به گزارش «تابناک»، روزنامههای امروز چهارشنبه دوازدهم آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که مصوبه هستهای اخیر مجلس که در برخی از روزنامهها با عنوان مصوبه مجلس علیه تهدیدها و تحریمها (خراسان)، التیام زخمهای هستهای (رسالت) و در برخی دیگر با عنوان مجلس مقابله با برجام (شرق) و حرکت یک طرفه مجلس درجاده برجام (ایران) و مصوبه مجلس برای رفع تحریمهاست/چرا عصبانی میشوید؟! (کیهان) در صفحات نخست روزنامهها برجسته شده است که با نگاه به تیترهای انتخابی میشود، متوجه دو رویکرد متفاوت به مصوبه اخیر مجلس شد.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
محمد یوسفی آرامش در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان سه پرسش مهم از مجلس ایران نوشت: آشکار است که ترور در هر کشوری به هر شکلی غیرانسانی و ناجوانمردانه است و امیدوارم روزی برسد تا هیچ ملتی از اخبار این وقایع دردناک رنج نبرد و غمگین نشود؛ اما سیل عظیمی از انتقادات درخصوص ارتباط دادن هر واقعه ناگواری در کشور به برجام، غیرقابل پذیرش است؛ فراموش نکنیم دولت و ملت ما در طی سالیان گذشته چشم اندازی را برای آینده ایران ترسیم کرده است و قطعا ثبات، رشد و توسعه اقتصادی یکی از این چشماندازهای مهم است که از ارکان کلیدی هر دولتی است. آیا این صحبت به این معناست که ایران باید از داشتن حق هستهای و یا موشک محروم باشد؟! به هیچ وجه، رشد تسلیحاتی حق مسلم هر ملتی است و هر کشوری که موفق به رشد و توسعه در بلندمدت و ایجاد تغییراتی بزرگ شده، پیش از آن از امنیت تسلیحاتی بهره برده است. این حق مسلم ایران و هر کشور مستقل دیگری است که برای تضمین رشد و توسعه خود از توان نظامی بهرهمند باشد؛ اما پرسش به شدت مهمتر از برخی نمایندگان مجلس ایران این است که «چرا ما بسیاری از مفاهیم پایهای را با هم خلط مبحث میکنیم؟!» آیا نمیتوان قدرت نظامی داشت و در عین حال با دیگر کشورهای دنیا بر سر منافع جدید صحبت کرد؟! قطعا میتوان. چرا ما گمان میبریم مذاکره کردن با یک قدرت خارجی به معنای پایان تسلیحات نظامی و یا نقطه ضعف ماست؟! آیا برخی مسئولان ما از این موضوع مهم آگاه نیستند که رشد و توسعه اقتصادی تعاریفی دارد و برای کشوری که بخش اعظمی از تولید آن وابسته به مواد اولیه وارداتی است، تحریم در شرایط کووید ۱۹ و همچنین وضعیت نا به سامان صادرات نفتی، شرایط پیچیدهای را رقم میزند. آیا حمله برخی به برجام، چیزی غیر از شعار توسعه و رشد اقتصادی نیست؟! همان شعاری که پیش از انتخابات مجلس، توسط برخی نمایندگان مطرح میشد. با گذشت بیش از ۵ ماه از شروع به کار مجلس، شاهد کدام تغییر در حوزه اقتصاد کلان بودهایم که در زندگی مردم ملموس بوده باشد؟ آیا برخی واقف به بار معنایی شعارهایی که میدهند نیستند؟
سوال سوم و مهم دیگر آن است که «برنامه مجلس برای توسعه و رشد غیرنفتی کشور چیست؟»
در شرایطی که پیش بینی میشود ارزش نفت با توجه به شرایط جهانی در سالهای آینده شاهد کاهش چشمگیر شود، برای کشوری که تا به امروز به برکت نفت و درآمد ارزی آن سرپا بوده، چه برنامهای دارید؟
حقیقت این است که ایران در شرایط نامطلوب اقتصادی به سر میبرد و هرگونه حرکت نسنجیده توسط عدهای با اندیشههای تندتر نسبت به دیگر مردم جامعه، میتواند اثرات نامطلوب و شدید اقتصادی و اجتماعی بر زندگی مردم بگذارد. توسعه اقتصادی یکی از آرمانها و چشم اندازهای کلیدی تعریف شده برای مردم بوده است، که در طی این سالیان هر بار با تصمیم مسئولین مربوطه، به تاخیر افتاده است.
