به گزارش تابناک، روزنامه هشت صبح نوشت: استدلال آنها افزون بر سخن بایدن، به پولهای هنگفتی بود که طالبان دریافت میکنند و تصور میشود که این پول در بدل توافقهای مخفیانهای به این گروه داده میشود که با مذاکرهکنندهگان امریکایی در قطر بسته است.
اگر طالبان حقیقتا واگنر امریکایی باشند، هرچند که پیچیدهگی صحنه سیاسی افغانستان و منطقه بیشتر خواهد شد، اما از یک سو این سود را خواهد داشت که سردرگمی و بنبست کنونی درباره افغانستان پایان خواهد یافت و بسیاری در داخل و خارج تکلیف خود را بهتر خواهند فهمید. مشکلی که اکنون افغانستان گرفتار آن است، ماهیت مبهم و گنگ این گروه است که به هر قدرت منطقه یا بینالمللی وانمود میکند که در صورت دریافت پول و حمایت بیشتر، میتواند واگنر آن کشور باشد. این روحیه معاملهگری که طالبان در تعامل با کشورهای مختلف در پیش گرفتهاند، بسیاری را امیدوار کرده است که ممکن است بتواند این گروه را به واگنر خاص خود تبدیل کند و از آن برای مقابله با رقبای استراتژیکش استفاده کند. یکی از انگیزههای طالبان برای سرکوب دختران و زنان افغانستان و محروم ساختن آنان از تحصیل و کار، پرده انداختن بر زدوبندهای پشت پرده این گروه با دولتهای مختلف، بهویژه دستگاههای استخباراتی آنهاست، تا به این بهانه خود را مستقل و یک گروه وفادار به آرمانهای ایدیولوژیک نشان بدهند و سربازان بیخبرشان را وفادار نگه دارند.
واگنر روسیه ماهیت مشخصی داشت و ابهام چندانی در کارش نبود؛ زیرا همه میدانستند که فلسفه وجودی آن پیمانکاری برای وزارت دفاع روسیه در جنگهای برونمرزی این کشور است. طالبان به مانند واگنر یکدست نیستند و چنین ماهیت آشکاری ندارند. این گروه هنوز رهبر خود را به مردم نشان نمیدهد، قسمتهای پنهان توافقنامهاش با ایالات متحده را اَشکار نمیسازد، نوع روابط خود با استخبارات کشورهای گوناگون را آفتابی نمیکند و چند و چون همکاریاش با القاعده، تیتیپی و سایر گروههای جنگجو و خشونتطلب را توضیح نمیدهد.
اگر جو بایدن به همکاری عناصری از طالبان در کشتن ایمن ظواهری دلش را خوش کرده است و این را موفقیتی برای خود میداند، بسیاری دیگر هستند که از روابط پیچیده و افشا نشده طالبان با گروههای تروریستی اطلاع دارند و از این بابت نگرانند. تجمع اینهمه جنگجوی خارجی در افغانستان با روابط گسترده برونمرزیشان با گروههای مشابه در جنوب آسیا، آسیای مرکزی، آسیای غربی و مناطقی از افریقا، موضوعی نیست که بتوان به این سادهگی از کنارش گذشت. هم مردم افغانستان و هم جامعه جهانی با پدیدهای بسیار پیچیدهتر از واگنر روبهرویند و پیامدهای بلندمدت آن هنوز برای بسیاری قابل پیشبینی دقیق نیست، هرچند قدرتهای کلان امکان مدیریت حوادث را به سود خود دارند و ملتهای ضعیف و آسیبپذیر مثل همیشه بیشترین هزینه را خواهند پرداخت و افغانستان برای مدتهای طولانیتر میدان جنگهای نیابتی خواهد ماند.