نقش امام باقر(ع) در صورت بندی جهان بینی تشیع

حبيب الله فاضلي پيركاشاني*
کد خبر: ۱۰۴۳۴۶
|
۲۳ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۸:۵۶ 13 June 2010
|
13078 بازدید
جايگاه اديان در عصرجديد وحاكميت عقلانيت سراسري كجاست؟ دين و يا اديان در عصر رسانه و جهاني شدن چگونه جلوه خواهند كرد؟ آيا سكولاريسم غربي به معناي پيروزي عقلانيت رياضي بر شريعت مذهبي است؟ در صورت حيات مذهب در عصرجديد ماهيت آن در جوامع پساسكولار چگونه است ؟كدام يك از اديان ابراهيمی يا غير ابراهيمي با اقبال بيشتري مواجه خواهد بود و چرا؟ نحوه رويارويي فكر اسلامي با عصر جديد چگونه بايد باشد؟ اسلا م اروپائي به چه معناست و راهكارهاي آن براي بحران هاي پيش رو چيست ؟ و اما وضعیت تشیع در عصر جدید چگونه است؟كليت جهان اسلا م و غرب چه تعريفي از آن دارند واين تعريف تا چه اندازه با حقيقت تشيع هماهنگ است؟ چگونه مي توان تشيع و فكر ديني _ سياسي حقيقي آن را معرفي و احياء كرد؟ دورنماي مطالعات شيعي و معرفي امامان شيعه در محافل دانشگاهي داخلي، اسلامي و غربي چگونه است؟

پرسش هاي بالا و صدها پرسش ديگر از اين دست مهم ترين سوالاتي هستند كه دين پژوهان و هويت انديشان عصر جديد را به خود وا داشته است و بدیهي است ادياني که در صدد پاسخي منطقي به پرسش هاي بالا نباشد شيوه زيست و پويايي آنها در عصر جديد كه جهاني مبهم و البته اندكي كم التفات به اديان است دشوار خواهد بود.

      تشيع از جمله اديان(مذاهبی) است كه به نظرمي رسد كم رنگ شدن مرزها و حا كميت هاي سياسي، انقلاب رسانه اي، شبه دموكراتيك شدن فضاي بين المللي و. . . یاريگر آن خواهد بود. تحقيقات بي طرف در باب وضعيت اديان در جهان كنوني نشان مي دهد كه امروزه بسياري از شخصيت ها و عقايد شيعه چون گذشته ديگر براي مردم دنيا نا آشنا نيست. كربلا و قيام ا مام حسين (ع)، امام علي (ع)و شخصيت متعالي اش از تولد تا شهادت، حضرت فاطمه(س)، اعتقاد به منجي و مهدويت و. . . مهم ترين عقايد و ايده هايي هستند كه آگاهي نسبت به آنها عموميت يافته و سخن گفتن در باب آنها نيازمند تقيه يا هر چيز ديگري نيست. امروزه مجموعه عقايد شيعي از دستگاههاي فقهي، كلامي وفلسفي گرفته تا عرفان وگرايش هاي تصوف منسوب به تشيع در محافل علمي و روشنفكري دنيا مورد بحث و گفتگو قرار مي گيرند ومهم ترين مجلات تخصصي دين شناسي و فلسفي غرب ابائي از چاپ مقالات و يادداشتهاي مرتبط با علما و متفكران شيعي و از همه مهم تر شيعه دوازده امامي ندارند. همگي اين تحولات معنایی جزاين ندارد كه تشيع از انزوا به درآمده است بگونه اي كه هم مي تواند مورد تحقيق و پژوهش هاي علمي معتبر قرار بگيرد و هم الهام بخش تحولات و جنبش هاي سياسي - ا جتماعي باشد.

