به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه پنجم مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که طلسم شکنی والیبال ایران در کسب طلا، مجادله دولت و مجلس بر سر برنامه هفتم توسعه، بنگاهداری؛ غلط اضافه بانکها و آخرین تحولات قفقاز در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
زهرا نژادبهرام طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با تیتر جامعه و قتلهای ناموسی نوشت: خبر کشف جسد دختری ۱۶ ساله (۱) در سد سردشت و اعتراف پدر دختر به قتل دخترش نگرانی از مساله قتلهای ناموسی را افزایش داده است. در طول سال جاری موارد کشف شده ناشی از قتلهای ناموسی بر اساس برخی گزارشها روبه افزایش بوده و این نگرانی را برای جامعه ایجاد کرده که زنان و دختران به بهانههای واهی مورد خشونت و قتل واقع میشوند. به حاشیه رانده شدن لایحه نفی خشونت علیه زنان یا همان حفظ کرامت زنان و خانواده که به دلایل نامعلومی در صندوق مجلس شورای اسلامی باقی مانده و به جای آن لوایحی در حال تنظیم یا قوانینی مصوب میشود که شاید از منظر تقدم و تأخر و الزام بعد از این لایحه قرار میگیرند. لوایح یا قوانینی به نام کرامت زنان تنها مسالهاش حجاب است! کم توجهی مجلس به این مجلس منجر به نگرانی جدی برای جامعه شده است.
این مهم دارای ابعاد گوناگون جامعهشناختی و روانشناسی و... دارد، اما در این مجال دو بعد آن مورد توجه است، نخست بخش فرهنگی (۲) آنکه ناشی از حاکمیت نوعی فرهنگ پدرسالار بر ساختار خانواده است که با تکیه بر جنسیت مساله صاحب اختیاری فرزندان و مردان خانواده برای همه امور حتی حق حیات و ممات افراد خانواده را محق جلوه میدهد که در این میان قانون نیز با توجه به ولایت پدری بر این امر مساله فرهنگی ذکر شده را همراه شده است. این فرهنگ درونی شده در خانوادهها بستری برای وقوع قتلهایی که به نام ناموسی خوانده میشود، شده که امواج خشونت خانگی را نسبت به زنان و کودکان بیشتر کرده است. بررسیهای پژوهشگران موید این است که مفاهیمی نظیر طردشدگی و کاهش منزلت اجتماعی و... در مواجهه با برخی موارد منجر به صدور مجوز برای پدر یا برادر یا شوهر برای اقدام به قتل شده و فارغ از اثرات اجتماعی این مهم مساله تصمیمگیری نسبت به حیات و ممات یک انسان به دست خانواده تنزل مقام داده است. درحالی که حفاظت از جان انسان در چارجوب قوانین به دست حاکمیت است؛ و افراد حق ندارند نسبت به این مهم اقدامات خودسرانه انجام دهند که آثار جانبی آن بر جامعه و خانواده بسیار نگرانکننده است.
دوم این است که این وقایع بیانگر، ناکافی بودن قوانین تنبیهی و پیشگیرانه است؛ لایحه نفی خشونت از زنان که در میان دو قوه قضاییه و مجریه در حال بررسی بوده و پس از ده سال توانست به مجلس شورای اسلامی ارجاع شود، اکنون در حاشیه مانده است، عاملی که میتوانست مانع موثری در وقوع این موارد باشد! کم توجهی نمایندگان با توجه به اهمیت مساله این نگرانی را تشدید میکند که علت این مهم چیست! مگر نه آنکه که بر اساس آموزههای قرآن مجید قتل یک انسان معادل قتل همه است؟! مگر نه آنکه طبق آموزههای دینی انسان کرامت دارد؟! مگر نه آنکه بیتوجهی نسبت به حیات و ممات انسانها در آموزههای دینی معصیت است؟! پس چگونه است که راهکارهای لازم برای جلوگیری از وقوع این موارد در جامعه ما کمرنگ یا کم اهمیت است؟!
