اول- فوتبال ایران تاریک، تلخ و سختترین روزهای خود را پشت سر میگذارد. ابر سیاهِ بیاعتمادی روی فوتبال ایران سایه افکنده است و مانع بزرگی برای دیدهشدن زیباییها و امید در آن شده است. تصمیمات در فدراسیون فوتبال ایران مبهم و ناامیدکننده است و هر روز خبر تازهای از احضار، اتهام و بازداشت کارکنان این مجموعه به گوش میرسد. با این سرعت بعید است جز خاکستر از آن باقی بماند. هیچ حد و مرزی در رفتار مشکوک مدیران این فدراسیون دیده نمیشود و برخورد با افراد مختلف، احضارشان به دادگاهها و افشای پشتپردهی سکههای رد و بدل شده نشان میدهد هنوز روزهای خوشِ متخلفان است.
دوم- رئیس فدراسیون فوتبال ایران بنا به اعترافش درگیر سه پرونده بزرگ فوتبالی است که احکامش بهزودی اعلام میشود. رسانهها از ماجرای ۲۰۰ سکه هم خبر میدهند که مشخص نیست در چه مرحلهای است. نواب رئیس وضعیت بدتری دارند. شهره موسوی ماههاست در زندان است و در حال حاضر ماههاست فدراسیون ایران بهصورت غیرقانونی نایب رئیس زنان ندارد. وضعیت دو نایب رئیس بهتر از بقیه نیست. یکی درگیر اتهام دریافت سکه و دیگری با حکم کمیته اخلاق بهدلیل جعل سند دارای حکم محرومیت است. اعضای هیئت رئیسه هم وضعیت پیچیدهای دارند. یکی به دلیل حمایت از ورزش اسرائیل در مظان اتهام است، دیگری به دلیل قرارداد با یکی از باشگاهها به رفسنجان احضار شده است، یکی حتی در انتخابات استانش رد صلاحیت شده است و یکی دیگر در زندان مشغول بررسی پروندهاش هستند. وضعیت دبیرکل هم میگویند بهتر نیست و او هم درگیر پروندهی باشگاههای لیگ برتری شده است و با قرار وثیقه بیرون است. وضعیت نتایج تیمهای ملی هم رسوا کننده است. شکست سنگین در جامجهانی قطر، شکست در جام ملتها، شکست تیمهای ملی در تمام ردهها، بینظمی مالی، ماجرای پاداش ۲۰ هزار دلاری اعضای هیئت رئیسه، فاجعهی مشهد و حمله به هواداران زن، بازی تدارکاتی با کانادا، ضبط صدای اینفانتینو، پروندهی VAR چینی و بسیاری از مسائل دیگر نشان میدهد رفتارهای افسارگسیخته در فوتبال ایران نهادینه شده است.
سوم- یکبار برای همیشه در این کشور تصمیم گرفته شد تا با «فساد در فوتبال» برخورد شود. جنسِ این برخورد متفاوت با گذشته است و نهادهای نظارتی با عزمی جزم در حال پاکسازی مهمترین ورزشِ کشور هستند. امسال فوتبال ایران نزدیک به ۴ هزار میلیارد نقلوانتقال مالی دارد و مطمئناً فساد در آن وجود دارد. پدرخواندههای پشت پرده نشین بیشترین فشارها برای انحراف در مسیر برخورد با فاسدان را دستور کار قرار دادند، بیشترین فشارها را به نهادهای نظارتی آوردند، جلسات مهمی را برگزار کردند و حتی لابیهایشان برای جابجایی افرادِ پیگیر را هم انجام دادند اما تیرشان به سنگ خورد و تا امروز به جایی نرسیدند. برخورد ریشهای با مفسدانِ فوتبالی تبدیل به مطالبه مردمی شده است و چنین برخوردی در جهانِ امروز هم بینظیر و قابل ستایش است. نهادهای نظارتی به بهترین شکل در حال انجامِ کارِ نظارتی و پیگیری هستند.
چهارم- سونامی وحشتناکی در پیش است. فوتبال ایران در آستانهی یک اتفاقِ تاریخی است. برخورد زننده و ناجوانمردانهای که اعضای هیئت رئیسه و مدیران عالی فدراسیون با رئیسِ قبلی با عملکرد بینظیرش (مثل سریعترین و ارزانترین صعود به جامجهانی، موفقیت تیمملی زنان، درآمدزایی و …) کردند، به خودشان بازگشته و حالا آنها درگیر مشکلات و چالشهایی شدهاند که حتی به مخیلهشان هم نمیرسید. آینهای مقابلشان قرار گرفته است تا خودشان را بشناسند، بفهمند ذاتشان چیست و بیاخلاقی، توهین و افترا به دیگران، بی صداقتی، تخریبِ عامدانه و توسل به دروغ چه بلایی بر انسانها نازل میکند. از وزیری که در آن بیاخلاقی دست داشت تا کارمندِ جزئی که در تاریکی سنگ زدند درگیر پروندههای عجیب و غریبی شدهاند که آتشش به دامن زندگیشان افتاده است و اتفاقاتی فرابشری افتاده است. اینها درسی بزرگ برای عاقلان است. اینها نشانههایی روشن برای توجه است. این تنبیهِ جمعی، برای بسیاری از انسانها عبرتآموز خواهد بود.
پنجم- راهحل پیشِ همانهاست. استغفار، توبه و بخشش کمترین کار است. درسی بزرگ برای ما که آخرتمان را برای دنیایِ دیگران نفروشیم. مراقبِ رفتارمان باشیم و خداوند را ناظر بر فعالیتهایمان بدانیم. دنیا حساب و کتاب دارد و «حق» هیچگاه گم نخواهد شد. باشد که درس گیرند.