تا اواسط قرن نوزده كه به تدريج نگاه برخي از فلاسفه ودين شناسان غربي ( مستشرقين ) به گونه اي متفاوت متوجه فكر اسلامي گرديد تشيع نه تنها در مطالعات اسلامي جايگاهي نداشت بلکه در مواردي هم که به ندرت بدان توجه ميشد از زاويه اسلام سني و متأثراز گفتمان اهل سنت بود كه شيعيان را گروهي منزوي، منحرف ازصراط مستقيم كه كژ آيين اند ودر مذ هب غلو مي كنند معرفی مي شدند. به عبارت ديگر اغياري بودند كه ماهيت شكل گيري آنها سياسي بوده و فاقد مباني فكري و عقيدتي قابل تأملي مي باشند. برچسب سياسي بودن مذهب تشيع كافي بود تا متفكران قابلی را براي مطالعه و پژوهش به خود جلب نسازد.

رودلف اشتروتمان(1877-1960)، مرحوم ماسينون (96-1883)، هانري كربن (1903-1978)، مادلونگ، هانيتس هالم، حسين جعفري (جفري)، موجان مومن، امير معزي و. . . با هر انگيزه اي كه داشتند كمك هاي شايان توجهي به تجديد حيات مطالعات شيعي كردند و برخي از آنها نيز مطابق روايات دلبسته شيعه شدند كه از جمله آنها مستشرق معروف مرحوم هانري كربن است كه علي رغم برخي انتقادات از نوع نگاه وشيوه معرفي تشيع به جهان غرب اما خدماتي شاياني انجام داد كه    گفت وگو هاي وي با مرحوم علامه طباطبائي از شهرت خاصي برخوردار شد.کربن برخي از متفكران شيعي را همچون سيدحيدر آملي كشف كرد و جداي از جهان غرب به جهان شيعي نیز شناساند وكوشيد تا با تأ كيد بر اين امر كه فلسفه اسلامي با ابن رشد به پايان نرسيده و درجهان شيعي و ايران به نمايندگي از ملاصدرا حياتي پرفروغ يافته است محافل دانشگاهي غرب را مهم متوجه سازد كه    ابن رشد پايان فلسفه اسلامي نيست واين خود نقطه عطفي بود كه در جاي خود پيرا مون آن بسيار سخن رفته است. هر يك از اين شرق شناسان كنجكاوانه بخشي از جهان بيني شيعه را گرامي داشتند و همين جاست كه براي كربن از زوايه گنوستيكي رازواري و باطن نگري فكر شيعي اعتبار مي يابد و قرائت خاصي عرضه مي دارد كه مرحوم حائري يزدي با نگاهي تحليلي بر آن است كه كربن فهمي اشتباه داشت و عملاً فلسفه اسلامي را چيزي شبيه به تئوسوفي يا جادو معرفي كرد كه البته اين نظريه از نگاه نگارنده قابل تامل و تردید است. خلاصه آن كه در پرتو مطالعات جديد هژمون و سيطره مطالعات اسلامي با نگاه سني شكسته شد و به تدريج فرق مختلف شيعه اعم از زيديه، اسماعيليه، كيسانيه، دوازده اماميه،و. . .و حتي بسياري از رهبران و امامان فرق تشيع چون امام علي (ع)، امام محمدباقر(ع، وداعياني چون ناصر خسرو قبادياني، قاضي نعمان، شيخ مفيد و. . . مورد توجه قرار گرفتند و بسياري از حوادث و تحولات تاريخي مهم چون مسئله سقيفه يا كربلا كه تا آن زمان ساده و قابل فهم جلوه مي كرد با ترديد مواجه شدند و شيعه بعنوان گفتماني جدي و رقيب مورد پژوهش قرار گرفت.