مساله قتلهای ناموسی که از سوی حقوقدانان و فعالان اجتماعی به امری نگرانکننده مبدل شده حکایت از ناکافی بودن قوانین پیشگیرانه از یک سو و به نوعی نامشخص بودن آثار اجتماعی این مهم بر سلامت اجتماعی است! نگاهی به اقدامی که در اهواز صورت گرفت که نوعی نمایش خشونت در سطح شهر بود یا اقدامی که در دیگر جاها صورت گرفته مساله امنیت زنان و ترویج خشونت به بهانه ناموسی جامعه را دچار نوعی نگرانی ساخته است؛ این مهم از دو سو قابل تامل است نخست آنکه ترویج خشونت در جامعه و آزار افکار عمومی و اختلال در امنیت است و دوم آنکه حق انسان برای حیات به بهانههای گوناگون به ابزاری برای دیگر افراد مبدل شده که از نظر حقوقی غیرقابل پذیرش است! از اینرو لازم است نمایندگان مجلس که بار امانت برای نمایندگی مردم را بر دوش دارند به این مهم با رویکردی دیگر مواجه شوند و مساله پیشگیری و جرمانگاری قتلهای ناموسی را در راستای لایحه نفی خشونت از زنان یا همان حفظ کرامت زنان در اسرع وقت مورد توجه قرار دهند! گزارشات متعدد که از سوی برخی رسانهها و انجمنهای حقوق بشری در کشور طی سالهای اخیر منتشر شده بر دامنه این نگرانیها افزوده است و کم توجهی نمایندگان به این مهم باید از سوی قوه قضاییه و مجریه که لایحه را مشترکا تهیه کردهاند، پیگیری شود! مساله زنان و حق حیات آنها در بستری از سهلانگاری پیچیده شده و خانواده به عنوان اولیای دم همواره این اجازه را دارد که نسبت به زندگی زنان تصمیمگیر باشد! این مهم به معنی آن است که خلأ قانونی در مواجهه با این مسائل وجود دارد و از سوی دیگر نهادهای فرهنگی نیز کارکرد نامناسبی برای پیشگیری از وقوع چنین مواردی دارند؛ لذا تعامل این دو نهاد از یک سو و توجه به مساله جان زنان از سوی دیگر درخواست جدی جامعه برای پایان بخشیدن به این نوع رفتارهای خشونتآمیز نسبت به زنان است
نوید مؤمن طی یادداشتی در شماره امروز وطن امروز با تیتر مرغ آمریکایی همسایه! نوشت: مقامات آمریکایی و اعضای شورای همکاری خلیج فارس بعد از اتمام نشست مشترک اخیر خود بیانیهای صادر و ضمن تکرار اتهامات علیه جمهوری اسلامی ایران، بر موضع امارات در ارجاع پرونده ادعایی جزایر سهگانه ایرانی به دیوان دادگستری بینالمللی تاکید کردند. در این بیانیه که مملو از اتهامزنیهای تکراری به کشورمان و زیر سوال بردن تمامیت ارضی ما است، طرفین از ارتباطات دیپلماتیک میان عربستان و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (GCC) با ایران برای توقف تشدید تنش در منطقه نیز استقبال کردند!
۱- بدیهی است جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی، خط قرمز جغرافیایی و ارضی ایران محسوب میشود و هیچ بازیگری از آمریکا و روسیه گرفته تا اتحادیه اروپایی و چین حق به چالش کشیدن آن را نداشته و نخواهد داشت، اما آنچه در این برهه موضوعیت دارد، مربوط به نوع مواجهه اصلاحطلبان با موضع واشنگتن در قبال جزایر سهگانه است! مقامات آمریکایی از سال ۱۹۹۷ میلادی تلاش کردهاند مواضع صریحی را درباره جزایر سهگانه (به سود ابوظبی) اتخاذ نکنند تا در یک پرونده ملی و سرزمینی، خود را در مواجهه علنی و آشکار با ملت ایران قرار ندهند، اما این بار، مقامات آمریکا بر ادعای مخدوش اماراتیها مهر تایید نواختهاند تا دامنه منازعات منطقهای و مداخلهگرایانه خود و تهران را عمیقتر و گستردهتر سازند، اما انگیزه فرامتنی آمریکا از این اقدام چیست و چرا رسانههای پرادعایی که تا چندی پیش به دلیل مواضع غیرقابل توجیه روسها و چینیها در قبال جزایر سهگانه فریاد «مرگ بر شرق» را سر میدادند، در قبال وقاحت کاخ سفید سکوت کردهاند؟!
