شد. هر چند که شاید تعدادی از افراد یا شرکتها را مثل قبل در لیست تحریم قرار دهند.