به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه چهارم آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که سفر شبانه نتانیاهو به عربستان و انگیزههای ائتلاف تل آویو ریاض واشنگتن اصلیترین محور صفحه نخست بیشتر روزنامهها شده است.
انتخابهای ایران برای خرید واکسن کرونا و خبرها از واکسن ایرانی کرونا و گزارشهایی درباره بودجه ۱۴۰۰ نیز در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
سیفالرضا شهابی کارشناس سیاسی طی یادداشت در شماره امروز همدلی نوشت: روز گذشته (سوم آذر) خبری مبنی بر سفر غیر رسمی و از پیش اعلام نشده «نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل به اتفاق «یوسی کوهن» رئیس موساد به شهر نیوم عربستان فضای خبری خاورمیانه را فرا گرفت. اگر چه دولت ریاض این خبر را تکذیب کرد، ولی تاکنون دولت نتانیاهو در چیزی از تکذیب یا تأیید آن نگفت، ولی واقعیت این است که منبع این خبر رسانههای غیر دولتی اسرائیل بودند؛ ضمن آنکه یک مقام دولتی رژیم اسرائیل مدعی شد این موضوع را از طریق یکی از همکاران خود در وزارت خارجه شنیده است.
از آنجایی که «پمپئو» وزیر خارجه آمریکا جهت رایزنی در امور منطقه و دیدار و مذاکره با «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان در این کشور بهسر میبرد و قبل از سفر به عربستان از اسرائیل دیدار داشته است، تردیدها در رد خبر فوق را کاهش میدهد.
پمپئو که بیش از هر مقامی در دستگاه دیپلماسی آمریکا واقف است که حداکثر تا دو ماه دیگر در این پست قرار دارد، سعی دارد تا از یک سو، در فرصت باقیمانده میخهای خود را در برقراری روابط بین کشورهای عربی و اسرائیل بکوبد و از دیگر سو، ایران را بیش از پیش تحت فشار قرار بدهد، زیرا احتمال میدهد اولا: وزیر خارجه آینده آمریکا به اندازه او خود را مسئول در بر قراری رابطه بین اسرائیل و پایتختهای عربی نداند. ثانیا: اگر رابطه واشنگتن - تهران به حد زمان اوباما برسد، کشورهای عربی در حاشیه قرار میگیرند و میدانداری ایران در منطقه افزایش پیدا کند و تمام زحماتی که پمپئو و ترامپ در چند سال اخیر کشیدند آسیب ببیند.
بر این اساس، قطعا یکی از محورهای مذاکرات پمپئو با نتانیاهو در اسرائیل در ارتباط با روابط این کشور با ریاض و همچنین چگونگی برخورد با ایران بود و امکان این که پیامی محرمانه از طرف نتانیاهو برای محمدبن سلمان داشته، زیاد است و پمپئو بعد از دیدار با ولیعهد ریاض ضرورت تشخیص داده تا نتانیاهو هم در این سفر حضور داشته باشد. از آنجایی که ریاض در این مقطع علاقهمند نیست گفتگوهای مقامات ارشد عربستان با اسرائیلیها علنی شود از این رو نتانیاهو شبانه و به دور از چشم خبرنگاران مبادرت به این سفر کاملا محرمانه حتی بدون حضور وزیر خارجهاش آقای «اشکناز» کرده باشد و حضور رئیس موساد دلالت بر امنیتی بودن مذاکرات سه جانبه آمریکا، عربستان و اسرائیل میکند و زمانی که چنین دیداری جنبه امنیتی پیدا میکند قطعا موضوع محوری آن ایران است.
پرواز دو فروند هواپیمای ب-۵۲ از آمریکا به مقصد به ظاهر نامعلوم میتواند احتمال مذاکرات امنیتی پمپئو با نتانیاهو و محمد بن سلمان را افزایش بدهد.
توصیه به خودداری نیروهای مخالف حضور آمریکا در عراق به عملیات نظامی علیه آمریکا نشان از این واقعیت است، یک طرف به دنبال تنش در منطقه است و طرف دیگر فعلا میخواهد صبر پیشه کند تا بهانه به دست آمریکا و اسرائیل و عربستان ندهد.
با این حال، بعید نیست در یک پروژه مشترک بین آمریکا و اسرائیل و عربستان و ایجاد تنش در منطقه بین ایران و طرف مقابل، در ارزیابی تلآویو و ریاض در فضای امنیتی ایجاد شده اسباب حضور ترامپ در کاخ سفید را فراهم کنند.
مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز این روزنامه نوشت: در رسانهها دیدم یکی از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در واکنش به اظهارنظرهایی که در مخالفت با ورود نظامیان به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ میشود، گفته است: مگر نظامیها چه کار کردهاند که مردم را میترسانید؟
از آنجا که یکی از مخالفان جدی ورود نظامیان به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و بطور کلی نامزد شدن آنها برای پستهای سیاسی اعم از ریاست جمهوری یا وزارت، صاحب این قلم است، لازم میدانم به سوال این سردار، که مدتی نیز در کسوت عضویت در مجلس شورای اسلامی بودند، پاسخ بدهم.
پاسخ را از یک اصل روشن که بخشی از قراردادهای اجتماعی نه فقط در ایران بلکه در عموم مجامع است، شروع میکنم. این اصل اینست که نظامیان به دلیل روحیه خاصی که همراه با ویژگیهای مختص به محیطهای نظامی است، بطور طبیعی و عادی به کرسی ریاست جمهوری تکیه نمیزنند و در اختیار گرفتن حاکمیت هیچ کشوری توسط آنها روا دانسته نمیشود. این، یک امر عرفی معقول و منطقی است و آنچه برخلاف این اصل در بعضی کشورها رخ میدهد، غیرطبیعی است. به همین دلیل است که تعابیری از قبیل «حکومت نظامی» و «دولت نظامیان» در عرف بینالملل، پدیدهای غیرطبیعی و مخصوص زمانهای غیرعادی تلقی میشود. بر این اساس، اگر بخواهیم به افکار عمومی جهان این نکته را القاء کنیم که جمهوری اسلامی ایران در حالت غیرعادی بسر میبرد و شرایط در این کشور بحرانی است، باید به نظامیان روی بیاوریم و از آنها بخواهیم حکومت را در دست بگیرند. البته در آن صورت نیازی به انتخابات نیست و معمول اینست که نظامیان از راههائی غیر از انتخابات حکومت و دولت را در دست میگیرند.
خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران اکنون دچار بحران نیست و این واقعیتی است که خود نظامیان بهویژه سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همواره بر آن تاکید میکنند و با صدای رسا میگویند این کشور از بالاترین امنیت برخوردار است و هیچ مشکلی نداریم. در چنین حالتی، هیچ دلیلی وجود ندارد که نظامیان به صحنه رقابت انتخاباتی بیایند و درصدد تصاحب کرسی ریاست جمهوری برآیند.
علاوه بر این اصل قطعی، نکته دیگر اینست که مردم ایران در دهههای گذشته بارها به نظامیان، حتی آنها که سالها از کسوت نظامیگری فاصله گرفته و اقتصاد خواندند و با مشغول ساختن خود در سیاست و اجرائیات، مقدمات بالا رفتن از نردبان قدرت را تمرین کرده بودند و خود را در معرض آراء مردم قرار دادند، رای ندادند. این رای ندادن یک امر تصادفی نبود بلکه نشانه روشنی از عدم استقبال جامعه از نظامیان برای قرار گرفتن در جایگاه حاکمیت سیاسی بود.
تجربه تلخی هم از ورود نظامیان به ردههای مدیریت ارشد سیاسی از قبیل وزارت در دولتهای نهم و دهم در حافظه مردم کشورمان وجود دارد که آنهم دلیل روشن دیگری برای مخالفت با ورود نظامیان به عرصه سیاست است. در دورههائی از مجلس شورای اسلامی در دهههای اخیر هم حضرات نظامیان حضوری پررنگ داشتند که آنهم تجربه موفقی نبود و حتی عوارض منفی نیز به همراه داشت. اینها همه را با قطع نظر از فرمان امام خمینی میدانم که نظامیان را از ورود به سیاست منع کردند.
اما اینکه پرسیدهاند مگر نظامیان چه کار کردهاند که مردم را میترسانید، پاسخ اینست که، چون نظامیان خوبند، حیف است وارد کاری شوند که کار آنها نیست. مخالفت با ورود نظامیان به انتخابات ریاست جمهوری، به این معنا نیست که آنها کار خلافی کردهاند. امام خمینی که نظامیان را از ورود به سیاست منع کردند، خیر آنها را میخواستند. اینکه امروز میشنویم چندین نفر از نظامیان برای نامزدی ریاست جمهوری صف بستهاند، این سوال را مطرح میکند که آنها چه چیز بدی از نظامی بودن دیدهاند که میخواهند از آن فاصله بگیرند و به کاری که کارشان نیست بپردازند؟ بنابراین، سوال اصلاً این نیست که مگر نظامیان چه کردهاند که مردم را از آنها میترسانید؟ بلکه اینست که نظامیان را چه شده است که میخواهند خدمت به امنیت وطن را رها کنند و وارد سیاست شوند؟ شما نظامیان، چون خوب هستید در جایگاه خودتان بمانید.
