به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه سوم خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که اولویتهای اقتصادی دولت آینده و پرسشهایی از رئیس جمهور دولت سیزدهم از یک سو و نامزدهای نهایی در آستانه رونمایی و خاموشیهای گسترده و دلایل آن از سوی دیگر در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای امروز روزنامهها را مرور میکنیم؛
نعمت احمدی حقوقدان طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان ملی با عنوان خاموشیها در گروی منافع چینیها نوشت: خاموشیهای اخیر بعد از سالها آرامشی که در کشور به خاطر نبود قطع برق گریبان جامعه را گرفته است، ذهن مردم را به این سو سوق داده که با مردم چه میخواهند بکنند؟ قرار بود با چین یا روسیه رفاقتی داشته باشیم، اما این رفاقت به منافع ملی و منافع یومیه مردم خدشه و ضربهای نزند. جمعیت کشور مگر از تابستان ۹۹ به این سو چقدر افزایش پیدا کرده است. هنوز که مسأله کمی باران و خشکسالی به سدهای کشور و بالطبع برقآبیهای کشور فشار نیاورده است. تازه اول سومین ماه سال است و گرمای تابستان پیش روست. خاموشیهای مکرری که نه یکبار نه دوبار بلکه همین دیروز در محله دفتر کار اینجانب سه نوبت و هر نوبت چهار ساعت اتفاق افتاده است، این بار دیگر چرخ زندگی را خاموش کرده است. زندگی امروزین به کلی با برق همسوست. اگر تا دیروز تنها روشنایی مطرح بود، امروزه از کامپیوتر و اینترنت و وایفای گرفته تا بیمارستانهایی که مجبورند اکسیژن بیماران کرونایی خود را از طریق برق تامین کنند همه و همه به برق وصل هستند. برق تنها روشنایی نیست بلکه چرخ زندگی است. نمیدانم دولت تدبیر و امید در ماههای پایانی خود چرا این ناتدبیری را به کار میبرد و مگر مزارع رمز ارز چینیها و نهادها و سازمانهای از ما بهتران چه میزان رمز ارز تولید میکنند که با چنین خاموشی گستردهای روبهرو هستیم.
کمتر خانهای است که وسیله برقی آن ظرف همین چند روز آسیب ندیده باشد. از طرفی، نسخههایی که مسئولان وزارت نیرو و توانیر میپیچند، به نسخههای دوره قاجاریه شباهت دارند. مثلا مدیرکل دفتر خدمات مشترکین شرکت توانیر که درباره مشکلات ناشی از قطعی برق بیماران در منزل گفته جاهایی که وجود برق نیاز است، باید از قبل به فکر برق اضطراری باشند! یاد تدبیر دخو به خیر! وقتی که اهالی یک محل مواجهه با گرفتاری سر گوسالهای در خمره مواجه شدند و ناتوان از حل و فصل موضوع به دخو مراجعه کردند، دخو نگاهی عالمانه به خمره و گوساله و نگاهی عاقل اندر سفیه به مردم و آبادی انداخت و دستور بریدن سر گوساله را صادر کرد. طبیعی است که سر گوساله از خمره درنیامد و آنگاه دستور داد خمره را بشکنند. خمره شکسته یک طرف، کله جداشده گوساله یک طرف و تن گوساله بیجان طرفی دیگر! این گفتمان دخو یادآور ارائه طریقی است که مسئول مربوطه بیان کرده است. دخو خطاب به مردم گفت که اگر من را نداشتید برای گرفتاریهایتان چه تدبیری میاندیشیدید؟ یعنی الان به گفته مسئول مربوطه باید میلیونها دلار صرف واردات دستگاههای ذخیره برق بشود یا اینکه خانهها مجددا مثل قدیم به ژنراتور مستقل رو کنند تا در نهایت بتوانند چند ساعتی برق داشته باشند. به دو گرفتاری شخصی در دیروز اشارهای گذرا میکنم. در سه نوبت برق محل کار من هر یک بیش از سه ساعت خاموشی داشت و درست در همین ساعتها از طریق فضای مجازی با دانشجویان دوره دکترا و فوق لیسانس درس داشتم. جز آه و نفرین از ناحیه من و دانشجویان نصیبی نبردیم و درسی گفته نشد. ماندهایم معطل سه هفته دیگر امتحانات آنلاین دانشجویان را پیش رو داریم. اگر در ساعت امتحان برق برود، مثل قصه پرغصه مسابقه شطرنج دیروز آنلاین قهرمانان شطرنج ایران نخواهد شد که از بیتدبیری مسئولان وزارت نیرو قهرمانان ما در ردیف بازندهها قرار گرفتند، بدون اینکه حرکتی انجام داده باشند. مسأله دوم برمیگردد به تاسیسات برقی مزرعهام که در یک قلم حداقل نزدیک به صد میلیون تومان به ابزار برقی مزرعه آسیب وارد آمد. چندین پمپ سوخت و یکی از چاهها با تاسف با سوخت پمپ شناور آن، مدتی طول میکشد دوباره در مدار قرار گیرد.
