ماجرای غزاله و آرمان؛ پرونده قتلی که مقتولش پیدا نشد

ماجرای غزاله و آرمان از جمله مشهورترین پرونده‌های جنایی کشورمان است که سال‌ها در کانون توجه عموم قرار داشت و در نهایت بعد از ۸ سال از قتل غزاله، با اعدام آرمان پایان یافت. پرونده‌ای که حالا بار دیگر به دلایلی داغ شده است.
کد خبر: ۱۱۹۵۲۹۳
|
۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۰ 01 May 2024
|
1183702 بازدید
|

حکم قصاص آرمان برای بار دوم تایید شد - تابناک | TABNAK

به گزارش «تابناک»، آرمان پسر نوجوانی بود که در ۱۷ سالگی متهم به قتل دوستش غزاله ۱۹ ساله شد؛ پایان ارتباط دوستانه‌ای که در سفر نوروزی آنها با خانواده‌هایشان به آنتالیا (ترکیه) و از بسکتبال بازی کردن با یکدیگر شروع شده بود، به ارتباط بعد از سفر و دوستی انجامید و در نهایت بعد از دو سال دوستی، به پایانی تلخ رسید؛ قتل غزاله و در نهایت زندان طولانی مدت و اعدام آرمان.

این چکیده و خلاصه ماجرای غزاله و آرمان است که حالا به بهانه اکران یک فیلم سینمایی، فیلم بی بدن، بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاده و توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. پرونده جنایی پیچیده و خاصی که از مشهورترین پرونده‌های جنایی در کشورمان است.

داستان زندگی کوتاه غزاله شکور و آرمان عبدالعالی که از حوالی نیمه اسفندماه (۱۲ اسفند) سال ۱۳۹۲ در قالب پرونده‌ای پلیسی و بعد قضایی پی گرفته شد چراکه در آن روز غزاله به بهانه مراجعه به دکتر پوست از محل کار مادرش بیرون زد و بعد از ساعتی تلفن همراهش خاموش شد و دیگری اثری از وی دیده نشد. نه از خودش و نه حتی از جنازه و جسدش!

سه نکته بسیار مهم در این پرونده وجود داشت که باعث شده افکار عمومی نسبت به آن حساسیت زیادی نشان دهد:

اول آنکه هیچ نشانی از جسد مقتول در دست نیست ولی قضات به این نتیجه رسیدند که قتل واقع شده است. نکته دوم حساسیت هایی است که نسبت به اعدام و بخشش وجود دارد و نکته سوم مربوط به وضعیت آرمان بود؛ آنطور که قانون تکلیف کرده باید برخی متهمان از جمله متهمان به قتل تحت معاینه روانشناسی قرار گیرند و روان‌شناس پرونده آرمان هم در دادگاه گفته بود او مشکل عصبی و انزوای بیش از حد دارد و وضعیت روانی او در زمان حادثه محرز است.

فهمیه حسینی در صحن علنی دادگاه کیفری یک گفت: آرمان در زمان حادثه دچار افت شدید تحصیلی بوده و معدل او در آن زمان هفت بوده است. او دچار مشکلات روحی شدید بوده است. بعد از بازداشت و در زندان هم او در کارهای گروهی شرکت نمی‌کند و دوستی در زندان ندارد. در همه کارهای گروهی ناموفق است و فقط درس‌خواندن که یک کار فردی است را خوب انجام داده است. او بسیار کم حرف می‌زند و هیچ دوستی ندارد. قبل از زندان هم این وضعیت را داشته است و این نشان از مشکل عصبی و انزوای بیش از حد آرمان دارد.

روانشناس پرونده در ادامه به نامه غزاله اشاره کرد و گفت: از نامه‌ای که از غزاله به جا مانده است، هم آمده که آرمان «بچه است»؛ رفتارهای بچگانه دارد. بنابراین عدم درک عقلی آرمان با توجه به وضعیت تحصیلی وی در زمان حادثه و وضعیت روانی او و همچنین نامه غزاله محرز است. بنا بر این گزارش قضات بعد از بررسی پرونده رأی خود را اعلام خواهند کرد. با این حساب می توان گفت شاید آرمان سلامت روان نداشته و متوجه عواقب عمل خود در اقدام به قتل غزاله نبوده است.

البته این جزییات در پرونده مضبوط است و دسترسی به آن جز برای طرفین پرونده و وکلایشان مقدور نبود و نیست.