از جمله اين كتابها و آثار كه ميتوان آن را متعلق به نسل دوم مستشرقين شيعه شناس دانست كتاب "نخستين انديشه هاي شيعي:تعاليم امام محدباقر (عليه السلام)" است كه توسط خانم دكتر ارزينا آر. لالاني نوشته شده است كه در سال 2000 توسط مركز تحقيقات اسماعيلي لندن منتشر شده است.نگارنده چند سال پيش به هنگام نگارش پايان نامه ام كه پيرا مون "انديشه هاي سياسي ضد خلافت با تأكيد بر شيعيان نزاري"بود با اين كتاب آشنا شدم ودرصدد برآمدم تا مقاله اي پيرامون آن به نگارش درآورم كه بعد از اطلاع از نقد وبررسي مرحوم حامد الگار (اسلام شناس انگليسي) و     اتان كولبرگ براين كتاب و ترجمه ‌آنها به فارسي از نوشتن مقاله پشيمان شدم. اينك بعد از چندسال مناسب دانستم تا بار ديگر كتاب را در ياداشتي كوتاه معرفی و بررسي كنم. به ويژه آنكه مطالعه اي تخصصي و اختصاص يافته به پنجمين امام شيعيان ا مام محمد باقر(ع) است كه در نوع خود اثری كم نظير محسوب مي شود.

اثر حاضر به همت مترجم نامدار كشورمان جناب آقاي دكتر فريدون بدره اي ترجمه گرديده و توسط نشر فرزان منتشر شده است.کتاب در هفت فصل سازمان يافته كه از مقدمه، انديشه امامت پيش از امام محمد باقر (ع) ، جنبه هايي اززندگي وسيره امام محمد باقر (ع)، نظريات امام محمد باقر(ع) درباره امامت، نظريات ا مام محمد باقر(ع)درباره بعضي از مسايل كلامي ( ايمان، فقه، قضا و قدر و توحيد )، ا مام محمد باقر(ع) در حوزه هاي اهل حديث، سهم ا مام محمد باقر(ع) در فقه شيعه(نبيذ، جهر در بسم الله، اذان‏‏‏،قنوت، نماز جنازه)عناوين فصول هفت گانه اند، كه ما البته به تك تك آنها نخواهيم پرداخت.

نقطه قوت اثر تحقيقي خانم لالاني بهره گيري گسترده از آثار كلاسيك تشيع وتلاش براي نشان دادن نقش امام محمد باقر(ع) در سالهاي بعد از قيا م عاشورا و مشا جرات سياسي- عقيدتي زمانه است. خانم لالاني در ابتدا مي كوشد تا سرگذشت شيعه را بعد از سقيفه توضيح دهد و اينكه احساس بي عدالتي و نارضايتي به جانشيني ابوبكر در سقيفه نه تنها هيچ گاه از بين نرفت بلكه هميشه زنده ماند. براي بسياري از حاضران سقيفه علي(ع) افضل ياران رسول الله (ص) بود كه هم نسبت نزديكتري با پيامبر داشت و هم در بسياري از غزوات وجنگهاي صدراسلام سپهسالار بود و اين در جامعه قبيله اي و متعصب عرب معناي ويژه اي داشت. در فصول بعدي نويسنده مي كوشد تا بستر اجتماعي ومعرفتي عصر بعد از عاشورا را ترسيم نمايد كه منجر به تحولات سياسي -اجتماعي وفكري - عقديتي مهمي در كليت جامعه اسلامي گرديد. ظهور گروههاي شيعي چون زيديه كه قايل به امامي انقلابي وشمشير به دست بودند، كيسانيه كه پيروان مختار و محمدبن حنيفه بودند، خوارج كه سنت سياسي خاصي را مي پسنديدند و خطاي ا مام مسلمين را منجر به ارتداد وي مي دانستند، مرجئه كه نقطه مقابل خوارج بودند و با دوري از هرگونه داوري اخلاقي و سياسي نسبت به رفتار و اعمال خلايق نوعي اعتزال سياسي را پيشنهاد مي كردند. در كنار اين جنبشها و حركت هاي سياسي نهضت ها و گروههاي دانشي تري چون جبريه، قدريه، بتريه، جاروديه، طالبيه، غلات شيعه، بيانيه، حربيه، خوارج صفريه و نهضت پارسايان شايان توجه اند كه به گرمي بازار پرسشگري و بحث هاي كلامي و فكري دامن زده اند. موضوعات مهمي چون مسئله ولايت و رهبري، صفات ا مام، قضا وقدر، توحيد، سنت و احاديث نبوي و. . . چالشي ترين مسايلي اند كه در اين عصر بر فضاي فكري جامعه اسلامي سايه انداخته وپاسخي جامع را مي طلبيد ،و اين جاست كه نقش ا مام محمد باقرعليه السلام حايز اهميت مي شود و عملاً به مرجعي براي پاسخ به پرسشهاي علمي جامعه اسلامي تبديل ميگردد بگونه اي كه اگر اكنون بستر جهاد به شيوه حسين بن علي (ع) موجود نيست جهاد علمي پايداري را آغاز مي‌نمايد.