ابراهیم امینی نایب رئیس شورای شهر تهران طی یادداشتی در ایران نوشت: هرکشوری برای تأمین منافع ملی خود باید از فرصتهای پیشرو، چـــه در عرصــههای داخــــــلی و چــــه در زمـــینههــای فراملی بهترین بهره را ببرد. تحریمها و آثاری که از خود در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور ما بر جای گذاشته، بر کسی پوشیده نیست. در دوره ۴ ساله ریاست جمهوری دونالد ترامپ شدیدترین آنها علیه کشور ما اعمال شد و راه مقابله با آن، چیزی جز مقاومت مردم ایران زمین نبود. این تحریمها تا آنجا با زندگی همه ایرانیان گره خورد که تنگناهای زیادی حتی در تأمین داروهای مورد نیاز بیماران و نیازهای اساسی شهروندان ایجاد کرد. با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا و پیروزی جو بایدن و به تبع آن تغییری که در متولیان اداره آن کشور رخ خواهد داد، میتوان به گشایش در برخی امور امیدوار بود. شاهد این مدعا اینکه دولت آینده امریکا در خصوص بازگشت به برجام و رفع تحریمها نگرش مثبتی از خود نشان داده است.
این امر هم در دوره تبلیغات انتخاباتی جو بایدن قابل توجه بود و هم کسی که روی کار آمده، معاون اول باراک اوباما رئیسجمهوری پیشین امریکا بوده که برجام در زمان حضورش، منعقد شده است.
با این اتفاق، تمامی متولیان نظام و چهرههای سیاسی کشور باید منافع ملی را در نظر داشته و از تغییر رویکردی که صورت گرفته، استقبال کنند. ما باید بتوانیم از این فرصت نهایت استفاده را ببریم تا شاید فشار اعمال شده بر شهروندان خود را حداقلی کنیم یا از میان برداریم و به فکر گشایشهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی باشیم. قطعاً این اتفاق بهعنوان کارنامه مثبت نظام سیاسی کشور هم تلقی میشود و خوشبینی بیشتر شهروندان را نسبت به حاکمیت بهدنبال خواهد داشت. اینکه از الان بخواهیم براساس منافع جناحی اظهارنظر کنیم قطعاً راه بهجایی نخواهیم برد.
در این میان یکی از نهادهایی که تحرکات آن همواره مورد توجه بوده، مجلس شورای اسلامی است. هرچند از لحاظ سیاسی میتوان گفت که در جریان مقابل دولت قرار دارد، اما وقتی پای منافع ملی و مشکلات مردم در میان است، انتظار هماهنگی و تعامل با دولت از نمایندگان میرود.
لازم نیست در مورد اینکه «اگر این رفع تحریمها رخ دهد به نفع جریان سیاسی ما است یا خیر» بحث کنیم. تحریمها ظلمی است که سالیان سال به نظام و کشور و بخصوص شهروندان ما رفته و بیتوجه به مناسبات سیاسی- جناحی داخلی باید در مورد آن تصمیم بگیریم.
در این هنگامه مبادا از مجلس پیام متفاوت به دنیا مخابره شود. نباید دولت آینده امریکا که هنوز روی کار نیامده با مطالبی که هم از نظر سیاسی و هم از منظر منطقی با ادبیات مسئولان کشور ما سازگاری ندارد، مورد خطاب قرار گیرد. بهتر است که مجلس با دولت برای آنچه که منافع ملی کشور را بهدنبال دارد همچون بازگشت به برجام و رفع تحریمها هماهنگ باشد. حتی اگر نیاز به وضع قوانینی هم باشد متناسب با وضع موجود نسبت به تصویب آن اقدام شود.
با توجه به اینکه نمایندگان مجلس یازدهم خود را «انقلابی» میخوانند و از همان زمان آغاز بکار خود، دغدغه «معیشت مردم» را مطرح کرده و بهدنبال رفع احتیاجات جامعه هستند، باید در مرحله عمل هم نشان دهند که واقعاً به «انقلابی بودن» خود، پایبند هستند و برای منافع ملی هر کاری خواهند کرد. آنها بهتر از هر کسی میدانند که دلیل اصلی مشکلات معیشتی مردم، تحریمهای ظالمانهای است که بر کشور ما تحمیل شده و اگر هم گشایشی در جهت منافع ملی رخ دهد، نباید آن را قربانی منافع جناحی خود کنند.