به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه ۲۷ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که جزییات تعطیلی بزرگ و گزارشهایی درباره تعطیلی یا قرنطینه کامل در تهران، دوربرگردان بازارها در نیمه دوم اقتصاد و یادداشتهایی درباره پالسها به بورس و رکورد شکنی دوباره کرونا در ایران در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای امروز روزنامهها را مرور میکنیم؛
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان این صندلی دوست داشتنی! نوشت: چه زود توصیههای اکید رهبری را بعضی نمایندگان مجلس یازدهم فراموش کردهاند! کمتر از یک ماه قبل بود که رهبر انقلاب ضمن تقبیح اهانت بعضی نمایندگان و افرادی در خارج مجلس به رئیسجمهور و دولتمردان، به آنها توصیه کردند در جهت تحکیم وحدت و انسجام تلاش کنند و بر این نکته تاکید کردند که وحدت و انسجام ملی در حال حاضر مهمترین نیاز کشور است.
بر خلاف این سفارش روشن، روز یکشنبه رئیس مجلس در سخنان تعجببرانگیزی که بیش از هرچیز به شعارهای انتخاباتی شباهت داشت، به مسئولین اجرایی کشور حمله و به آنها توصیه کرد راهحل مشکلات کشور را به جای ایالتهای آمریکا در پاستور و میرداماد و باب همایون جستجو کنند.
هرچند رئیس کل بانک مرکزی پاسخ مستدلی به رئیس مجلس داد، ولی گویا حضرات به پاسخهای مستدل و واقعیتهای جاری کشور کاری ندارند و فقط به فتح پاستور و میرداماد و باب همایون فکر میکنند. مهمتر اینکه حتی نهیب رهبری هم نمیتواند این حضرات را از تلاشهای تبلیغاتیشان برای به دست آوردن صندلی ظاهراً بسیار دوستداشتنی ریاست جمهوری از مجرای نقض آشکار وحدت و انسجام منصرف نماید. اگر این حضرات، با صداقت اعلام کنند خود را پیرو رهبری نمیدانند و هرچه خود تشخیص میدهند همان را خواهند گفت، مردم در وجود آنها احساس صداقت خواهند کرد، اما وقتی سنگ پیروی و اطاعت محض از رهبری را به سینه میزنند و در عین حال آشکارا برخلاف توصیه رهبری سخن میگویند و موضع میگیرند، این سوال به ذهنها راه مییابد که صداقت را در کجا باید جستجو کرد؟
درباره وضعیتی که اکنون به ابزار تبلیغاتی طالبان قدرت تبدیل شده، سه نکته را لازم است مورد توجه قرار دهیم.
اول آنکه در ضعف دولت و ناکارآمدی بعضی از دستاندرکاران اجرائی تردیدی نیست، اما تمام مشکلات را به گردن دولت انداختن بیانصافی است. دولت و مجلس و سایر نهادها و ارگانها در به وجود آمدن بخشی از شرایط موجود سهیم هستند و هیچکدام حق ندارند خود را تبرئه و دیگران را به عنوان متهم معرفی کنند.
دوم آنکه انکار دخالت تحریمها در به وجود آمدن وضعیت موجود کشور، انکار واقعیتی است که مثل روز آشکار است. آقای رئیس مجلس که میگوید آمریکا سهمی در پدید آمدن مشکلات ندارد، خودش هم میداند که حرف درستی نمیزند. مردم هم بر نادرستی این سخن واقف هستند. بنابراین، کسی که بر مسند ریاست قوه مقننه تکیه زده است، بهتر است سخنی نگوید که در نادرستی آن کمترین تردیدی وجود ندارد؛ و سوم آنکه تمام مسئولان نظام جمهوری اسلامی در سه قوه و در ردههای مختلف بهتر است کلمه «باید» را از ادبیات خود حذف کنند و به جای آن به عبارت «انجام دادهایم» روی بیاورند. مردم، سالهاست که از شما مسئولین میشنوند وعده میدهید و دستورالعمل صادر میکنید و کلمه «باید» را به عنوان محبوبترین کلمه مورد استفاده قرار میدهید، ولی از بس که این بایدهای شما تحقق پیدا نکرده، حالا دیگر این کلمه معنای واقعی خود را از دست داده و حتی مردم در برابر آن حساسیت پیدا کردهاند. اکنون وقت آنست که ادبیات خودتان را تغییر بدهید و کلمه «باید» را بایگانی کنید و هر وقت کاری برای مردم انجام دادید، به آنها گزارش بدهید و از خجالت مردم دربیائید. باور کنید مردم، حرفهای شما را شعارهای تبلیغات انتخاباتی تلقی میکنند حتی اگر رسانه ملی آنها را با آب و تاب پخش کند.
جاوید قربان اوغلی دیپلمات بازنشسته در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه شرق با عنوان چالشهای احیای برجام در دوره بایدن نوشت: بایدن مانند سلف دموکراتش باراک اوباما که مبتکر برجام بود، اعلام کرده که به این توافق باز خواهد گشت. این رویداد در صورت تحقق میتواند مهمترین دستاورد انتخابات آمریکا برای ایران باشد؛ هرچند به نظر میرسد با توجه به تغییرات وضعیت اقتصادی و سیاسی در ایران با افتوخیزهایی روبهرو خواهد شد. اینکه این مهم چه زمانی و چگونه به منصه ظهور برسد، تا حد زیادی به عواملی نظیر اجماع سیاسی در کشور برای قبول و مدیریت این مهم نیاز دارد. چنانچه ملاحظه میشود دلواپسان و مخالفان کمر همت برای مانعتراشی و عدم تحقق این امر بستهاند. در کنار کنشگران داخلی، مخالفان برجام از اسرائیل گرفته تا عربستان و امارات نگرانی خود از این تحول را به صراحت بیان کردهاند. پادشاه عربستان در دومین خطابه علنی و رسمی خود جهان را به اتحاد در مقابل ایران فراخوانده و رژیم صهیونیستی پا را از این فراتر گذاشته و از جنگ با ایران در صورت بازگشت آمریکا به برجام سخن گفته است. در کنار این موارد علنی به سهولت میتوان به میزان فعالیتهای سیاسی و اطلاعاتی توسط لابیهای این کشورها نزد تیم احتمالی بایدن پی برد. از این رو لازم است ایران خنثیسازی این فعالیتهای دیپلماتیک و اطلاعاتی را جدی گرفته و شورای عالی امنیت ملی بهعنوان بالاترین مرجع تصمیمسازی در کشور این موضوع را در دستور کار قرار دهد.