احمدرضا هدایتی طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان احراز صلاحیت یا تأیید صلاحیت نوشت: گاهی از سوی برخی از افراد به نحوه رد یا تأیید صلاحیت داوطلبین انتخابات مختلف ایراداتی وارد میشود که البته بخش عمده آن از سوی افراد مغرض و برای تخریب افکار عمومی و مخدوش ساختن عملکرد شورای محترم نگهبان و بخشی ناشی از نواقص و کاستیهای قوانین و مقررات انتخاباتی و بخشی نیز حاصل ناآگاهی افراد در این زمینه است.
از آنجا که شورای محترم نگهبان فقط وظیفه احراز و یا عدم احراز صلاحیتها را بر عهده دارد لذا در جریان بررسی مدارک و سوابق، صلاحیت کسانی تأیید میشود که برای ریاست جمهوری واجد ویژگیهای مندرج در اصل ۱۱۵ قانون اساسی و برای انتخابات مجلس شورای اسلامی واجد شرایط ماده ۲۸ قانون انتخابات باشند.
درست به همین دلیل است که ممکن است در یک دوره صلاحیت شخصی احراز نشود، اما در دورهای بعدی و پس از رفع مشکل یا تکمیل مدارک پرونده افراد، صلاحیت آنها احراز شود. در اصل ۱۱۵ قانون اساسی آمده است که؛ رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب شود: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور باشد. در ماده ۲۸ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز هفت شرط برای انتخاب شوندگان در هنگام ثبت نام قید شده که به این شرح است: «اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران، ابراز وفاداری به قانون اساسی و اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه، داشتن حداقل مدرک کارشناسی ارشد و یا معادل آن، نداشتن سوء شهرت در حوزه انتخابیه، سلامت جسمی در حد برخورداری از نعمت بینایی، شنوایی و گویایی و حداقل سن سی سال تمام و حداکثر هفتاد و پنج سال تمام.» به این ترتیب و با توجه به قوانین موجود در واقع احراز صلاحیت بر عهده شورای محترم نگهبان و تشخیص و تأیید صلاحیت بر عهده مردم قرار گرفته است.
البته همانگونه که اشاره شد، به علت برخی نواقص و ابهامات موجود در قوانین و مقررات از جمله ابهامات مربوط به تعریف رجل سیاسی، گاهی ممکن است حق افراد سهوا به شکل کامل ادا نشده باشد که رفع این مشکل مستلزم بازنگری دقیق قوانین و مقررات انتخاباتی است. بهعنوان مثال؛ در قوانین و مقررات هیچ اشارهای به توان فنی و تخصصی داوطلبین برای ورود به عرصه انتخابات نشده است، در حالیکه تقریبا در همه انتخابات کشور، تحصیلات تخصصی، برنامه داشتن، آشنایی با حوزه کاری که نامزدها قصد حضور در آن را دارند، تسلط و اشرافیت بر اسناد بالادستی، سیاستمداری و امثال آن، متناسب با موضوع انتخابات بسیار ضروری است.