از طرفی دیگر، عقلانی آن است تا تصمیمات متقابل در خصوص وقایع اخیر در فضای تخصصی سازمانهای مربوط به آن بررسی شود، و دیگر جریانات تندروی فکری از دخالت کردن و تحریک کردن مسئولان مربوط در تصمیمات تخصصی، پرهیز کنند.
رضا نصری حقوقدان بینالملل طی یادداشتی با عنوان چرا خودزنی میکنیم؟ در شماره امروز ایران نوشت: مـــــجلس شـــــورای اســلامی طــرح ملزم ســــاختن دولـــت به خــــــروج از تعهدات برجــــامی و خروج از پروتکل الحاقی را طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» نامیده است، اما تأثیر این طرح با نامی که بر آن نهاده سنخیت چندانی ندارد. در واقع، این طرح - که به بهانه ترور شهید دکترمحسن فخریزاده - به معادلات بینالمللی ایران اضافه شد، پرسشهایی را ایجاد میکند که جا داشت نمایندگان محترم مجلس پیش از ارائه آن با خود و کارشناسان درمیان میگذاشتند: ۱) پرسش اول این است که اگر این طرح در واکنش به ترور دکتر فخریزاده طراحی شده، چرا مجلس محترم در اولین اقدام خود – بهجای عامل و بانی اصلی این عملیات تروریستی - برجام، آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پروتکل الحاقی، بازرسان و سازوکارهای این نهاد را هدف قرار گرفته است؟ پرسش اینجاست که در این طرح که در واکنش به یک اقدام تروریستی تهیه شده است، چند بار نام «اسرائیل» ذکر شده و چه تدابیری برای ممانعت از تکرار ترورهای پیدرپی آن در ایران اندیشیده شده است؟ آیا بهتر نبود قوه مقننه – بهجای اینکه تلویحاً دیپلماسی و آژانس و سازوکارهای آن را مقصر جلوه دهد - از قدرت و اختیارات خود برای کمک به دستگاه دیپلماسی برای مقابله با اسرائیل در صحنه بینالمللی، خنثیسازی عملیات تروریستی آن و رسواسازی برنامه پنهان سلاح هستهای آن استفاده میکرد؟ ریاست محترم مجلس و نمایندگان حامی این طرح از خود بپرسند اگر قضیه برعکس بود، آیا اسرائیل نیز افکار عمومی جهان را به سمت آژانس و نهادهای بینالمللی معطوف میکرد و خود را اینچنین منزوی میساخت؛ یا اینکه تمام دولتها، نهادهای بینالمللی و رسانههای جهان را با خود همسو و بر سر ایران آوار میکرد؟
۲) پرسش دوم این است که چرا مجلس ایران - با وعده خروج از پروتکل الحاقی - کشور را با این نهاد بینالمللی، سازمان ملل، اغلب دولتهای جهان و افکار عمومی درمی اندازد؟ در این مقطع خاص، تیره کردن روابط با آژانس و تبدیل کردن ایران به کانون اعتراضات بینالمللی - از جمله از جانب چین و روسیه - چه فایدهای برای کشور دارد؟ جریان منتقد دولت و بسیاری از نمایندگان حامی این طرح همواره عنوان کرده اند که دولت بایدن - بهدلیل اعتبار بینالمللی و توان اجماعسازیاش - میتواند از دولت ترامپ برای منافع ایران خطرناکتر باشد.