مروری بر پرونده قتل غزاله؛ سرانجام جنایت عشقی در نوجوانی

با وجود این سه نکته، هادی صادقی، رییس شوراهای حل اختلاف کشور معتقد بود که می‌توان از خانواده غزاله، رضایت گرفت. او در پاسخ به سوالی درباره پرونده آرمان عبدالعالی گفته بود: همچنان در تلاش هستیم که در این پرونده رضایت خانواده مقتوله را بگیریم.

او افزوده بود: درباره این که این فرد مجرم است یا نه، نباید قضاوت کنیم زیرا این پرونده جزییات بسیار دارد و مسایل مختلفی در حاشیه این پرونده مطرح است بنابراین قضاوت در این پرونده سخت است. ده‌ها قاضی در این پرونده ورود کردند و پرونده با دقت بررسی شده و دو مرتبه در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفته است.

رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور گفته بود: مردم از نظر اتقان حکم صادره تردید نکنند زیرا براساس شواهد موجود حکم قتل صحیح است هرچند طبیعتاً ناخواسته بوده و قاتل هدف قبلی نداشته و این اتفاق پیش آمده است. این جوان سابقه جنایی نداشته و جنایتکار حرفه‌ای نیست. گاهی افراد در یک لحظه حادثه‌ای پیش می‌آید و خطایی می کنند. البته در این خطاها عمد بوده اما با قصد قبلی نبوده است. خانواده مقتول و محکوم خانواده‌های محترمی هستند و ما هر دو خانواده را دیدیم و با آن ها صحبت کردیم. آرمان عبدالعالی زمانی که به زندان می‌رود، در حال اخذ دیپلم بوده اما در زندان فوق لیسانس خود را نیز اخذ کرده است. 

رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور گفت: باید به خانواده مقتوله حق داد که داغ بزرگی دیده‌اند و از طرف دیگر جنازه‌ای هم در کار نیست و از این خاطر نیز خانواده مقتوله آزرده خاطر هستند. اکنون شرایط به گونه ای نیست که به جسد دسترسی باشد و اتفاقی افتاده که قابل دسترسی نیست و هر چه اینها اصرار کنند که آرمان جای جنازه را بگوید، او نمی تواند بگوید زیرا خودش هم نمی‌داند و اگر می‌دانست تا الان بارها گفته بود.

در مورد آرمان عبدالعالی در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

پرونده قتلی که جسد مقتولش هرگز پیدا نشد

رسیدگی به این پرونده از اسفند سال ۹۲ آغاز شد و خانواده دختر ۱۹ ساله‌ای به‌نام غزاله خبر ناپدید شدن دخترشان را اعلام کردند اما خیلی زود مشخص شد او آخرین بار به خانه دوستش که پسری با سن کمتر از ۱۸ سال، به‌نام آرمان رفته است. با دستگیری آرمان، او پس از چند روز به قتل غزاله اعتراف کرد و بازداشت شد، اما مدتی بعد منکر قتل شد و گفت آن روز از غزاله خواستم برای صحبت و خداحافظی به خانه ما بیاید چون می‌خواست برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود.

آرمان گفت: چون او را دوست داشتم و نمی‌خواستم برود، سر این موضوع با هم بحث کردیم و او را زدم و افتاد و سرش به میله تخت خورد و بعد هم ضرباتی به او زدم و مرد. بعد ترسیدم و جسدش را در یک چمدان گذاشتم و در سطل زباله خیابان انداختم.

بعد از اعترافات آرمان تلاش برای پیداکردن جسد آغاز شد اما این جست‌وجوها راه به جایی نبرد و جسد دختر جوان هنوز هم پیدا نشده است. مدتی بعد، آرمان اعترافات قبلی خود را پس گرفت و مدعی شد قتلی مرتکب نشده است. او گفت: غزاله به خانه ما آمده بود که موقع بازگشت در راه‌پله پایش لیز خورد و روی پله‌ها افتاد و جانش را از دست داد. من هم ترسیده بودم، او را بلند کردم و در یک چمدان گذاشتم و نزدیکی سطل زباله رها کردم. من غزاله را نکشتم.

انکارهای آرمان فایده‌ای برای او نداشت، با اینکه او در زمان قتل چند روز تا ۱۸سالگی زمان داشت و هنوز به ۱۸سالگی نرسیده بود، در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد. رأی صادرشده مورد تأیید دیوان عالی کشور قرار گرفت و پرونده برای اجرای حکم آماده شد.

مادر غزاله اعلام کرد در صورتی گذشت می‌کند که آرمان محل دفن جسد را بگوید.