امام محمدباقر (ع) با عرضه نظريه اي در باب امامت در صدد حل مسئله رهبري مسلمين برآمده و نقشه راهي را نشان مي دهد كه در نتيجه آن بسياري از مدعيان رهبري جامعه به حاشيه رانده        مي شوند و در همين راستا رهبري حقيقي مسلمين مطابق قرآن و سنت در خاندان پيامبر كه صاحبان علم حقيقي اند محصور مي ماند.

در صورت بندي اين نظريه جديد برتري و شايستگي امام به الهام و تقدير الهي است و نه قيام سياسي (آنگونه كه زيدمدعي بود). قيام سياسي تنها بخشي از ويژگي لازم امام است و با مجموعه اي از استدلالات كه شرح آن در كتاب آمده زيديان را به بن بست نظري مي كشاند.وجود علم و عصمت ويژگي ديگري است كه وصف ذاتي امام است و اين به تقدير الهي از آدم تا علي بن ابي طالب (ع) ادامه داشته واكنون در زريه فرزندان ايشان مكتوم است ،اين مسئله نيز بسياري از مدعيان را بي اعتباري مي ساخت و به تدريج پيروان پرشماري از اعراب وموالي بر گردايشان مجتمع شدند. برتري علمي و اجتهادي ايشان به گونه اي بوده كه مرجعيت ايشان در عرصه حديث و مباحث عقيدتي برهمه فرق ا مري بديهي بود و لقب باقرالعلوم صفت ويژه ايشان دانسته مي شد. مالك بن انس، شافعي، ابن حنبل و بسياري از بزرگان فرق اسلامي ايشان را بعنوان “ ثقه” پذيرفته واز ايشان مكرر روايت كرده اند و حتي عده اي به گونه اي خود خوانده خود را وصي ايشان در سرزمين هاي ديگر معرفي مي كردند كه وجود اين دسته خود يكي از دردسرهاي اين امام معصوم شمرده مي شد.   عبدالله بن عطاء مكي گفته است كه هر گز نديده دانشمندان در حضور كسي اين همه احساس حقارت و كوچكي كنند كه در برابر ابوجعفر (ع) احساس حقارت مي كنند (ص 137).

فصل چهارم كتاب به ذكر مباني قرآني و حديثي نظريه ا مامت مي پردازند كه امام محمد باقر(ع) مورد تفسير وروايت قرار داده است. به عبارت ديگر امام با بهره گيري از آيات مختلف وروايات موثق نبوي در عصري آشوب زده به صورت بندي گفتماني سياسي-عقيدتي پرداخت كه در نتيجه آن تثبيت امامت حقيقي خاندان پيا مبر و اينكه فلاح و رستگاري در سايه علم الهي ا مامان ميسراست منجر شد.در اين قرائت امامان صاحب علم مطلق ازلي و ابدي، حجت خدا، نورالله، عين الله،امه وسط‏ و همان اولوالامرند كه اطا عت وبرتري آنها نه تنها واجب است بلكه به اعتبار آيات مختلفي كه در كتاب ذكر گرديده وظيفه اي است كه به بندگان خدا توصيه شده است.