اگر واقعاً قائل به چنین تحلیلی هستند، چرا با اتخاذ طرحی غیرضروری و حساسیتبرانگیز، چنین فرصتی را روی سینی طلا در اختیار دولت بایدن قرار میدهند؟
۳) برخی نمایندگان مجلس مدعی شدهاند که طرح مذکور - و خروج ایران از پروتکل الحاقی – بهمنظور تقویت قدرت چانهزنی و تقویت موضع مذاکراتی آتی وزارت خارجه تدوین شده است. اگر واقعاً هدف از ارائه طرح مذکور همین «همافزایی با دولت» بوده است، اولاً چرا نظر کارشناسی وزارت خارجه - که مخالف تصویب آن بود - نه تنها لحاظ نشد که به کل از جانب مجلس محترم تخطئه و نادیده گرفته شد؟ و اگر منظور تقویت دستگاه دیپلماسی بوده است، چرا ریاست مجلس با اظهار این جمله طعنهآمیز که به «جاده یکطرفه پایان دادهایم»، این چنین دولت و وزارت خارجه را نزد جهان ضعیف، بیاختیار و بیاعتبار جلوه میدهد و اینگونه تداعیگر دوگانگی و شکاف در فرآیند تصمیمسازی در موضوعی با این میزان از اهمیت میشود؟
مضاف بر این، آیا حامیان طرح - در فرآیند «اهرمسازی» خود - واکنش طرف مقابل را هم پیشبینی و در نظر گرفتهاند؟ بعید بهنظر میرسد! حقیقت این است که اقدام مجلس در تیرهسازی روابط با آژانس و اعلام خروج از پروتکل الحاقی بههیچ عنوان «اهرمسازی» نیست؛ چرا که در برابر این «کارت مذاکراتی» که مجلس تصور میکند ایجاد کرده است، دو ماه دیگر دولت بایدن همین موضوع را به اولین نقطه اجماعسازی علیه ایران تبدیل خواهد کرد و برای ملزم ساختن ایران به بازگشت به پروتکل الحاقی یک قطعنامه الزامآور از شورای امنیت نیز اخذ خواهد کرد! با توجه به مواضع چین و روسیه در قبال مقوله بازرسی و پروتکل الحاقی، قابل پیشبینی است که چین و روسیه نیز بیدرنگ به این قطعنامه رأی خواهند داد. بهعبارت دیگر، نه تنها اقدام اخیر مجلس موقعیت مذاکراتی وزارت خارجه را تقویت نخواهد کرد، بلکه موجب خواهد شد دولت ایران مجبور شود برای لغو چنین قطعنامهای، امتیازات بیشتری نیز ارائه دهد!
امیرحسین یزدان پناه در بخشی از ستون یادداشت روز امروز خراسان با عنوان آیا دولت با لغو تحریمها مخالف است؟ درباره طرح روز گذشته مجلس با عنوان اقدام راهبردی برای لغو تحریمها نوشت: حامیان دولت در حالی این طرح را به غلط «خروج از برجام» مینامند که با اتکا به بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام طراحی شده و مبتنی بر همین توافق، اقدامات متقابل ایران را عینیتر کرده است. قبلا دولت اعلام کرده بود که قصد دارد همین موارد را اجرا کند، اما اجرا نکرده و در حقیقت طرح مجلس، «الزام» دولت به اجرای «تعهداتی» است که خود قبلا اعلام کرده بود؛ بنابراین تعبیر آن به خروج از برجام غلط و فضاسازی رسانهای - سیاسی است.
دوم این که به نظر میرسد دولت در مخالفت با طرحی که خود قبلا بخشهای مختلف آن را اعلام کرده، به دنبال ادامه دادن بازی قبلی مخالفت با هر آن چیزی است که از مجلس یازدهم بیرون میآید. قبلا دولت با طرح حمایت معیشتی از ۶۰ میلیون نفر برای تامین کالاهای اساسی مخالفت کرده بود و هنوز هم این قانون مهم برای معیشت مردم را اجرا نکرده است. به نظر میرسد طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» که میتواند با بازگرداندن مدار تصمیم سازی کشور از «انفعال» به «اقتدار» و تغییر محاسبات ۱+۴، تلاش مهم و ان شاء ا... موثری برای کاهش فشار اقتصادی بر مردم باشد هم دچار همین مصیبت شده است و دولت نگران است این طرح سبب کاهش فشار اقتصادی بر مردم و نتایج آن به نام مجلس تمام شود. در غیر این صورت هیچ دلیل منطقی برای مخالفت با طرحی که میتواند هم کشور را از انفعال درآورد و هم احتمال کاهش تحریمها را افزایش دهد، وجود ندارد.
آیا واقعا چنین اتفاقی در شأن مردم آن هم در این شرایط سخت معیشتی هست؟ دولت با سیاسی کاری مقابل طرحی ایستاده که میتواند حتی دست دیپلماتها را پای میز مذاکره و کمیسیون مشترک برجام که دو هفته دیگر برگزار میشود پر کند و قدرت چانه زنی کشور را افزایش دهد.
خوب است دولت و حامیان آن که در مخالفت صریح با طرح مجلس تیغ کشیده اند به این پرسش پاسخ دهند که آیا منفعت ناشی از تغییر نگاه دشمن و رفع احتمالی تحریمها به جیب مردم و حتی خود دولت نمیرود؟ آیا بهتر نیست دولت مقتدرانه پای این طرح بایستد و آن را در محافل بین المللی به ابزاری برای کاهش فشار بر معیشت مردم تبدیل کند؟