به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه هشتم آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که ترور دکتر محسن فخریزاده از دانشمندان به نام موشکی و هستهای ایران در آبسرد دماوند و واکنشهای داخلی و بین المللی به این اتفاق در صفحات نخست بیشتر روزنامههای امروز برجسته شده است.
جزییات تبادل زندانیان ایرانی و استرالیایی از زبان معاون وزیر خارجه، جولان کرونا در دورهمیها و تنظیم دیرهنگام قیمت مرغ نیز در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
حسن هانیزاده، تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان ملی نوشت: ترور دردناک شهید محسن فخریزاده یکی از دانشمندان برجسته ایران در نتیجه همکاری مشترک سازمانهای اطلاعاتی تروریستی موساد اسرائیل، CIA آمریکا و استخبارات برخی رژیمهای مرتجع عرب صورت گرفته است. از آنجایی که رژیمصهیونیستی سابقه طولانی در ترور دانشمندان هستهای کشورهای اسلامی دارد، لذا از سال گذشته که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی در یک شوی طنزآمیز ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای متهم کرد، برخی از دانشمندان هستهای ایران در لیست ترور موساد و CIA قرار گرفتند. نخستوزیر رژیمصهیونیستی در طول دو سال اخیر بارها از شهید محسن فخریزاده با عنوان یکی از برجستهترین دانشمندان هستهای ایران نام برد و این به مفهوم اجازه بنیامین نتانیاهو برای ترور این شهید بود. متاسفانه سازمانهای تروریستی اسرائیل و آمریکا با استفاده از فضای جهانی و حاکمیت قانون جنگل بر روابط بینالملل درصدد حذف فیزیکی شخصیتهای تاثیرگذار ایران برآمدهاند. ترور دو سردار بزرگ شهید سپهبد قاسم سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس و شهید ابومهدی المهندس، نایبرئیس الحشدالشعبی عراق نتیجه همکاری تروریستی مشترک آمریکا، اسرائیل، عربستان و امارات بود. به همین دلیل به نظر میرسد که اسرائیل با ترور این دانشمند هستهای در تلاش است تا در یکماه باقیمانده از دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، ایران را به یک عکسالعمل شتابزده وادار سازد تا از این رهگذر شرایط منطقه با یک بحران جدید مواجه شود.
همچنین به نظر میرسد این ترور که از مدتها پیش برنامهریزی شده در چارچوب رایزنیهای اخیر بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیمصهیونیستی، محمد بنسلمان ولیعهد عربستان و مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا که در عربستان صورت گرفته، بهوجود آمد. در این نشست بنیامین نتانیاهو، برخی از شخصیتهای تاثیرگذار محور مقاومت را در لیست ترور موساد قرار داده و مجوز لازم را از دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا برای ترور این شخصیتها، دریافت کرد. ترور شهید محسن فخریزاده آخرین ترور نخواهد بود بلکه در طول یکماه آینده ترورهای دیگری در سطح لبنان، سوریه و عراق و حتی ایران صورت خواهد گرفت. حملات اخیر هواپیماهای رژیمصهیونیستی به پایگاه مدافعان حرم در سوریه نیز بخشی از پروسه تروریسم سازمانیافته اسرائیل و آمریکا قرار دارد. بههرحال بنیامین نتانیاهو بهخوبی میداند که با خروج دونالد ترامپ از کاخ سفید چتر حمایتی خود را از دست خواهد داد و برای همیشه از چرخه قدرت در رژیمصهیونیستی خارج خواهد شد؛ لذا تصور نتانیاهو این است که برای برهم زدن آرامش منطقه و درگیر کردن کشورهای محور مقاومت و از جمله ایران و انجام یک حمله مشترک علیه محور مقاومت میتواند فضای جدیدی برای باقی ماندن او در قدرت ایجاد کند. همچنین محمد بنسلمان اعتقاد دارد که اگر جو بایدن وارد کاخ سفید بشود، محمد بننایف بهعنوان ولیعهد عربستان جایگزین او خواهد شد. از این رو بحرانسازی یکی از سیاستهای مشترک آمریکا، اسرائیل و برخی رژیمهای مرتجع عرب است. هرچند ممکن است که این بحران مانند جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶ لبنان نتیجه معکوس برای رژیم صهیونیستی داشته باشد.
حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در بخشی از یادداشتی با عنوان آرامشان نگذارید که آرامتان نمیگذارند! نوشت: شواهد فراوانی از نقش اسرائیل در ترور شهید محسن فخریزاده در دست است به گونهای که با جرأت و صراحت میتوان رژیم صهیونیستی را عامل اصلی این جنایت دانست، از این روی نباید در انتقام از صهیونیستهای جنایتکار کمترین تردیدی به خود راه داد.