واقعیت این است که آمریکا نه تنها کمترین موافقتی با عادیسازی روابط تهران - ریاض (حتی در سطح اندک) ندارد، بلکه نسبت به عدم توانایی خود در بازتولید تروریسم تکفیری داعش در منطقه شدیدا نگران به نظر میرسد. مقامات ارشد هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه متفقالقولند منازعات راهبردی در منطقه خلیج فارس و غرب آسیا باید جاری باشد تا در سایه این منازعات، بتوان مداخلهگرایی مزمن واشنگتن و اتحادیه اروپایی را توجیه کرد. فراتر از آن، تولید و بازتولید تروریسم تکفیری، تاکتیک خطرناک غربیهاست که صرفا در فضای بحرانی منطقه میتواند قدرت و جرأت ظهور و بروز پیدا کند.
اکنون آمریکا در آیندهپژوهی تحولات منطقه با متغیرها و ثوابتی روبهرو است که قدرت پیشبینی و مدیریت آنها را تا حد زیادی از دست داده است.
در چنین شرایطی، واشنگتن ترجیح داده است تقابل منطقهای خود با تهران و تلاش برای تشدید شکافها میان ایران و اعضای شورای همکاری خلیج فارس را مضاعف سازد. از این رو ادعای آمریکاییها در استقبال از توافق تهران - ریاض، دروغ بزرگی است که هر ۶ کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس (کویت، عربستان، قطر، عمان، بحرین و امارات) نسبت به آن واقف هستند. قطعا بیانیههای ظاهری و تصاویر تزیینی نمیتواند چنین واقعیتی را کتمان سازد.
۲ ـ در اینجا به سوال اصلی خود باز میگردیم: چرا بازخواست مقامات آمریکایی درباره زیر سوال بردن حاکمیت ایران نسبت به جزایر سهگانه، با سکوت و انفعال جریانات ظاهرا ملیگرا مواجه شده است؟! چرا محصول و خروجی طرح این ادعا، نگارش یادداشتهای پرزرق و برق و مملو از خشم و مطالبهگری نسبت به واشنگتن نیست؟
پاسخ این سوال به اندازهای واضح است که نیاز به تکرار و تفسیر ندارد: زمانی که فرامتن غربگرایی بر متن و واقعیت تحولات جاری در حوزه روابط بینالملل سایه میافکند، دیگر نمیتوان سخن از انصاف و حتی واقع گرایی در حوزههای گوناگون (از جمله تفسیر وقایع جاری در حوزه سیاست خارجی و تحولات منطقهای و فرامنطقهای) به میان آورد. در اینجا، تفکیک تلخی میان ژست، رفتار و نیت بازیگران مدعی ملیگرایی و واقعبینی در حوزه سیاست خارجی وجود دارد که روز به روز خود را در آوردگاهها و بزنگاههای حوزه دیپلماسی بیشتر نشان میدهد. قطعا زمانی میتوان ادعای جریانات معلومالحال در دفاع از تمامیت ارضی ایران را واقعی دانست که نوع برخورد و مواجهه آنها با تخطیگران از این مساله، تابعی از جنس پرچم کشورها و ماهیت حکومت بازیگران خارجی نباشد. بهتر است کسانی که مدعی درک زبان دنیا هستند، کلاه خود را قاضی کنند که در مواجهه با صدور بیانیه مشترک اخیر آمریکا و کشورهای حوزه خلیج فارس در قبال جزایر سهگانه ایرانی، چگونه عمل کردهاند و تفاوت این عملکرد، با مواضع قبلی آنها در مواجهه با روسیه و چین (درباره پرونده مذکور) چه بوده است؟!
