سردار شهید حاج قاسم سلیمانی از دیدگاه تحلیلگران مستقل و منصف سیاسی غرب، چهره ای مبارز و ضد تروریسم به ویژه در مفهوم خاص آن داعش به شمار میرود. آنها معتقدند که مبارزه با تروریسم در غرب مصداقهای خود را از دست داده است. حال این پرسش مطرح است که چگونه دولت آمریکا از مبارزه با تروریسم سخن میگوید و در همان زمان بزرگترین چهره مبارزه با داعش را با نقض قوانین و تمامیت ارضی یک کشور در اقدامی هدفمند برنامه ریزی شده ترور کرد.
به گزارش «تابناک»؛ اقدام آمریکا در به شهادت رساندن مقامات عالیرتبه نظامی کشور ایران و عراق، از جمله سردار شهید سپهبد سلیمانی و ابومهدی المهندس، مصداق بارزی از عمل تروریستی دولتی بوده و ناقض مهمترین قواعد حقوق بینالملل از جمله حق حیات، منع توسل به زور نظامی، احترام به حاکمیت دولتها و اصل عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورهاست.
در همین ارتباط، دکتر سید مصطفی میرمحمدی، عضو هیات علمی دانشگاه مفید قم معتقد است عملیات نظامی آمریکا ـ که منجر به ترور شهید سلیمانی و همراهان او شد ـ ابعاد مختلفی از حقوق بین الملل را درگیر میکند. با تامل در اهداف و اصول مندرج در مواد ۱ و ۲ منشور ملل متحد که امروزه اهداف و اصول حقوق بین الملل به شمار میآیند، سوال این است که با ترور فرماندهان نظامی ایران و عراق، کدام اصول نقض شده است؟
در پاسخ باید گفت، اولین اصلی که نقض شده، اصل برابری حاکمیت کشورهاست، زیرا این عملیات بدون اجازه دولت عراق انجام گرفته است. مقامات عراقی این عملیات را نقض حاکمیت عراق دانسته اند و از بیانیه مرجعیت عراق نیز همین تعبیر می رود که آمریکا حاکمیت عراق را نقض کرده است. به علاوه تصمیم مجلس عراق، مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی به این معناست که این عملیات بدون هماهنگی انجام گرفته و حاکمیت عراق نقض شده است. به عبارت دیگر، اصل برابری حاکمیت ایجاب میکند هیچ کشوری هر چند قدرتمند باشد حق ندارد در سرزمین کشور دیگر اقدامی انجام دهد که بر خلاف امنیت آن کشور باشد. آمریکا با این عملیات حاکمیت عراق را بی هیچ تردید نقض کرده است.
اصل دومی که نقض شده، ممنوعیت توسل به زور یا تهدید توسل به زور (اصل چهارم) است. عملیات نظامی علیه اتباع یک کشور، بدون مجوز قانونی، تجاوز است. در این خصوص با کشتن ابو مهدی المهندس و اتباع عراقی که نظامیان قانونی یک کشور بوده اند، تمامیت ارضی عراق نادیده گرفته شده است که برخلاف قواعد بین المللی است. بند ۴ ماده ۲ منشور یکی از مهمترین دستاوردهای بین المللی در حوزه صلح و امنیت بین المللی است. اصل بر ممنوعیت جنگ است، مگر برای دفاع فردی یا دفاع جمعی یا امنیت جمعی.
مطلبی که در اینجا وجود دارد، تفاسیر مربوط به دفاع است که آمریکاییها و اسراییلیها از تئوری دفاع پیشدستانه صحبت میکنند که بر اساس منشور ملل متحد و نزد غالب حقوقدانان بین المللی جایی ندارد؛ ضمن اینکه حتی دفاع پیشدستانه هم باید به اطلاع شورای امنیت رسانده شود.
اصل سومی که نقض شده، اصل عدم مداخله است. مطابق بند هفتم ماده ۲ منشور و نیز قواعد عرفی و قراردادی بین المللی اصل بر ممنوعیت دخالت در امور کشورهاست. عملیات نظامی در نزدیکی فرودگاه بغداد دخالت نظامی در امور کشور عراق و ایران است. در واقع این عملیات مقابله با نفوذ و دخالت ایران در امور کشورهای منطقه دانسته شده است و به همین دلیل، با سکوت دولت های عربی همراه بوده است. مدتی است که دولت های عربی ایران را به دخالت در امور کشورهای عربی متهم میکنند. ایران نیز این دخالتها را رد میکند و آن را همکاری استشاری میداند.