شش روز قبل روزنامه صهیونیستی اسرائیلتایمز «The Times of Israel» نوشته بود، «آمریکا و اسرائیل برای یک رشته عملیات پنهان علیه ایران در هفتههای باقی مانده از دولت دونالد ترامپ برنامهریزی کردهاند»! و تاکید کرده بود که «بخش هستهای ایران هدف اصلی است و ایران پاسخی نخواهد داد»! شاید این بخش از گزارش ۶ روز قبل «اسرائیلتایمز» بیرون از دایره ترور دیروز شهید فخریزاده باشد! ولی این گزارش حاوی دو نکته اساسی و قابل توجه است. اول آنکه ترور دانشمندان هستهای ایران در دستور کار مشترک رژیم صهیونیستی و آمریکا قرار داشته و دارد و دوم که تاسفآور است اینکه چرا باید صهیونیستها به این تصور -به یقین موهوم- رسیده و یا به آن تظاهر کنند که «ایران پاسخی نخواهد داد»! آیا این تصور یا تلقی موهوم دشمن ناشی از اظهارات کسانی نیست که مثلاً نوشته شدن نام رژیم صهیونیستی روی موشکهای سپاه را برنمیتافتند؟! و...
خدا بر درجات شهید قاسم سلیمانی بیفزاید که تاکید داشت درباره دشمن نباید از جمهوری اسلامی ایران دو صدا بیرون بیاید. آن شهید به درستی و حکمت بر این باور بود که دو صدا و دو پیام متفاوت دشمن را جری میکند و در این خصوص به حرکت تفرقهافکنانه خوارج در جنگ صفین اشاره میکرد.
در این حال و هوا حیف است که به دو نکته از کلام امام راحلمان (ره) و خلف حاضر او (حفظهالله تعالی) اشاره نکنیم.
از حضرت امام خمینی است که: «.. با توسل به دامن آمریکا ضعف و ناتوانی خود را بر ملا نسازید و از گرگها و درندهها برای شبانی و حفظ منافع خود استمداد نطلبید ابرقدرتها آن لحظهای که منافعشان اقتضا کند شما و قدیمیترین وفاداران و دوستان خود را قربانی میکنند و پیش آنان دوستی و دشمنی و نوکری و صداقت ارزش و مفهومی ندارد آنان منافع خود را ملاک قرار دادهاند و به صراحت و در همه جا از آن سخن میگویند...» صحیفه امام (ج ۲ ص ۹۳۲)؛ و از حضرت آقاست که: «آن جنتلمنهای پشت میز مذاکره، همان تروریستهای فرودگاه بغداد هستند؛ آنها همان افراد هستند تفاوتی نمیکنند، فقط لباس خود را تغییر میدهند. دست چدنی دارند که پوشش مخملی را بیرون میآورد و خود را نشان میدهد و گرنه باطن همان باطن است و هیچ تفاوتی ندارد، آنها نمیتوانند کسانی باشند که به آنها اطمینان کنیم».
در این باره گفتنیهای دیگری نیز هست که به بعد میگذاریم و تنها به این نکته ضروری بسنده میکنیم که امروز باید همه توجه مردم و نظام روی دو محور متمرکز شود، اول؛ انتقام سخت و پشیمانکننده از صهیونیستهای جنایتکار و دوم؛ شناسایی عوامل داخلی و احتمالاً نفوذی دشمن.
احمد غلامی، سردبیر شرق در سرمقاله امروز این روزنامه طی یادداشتی با عنوان دولت آینده با چه مردمی روبهروست؟ نوشت: دولت آینده ایران بعد از انتخابات ۱۴۰۰ با چه مردم و وضعیتی روبهروست؟ با فرض اینکه آمریکا به برجام برگردد، باز هم تغییر اساسی در طبقات اجتماعی و مطالبات مردم رخ نخواهد داد؛ چراکه مطالبات آنان صرفا اقتصادی نیست. ناگفته پیداست بخشی از این خواستهها اقتصادی است و با بهبود وضعیت معیشتی از رنج مردم کاسته خواهد شد؛ اما در نگاه انتقادی آنان به سیاست و سیاستورزی در ایران، تغییری جدی روی نخواهد داد. چهبسا با بهبود وضعیت اقتصادی دوباره مطالبات مدنی و روح عدالتخواهی و آزادیطلبی احیا شود. آنچه عیان است اینک مردم بهدلیل فشارهای اقتصادی حاصل از تحریمها دچار وضعیت بحرانی شدهاند و دغدغهای جز مرتفعساختن نیازهای اولیه خود ندارند، اما این وضعیت نتوانسته روح آنان را به سیطره خود درآورد و مردم در کنار مطالبات اقتصادیشان بیش از هر چیز انتظار تغییر سیاست و سیاستورزی را دارند. اعتراضات سال ۸۸، دیماه ۹۲ و آبان ۹۸ از جمله این ابراز مخالفتها با رویکردهای سیاسی و اقتصادی است. شاید این یکی از ویژگیهای نادر جامعه ایرانی است که با همه مشکلات معیشتی همچنان دغدغه مطالبات مدنی دارند. بیتردید این جامعه قابل مقایسه با جوامع کشورهای همسایه نیست. این اصرار و پافشاری بر مطالبات مدنی را باید جدی گرفت، خاصه جریانهای سیاسی که همواره تلاش میکنند تا مردم را به عقب بازگردانند. آنچه اصولگرایان را در برخی انتخاباتها با شکستی سخت روبهرو کرده، اصرارشان بر برداشت ارتجاعی از سنت است و اگر اصلاحطلبان اثرگذاریشان را در میان مردم از دست دادهاند، ازاینروست که باوری راسخ به گفتهها و ادعاهای خود در شکلبخشیدن به جامعه نوین ایران نداشتهاند.
