به گزارش تابناک، اگر شخصی در قرن دوازده در اروپا میخوابید و پانصد سال بعد بیدار میشد، تغییر آنچنانی را در محیط اطرافش نمیدید؛ اما در دو قرن گذشته سرعت تغییر جهان بسیار سریع بوده است، به گونه ای که جهان تحت تأثیر نیازهای ما تغییرات زیادی کرده و در این میان انرژی نقش اصلی را ایفا کرده است.
در ایران نیز با پیدا شدن نفت به عنوان یک منبع درآمد و انرژی تغییرات زیادی را در همه حوزه ها شاهد بوده ایم. انرژی های هیدروکربنی از قرن گذشته بزرگ ترین منبع انرژی پیش روی کشورها بوده و چگونگی برخورد با حضور این مهمان جدید یکی از اصلیترین دلایل پیشرفت و عدم جلورفت بوده است.
سوخت های فسیلی به علل گوناگون در پایان راه خود قرار دارند و کشور های زیادی به دنبال جایگزین های مختلف سرمایهگذاری های زیادی کردهاند اما همچنان این منبع انرژی سهم زیادی را در سبد مصرفی کشورهای توسعه یافته داراست.
استاتیستا نوشت، سوختهای فسیلی هنوز هم سهم اصلی انرژی در اروپا را تشکیل میدهند. سوئد و نروژ از این قاعده مستثناست و مصرف خود را به سمت برقابی هدایت کرده. دور شدن اروپا از گاز طبیعی از دیگر تحولات اساسی بعد از جنگ اوکراین است. سهم نفت و انرژیهای تجدیدپذیر در منابع انرژی فنلاند به ترتیب ۳۳ و ۳۲ درصد قرار دارد.
به علت مدیریت نامناسب در همه مراحل از تولید تا مصرف ظرفیت های این کشور در حال هدررفت هستند. مدیریت دولتی جز اتلاف منابع، حاصلی نداشته و اقتصاد این کشور را از نفس انداخته است.
هماکنون سطح زیر کشت گلخانهای کشور با مصرف روزانه ۱۳.۵ میلیون متر مکعب، حدود ۲۴ هزار هکتار بوده که در پایان برنامه هفتم توسعه باید دو برابر شود.
مصرف هشت برابری گاز در پیک سرما نسبت به پیک گرما ناشی از واقع شدن بیشتر گلخانههای کشور در مناطق شمالی و سردسیر است.
قیمت ناچیز گاز، باعث شده کشورهای همسایه در شمال غرب ایران، گلخانههای متعددی احداث و با رانت انرژی، محصولات کشاورزی موردنیاز خود را تامین کنند.
پایگاه بیزینس رکوردر نوشت: آژانس اطلاعات داخلی پاکستان اعلام کرده که سالانه ۲.۸۱ میلیارد لیتر سوخت از ایران به پاکستان قاچاق میشود و ۹۹۵ پمپبنزینِ پاکستانی سوخت قاچاقشدۀ ایران را میفروشند.
برای بررسی وضعیت مصرف گاز یا انرژی در بخش خانگی ایران، میتوان آن را در دو شاخص «سرانه مصرف انرژی خانگی» و «شدت مصرف انرژی» با سایر کشورها مقایسه کرد.
طبق ترازنامه انرژی سال ۹۹، شدت مصرف انرژی ایران بر اساس برابری قدرت خرید، بیش از دو برابر میانگین جهانی است و حتی به میزان ۶۶ درصد نیز از میانگین خاورمیانه بالاتر است.
طبق گزارش ستاد راهبری تحول دولت، میزان هدررفت گاز تا قبل از مصرفکننده نهایی (مردم) معادل ۷۲۱ میلیون بشکه نفت است؛ یعنی روزانه بیش از ۳۰۰ میلیون متر مکعب در زنجیره تلف میشود.
به بیان دیگر، دولت میتواند ناترازی گاز فعلی بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون متر مکعب در روز را با بهینهسازی در زنجیره تولید تا توزیع برطرف کند. بهینه سازی به علت ارزان بودن انرژی و روابط مالی تهاتری ناموفق بوده زیرا هیچ انگیزهای در دستگاههای مختلف برای بهینهسازی وجود ندارد.
قیمت انرژی از جمله ابزارهای دولت برای هدایت صنایع به سمت بهرهوری است، انرژی ارزان سبب شده صنایع در بخش بالادست با حاشیه سود بالا ۴۰ تا بعضاً ۸۰ درصد، تبدیل به خام و نیمهخام فروش شوند.
محمد طاهر رحیمی کارشناس اقتصادی در این باره می گوید: انرژی ارزان باعث بحران مواد اولیه در صنایع پاییندستی میشود. رانت انرژی باید به صورت مولد به زنجیره ارزش داده می شد. اکنون پتروشیمیها و فولادیها فقط معادل ۲ و ۶ درصد سود خالصشان را مالیات میدهند. در ایران، دولت پرداختکننده ۹۰ درصد قیمت انرژی است و این انرژی ارزان، بهینهسازی مصرف را از صرفه خارج کرده و شدت مصرف انرژی ایران،روندی صعودی گرفته است و از سوی دیگر افزایش قیمت ارز و ثابت ماندن قیمت ریالی سوخت در ایران، شکاف قیمت صادراتی و داخلی سوخت را بیشتر کرده و انگیزهها برای قاچاق را افزایش داده است.
حرکت واقعی دولت به سمت جدایی از اقتصاد تنها راه نجات است. کشورهای زیادی به مانند ایران با ورود سرمایه های عظیم حاصل از فروش مواد طبیعی دچار شوک های مالی شدند اما کشورهایی چون نروژ در اروپا و اندونزی در آسیا نمونههایی از کشورهای موفق در مواجهه با این چالش به شمار می روند. خصوصی سازی اقتصاد با ایجاد انگیزه برای صاحبان و مدیران مشاغل به رشد روزافزون آن بخش و در طول آن کشور کمک خواهد کرد.