با این وجود باز هم با توجه به مدارک جدید به‌دست‌آمده و قبول اعاده دادرسی، آرمان بار دیگر پای میز محاکمه رفت و این بار در شعبه ۵ مورد محاکمه قرار گرفت. او که حالا در مقطع فوق‌لیسانس در دانشگاه شهید مدرس در حال تحصیل بود، یک بار دیگر اعلام کرد قتل کار او نیست و نمی‌داند جسد کجاست و ممکن است غزاله زنده باشد.

در نهایت قضات دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند و آرمان را در قتل مجرم تشخیص دادند و او را برای بار دوم به قصاص محکوم کردند. رأی صادرشده یک بار دیگر در دیوان عالی کشور تأیید شد.

نکته اینجاست که خانواده غزاله شکایت دیگری هم از آرمان کرده بودند: او علاوه بر قتل، جسد دختر ما را پنهان کرده است. با توجه به اینکه پلیس نتوانست جسد را پیدا کند، خانواده غزاله درباره اخفای جسد از سوی متهم نیز شکایتی در شعبه ۱۱۵۴ دادگاه بعثت مطرح کردند.

در نهایت بخشی از پرونده که مربوط به اخفای جسد بود به شعبه ۱۱۵۴ دادگاه بعثت فرستاده شد و قاضی دادگاه آرمان را به سه ماه و یک روز حبس محکوم کرد.

در مورد غزاله شکور در ویکی تابناک بیشتر بخوانید 

جزییاتی که در دادگاه بیان شد

در دو دادگاهی که آرمان در آن به جرم قتل محاکمه شد، جزییات زیادی بیان شده است. در دادگاه اول او، اختیاری، نماینده دادستان گفت: آرمان در سال ۹۲ دختری به نام غزاله را به قتل رسانده است و همه مدارک موجود در پرونده این موضوع را ثابت می‌کند. او به قتل اعتراف کرده و به یکی از دوستانش هم گفته مرتکب قتل شده است اما از آنجایی که جسدی از غزاله پیدا نشده است، در پرونده شبهه ایجاد شد.

مروری بر پرونده قتل غزاله؛ سرانجام جنایت عشقی در نوجوانی

نماینده دادستان در توضیح پس‌گرفتن رأی دو نفر از قضات هم گفت: آنها رأی خود را پس نگرفتند و به دلیل اینکه وکیل سابق مقتول مدعی شده بود مدارک جدیدی در پرونده پیدا شده خواستار بررسی بیشتر پرونده شدند. دو موضوع به‌عنوان مدرک جدید مطرح شد؛ یکی دفترچه بیمه غزاله بود و دیگری تمدید مرخصی دانشگاه او. هر دو مورد به دقت مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که هیچ‌کدام دلیلی بر زنده‌بودن غزاله نیست. ما همچنان با توجه به مدارک موجود در پرونده بر مجرم‌بودن متهم اصرار داریم.

سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. پدر غزاله در توضیح تمدید دفترچه بیمه دخترش گفت: همسر من بیمه خویش‌فرماست؛ غزاله را هم خودش بیمه کرده بود. بعد از قتل غزاله وقتی همسرم برای واریز حق بیمه و تمدید دفترچه رفته بود، به‌صورت اتوماتیک دفترچه غزاله هم تمدید شده بود. این مسئله پیچیده نبود که به‌عنوان مدرک جدید عنوان کردند.

مادر غزاله هم در توضیح مرخصی دانشگاه دخترش گفت: غزاله از دانشگاه مرخصی گرفته بود؛ می‌خواست در خارج از کشور درس بخواند و برای این کار آماده می‌شد اما این اتفاق افتاد. وقتی از دانشگاه با من تماس گرفتند و گفتند مرخصی غزاله تمام شده و او برنگشته من موضوع را تعریف کردم و گفتم باور نمی‌کنم، دخترم مرده است. آنها هم از سر دلسوزی گفتند یک ترم دیگر تمدید می‌کنند. آنها به خاطر ناراحتی من چنین کاری کردند. مدرک جدیدی وجود نداشت؛ خواستند که من را آرام کنند. بعد از حادثه من روزهای سختی را گذراندم. تا زمانی که آرمان به قتل غزاله اعتراف کند، من در خیابان‌ها دنبال دخترم می‌گشتم. ساعت‌ها در خیابان با ماشین می‌رفتم که دخترم را پیدا کنم. به هر دختری که شبیه غزاله بود می‌رسیدم، جلویش را می‌گرفتم. من خیلی سختی کشیدم.

در ادامه زمانی، وکیل اولیای دم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: متأسفانه وکیل سابق متهم در این پرونده کارهایی کرد که پرونده با چالش روبه‌رو شود. ما براساس مدارک پرونده درخواست صدور حکم قانونی را داریم.