نکته آخر اینکه مهمترین تفاوت ترامپ و بایدن علاوه بر نوع نگرش این دو به توافق هستهای، رویکرد آنها در ایجاد اجماع جهانی علیه ایران است. اگر ترامپ به دلایلی که در صدر این مطلب ذکر آن رفت، بیتوجه به نظر مخالف متحدان اروپایی آمریکا از برجام خارج شد و باعث تفرقه در بین کشورهای جهان حول محور ایران شد، بایدن مانند اوباما میتواند اجماع جهانی علیه ایران را سازمان داده و در صورت بیتوجهی، ایران را حتی در اجرای برجام نیز با چالشهای جدی روبهرو کند. ازاینرو بررسی دقیق رویکردهای بایدن و بهخصوص سند ۲۰۲۰ حزب دموکرات آمریکا از ضرورتهای مدیریت چالشهای پیشروی ایران در مدیریت مراحل آتی مذاکرات احتمالی با نمایندگان آمریکا درباره برجام خواهد بود. در همین راستا موضوعاتی مانند تحولات منطقه، توان و برد موشکی، وضعیت بازداشتشدگان دوتابعیتی و حقوق بشر که وجه مشترک اروپا و رئیسجمهور جدید آمریکاست، از گسلهای جدی در مدیریت مذاکرات است.
جلال میرزایی در سرمقاله امروز روزنامه آفتاب یزد نوشت: نمایندگان در راستای اجرای وظایف خود از اختیارات قانونی متنوعی برخوردار هستند با این حال در برخی موارد وقتی یک نماینده به خواسته خود نمیرسد اقدامات خارج از عرفی را در دستور کار قرار میدهد که اعلام اعتصاب غذای یک نماینده مجلس که به تازگی حاشیه سازشده است را باید در این چارچوب ارزیابی کرد.
اما بیش از آنکه نتیجه چنین اقداماتی مهم باشد علت این نوع رفتارها را باید مورد واکاوی قرار داد. به نظر میرسد که برخی نمایندگان در دوره رقابت انتخاباتی وعدههایی را به مردم میدهند که خارج از حوزه وظایف آنهاست، عمده این وعدهها در چارچوب اختیارات دستگاه اجرایی قرار دارد. با پیروزی نماینده مورد نظر مردم برای تحقق وعدههای اعلام شده از سوی نمایندگان به آنها رجوع میکنند حال آنکه نمایندهای که وارد عرصه قوه مقننه شده با شرکت در جلسات مختلف متوجه این امر میشود که با کاهش درآمد کشور اساسا منابع مالی کلان دچار کمبود شده است و وعدهها قابلیت اجرا ندارند.
در این شرایط نمایندگان برای فرار از پاسخگویی دو رویه را در دستور کار قرار میدهند. برخی مواضع شعاری را بیشتر مورد توجه قرار میدهند و همزمان توپ را به زمین دستگاه اجرایی میاندازند و با انتقادات بسیار تند از دولت، تلاش میکنند تا فشاری که از حوزه انتخابیه و مردم به آنها میآید را از این طریق کاهش دهند. اما عدهای دیگر از نمایندگان رفتارهایی عجیب و غریب را برمی گزینند که از قضا بسیار هزینه زا است و تبعاتی را در آینده ایجاد خواهد کرد از جمله موضوع مربوط به اعتصاب غذا که اقدامی خارج از منطق و با هزینههای مختلف اجتماعی و سیاسی است. به نظر میرسد اگر نمایندگان به دنبال این هستند که بر مدار منافع ملی گام بردارند باید با شجاعت و صداقت بیشتری اقدام کنند. در واقع نماینده باید صادقانه با مردم حوزه انتخابیه خود مطرح کند که منابع درآمدی کشور به شدت کاهش یافته و امکان تحقق بسیاری از وعدهها نیست. در شرایط فعلی نیاز به نمایندگانی داریم که شجاعانه اعلام کنند که پیگیری و تلاش خود را در دستگاههای اجرایی انجام دادهاند، اما مشکل از دولت نیست چرا که به دلیل شدت تحریمها منابع درآمدی تا حد زیادی کاهش یافته است. با این حال از آنجایی که این نمایندگان مبنای سیاسی خود را بر این اصل گذاشتند که مقصر وضع موجود دولت است و آنها با پیروزی در انتخابات به عنوان نمایندگان انقلابی وضعیت را تغییر خواهند داد، طبیعی است وقتی وارد میدان شدند و با واقعیتها مواجه شدند تمایلی ندارند به مردم صادقانه از شرایط و عدم امکان تحقق انتظارات بگویند و دست به اقداماتی عجیب میزنند که اگر در وضعیت درآمدی کشور تغییری ایجاد نشود باید در آینده منتظر تکرار اقداماتی از این دست بود که در واقع باید آن را اقدام انتحاری برای فرار از پاسخگویی دانست.