به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز چهارشنبه ۲۲ آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که ردپای مالیات و بازنشستگان در رد بودجه، ماجرای آزادسازی واردات لوازم خانگی، ترکش جنگ در خاورمیانه به چهار راه انرژی جهانی و هوای پاک قانونی برای اجرا نشدن از مواردی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
محمد صادق جنانصفت طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: دیروز مجلس یازدهم که خود را مجلس انقلابی نامگذاری کرده با دولت سیزدهم که خود را دولت مردمی میخواند به تعارض منافع سیاسی رسید و کلیت لایحه بودجه ارائهشده دولت سیزدهم را که کمیسیون تلفیق همین مجلس آن را تصویب کرده بود ناکارشناسانه شناسایی کرد و به دولت برگرداند.
کسانی که لایحه بودجه را ناکارشناسانه و ناجور دانسته و در زمان بررسی چیزهایی گفتند بر دو مقوله کسری بودجه و نیز اندک بودن رشد مزد و حقوق کارکنان دولت و همسانسازی دریافتی نسبت به نرخ تورم امسال پافشاری کردند. البته سخنان و وعده چندباره رییس سازمان بودجهریزی و داوری وی درباره اینکه درآمدهای بودجه برای افزایش نرخ حقوق و همسانسازی درآمد بازنشستگان را در یک سقفی میپذیرد نیز کارساز نبود.
بودجه ارائهشده از سوی دولت سیزدهم برای سال آینده این است که مناسبات و رابطه میان درآمدها و خرجها چگونه است و این اصل از سطح درآمد با سطح خرجها مهمتر است، اما همین اصل بسیار با اهمیت به ماهیت نظام سیاسی استیلایافته بر یک کشور برمیگردد. بر پایه همین اصل بنیادین است که دولتها مناسبات خرجودخل را جور یا ناجور میکنند. دولتها برای سازگار کردن دخلوخرج ۴ دسته هستند:
دسته نخست دولتهایی هستند که نه میتوانند درآمدها را مدیریت کنند و نه توانایی اداره بهینه خرج را دارند. دسته دومی از دولتها میتوانند هزینههای خود را مدیریت کنند، اما توانایی سازگار کردن درآمدها همسنگ خرج را ندارند. دسته سوم، دولتهایی هستند که توانایی جورکردن درآمدها را دارند، اما در سازگار کردن هزینهها برابر با درآمدها ناتوانند. دسته چهارم، دولتهایی هستند که توانایی جور کردن درآمدها و اداره خرج را نیز دارند.
واقعیت این است که دولتهای ایران در دهههای تازهسپریشده از دسته نخست بوده و هستند. به این ترتیب که در جور کردن درآمدهای پایدار که آسیبی به شهروندان نزند یا آسیبها را بسته به توانایی شهروندان پخش کند را ندارند و در خرج کردن نیز گرفتار گروهها و نهادهای ذینفوذ هستند.
این کاستی و نارسایی در سالهای پیش از دهه ۹۰ هم دیده میشد، اما درآمد حاصل از صادرات نفت که یکسره در خزانه دولت ریخته میشد آن را در سایه نگه میداشت. در سالهای پس از تحریم صادرات نفت ایران، اما این کاستی تاریخی از تاریکی به روشنایی آمده و دولتها نمیتوانند درآمدهای پایدار و خرجهایی در چنگ گرفته شده داشته باشند. در سادهترین نوشته میتوان پافشاری کرد که این بودجه نیست که کسری دارد، بلکه این کشور است که کسری دارد. کسری نیز به دلیل کاهش معنادار درآمد حاصل از صادرات است.
شهروندان ایرانی و مدیران ارشد ایرانی باید بدانند در کوتاهمدت و میانمدت جانشینی برای پر کردن جای خالی صادرات نیست و دولتهای ایران باید چارهای بیندیشند. راههای پیشروی حکومت برای جور کردن دخلوخرج چندان گسترده و پرشمار نیست. یک راهکار این است که با آمریکا به تعامل برسند و جریان درآمدهای صادرات نفت به بودجه سرازیر شود. راهحل دوم این است که صندوق توسعه تعطیل شود و همه درآمد موجود نفتی به خزانه دولت ریخته شود. راهحل سوم این است که از کشورهای دارای درآمدهای مازاد ارزی قرض گرفته شود. راه چهارم این است که از شهروندان قرض گرفته شود. یک نگاه به آرایش سیاسی در داخل و توزیع قدرت نشان میدهد راههای دوم تا چهارم سختتر است. کارآمدترین راه، تعامل با آمریکاست.