برای توضیح این مفهوم باید مداخله تعریف شود. مداخله یعنی اجبار و فشار به کشور دیگر برای اطاعت از تصمیم و خواست طرف مداخله گر. در حقوق بین الملل، مداخله انواع مختلفی دارد؛ از قبیل مداخله نظامی، مداخله اقتصادی، مداخله دیپلماتیک و... آنچه حقوق بین الملل ممنوع کرده، مداخله نظامی است و تا حدودی مداخله دیپلماتیک آنچه در عراق اتفاق افتاد مداخله نظامی آمریکاست، زیرا این عملیات به دستور مستقیم ترامپ انجام گرفت.
مداخله اگر به درخواست کشور میزبان باشد، غیرقانونی نیست. منتهی درباره ایران باید بین نفوذ یک کشور و مداخله تفاوت گذاشت. ایران به دلیل اشتراکات فرهنگی و مذهبی در کشورهای عراق، لبنان و یمن نفوذ دارد؛ بنابراین، اراده خود را تحمیل نمیکند، اما آمریکا و دولت های اروپایی به روشنی مداخله میکنند و تنها براساس منافع اقتصادی و به هدف تامین امنیت اسراییل اراده خود را بر دولتهای منطقه تحمیل میکنند. بین این دو تفاوت بسیار است.
علاوه بر این، ایران همسایه این کشورهاست و اگر مداخلهای به نظر میرسد به هدف تامین منافع منطقهای جهان اسلام است. منافع و نفوذ ایران امری طبیعی است. آنچه غیر معمول است، حضور دولت های بیگانه است. چنانکه در نماز جمعه دیروز نجف، مرجعیت عراق (آیت الله سیستانی) همین مطلب را اعلام داشت که عراق را باید به فرزندان این کشور سپرد و دخالت بیگانگان مشکل عمده این سرزمین است. اهل فن میدانند منظور کیست؟ پیام تسلیت آیت الله سیستانی به رهبری ایران، خود نشان از اشتراکات مذهبی و منافع عالی بین دو کشور است.
بنابراین، در حادثه ترور شهید سلیمانی، سه اصل اساسی حقوق بین الملل نقض شده است. پرسشی که اینجا مطرح میشود این است که آبا آمریکا از این اصول اساسی حقوق بین الملل بی خبر است؟ پاسخ کوتاه این است که در آمریکا قانون اساسی آمریکا اصل است و حقوق بین الملل اگر با قانون اساسی آمریکا در تعارض باشد، اعتباری ندارد. همچنین آنان معتقدند حقوق بین الملل باید در خدمت سیاست آمریکا باشد؛ بنابراین در پناه قدرت نظامی و اقتصادی خود، اصول حقوق بین الملل را به آسانی نقض میکنند.
دادستان سابق دادگاه نورنبرگ: ترور سردار سلیمانی نقض آشکار قوانین بین المللی است
همچنین سال گذشته پس از شهادت سردار سلیمانی دادستان سابق دادگاه جنایات جنگی نورنبرگ در یادداشتی در روزنامه «نیویورک تایمز» این ترور را نقض آشکار قوانین بین المللی برشمرد.
«بنجامین فِرِنز» در این یادداشت نوشته بود: اکنون که در صد سالگی هستم، نمیتوانم سکوت کنم. در جریان جنگ جهانی دوم، من به عنوان یک نظامی آمریکایی در جنگ حاضر بودم و افتخار آن را داشتم که پس از جنگ به عنوان دادستان ارشد در دادگاه جنایات جنگی نورنبرگ ـ که سران نازی را به علت کشتن میلیونها مرد، زن و کودک بی گناه، محاکمه کرد ـ به کشورم خدمت کنم.
دولت آمریکا اخیراً اعلام کرد به دستور رئیس جمهور ترامپ، آمریکا یکی از رهبران نظامی مهم کشوری را به قتل رساند که ما با آن کشور (ایران) در جنگ نیستیم. من به عنوان کسی که فارغ التحصیل دانشکده حقوق از دانشگاه هاروارد هستم و در مورد این گونه موضوعات مطالب زیادی نوشته ام، این اقدام را غیراخلاقی و نقض آشکار قوانین ملی و بین المللی میدانم.
مردم آمریکا سزاوار آن هستند که از حقیقت مطلع شوند. منشور سازمان ملل متحد، دیوان بین المللی کیفری و دیوان بین المللی دادگستری در دادگاه لاهه دور زده شدند. در جهانی که فضای سایبری وجود دارد، جوانان در هر کجا با خطر مهلک روبه رو هستند، مگر اینکه ما بتوانیم قلب و اندیشه کسانی را که ظاهراً جنگ را به قانون ترجیح میدهند، تغییر دهیم.