نويسنده دلايلي را در تأييد موفقيت تلاشهاي امام محمدباقر عليه السلام ياداور مي شود؛ نخست وجودپيروان گسترده كه حامي دستگاه فكري منسجم و مستدل وي شدند وديگر پروش امام جعفر صادق عليه السلام كه نظريه ا مام محمد باقر (ع) رادر ابعاد مختلف بسط وگسترش داد وبنيان يكي از فرق مهم اسلامي را بر اساس آن استوار ساخت.

  نتيجه گيري
در ابتدا كوشيديم تا پرسش هايي كه پيرامون مذهب مبتلا به جهان مدرن است مطرح نماييم ودر ادامه معرفي اجمالي از اثر تحقيقي و ارزشمند خا نم لالا ني داشته باشيم تا شايد جويندگان متون تحقيقي را به اثري مطلوب پيرامون تشيع و امام محمد باقر (ع) رهنمون شده باشيم.

واقعيت آن است كه تاريخ وانديشه هاي نهفته در آن نمي ميرند وتاريخ صدر اسلام به صورت ويژه اي مشمول اين قاعده است ؛ به نظر مي رسد كه تقريباً همه جريانهاي سياسي ــ عقيدتي معاصر جهان اسلام بر شكافهاي اسلام مابعد سقيفه استوارند و هر جنبشي يا تحولي لاجرم اگر بخواهد بازيگر قابلي باشد چاره اي جز تفسيري مستند و مستدل از سقيفه ندارد. سقيفه حادثه اي است كه به اعتبار گروهي (البته به حق) بعد از آن بناي كژانديشي و انحراف از اسلام راستين گذاشته شد و اين بنا تا سريا كج خواهد ماند مگر آنكه در نهايت جهان را بندگان شايسته خدا به ارث ببرند.

براي گروهي بزرگتر و جمهور مسلمانان سقيفه هماني است كه مي بايد مي شد و هر تلاشي بايستي با رعايت همان قواعد وسنت هاي اصيل صورت بگيرد. اگر شيعه آرمان خود را به وراي تاريخ يا آينده موكول مي داند ودر تكاپوي آن است، اهل سنت آرمان خود را درصدر اسلام و عصر خلفاي راشدين مي بيند كه عرصه ظهور سنتي اصيل بوده است.

      دراين نوشتار بر آن بوديم كه شايد بتوان در زبان فارسي كتب و مقالات جامع تر از كتاب خانم لالاني يافت اما در زبان انگليسي اين كتاب اثري است بي نظيري وتلاشي است (به گمان ما) در خور پاداش مادي و معنوي. جهان نگري تشيع براي حضوري پويا در عصر جديد چاره اي جز توجه ويژه به عرضه تحقيقاتي مستدل و مستند ندارد، و بايستي به گونه اي عمل شود تا برخي نگاههاي غيرواقع بينانه و سطحي محافل علمي جهاني نسبت به تشيع زدوده شود.بايد كوشيد تا معرفي شيعه فراتر از اظهاروابراز احساسات كه در جاي خود ارزشمند است مورد توجه باشد به عنوان مثال بايد بستري فراهم گردد تا امكان ترجمه بسياري از متون فلسفي و كلامي شيعي به زبانهاي خارجي فراهم آيد. 

*دانشجوي دكتراي علوم سياسي دانشگاه تهران


1- lalani, arzina R. Early shii thought: tha teachings of Imam Mohamad al baqir, I.B.tauris association with the institute of Ismaili studies,2000,London.

2- دکتر ارزینا آر.لالانی. نخستین اندیشه های شیعی(تعالیم امام محمد باقرعلیه السلام)ترجمه دکترفریدون بدره ای. نشر فرزان روز.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