مهدی حسن زاده طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان خطر بودجه بدون اجماع! نوشت: روز گذشته مجلس در اقدامی کم سابقه، به کلیات لایحه بودجه رای منفی داد تا دولت موظف به اصلاح آن و ارائه مجدد لایحه بودجه تا ۷ روز دیگر شود. در گزارش امروز صفحه ۱۰ روزنامه، جزئیات این خبر و دلایل مجلس برای رد کلیات لایحه بودجه آمده است. در هر حال باید منتظر اصلاح لایحه بودجه توسط دولت و ارائه مجدد آن به مجلس باشیم، اما توجه به چند نکته مهم درباره بودجه ۱۴۰۳ ضروری است:
۱ - با گذشت ۵ سال از مطالبه صریح رهبر انقلاب برای اصلاحات ساختاری در بودجه و تشکیل شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوا که یکی از وظایف آن، برنامه ریزی برای اصلاحات ساختاری در بودجه بود، هنوز اجماعی در ۲ قوه مجریه و مقننه و همچنین بین قوا و جامعه بر سر شاخصههای این اصلاح صورت نگرفته است. شاهد مسئله نیز رد کلیات لایحه بودجه در مجلس است. اگر نقطه کانونی اصلاحات ساختاری بودجه را تراز کردن بودجه و فاصله گرفتن از کسری مزمن بودجه بدانیم، به نظر مجلس و برخی محافل کارشناسی لایحه بودجه ۱۴۰۳ همچنان با کسری قابل توجهی مواجه است، اگرچه این کسری نسبت به چند سال اخیر تاحدی کمتر شده است. مرور برخی تصمیمات مهم اقتصادی در سالهای اخیر نیز موید همین نداشتن اجماع است. به عنوان مثال افزایش سن بازنشستگی که یکی از اهداف آن جبران کسری صندوقهای بازنشستگی و کاهش اتکای آنها به بودجه دولت است، با وجود پیشنهاد دولت و تصویب در مجلس، با واکنشهای اجتماعی فراوانی مواجه شده است. واکنشهایی که این اصلاحات را یک طرفه و بدون توجه به سایر ریشههای کسری صندوقها از جمله اداره سیاست زده صندوقها و تغییرات مکرر مدیریتی آنها میداند. مسئله مهم دیگر رشد کمتر از تورم حقوق کارمندان و بازنشستگان در بودجه امسال و لایحه ۱۴۰۳ است که نشان میدهد مهار نصفه و نیمه کسری بودجه با فشار به حقوق بگیران همراه شده است. این در حالی است که بخشهای مختلف جامعه به دلایلی از جمله اخبار وقوع برخی فسادها، نمیتوانند منطق جبران کسری بودجه صرفا با فشار به حقوق بگیران را بپذیرند.
۲ - با وجود هماهنگی در رویکرد سیاسی دولت سیزدهم و مجلس یازدهم و با وجود ابزارهای هماهنگ کننده از جمله شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوا، نشست سران سه قوه، نشستهای دورهای مشترک مجلس و دولت و مهمتر از همه این ها، توصیههای مکرر رهبر انقلاب به هم افزایی دولت و مجلس، متاسفانه در بزنگاه هماهنگی بین این دو قوه، شاهد ناهماهنگی و ساز ناساز دو قوه در ماجرای بودجه هستیم. آن هم در شرایطی که رهبر معظم انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس در خرداد امسال به دو قوه در این باره تذکر داده بودند و با اشاره به ضرورت نگاه و رویکرد تقریبی، مکمل بودن و یک پیکره دیدن مجموعه نظام فرموده بودند: «رویکرد مجلس و دولت باید همکاری و همافزایی باشد...» تردیدی نیست که یکی از مهمترین بزنگاههای تعامل دولت و مجلس، در فصل تصویب بودجه رقم میخورد. طبیعتا اختیارات دولت در تدوین و اختیارات مجلس در تصویب بودجه روشن است، اما از دولت و مجلسی که به لحاظ سیاسی رویکرد نزدیک به یکدیگر دارند انتظار هماهنگی و رسیدن به درک مشترک درباره بودجه بیشتر است و باید این درک مشترک در جلسات متعدد مشترکی که در سطوح مختلف بین دو قوه برگزار میشد، شکل میگرفت، اما در هر حال انتظار میرود در ارائه اصلاحیه بودجه، هماهنگی لازم بین دو قوه بالاخره شکل گیرد.
۳ - در نهایت پرهیز از دعواهای رسانهای در موضوع اختلاف بودجهای دولت و مجلس ضروری است. به نظر میرسد برخی تریبونهای رسانهای به دست افرادی افتاده است که دور از رویکرد حرفهای رسانه ای، ادبیات تند و اختلاف انگیزی را ترویج میکنند و همچنین قوای مختلف برای تحقق توصیه رهبر معظم انقلاب در همکاری و هم افزایی باید از ادبیات رسانهای تند فاصله بگیرند. ادبیات تقابلی برخی چهرههای رسانهای منتسب به قوا، یکی از مهمترین موانع شکل گیری همکاری است. یک توئیت تند یا یک پست اختلاف برانگیز میتواند نتایج یک جلسه وحدت آفرین را به باد دهد؛ لذا ضرورت دارد قوای مختلف در زمینه رویکرد رسانهای تند افراد منتسب به خود، نظارت بیشتری داشته باشند.