در مورد ماجرای غزاله و آرمان در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

آرمان: از من اعتراف دروغ گرفتند

در ادامه جلسه دادگاه، آرمان در جایگاه متهم قرار گرفت و از خود دفاع کرد. او گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. من و غزاله مشکل خاصی با هم نداشتیم. او به خانه ما آمد و با هم صحبت کردیم و بعد رفت. من صدایی شنیدم، وقتی در را باز کردم، غزاله را دیدم که در راه‌پله افتاده است. خیلی ترسیدم. او را به داخل خانه کشیدم و بعد سعی کردم کمکش کنم. آن‌قدر ترسیده بودم که نمی‌دانستم چه می‌کنم. من خیلی بچه بودم. غزاله را داخل کیسه گذاشتم. متوجه شدم نفس می‌کشد اما ترسیده بودم و فقط می‌خواستم او را از خانه دور کنم. بعد کیسه را به نزدیکی سطل زباله اطراف پارک ملت بردم.

قاضی گفت: چرا با اورژانس تماس نگرفتی؟ چرا جسد را به چندین متر آن‌طرف‌تر از خانه بردی؟ متهم گفت: به فکرم نرسید با اورژانس تماس بگیرم. من بعد متوجه شدم که باید با اورژانس تماس می‌گرفتم و جسم غزاله را هم از ترس به کمی دورتر بردم. من اصلا متوجه کارهایم نبودم.

قاضی گفت: لکه‌های خون روی دیوار، کاغذ دیواری دستگیره کمد و جاهای دیگر خانه شما بوده است. اگر غزاله خارج از خانه افتاده بود و تو او را به داخل آوردی، چرا این خون‌ها در خانه بود؟ متهم پاسخ داد: من دقیقا نمی‌دانم از چه صحبت می‌کنید و من در جریان نیستم.

قاضی پرسید: چرا به دوستت گفته‌ای که غزاله را کشته‌ای؟ اگر تو واقعا این کار را نکرده بودی، چرا این حرف را به او زدی و درخواست کمک کردی؟ متهم گفت: من اول گفتم غزاله زمین خورده؛ حرفم را باور نکرد. بعد گفتم دعوا کردیم؛ باز باور نکرد و بعد گفتم او را کشتم که حرفم را باور کند و کمک کند.

متهم گفت: من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. در مدتی که با هم دوست بودیم، سه بار با هم دعوا کردیم. یک بار من پیش‌قدم شدم که آشتی کنم و دو بار غزاله پیش‌قدم شد. آن روز هم مشکلی با هم نداشتیم و او خداحافظی کرد و رفت و بعد این اتفاق افتاد.

قاضی گفت: از غزاله نامه‌ای به جا مانده که در آن به تو اشاره کرده و گفته از دست آزارهای تو خسته شده است. دراین‌باره چه می‌گویی. متهم گفت: من نمی‌دانم آن نامه چیست. من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم.

متهم در پاسخ به این سؤال که با توجه به انکارش چرا به قتل اعتراف کرده، گفت: بعد از بازداشت به من خیلی سخت گذشت. مدام به من می‌گفتند پدر و مادرت در اتاق بغلی هستند و بازجویی می‌شوند و من اذیت می‌شدم به همین دلیل اعتراف دروغ کردم.

اعدام همراه با ابهام

مرکز رسانه قوه قضاییه روز ۴ شنبه سوم آذرماه ۱۴۰۰ اعلام کرد: «حکم قصاص آرمان عبدالعالی در پی تقاضا و عدم گذشت خانواده غزاله شکور و علی‌رغم تلاش‌های صورت‌گرفته از سوی دستگاه قضایی، شورای حل اختلاف و فعالان فرهنگی و اجتماعی کشور طی سال‌های اخیر به منظور جلب رضایت اولیای دم که تا آخرین لحظات هم ادامه داشت، سحرگاه امروز در زندان رجایی‌شهر اجرا شد.»

معراج مسعودی، وکیل آرمان در این‌باره گفت: هیچ کدام از وکلای آرمان و حتی پدر و مادر وی از روز و زمان اعدام اطلاعی نداشتند و در مراسم اعدام وی فقط پدر و مادر غزاله حضور داشتند.
وی افزود: به گفته پدر آرمان، او در بند عمومی زندان رجایی‌شهر بوده و به قرنطینه منتقل نشده بود. این در حالی است که طبق بند «ح» ماده ۴۳ آیین‌نامه اجرای احکام کیفری، قاضی اجرای احکام مکلف است حداقل ۴۸ ساعت پیش از اجرای حکم، مراتب را به وکیل محکوم جهت حضور در محل اجرا اطلاع دهد و البته عدم حضور وکیل محکوم نیز مانع اجرا نیست.