مردم به اصلاحطلبان اثبات کردهاند اینکه نگذاشتهاند و نمیگذارند آنان کار کنند، نافی مسئولیتشان در برابر مردم نیست؛ چراکه کمترین وفاداری به مطالبات مردم کنارهگیری از قدرت است و بس، اما در چهار دهه انقلاب اسلامی کدام اصلاحطلبی با صدای رسا در اعتراض به ناتوانی در برآوردهساختن مطالبات مردم از مسئولیت کنارهگیری کرده است؟ البته کنارهگیری در اینجا به معنای استعفا است. اگر اعتراضی بوده رنگوبوی چانهزنی برای فشار از پایین به بالادستیها بوده است. بگذریم که همه از این سخنان کلیشهای آگاهاند. اگر برگردیم به سخن اصلی که دولت آینده ایران با چه مردمی روبهروست، باید بگوییم با مردمی متکثر با مطالباتی متنوع که بعید است دیگر با وعدههای انتخاباتی هوش از سرشان بپرد، اما چهرههای سیاسی و نامزدهای انتخاباتی بسیار خوشبین هستند. آنان در خفا بر این نکته تأکید میکنند اگر در اوضاع اقتصادی کمی بهبود حاصل شود، کار آنان سهل خواهد شد و یکشبه از چهرهای کلیشهای در قدرت به قهرمانی محبوب تبدیل خواهند شد. اثبات رد این مدعا فعلا ناممکن است، اما تحلیل وضعیت جامعه با همه دشواریهایش سادهتر از تحلیل این چهرههای سیاسی است. جامعه ایران در یک آشوب معنایی به سر میبرد. جامعهای که در یک دوگانه عمیق واقع شده است. به تعبیر آنتونی گیدنز در دوگانه «سیاست رهاییبخش» و «سیاست زندگی». به باور گیدنز در گذر از مدرنیته به مدرنیته متأخر امر سیاسی دچار تغییر اساسی شده است (از کتاب زیستسیاست نوشته توماس لمکه، ترجمه بهراد رحمانی، ص ۵۸). این جامعهشناس سیاست غالب در دوران مدرنیته را سیاست رهاییبخش میداند. رهایی از فشارهای سیاسی و اجتماعی و مبارزه با استثمار و نابرابری. مردمی وسیع و متکثر و متضاد در روش که جملگی خواهان تثبیت عدالت، برابری و مشارکت در نهادهای مدنیاند؛ اما در برابر این مردم، مردم دیگری نیز هستند که گرایش به سیاست زندگی دارند. سیاستی برای افزایش امکانهای رضایتبخش برای همه. اگر سیاست رهاییبخش درباره فرصتهای زندگی است، سیاست زندگی در پی سبک زندگی است. اگر اینگونه تقسیمبندی کنیم آنانی که بهدنبال سیاست رهاییبخشاند، طالب عدالتاند و جستوجوگران سبک زندگی هدفشان شکوفایی زندگی و هویتشان است. این دو رویکرد کلان به شبکههای پیچیدهتری از مردم منتهی میشود که با بیشماری از مطالبات منطقی و غیرمنطقی در هم تنیده شده است. بهراستی چه دولتی میتواند در انتخابات ۱۴۰۰ روی کار بیاید تا این وضعیت متناقض را مدیریت کند، البته باید گفت با تعمیمدادن نظرات گیدنز به جامعه ایران نهتنها در وضعیت بحرانی لایههای اجتماعی آن اغراق نکردهایم بلکه تعارضها و تنشهای موجودش را با این دو رویکرد تقلیل هم دادهایم.
اگر بخواهیم دشواری مدیریت وضعیت موجود را عیان کنیم ناگزیریم از تعابیر الکساندر روستو یکی از دو نماینده مهم لیبرالیسم آلمان در پس از جنگ استفاده کنیم که با مزاج جناحهای سیاسی ایران سازگاری بیشتری دارد. روستو بر «سیاست موفقیتآمیز» تأکید دارد (همان کتاب، ص ۷). سیاست موفقیتآمیز مبتنی بر سه عامل است؛ اول، سلامت خانواده که مانند سلولهای بنیادین بدن اجتماعی عمل میکنند. دوم، همبستگی گروهها در محل کار و آخری همبستگی بین قوه مجریه و مقننه برای یکپارچهسازی بدن ملت. حالا با نگاهی دقیق به این سیاستها میتوان به این نتیجه رسید که دولت و جامعه ما وضعیت مطلوبی در هر سه این گزینهها ندارد. اینک نامزدهای ریاستجمهوری ۱۴۰۰ خودشان باید قضاوت کنند تا چه میزان قادرند وضعیت موجود را تغییر دهند، بسامان کنند و مردم را اقناع کنند. هر قضاوتی مبتنی بر خوشبینی دولت و جامعه ایران را با مصائب عمیقتری روبهرو خواهد کرد.