حسن هانیزاده تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی با تیتر موساد و بزرگترین شکست تاریخی در آرمان ملی نوشت: ناکامی یک گروه تروریستی ۲۸ نفره برای انجام بزرگترین عملیات تروریستی قرن در اماکن پرجمعیت ایران نشان میدهد که سازمان تروریستی موساد اسرائیل که سالها آموزش این مجموعه را زیر نظر داشته با بزرگترین شکست امنیتی واطلاعاتی خود در طول تاریخ این سازمان مواجه شده است.
براساس بیانیه مهم وزارت اطلاعات اگر چه این مجموعه ظاهرا منتسب به گروهک تروریستی داعش است، اما تحقیقات اولیه نشان داد که این مجموعه آموزشهای پیچیده نحوه بهکارگیری ابزارهای عملیات تروریستی را زیر نظر افسران موساد وسازمان سیا آموزش دیده. از آنجا که حوادث سال گذشته ایران که نوعی جنگ ترکیبی بود با هدف بحران سازی وایجاد جنگ داخلی سازماندهی شده بود و با شکست مواجه شد لذا سازمانهای اطلاعاتی دشمن شیوه ناامنی فیزیکی غیر متمرکز را دستور کار قرار دادند. تجربه واطلاعات امنیتی موجود نشان میدهد که موساد و سازمان سیا از سالها پیش تلاش دارند تا یک کمربند نا امنی پیرامون ایران ایجاد کنند و لذا برای این منظور ۵ پایگاه تروریستی برای آموزش عناصر تجزیه طلب وتروریستی در اقیلم کردستان ایجاد کردند.
رخدادهای سال گذشته در ایران اوج فعالیت اطلاعاتی وعملیاتی موساد، سازمان سیا و ۱۴ سازمان اطلاعاتی دیگر در منطقه و جهان بود که با هدف تجزیه ایران وایجاد جنگ داخلی بود. اما هوشیاری ملت ایران و اقدامات قاطع و بزنگاه نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی تحرکات سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و رژیمهای منطقه را با نا کامی مواجه ساخت. در نهایت دشمنان ملت ایران برای ایجاد ناامنی ودلهره در جامعه ایران سازوکارهای بهره گیری از عناصر داعش که در اماکن مختلف منطقه آموزشهای پیجیده تروریستی را زیر نظر افسران موساد وسیا طی کردهاند در دستور کار قرار دادند. حمله به زائران مرقد مطهر حضرت احمد بن موسی الکاظم (شاهچراغ) در شیراز پیش درآمد یک سلسله عملیات زنجیرهای تروریستی مشترک داعش، موساد و سازمان سیا در داخل ایران بود.
اما این عملیات تروریستی زنگ خطری برای نهادهای امنیتی ایران بود که با هوشیاری بالاتر و با ابزارهای تعقیب وگریز روزآمدتری، تحرکات تروریستها را در اطراف مرزهای ایران رصد کنند؛ لذا دستگیری ۲۸ تن از خطرناکترین عناصر آموزش دیده وزبده تروریستی داعش از وجود یک توطئه خطرناک ناامنسازی در جامعه ایران خبر میدهد. گزارشهای اولیه نشان میدهد که شیوه کار عناصر تروریستی دستگیر شده بسیار پیچیده وترکیبی از عملیات انتحاری و استفاده از پیچیدهترین ابزارهای روز ارتباطی فضای مجازی است. خنثی سازی این توطئه یک شکست تاریخی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی و یک پیروزی امنیتی برای نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی تلقی میشود که این پیروزی درخشان همواره در یاد وخاطره ملت ایران ماندگار خواهد ماند. اما توطئهها قطعا با شکلهای گوناگونی ادامه خواهد یافت، زیرا دشمنان امنیت ملی ایران همواره از هر ابزاری برای ایجاد نا امنی در ایران استفاده خواهند کرد.