فیلم سینمایی بی بدن

با اکران فیلم سینمایی بی بدن (تهیه شده در سال ۱۴۰۲)، بار دیگر ماجرای آرمان و غزاله در کانون توجه عموم قرار گرفت چراکه اینگونه گفته شد که قصه فیلم درباره آرمان و غزاله است و نام فیلم هم اشاره به جسد گمشده و مفقود غزاله دارد. فیلمی که به تاکید وکیل پرونده، با واقعیت همخوانی ندارد و در آن مطالب نادرستی به تصویر کشیده شده که با واقعیت همخوانی نداشته است.

 

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱۱۰
در انتظار بررسی: ۸
انتشار یافته: ۱۲۹
جواد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۶
اگه دختران وپسران از کودکی کنار هم باشند ودرس بخوانند بعد از بلوغ این اتفاقات نمی افتد
پاسخ ها
مریم رشیدیان
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۱:۳۰ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
دقیقا مثل اروپا که دختر و پسر کنار هم هستند و درس می‌خوانند و هیچ قتلی هم بینشان اتفاق نمی افتد اصلا هم اسحله با خودشون مدرسه حمل نمی‌کنند!!
400
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۳۰ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۳
امار تجاوز اروپارو بهت بگم یا خودت سرچ میکنی؟
علی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۳۷ - ۱۴۰۳/۰۴/۳۱
آمار تجاوز توی اروپا رو از کجا میدونی مگه اونجا زندگی میکنی
جامعی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۲۱ - ۱۴۰۳/۰۱/۲۴
خیلی تکان دهنده بود.
فیلمش هم سینما پخش کرد.
پاسخ ها
علي
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۳۹ - ۱۴۰۳/۰۵/۰۴
بخدامن هروقت اين مسئله روميشنوم گريم ميگيره
خداقاتلش رواز اتيش جهنم خلاص نكنه ،
محمد
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۲:۴۸ - ۱۴۰۳/۰۵/۱۱
واقعآ به خانواده غزاله ظلم شد ..بخاطر پولدار بودن خانواده آرمان
چه زجرها که نکشیدن...
یعنی فقیر باشی هم جونتو به لبت میارن تا به حقت برسی...
واقعآ گریه از ته دل داره
باران
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۵۷ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۰
پس چرا در کشورهای اروپایی خبرهای کشتار وحشتاک از نوجوانان به گوش میرسد. شاید اگر انها مثل کشور ما عمل میکردند شاهد این حوادث نبودند.
لیلی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۵۸ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۰
درودبر خانواده شکور.ممنون از این که برای دخترتان ارزش قائل شدین.قاتل به سزای عملش رسید
باید میرسید.به درک..
کدام کودک؟؟ این مسخره بازیها چیه؟این کودکه؟کودکی که سبیل هم داره.کودک هیچوقت همچنین جنایتی نمیکنه.
بازنشسته تامین اشتباهی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۲ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۲
با سلام عجب خانواده های محترمی بچه از بابا وننه.یاد.میگیره
پاسخ ها
مسعود
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۵۷ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۲
خجالت بکش
ایرانی
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۴۸ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۳
واقعا برای طرز فکرت متاسفم این بچه که مجرم و خلافکار حرفه ای نبوده در لحظه ای این اتفاقافتاده چه ربطی به پدر و مادرش داره... اینا خودشون داغون شدن با این حرفا نمک روی زخمشون نریزید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۱۸ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۲
دختر بیچاره و خانواده اش . حتی جسد در دسترس نیست . مجرم باید همکاری بیشتری می کرد .
پاسخ ها
fati
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۱۸ - ۱۴۰۳/۰۵/۰۲
اون دخترهم یه جورایی مقصر بوده نباید بایکیکوچکتراز خودش دوست میشد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۵۳ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۲
نه که در همان کشورومکانهاباهم بزرگ میشن و همیشه هستنداصلااتفاق نیفتاده که تو آزاداندیش به این نتیجه جامعه شناختی رسیده ای !نظریه ات فیک هست به دردخودت میخوره.
محمدمرادباقری
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۴۳ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۳
عدالت بایداجراشود اعدام کمترین مجازات در حق اوست.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۰۳ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۳
لعنت بر آدمهای فاسد
زهرا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۵:۵۵ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۳
نتیجه نداشتن تقوی وآزادی رابطه بانامحرم همینه
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