دکتر آسیه اناری اظهار کرد: ما توصیه میکنیم تا دو سالگی، کودکان در کنار والدین باشند و والدین برای آن دو سال برنامه ریزی کنند. البته این امر به معنای کمک نگرفتن از پدر بزرگ و مادر بزرگ و یا سایر اقوام برای بزرگ کردن فرزندان نیست، اما انداختن تمام مسئولیت بزرگ کردن نوهها به دوش پدر بزرگ و مادر بزرگ آسیبزاترین کار است.
این روانشناس بالینی کودک و نوجوان با بیان اینکه در این شرایط نوع تربیتی که کودک از پدر بزرگ و مادر بزرگ خود دریافت میکند متناسب با شرایط روز نیست، این را هم گفت که بعضا پدر بزرگ و مادر بزرگ به دلیل عشق بینهایت خود به نوهها به تمام درخواست آنها پاسخ مثبت داده و از آسیبهای عدم توانایی نه گفتن به بچهها آگاه نیستند.
عضو هیئت رییسه انجمن روانشناسی بالینی کودک و نوجوان افزود: از سوی دیگر در چنین شرایطی رابطه بین فرزندان و والدین دچار خدشه میشود. این در حالی است که در دوره نوجوانی به شدت نیازمند رابطه گرم فرزندان و والدین هستیم و از این رو در صورت لطمه دیدن این رابطه، مشکلاتی ایجاد میشود.
به گفته وی، سپردن مسئولیت کامل بزرگ کردن فرزندان به پدر بزرگ و مادر بزرگ و توقع داشتن از آنها در این راستا بسیار اشتباه است، با این حال در صورتی که خود پدر بزرگ و مادر بزرگ راضی به این امر باشند و با این شرط که مسئولیت اصلی تربیت فرزندان با خود والدین باشد، مشکلی وجود ندارد.
عضو کمیته تخصصی روانشناسی بالینی کودک و نوجوان سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور معتقد است که والدین باید درباره اینکه چطور میتوانند بدون افزایش بار مسئولیت و فشار به پدر بزرگ و مادر بزرگ، از فرزند خود مراقبت کنند تصمیم بگیرند و البته این امر با کمک گرفتن از بزرگترها برای بزرگ کردن فرزندان متفاوت است چراکه مسئولیت اصلی زندگی تمام افراد با خودشان است.
وی همچنین تاکید کرد که والدین میتوانند گاهی اوقات برای بزرگ کردن فرزندان از پدر بزرگ و مادر بزرگ بچهها کمک بگیرند، اما نباید این انتظار را داشته باشند که تمام امور بزرگ کردن بچهها را به آنها بسپارند.
این روانشناس، سپردن مسئولیت تربیت فرزندان به پدر بزرگ و مادر بزرگ را از جمله مواردی دانست که در رشد و تحول کودکان آسیبهای ماندگاری بر جای میگذارد و تصریح کرد: در واقع کودکان از نظر روحی و تربیتی به والدین خود نیاز دارد و پدر بزرگ و مادر بزرگ نمیتوانند این نیاز را تامین کنند چراکه نحوه و نوع تربیت آنها متعلق به نسلهای پیشین است. بچهها باید همگام با نسل خود تربیت شوند. از سوی دیگر با توجه به اینکه به طور معمول و طبیعی، سنی از پدربزرگ و مادربزرگ گذشته است، کودک بیش از آنچه انتظار میرود در صورت فوت این عزیزان غم نبود آنها را تحمل خواهد کرد، نمیتواند با والدین خود کنار آید، قوانین والدین را نمیپذیرد و حتی والدین را به رسمیت نمیشناسد. در این شرایط کودک دچار تربیت دوگانه شده و آسیبهای جبران ناپذیری به سراغش میآید.
اناری در پایان سخنان خود تاکید کرد: اگرچه ما به کمک و حمایت اجتماعی خانواده و دوستان برای بزرگ کردن فرزندان خود نیازمندیم، اما این امر با سپردن تمام مسئولیت بزرگ کردن و تربیت بچهها به دست پدر بزرگ و مادر بزرگ بسیار متفاوت است. تمام مراحل و مسئولیت بزرگ کردن فرزندان باید با والدین باشد. پدر بزرگ و مادر بزرگ وظیفهای ندارند که بچههای فرزندشان را بزرگ کنند بلکه وظیفه دارند در بزرگ کردن بچهها به فرزندان خود کمک کنند و با این کار در حال لطف به فرزندان هستند.