محمد ایمانی در بخشی از یادداشتی در شماره امروز کیهان با عنوان چند توقع ساده از رئیس جمهور جدید نوشت: تن ندادن به قواعد زندگی که تابآوری در برابر موانع و همت و تلاش تدریجی برای رفع موانع، جزو قواعد آن است - و خیال موفقیت بیزحمت، صرفا بهواسطه واگذاری امتیاز به دشمن- موجب میشود مسیری که ممکن بود در سه چهار سال طی شود، هشت سال عقب بیفتد. واگذاری اختیار خود به دشمن، به امید گشایش آنی و بیزحمت، مشکلات را چند برابر کرد. آسانطلبی و حاضریخوری در زمینه «پیشرفت و رونق اقتصادی»، توهمی با مصائب بسیار است؛ و نتیجه آن، همین کلاهی است که سر مردم رفت. عبرت هشت سال گذشته این است که اولا راهحل جادویی برای مشکلات اقتصادی وجود ندارد. ثانیا کلید مشکلات در داخل است، نه وین و نیویورک و ثالثا انفعال و ابراز ضعف در برابر دشمن، از فشارها نمیکاهد بلکه موجب گستاخی و تشدید فشار میشود.
منطق معمول مذاکره در دنیا این است که چند هفته و یا حداکثر چند ماه مذاکره میکنند، تا چند سال خیرش را ببرند. اما در برجام، تیم ما هشت سال است مذاکره میکند و شش سال از این هشت سال، پس از توافق بوده است! امتیاز نقد (ثمن معامله) را یکجا داده و بقیه مدت را دنبال زنده کردن طلب کشور است که در اثر کلاهبرداری دشمن تضییع شده. بر اساس تجربه هشت ساله، هر جریان سیاسی که بخواهد دوباره آدرس مذاکره را به جای همت و تدبیر و تلاشهای درونزا بدهد، یا صید دشمن و مأمور اوست؛ و یا اینکه از حداقل عقل برای عبرتآموزی بیبهره است.
عقلانیت حکم میکند دیپلماسی (از نوع متنوع آن و نه منحصر به چهار رژیم بدسابقه در دنیا)، بهعنوان یکی از دهها ابزار مدیریت اجرایی دیده شود و نه تنها ابزار آن. دیپلماسی هنگامی مفید واقع میشود، که متکی بر احترام به ظرفیتهای داخلی و اهتمام به احیای آنها باشد. «جامعیت گفتمانی»، منطق انقلابی است که باورمندان آن توانستند شعار «ما میتوانیم» را در عرصههای مختلف عملیاتی کنند: از دفاع خیرهکننده هشت ساله در جنگ تحمیلی استکبار، تا جهاد عظیم سازندگی. از تولید سوخت بیست درصد تا تولید بنزین و بیاعتبار کردن تحریمها. از احداث پالایشگاه عظیم ستاره خلیج فارس و تبدیل کشور واردکننده به صادرکننده بنزین، تا تولید پیشرفتهترین تجهیزات دفاعی، با وجود تحریمها و مجازات بهنگام دشمنان. به اینها علاوه کنید احیای دو هزار کارخانه و واحد تولیدی تعطیل یا نیمهتعطیل در دو سال اخیر، به همت دستگاه قضایی، و بازگرداندن دهها هزار کارگر به سر کار، و بازپسگیری دهها هزار میلیارد تومان از اموالِ حیف و میل شده بیتالمال. این روند نشان میدهد فرصتهای بسیاری برای اشتغال و تولید و رونق اقتصاد هست که در اثر سوءمدیریت هدر میرود.
امروز سوم خرداد، در تقویم ما، روز بسیار مبارکی است. امروز، سیونهمین سالگرد آزادسازی خرمشهر است؛ روز بزرگی که ورق را در دفاع مقدس برگرداند و سرآغاز فتوحات بعدی شد. دامنه این فتوحات، اکنون به چهارگوشه منطقه کشیده شده است. پیروزیها در دفاع مقدس، هنگامی آغاز شد، که در خرداد سال ۶۰، نقطه پایان به روند خودتحریمی دولت وقت گذاشتیم و یک سال بعد، خرمشهر آزاد شد. چهار دهه بعد و در آستانه انتخاباتی مهم، ایمان داریم که «خرمشهرها در پیش است.»