فریدون حسن طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان آقای هاشمی! لطفاً دغدغه داشته باشید نوشت: این روزها هر مدیری از ورزش کشور هر جا که پشت تریبون قرار میگیرد بلافاصله از حرفهای رهبر انقلاب وام میگیرد و با هزار ادا و اصول دم از «ایران قوی و ورزش قوی» میزند. وزیر ورزش هم دیروز حسابی در دانشگاه تهران روی این موضوع مانور داد، اما کسی پیدا نشد از هاشمی سؤال کند که کدام ورزش در کدام کشور با این بلبشوی مدیریتی قوی شده که ورزش ایران قوی شود! میان حرف تا عمل فرسنگها فاصله است و مدیران ورزش کشور از قدیم گرفته تا جدید در همان مرحله حرف ماندهاند و کاری انجام نمیدهند.
انتخابات فدراسیون کاراته ابطال شد. این بهطور قطع مهمترین خبر دیروز در حوزه ورزش بود. خبری که البته نه برای کیومرث هاشمی وزیر ورزش چندان اهمیتی داشت و نه برای دلواپسان دربی بیفایده فردا که خیلی از آقایان از همین حالا برایش غش و ضعف کردهاند. البته کیومرث هاشمی اعلام کرد هیچ دغدغهای بابت این موضوع مهم ندارد، چون معلوم شد فعلاً دغدغهاش آوردن VAR برای دربی است، اما باید بگوییم جناب وزیر لطفاً این یک دغدغه را داشته باشید، این یکی اتفاقاً برای آینده ورزش بد نیست.
انتخابات فدراسیون کاراته باطل شد. دیروز کیومرث هاشمی، وزیر ورزش رفته بود تا با پنج روز تأخیر روز دانشجو را به دانشجویان دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران تبریک بگوید. کلی هم حرف زد که بیشترش تکراری بود و وعده و وعید آینده روشن برای ورزشی که بر تعداد فدراسیونهای بدون رئیسش یکی دیگر هم اضافه شده؛ ۱۵ فدراسیون بدون رئیس! البته مهم نیست، چون بیشتر دغدغه دیروز وزیر ورزش همان آمدن یا نیامدن VAR برای دربی روز پنجشنبه بود. طبیعی است در چنین فضایی و وقتی نفر اول ورزش کشور طی یک سخنرانی مبسوط فقط حرفهای تکراری ایراد میکند و علاقه زائدالوصفش به فوتبال را فریاد میزند دیگر نباید از بقیه توقع داشت.
انتخابات فدراسیون کاراته باطل شد، ولی مگر اهمیتی دارد؟ کاراته را هم بگذارید کنار ژیمناستیک، دوومیدانی و بقیه، البته یادمان نرود وزارت زحمت کشید و برای والیبال سرپرست انتخاب کرد و این سنگینترین کاری است که هاشمی از ابتدای دوران وزارتش (البته به جز سخنرانیها متعدد) انجام داده است. واقعاً خسته نباشید. با چنین روندی خیلی نخواهد گذشت که تقریباً فدراسیونی با رئیس برای ورزش کشور باقی نماند، آن وقت هاشمی از برنامه «ورزش از تولد تا مرگ» حرف میزند.
انتخابات فدراسیون کاراته هم باطل شد، اما دیروز همه چشم به دروغپراکنیهای افشاریان، رئیس کمیته داوران فدراسیون فوتبال در خصوص آوردن سیستم کمکداور ویدئویی برای دربی داشتند، همان مدیری که با وقاحتتمام از صغر سنی فرزندش حرف زد و به هیچ کجای کشور هم برنخورد. هاشمی هم در دانشگاه تهران چنان با حرارت از آمدن یا نیامدن این سیستم حرف میزد که بدون تردید اصلاً توجهی به اتفاقی که برای کاراته رخ داده، نداشت. راستی هاشمی دیروز وعده تکراری واگذاری سرخابیهای پایتخت را هم داد تا مطمئن شویم قدمی از راه اسلاف خود منحرف نشده و مثل آنها ید طولایی در دادن وعده و وعید دارد.
دیروز انتخابات فدراسیون کاراته باطل شد و هاشمی از اتخاذ یک تدبیر مناسب برای سروسامان دادن به وضعیت این فدراسیونها گفت. تدبیری که نمیدانیم هیاهوی فوتبال و ذوقزدگی آقایان اجازه اتخاذ آن را خواهد داد یا اینکه همچنان باید سوخت و ساخت.